به گزارش خبرنگار ایکنا؛ آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم و استاد سطوح عالی حوزه علمیه در افتتاحیه سومین همایش تمدن نوین اسلامی که عصر امروز چهارشنبه، ۲ اسفندماه در دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد به ارائه بحث پیرامون مشخصات انسان در تراز تمدن نوین اسلامی پرداخت و در بیان ویژگی انسان تراز تمدن اسلامی گفت: انسان تمدن اسلامی انسانی است که تمام روابط خود را اعم از رابطه با انسانهای دیگر، رابطه با خود و طبیعت و به یک معنا رابطه با حضرت حق را بر مدار رابطه با امام تنظیم کند و بر محور ولی حق حرکت میکند. جامعه تراز تمدن اسلامی هم بر محور ولایت حق است که ولایت این بر پایه معصوم است و ولایت اجتماعی در دوران ما شکل نظام ولایت فقیه دارد.
آیتالله میرباقری در تعریف انسان تراز تمدن اسلامی گفت: این انسان، انسانی متناسب توسعه و پیشرفت اسلامی است، چرا که تمدن حاصل توسعه و پیشرفت است و در یک فرایند به تمدن میرسیم. این فرد انسانی میشود که متناسب با توسعه و پیشرفت اسلامی است، این انسان ابتدائا چگونه تربیت میشود؟
وی ادامه داد: جامعه انسانی حول محوری شکل میگیرد، اعم از اینکه این محور حق باشد یا باطل، تجمع حول این محور، تجمع برای پرستش است و هر کجا جامعهای شکل میگیرد عاری از پرستش نیست. اینکه انسان مدنیالطبع است و نیاز طبیعی انسان به امنیت و مسکن و تغذیه ودیگر امور موردنیاز انسان به عنوان زیربنایی است و موجب میشود انسان بر محور پرستش حول اولیایی جمع شود.
وی افزود: جوامع انسانی به هم گره میخورند و همدلی و همفکری میکنند و عواطف و اندیشههایی به دست میآورند و با تصرف در فایلهای مادون خود متناسب با طبیعت مناسباتی برای پرستشی که انتخاب کردند، پیدا میکنند.
میرباقری با بیان اینکه جامعه انسانی هر کجا شکل میگیرد بر محور جهتگیری اختیارات انسانهاست، گفت: انسانها در جهتگیری اختیارات آزادند؛ «لا اکراه فی الدین»، انسان در پرستش و در انتخاب اله و ولی، آزاد است، اما «قد تبین الرشد من الغی»؛ انسان جهتی را انتخاب میکند و بر محور آن ولی که انتخاب کرده تجمع حاصل میشود و بر محور آن ارادهها ساخته میشود و طبیعتا موجودات و طبیعتی که مسخر انسان است شکل میگیرد و تمدن انسانی ساخته میشود که این هم فرایندی دارد.
وی افزود: بر این اساس تمدنها عمدتا بر محور ارادههایی هستند که تاریخی و اثرگذار و ارادههای محوری در تاریخ بشرند، چه ارادههای ظلمانی و چه نورانی و طی آن شهری ساخته میشود.
میرباقری گفت: این شهر یا بلده امین است که اگر این جامعه در شکل مطلوب موجود باشد، همه چیز صبغةالله دارد. هر کجا مینگرد رنگ و بوی بندگی خدا و آهنگ توحید را میبیند. اگر هم بر محور اولیای طاغوت شکل بگیرد، هر چه پیش برود، صبغة ولایت آنها را دارد.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم معتقد است جامعه و مدینه غیر از کالبد روحی دارد که این روح انسانها و ارواح آنها هستند و روح این مدینه منظومه عواطف و اخلاق و اندیشه و عقلانیت و کارکرد و سبک زندگی انسانهاست و آنچه در بیرون میبینیم پیکره و تجسم آن شهر و مدینه است و این ارواح بر محور ولایت و پرچمداران جمع میشوند، لذا همه جا کالبد شهر صبغة آن روح و ولی را دارد.
وی در اینباره گفت: در کالبد شهر اگر تحقیق کنید مجموعه اخلاق و فرایند نیاز و ارضاء جامعه را میتوانید به دست آورید و اینکه نیازهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها چیست و برای حل این نیازها چه راههایی در نظر گرفتهاند.
میرباقری ادامه داد: هر شهری داشته باشید صبغة روح ولی حق و یا ولی باطل را دارد، لذا کسانی که بر محور امام زندگی میکنند تمام قوانین و ارکان وجودی آنها آهنگ وجودی امام و صبغة امام را دارد.
وی با بیان اینکه ائمه ارکان بلاد هستند، گفت: ائمه(ع) محور یک شهر دینی و مذهبی هستند و این شهر به تعبیر قرآن صبغةالله و به تعبیر روایت صبغة امام دارد. در جبهه باطل هم همینگونه است؛ ائمه نار ارکان تمدن مادی بلاد مادی هستند. هر کدام از این ۲ جمع به دنبال اهداف، ارادهها و مقاصدی هستند و در مسیر آن مقاصد حول محوری تجمع میکنند و تجمعی ساخته و تمدنی ساخته میشود که روح این تمدن پرستش نفس، شیطان و طواغیت و یا پرستش حضرت حق است.
میرباقری با بیان اینکه این دو جریان، جریانی نیستند که نسبت به هم بیتفاوت باشند، عنوان کرد: این دو جریان دائما با هم در تعارضاند، در طول تاریخ این تعارض وجود داشته و هیچگاه به صلح منتهی نخواهد شد چرا که موضوعی برای مصالحه وجود ندارد. گفتوگو میان این دو جریان و تمدن برای فهم نسبی یکدیگر و برای اتمام حجت کار ضروری است، اما اینکه اینها در یک نقطهای به تفاهم و همدلی و هماهنگی به فرض حفظ جهتهای خودشان میرسند، مورد پذیرش نیست.
وی ادامه داد: این موضوعی جدی است، همه تفاهمها بر سر اله است، انسانها آخر کار تفاهم میکنند که به «اله» خودشان برسند؛ «قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ، لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ، وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ، وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ، وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ، لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ»؛ من نه خدای شما را میپرستم و نه خدای گذشته و آینده شما را، من یک اله بیشتر ندارم و وقتی شما در پرستشتان به توسعه میرسید و چوب و سنگ را به تکنولوژی مدرن تبدیل میکنید، نه آنها را میپرستم و نه شما اله من را میپرستید؛ «لکم دینکم ولی الدین»، برخلاف آنکه میگویند عقلانیت غیر ایدئولوژیک است، کاملا عقلانیت آنها ایدئولوژیک و دنیاپرستی است، حتی به نظر ما ریاضیات آنها، ریاضیات دنیاپرستی است و عقلانیت این طرف هم عقلانیت پرستش خدای متعال است.
میرباقری انسان تراز تمدن اسلامی را انسان درون جامع و تاریخ معرفی و عنوان کرد: انسان تمدنی، انسانی است که جامعهپذیر و تاریخپذیر باشد، انسان بیرون از جامعه انسان تمدن اسلامی نیست و اگر انسان درون جامعه است و اگر مسیر تاریخ بر محور اولیای تاریخ شکل میگیرد، بنابراین انسان تراز اسلامی عضوی است از یک جامعه تاریخی، هم فرد حقیقت و اصالت دارد و هم تاریخ اجتماعی بشر و فرهنگ هویت دارد و بر هویت انسان هم اثرگذار است.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه گفت: انسانهای جزیرهای و دانههای تسبیح جدا از هم نداریم، انسان با جامعه و تاریخ معنا دارد، چه در جبهه حق و چه در جبهه باطل، فعل جمعی دارند و یک نتیجه و راندمان جمعی به دست میآورند. انسان تراز درون جامعه اسلامی و درون تاریخ انسان متناسب با پیشرفت اسلامی است.
وی افزود: اگر این دو جامعه درگیرند، انسانی است که نسبت به جبهه مقابل کاملا موضعگیری دارد، اگر بخواهیم انسان تراز تمدن غربی را ذکر کنم، انسانی است که متناسب با توسعه غربی، توسعه نیاز و ارضاع مادی تربیت شده و انسانی است که در یک نگاه هویت او توده انبوه ماده است، ماده پیچیدهتر شده و به حیات انسان رسیده و یک روز تجزیه خواهد شد. تمام قسمتهایی هم که دارد تحت قوانین ماده و فیزیک ماده است و بر اساس این قواعد عمل میکند، در دوران عوم پوزیتیویستی قاعدتا باید اینگونه باشد.
میرباقری ادامه داد: تمام این علوم آنجایی که به تحلیل روح انسان هم میپردازند، رفتار فیزیک ماده را بررسی میکنند. انسان تراز انسانی، انسانی است که پیچیدهتر شده و در فرایندی تکامل اجتماعی پیدا کرده و متناسب با رشد اجتماعی احساس میکند، میفهمد و عمل میکند؛ یعنی اندیشه و عمل و رفتار او متناسب با تکنولوژی است و اگر چه در یک تمدن ارادههای انسانی نسبت به طبیعت ارادههای اصلی هستند، اما در فرایند توسعه مادی انسان به جایی میرسد که عواطف او مانند انرژی مادی خرج توسعه میشود. یعنی انسان به عنوان منابع تولید ثروت مورد توجه قرار میگیرد و توسعه انسانی تابع تکنولوژی میشود و عاطفه انسانی تابع توسعه تکنولوژی تعریف میشود.
وی با ادامه این بحث که حتی خیر و شر و خوبی و بدی و اخلاق در این تمدن با رشد تکنولوژی معنا پیدا میکند، گفت: عاطفه انسانی متناسب با رشد تکنولوژی مهندسی میشود. این انسان تراز تمدن مادی است و انسان تمدن مادی انسانی است که افکار، عواطف ومهارتها و سبک زندگی او متناسب با رشد تکنولوژی است. احساس و عاطفه او متناسب با بافت تکنولوژی ساخته میشود این فرد عاطفه انسانی را خرج توسعه اقتصادی میشود، اما انسان تراز تمدن اسلامی اینگونه نیست.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم، یادآور شد: انسان اگر برآمده از ماده شد و هویت و احساس خوف و طمع بر محور محبت و میل به خودش شد، انسانی است که خودمحور هم خواهد شد، اگر یک جایی هم به حیات اجتماعی میپردازد، این مفاهیم را هم بر محور منابع خود تعریف میکند. عدالت برای یک همزیستی در جهت رسیدن به منابع خود این شخص است، چرا که محور این ارتباط بر پایه منافع خود اوست. از این انسان، ولو جامعهگر، ایثار و محبت و فداکاری حاصل نخواهد شد. عرصه این جامعه، عرصه رقابت و برتری جویی و عرصه فساد است و هیچوقت این جامعه بهشتی نخواهد بود؛ «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً»، انسان تا بر مدار خود حرکت میکند، حتما دنبال اثبات خود و برتریجویی است.
وی ادامه داد: اگر انسان دنبال نفس خود حرکت کند، فرعون مصرش کوچک و بزرگ دارد و در این برتری جویی حتما فساد میکند و پیام خیری هم ندارد، ولو تجمع کنند و قرارداد اجتماعی بر مبنای مختلف تنظیم کنند، منتهی به ایثار و محبت حقیقی و فداکاری نخواهد نخواهد شد. مسابقه بر سر غلبه برتری است، گرچه دیپلماسی نفاق هم دارند و در آخر به هم تبریک هم میگویند. اما در انسان تراز اسلامی، انسانی است که عضو جامعه و تاریخ تمدنی است و عضوی از جامعه تاریخی است.
میرباقری با بیان اینکه این انسان، انسانی است که در محور درگیری تاریخی درگیری با این جبهه زیست میکند، گفت: این انسان فضای این درگیری را فهم میکند و هم موضع نسبت به جبهه مقابل خود دارد. انسانی که اهل موضع نسبت به جبهه مقابل نیست، انسان تراز تمدن اسلامی نیست. آفت بسیاری از نیروهای انسانی در جامعه مومنان و مسلمانان همین است که موضعگیری مقابل تمدن رقیب ندارند.
وی چالش عصر حاضر را چالش اسلام و تجدد خواند و عنوان کرد: خیلی که بخواهیم خوب بیاندیشیم، تمدن غرب را به خوب و بد تقسیم میکنیم و میگوییم خوبیهای آن را بیاورید و بدیهایش را کنار بگذارید. موضعی نسبت به تمامیت این تمدن و یک تبری در مقیاس تمدن نداریم. موضع ما در مقیاس موضوعات و اجزاء است، یعنی یک تکامل تمدنی را نمیبینیم نسبت به این تمدن موضع بگیرد، لذا ممکن است استحاله شود. انسان تمدنی انسانی است که حتما تبری نسبت به تمامیت تمدن مادی دارد.
میرباقری گفت: نمیگوییم در دل یک تمدن مادی عنصر مثبتی نیست، در کاخ فرعون هم موسی(ع) و آسیه را میبینید که قرآن از آنها به عنوان الگو یاد میکند. بحث این است که نسبت به پیکره و فیزیک و تجسم و روح و کالبد این تمدن موضعگیری داشته باشیم. این یکی از خصوصیات انسان تراز تمدن اسلامی است.
وی با بیان اینکه این انسان سه لایه از درگیری که بین این تمدنها وجود دارد را کاملا میشناسد، تصریح کرد: یک لایه؛ تعارض بین «اله» است که در محور پرستش با هم یکسان نیستند و جهتگیری ارادهها هماهنگ نیست. لایه دوم این درگیری؛ نسبت به سرپرستی و ولایت و مدیریتی که این دو جامعه دارند است و درگیری به دو نظام مدیریت کشیده میشود و در لایه سوم درگیری به لایههای تمدنی کشیده میشود. انسان در تراز تمدن اسلامی، این سه لایه را هم حس میکند و هم در آنها تعقل میکند و میشناسد و موضعگیری دارد و قهرا انسانی است که به مصونیت نسبت به تصرف تمدن رقیب رسیده است.
میرباقری افزود: تمدن رقیب به دنبال آن است که در جنگی نرم (در طول تاریخ) انسانهای تمدن مقابل را استحاله در تمدن خود کند و با این کار راه امام و حق را بر آنها میبندد تا عضو جبهه او شوند. انسان تراز تمدن اسلامی میدان درگیری را کاملا میبیند و میشناسد و موضع دارد و طبیعتا تحت تاثیر تمدن رقیب قرار نمیگیرد و در مقابل این هجوم گسترده به مصونیت رسیده و در هجومی که جبهه مقابل دارد، قرار نمیگیرد، البته این فرد، انسان میدان درگیری است و در این میدان حضور دارد.
وی ادامه داد: در سه لایه درگیری هم در میدان جهاد اصغر پا به عرصه میگذارد و فضای بیرون را از طواغیت پاک میکند و برای بسط توحید آماده میکند، کمااینکه تمدن رقیب هم همه عرصهها را به عرصه مادی میخواهد تبدیل کند، هم در درگیری مهمتر که درگیری در قوای درونی خود اوست که از آن به «جهاد اکبر» تعبیر میشود فعالیت دارد و میخواهد مملکت وجود خود را فتح کند و در اختیار جبهه حق بگذارد و تحت نفوذ جبهه باطل نباشد.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی اظهار کرد: درگیری میدان سوم از همه مهمتر است؛ این انسان میخواهد وارد جهاد اعظمی شود که بین نبیاکرم(ص) و جبهه مقابل بوده است، ورود به یک میدان درگیری بزرگ و خود را در طرح نبی اسلام(ص) قرار میدهد و انسانی که در آن طرح عظیم حرکت نمیکند، انسان تمدن اسلامی نیست.
انتهای پیام/