وحدت حوزه و دانشگاه یکی از رهاوردهای عظیم و پربرکت انقلاب اسلامی است. بدون شک، تداوم انقلاب و بنیانگذاری تمدن نوین اسلامی و رشد و توسعه فراگیر آن، جز در پرتو وحدت و پیوند گسستناپذیر این دو نهاد مقدس، امکانپذیر نیست. آنچه در این روند بایسته و اجتنابناپذیر است در درجه اول، شناخت ماهیت این دو پایگاه عظیم و توانمندیها و کاستیهای هر یک و داشتن الگویی مناسب برای پیوند آن دو است.
به همین مناسبت خبرنگار ایکنای آذربایجان غربی با حجتالاسلام علی جباری، استاد حوزه علمیه امام خامنهای ارومیه، گفتوگویی داشته است که در ادامه از نظر گذرانده میشود.
آیتالله مفتح در شهر قم به عنوان استادی بزرگ مطرح بود و سپس به عرصه دانشگاهی ورود پیدا کرد و در حوزه به درجه اجتهاد رسید، در دانشگاه نیز موفق به اخذ درجه دکتری شد و پس از گذراندن دوره دانشگاه، علاوه بر تدریس در حوزه، در دبیرستانهای شهر قم نیز به تدریس پرداخت.
این عالم مجتهد در ۲۷ آذر ۱۳۵۸ هنگام ورود به دانشگاه تهران توسط گروه فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به همراه دو محافظش در مقابل دانشکده الهیات دانشگاه تهران به شهادت رسید و به پاس تلاشهای مؤثر شهید مفتح در راه تحقق وحدت حوزه و دانشگاه روز شهادت او به نام «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نامگذاری شد و روز وحدت حوزه و دانشگاه در واقع از یادگارهای ارزشمند امام خمینی(ره) است.
حوزه و دانشگاه بهعنوان دو مرکز عظیم علمی، هر کدام در جهت پیشبرد اهداف انسانی و اسلامی خویش به یکدیگر نیازمندند و با وحدت این دو مجموعه، نیازهای هر یک توسط دیگری تامین میشود که وظایف هر یک از این دو نهاد علمی بیان میشود؛ حوزه میتواند با تامین و تربیت اساتید مجرب و توانمند جهت تدریس در کلاسهای معارف و دروسی که به گونهای با تخصصهای حوزوی ارتباط دارند، مانند اخلاق، تاریخ اسلام و... تأمین و تربیت اساتید صاحبنظر جهت طرح دیدگاههای اسلام در زمینه علوم انسانی فعالیت کند و دانشگاه میتواند با تأمین اساتید مورد نیاز حوزهها در زمینه علوم انسانی مانند جامعهشناسی، روانشناسی، حقوق، مدیریت، علوم سیاسی، اقتصاد و تدوین کتب مورد نیاز حوزه در زمینه علوم انسانی به شکلی کاربردی انعکاس به هنگام شبهات کلامی و فلسفی مطرح در دانشگاهها و پیگیری جهت دریافت پاسخ آنها اقداماتی انجام دهد.
از نظر امام «مراکز علمی و فرهنگی قدیم و جدید و روحانیون و دانشمندان فرهنگی و طلاب علوم دینیه و دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها دو قطب حساس و دو مغز متفکر جامعه هستند و از نقشههای اجانب کوشش در جدایی این دو قطب و تفرقهاندازی بین این دو مرکز حساس آدمساز بوده و هست» و به نظر حضرت امام خمینی(ره) جدا کردن این دو مرکز و در مقابل یکدیگر قرار دادن آنها و در نتیجه خنثی کردن فعالیت آنها در مقابل استعمار و استثمارگران، از بزرگترین فاجعههای عصر حاضر است.
آیتالله مفتح ارائه درسهای یكسان برای حوزه و دانشگاه را جایز نمیدانست بلكه معتقد بود، دانشجویان در كنار درسهای خود باید از علوم حوزوی نیز بهره ببرند و برعكس، بنابراین از نگاه وی هر یک از این دو نهاد مأموریتی جداگانه، اما هدفی مشترک داشتند و در نتیجه نباید حوزه و دانشگاه را در تضاد با هم بلكه باید مكمل یكدیگر دانست.
برخیها اصرار دارند که بگویند میان حوزه و دانشگاه وحدت وجود ندارد، منافعی پشت این اصرار وجود دارد، چون آنها از تفرقه میان حوزه و دانشگاه منفعت میبرند. طرفین دعوا کنند ممکن است ضرر ببینند، آنها که تماشگر هستند چون درگیر این هیجان نیستند راحتتر برنامهریزی میکنند و منافع را جلو ببرند، در جنگ ایران و عراق که هر دو کشور به دلیل جنگ تضعیف شده بودند، صادرات ترکیه به این دو کشور افزایش یافته بود و اقتصاد کشورش را جلو برد. حالا اگر میان حوزه و دانشگاه اختلاف ایجاد شود، آنها که پشت پرده هستند هم میخندند و هم سود میبرند و جایی که معرفت و تعقل وجود دارد جای دعوا و اختلاف نیست.
دشمنان خارجی مشترک حوزه و دانشگاه، منافع فراوانی را در ایجاد اختلاف بین این دو جستوجو میکنند و اگر این دو نهاد آموزشی اتحاد خود را حفظ کنند، آنها منافع خود را در خطر میبینند زیرا وحدت حوزه و دانشگاه به مفهوم وحدت و استقلال جامعه اسلامی بوده که تأمین نیازهای دینی و دنیوی و رسیدن به توسعه و پیشرفت به آن وابسته است و این امر به معنی گرفتن استقلال فکری یا هویت مستقل هیچکدام از این دو نهاد و یا سلطه یکی بر دیگری نیست، بلکه مفهوم اصلی این وحدت در جامعیت دین اسلام است که در تامین نیازهای مادی و معنوی آن تأکید دارد و بهوسیله همین استقلال فکری و خط مشی این دو نهاد پیشرفت و تحقق اهداف اسلامی در جامعه اسلامی امکانپذیر بوده و اصلیترین دلیل هراس دشمنان این موضوع است.
مقام معظم رهبری در این ارتباط میفرماید: «وحدت حوزه و دانشگاه برای سعادت و خوشبختی مردم در دنیا و آخرت ضروری و مهم بوده و نظامهای ساخته و پرداخته فرهنگ غرب در بخش ابزار و وسایل زندگی پیشرفتهای علمی بسیاری بهدست آوردهاند، اما از نظر جهتگیری و بینش صحیح انسانی عقبمانده هستند و آکنده شدن دنیا از ظلم و جور نیز از همین امر ناشی میشود بنابراین چنین پیشرفتی برای بشر مضر است و اوضاع حاکم بر جهان امروز نشان میدهد که بال معنویت انسانیت شکسته است».
گفتوگو و تنظیم: الناز نقیزاده
انتهای پیام