به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در کانال تلگرامی خود مطالبی پیرامون ابزارهای معرفت شناختی در جنگ نرم، علیه جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد و در این زمینه نوشت:
ابزارهای فکری در جنگ نرم زمینهساز فعالیتهای رسانهای و تبلیغی برای تغییر ارزشها و باورهای یک جامعه است. متولیان جنگ نرم از مباحث نسبیّت معرفت شناختی و عدم دستیابی به حقیقت و شکاکیت چه استفادههای عینی در رسیدن به اهداف خودشان میکنند؟
معرفتشناسان غربی معرفت را به معنای «باور صادق موجه» گرفتهاند، گرچه ما معرفت را به معنای مطلق آگاهی میگیریم که باور صادق موجه قسمی از اقسام معرفت حصولی است، ولی اگر معرفت را به معنای باور صادق موجه بدانیم، در اینصورت اگر کسی رکن اول معرفت، یعنی رکن باور را که عبارت از یقین و ظن اطمینان آور است، قبول نداشته باشد گرفتار شکاکیت میشود، یعنی معتقد میشود اساساً حصول معرفت ممکن نیست.
اما اگر کسی در رکن دوم خدشه کند یعنی صدق را به معنای مطابقت با واقع نگیرد، گرفتار کثرت گرایی معرفتی میشود، و اگر کسی رکن اول و دوم را پذیرفت، ولی رکن سوم را که عبارت از توجیه باشد، نپذیرد یعنی معیار کشف معرفت صحیح از سقیم را منکر شود، نسبیگرا میشود.
یعنی نسبیگرا منکر معیار معرفت است و معتقد است برفرض که دسترسی به معرفت یقینی ممکن باشد و صدق به معنای مطابقت با واقع باشد، ولی از کجا و با چه معیاری بدانیم کدام معرفت مطابق با واقع هست و کدام معرفت مطابق واقع نیست.
شکاکیت معرفتی، کثرتگرایی معرفتی و نسبیگرایی معرفتی، سه جریان زیرمجموعه ایدهآلیسم معرفتی هستند. یکی از راههایی که ممکن است باعث آسیب جدی نسبت به نظام جمهوری اسلامی شده و نظام را که بر اساس قوانین اسلامی شکل گرفته و حکومت دینی را تشکیل داده مورد هجمه و تهاجم قرار دهد این است که باور صادق موجه را در کشف معرفتهای دینی و قوانین دینی برای تشکیل حکومت دینی انکار کند.
یعنی مثلاً اگر کسی گفت، باور اصلاً امکان پذیر نیست و به شیوههای مختلف دسترسی به معرفت را انکار و شکاکیت را ترویج کند، طبیعی است که حکومت دینی، مشروعیت حکومت دینی، قدسیت قوانین دینی، همه اینها زیر سؤال میرود. چون دیگر نمیتوان با قطع و یقین ادعا نمود این اصل از اصول نظام اسلامی بر اساس حکم الهی است.
اما اگر کسی گرفتار کثرت گرایی معرفتی شود، یعنی حقانیت معارف متفاوت، حتی متضاد و متناقص را بپذیرد، دیگر ارزش معرفتی حکومت دینی با حکومت طاغوت یکسان میشود. نمیتوان گفت: حکومت دینی قدسی و حکومت طاغوت نامقدس است.
یا کسی که معیار تشخیص معرفت صحیح از غیرصحیح را منکر شود و بگوید بر فرض هم این حکومت قدسیت داشته باشد معیاری برای اثبات قدسیت آن نداریم، هیچ دلیلی برای دفاع از این نظام و اصول آن باقی نمیماند.