زنان و دختران بهطور نسبی نیمی از جمعیت هر جامعهای را تشکیل میدهند و بسته به فرهنگ و هنجارهای هر کشوری، موضوعات و چالشهای خود را دارند و در این میان بانوان و دختران کشور ما با توجه به فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی و چارچوبها و معیارهای خاص رفتاری و هنجاری، بدون شک از شرایط ویژهای برخوردار هستند.
با توجه به فرارسیدن سالروز میلاد حضرت معصومه(س) و روز دختر، همین موضوع دستمایهای شد تا برای بررسی دغدغههای دختران، در گپ و گفت با چند دختر، تصویری از چالشها و دلمشغولیهای این قشر از جامعه ارائه شود.
به گزارش ایکنا از قم، فاطمه دانشجوی دانشگاه قم نخستین دختری است که به خبرنگار ایکنا از قم میگوید: امروزه با وجود شرایط تحصیلی یکسان برای پسران و دختران، هنوز هم تنگناهایی بر سر راه دختران قرار دارد و جوانان این سرزمین چه دختر و چه پسر دغدغه اشتغال و ازدواج و کار و زندگی دارند و دختران استان قم هم از این موضوع مستثنی نیستند.
بیتوجهی به حضور دختران در تصمیمگیریها
وی ادامه میدهد: آنچه مرا به عنوان یک دختر جوان دلسرد میکند عدم توجه به دختران قم در تصمیمگیریهاست، دختران جوان خیلی در پستهای مدیریتی و تصمیمگیری حضور ندارند؛ البته این مشکل شامل پسران جوان هم میشود اما در دختران پررنگتر است.
این دانشجوی دانشگاه قم با تأکید بر اینکه آزموده شدن دختران این شهر در مناصب مدیریتی حق آنهاست، میگوید: امروزه اگر دختران جوان قم در جایی مشغول به کار هستند معمولاً در شرکتهای خصوصی و فروشندگی با حقوق اندک است که به نظر بنده این زیبنده دختران این شهر مذهبی نیست.
به خاطر اجبار والدینم از تحصیل بازماندم
مریم یکی دیگر از دخترانی است که به خاطر تفکرات پدر و مادرش از ادامه تحصیل بازمانده و مجبور به ازدواج شده است. او فقط 17 سال دارد و میگوید: بعد از پایان دروس راهنمایی با ذوق و شوق به دنبال ادامه تحصیل بودم، اما پدر و مادرم میگفتند دختر را چه به درس خواندن، دنبال زندگی و بچهداریات برو. من ازدواج کردم و بعد از دو سال از همسرم جدا شدم؛ اکنون بدون هیچ شغل و جایگاه اجتماعی، همراه با کنایههای پدر و مادرم روزگار میگذرانم.
تبعیض بین دختر و پسر در خانواده
حدیث 16 ساله است و فرزند اول خانواده؛ وی در مورد رفتار خانوادهها میگوید، با وجود تغییرات در ساختار فرهنگ هنوز هم پسران بر دختران ترجیح داده میشوند. حتی برادران کوچکتر در بعضی خانوادهها با زورگویی و بیاحترامی با خواهران بزرگ خود رفتار میکنند و از سوی والدین مورد حمایت و تأیید قرار میگیرند.
خودش یکی از این خواهرهای بزرگ خانواده است که اسیر تبعیض جنسیتی شده است. روح لطیف دخترانهاش این تبعیضها را برنمیتابد و ته کلامش بغض پنهانی نهفته است.
مینا دختر 13 ساله قمی از بیمهریها و بیتوجهی خانواده خود شکایت داشت و میگوید: همیشه دوست داشتم با پدرم خیلی صمیمی باشم اما او با من رفتار سردی دارد؛ مدام از تمام رفتارهای من انتقاد میکند و این انتقادها و توهینها اعتمادبهنفس مرا گرفته و من هیچگاه جرئت و فرصت اعتراض و اظهارنظر در منزل را ندارم.
آسیبهای محدودیت بیش از حد
صحبتهای این دختران جوان ذهنم را به چالش کشید. به سراغ مشاوری رفتم که اختلاف سنی خیلی زیادی با این دختران ندارد. حکیمه غرویان، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی و متولد 1369 است؛ او خلقوخوی دختران جوان را خوب میداند و به خبرنگار ایکنا میگوید: این مشکلاتی که شما از آن سخن میگویید برای ما دختران دهه 60 هم غریب نیست. محدودیت بیش از حد دختران نوجوان و جوان میتواند آسیبهای جدی به آنها وارد کند؛ به خانوادهها تأکید میکنم توجه خاصی به دختران نوجوانشان که در سن بلوغ هستند داشته باشند.
او معتقد است که دخترهای نوجوان وقتی در فاصله سنی 10 تا 17 سالگی هستند بحرانیترین سالهای عمرشان را سپری میکنند؛ آنها بلوغ جسمی را تجربه میکنند و این روند تمام عملکردهای جسمی و روانیشان را متحول میکند؛ در این سن باید به ادامه تحصیل آنان توجه شود چرا که با درس خواندن احساس ارزش میکنند.
عضو سازمان نظام روانشناسی میافزاید: در این دوره در موارد بسیاری دختران نوجوان اعتماد به نفسشان پایین میآید و یکی از نیازهای آنان در این سن داشتن ارتباط نزدیک با گروه دوستان و همکلاسیهاست که اگر از سوی خانواده سرکوب شود به شکلهای نامناسب در رفتار دختران بروز پیدا میکند؛ خانوادهها باید به ارتباط سالم دخترانشان با همسالان توجه کنند تا هم نیاز روحی دخترانشان برآورده شود و هم به استحکام پیوند دختران با خانواده کمک کند.
او با تأکید بر توجه به نظرات دختران در محیط منزل، میگوید: متأسفانه گاهی اوقات در خانوادهها مشاهده میشود که دختران در مقایسه با پسران حق هیچگونه اظهارنظری را ندارند، در حالی که خانوادهها باید با تدابیر بجا و برنامهریزی سنجیده از رأی و نظر هم فرزند پسر و هم فرزند دختر خانواده بهره گیرند؛ چون دختران زیادی شاکی هستند که چرا نباید بسیاری از کارها را انجام دهند، در حالی که پسران خانواده از آزادی بیشتری برخوردارند و توجه بیشتری را نیز دریافت میکنند.
این کارشناس معتقد است: وقتی با خانواده برخی از این دختران صحبت میکنم از نبود امنیت در جامعه با توجه به خشونتها و انحرافات جنسی امروز در اخبار و رسانهها میگویند و ناخودآگاه درگیر مسئله خشونت و برخورد با دختران و ممانعت از ورود آنان به جامعه میشوند چرا که مدام احساس ترس میکنند. البته ناگفته نماند این مهم نیز با توجه و نظارت بیشتر خانوادهها و شناخت دوستان خوب تا حدی قابل حل است.
این روانشناس کودک و نوجوان در پایان تأکید میکند: باید برای این چالشها که در گذر زمان همیشه وجود داشتهاند برنامه داشته باشیم؛ مثلاً ارتباط بیشتر بین پدر و مادر و دختر، داشتن معلم خوب، آگاهی دادن به جامعه در مورد دختران و روحیات آنان، مطالعه کردن و پاسخگویی به سؤالات و از همه مهمتر در نظر داشتن تنوع تربیتی که بسیار ضرورت دارد.
گزارش از مژگان فرهنگیان
انتهای پیام