کم نیستند کسانی که با کوچکترین اتفاق ناگواری در زندگی چنان خود را میبازند که انگار دنیا به آخر رسیده، از طرف دیگر هستند مردان و زنانی که نشان دادهاند اگر همه چیز برایشان به هم بریزد باز کسی هست که همه امور با تدبیر او است و نباید با وجود چنین مدبری زمین و زمان را به هم بدوزند و فکر کنند که دیگر کار تمامشده است. حافظان روشندل از این دسته افراد هستند که دریچهای که قرآن در برابر دیدگانشان باز کرده است را به تمام انوار دنیایی ترجیح میدهند.
رئوف باقی، حافظ روشندل کردستانی است که از سن 23 سالگی تصمیم به حفظ قرآن میگیرد و به برکت این کار مبارک در مدت سه سال موفق به حفظ کل قرآن شده و مادرش را به آرزوی دیرینهاش رسانده است. در این راستا با وی گفتوگویی داشتیم که در ادامه میآید:
رئوف باقی، حافظ روشندل کردستانی در گفتوگو با ایکنا از کردستان، اظهار کرد: در سال 1351 در یک خانواده مذهبی دیده به جان گشودم از همان دوران کودکی چشمی برای دیدن دنیا نداشتم اما خداوند نور قرآن را روشنایی دیدگانم کرد.
وی با اشاره به اینکه مادرم از همان دوران کودکی آروز داشت که من حافظ کل قرآن شوم، افزود: در این راستا از سن چهار سالگی حفظ قرآن را شروع کردم. البته برنامه منظمی برای حفظ قرآن نداشتم و به صورت پراکنده سورهها را حفظ میکردم تا اینکه سال 74 و در سن 23 سالگی با برنامه منظمی در طول سه سال قرآن را حفظ کردم.
باقی اعلام کرد: به لطف خداوند برای حفظ قرآن با هیچ مشکلی مواجه نبودم و از آنجایی که حفظ قرآن بیشتر از طریق سمعی انجام میشود، من و سایر دوستانم نسبت به افراد بینا با کمبودی مواجه نبودیم. من هم کار حفظ را با نوارهای ترتیل و کتابهای قرآنی با خط بریل انجام دادم.
وی با اشاره به اینکه خانواده بزرگترین کمک را در امر حفظ قرآن به من کردند، بیان کرد: مادرم در تمام این دوران و در تمام مراحلی که پشت سرگذاشتهام، چه در زمانی که قرآن را حفظ میکردم و چه در این زمان که در مسابقات مختلف شرکت میکنم همواره من را همراهی کرده و پا به پای من آمده است. من موفقیتم را اول مدیون لطف خداوند و دوم زحمات مادرم هستم.
باقی درباره نبود نور دیدگانش بیان کرد: اگر نور زندگی به چشم باشد، هر روز باید ترس این را داشته باشیم که این نور نابود شود اما نور زندگی من از منبع اصلی نور میآید؛ از منبعی که هیچ وقت تاریک نمیشود و همه دنیا را برایم روشن کرده است.
وی با اشاره به آرزوهای خود در زندگی گفت: خداوند در زندگی به وسیله قرآن روشنایی را در دلم انداخته است و این خود بزرگترین نعمتی است که میتوان تا آخر عمر برای آن شاکر بود، اما در حال حاضر تنها آرزویم داشتن خانهای کوچک برای مادرم است که در فقر زندگی میکند.
این حافظ روشندل با اشاره به خاطراتش از دوران حفظ گفت: لحظه به لحظه دوران حفظ قرآن برای من خاطرهانگیز است اما به یاد دارم هنگامی که آخرین آیات را حفظ میکردم هم از حفظ کامل قرآن کریم بسیار خوشحال بودم و هم از تمام شدن لحظات ناب حفظ در حسرت بودم .
وی در پایان یادآور شد: شیرینترین روزهایی که در دوران حفظ قرآن تجربه کردم مربوط به زمانی بود که در ماه رمضان قرآن میخواندم، آن هم به خاطر تشویق مربیان مدرسه و همکلاسیهایم در پایان هر جزء بود.
انتهای پیام