از خراسان رضوی، همراه با معلمی میشویم، که چند سال است بینایی خود را از
دست داده و مدتی است که در منزل خود به حفظ کلام الهی مشغول است و با این
کار دوران جوانی و فعالیتهای قرآنیش را در ذهن مرور میکند، او که سالها
در کلاسهای تدریس علوم دینی مشغول به فعالیت بوده و سوی چشم خود را در این
مسیر گذاشته، هنوز هم قرآن مونس روزهای تاریک و تنهاییاش است.
با
چشمانی که حالا دیگر سویی ندارد، مقابلم مینشیند و از من میخواهد تا کمی
بلندتر حرف بزنم و بعد هم با لبخند از دوران پیری سخن میگوید و به آیه ۶۸
سوره یاسین «وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا
يَعْقِلُونَ، و هر كه را عمر دراز دهيم او را [از نظر] خلقت فروكاسته [و
شكسته] گردانيم آيا نمى انديشند»، اشاره و خدا را شکر میکند.
حسین
رضایی، که بر اثر اختلال در شبکیه چشم، حالا دیگر نور چشمش کم شده و در
اثر ابتلا به آبمروارید بیناییاش را از دست داده است، متولد ۱۳۲۶ در
خانوادهای مذهبی در شهر مشهد است. آنطور که خود عنوان میکند بسیار به
قرآن علاقهمند بوده و همیشه این گلایه را به خانواده داشته است که چرا
برای آموزش قرآن او را به مکتبخانه نفرستادهاند؟
مشتاق به تلاوت قرآن و حضور در جلسات قرائت وی
در گفتوگو با ایکنا بیان کرد: تا سال ششم ابتدایی در مدرسه تحصیل کردم و
همان زمان هم در کلاس قرآن تلاوت میکردم، صدای خوبی داشتم و همان چند سوره
کوتاهی که بلد بودم را با صدای خوبی قرائت میکردم، خیلی مشتاق بودم تا
سورههای بیشتری را یاد بگیرم و تلاوت کنم.
رضایی در مورد آشنایی خود با
جلسات قرآن مشهد به خاطراتی اشاره کرد و افزود: روزی در یکی از کوچههای
محلهمان با یک جلسه قرآن روبهرو شدم و کنجکاو شدم تا در آن شرکت کنم، آن
زمان فقط تعریف جلسات قرآن را شنیده بودم اما از کیفیت برگزاری آنها
اطلاعی نداشتم، وارد جلسه شدم و اتفاقی یکی از همکلاسیهای خودم را دیدم.
او گفت این جلسه مربوط به برادر من به نام محمدابراهیم باغبانحقیقی است و
هر هفته در منزل آقای غفاریان برگزار میشود.
زانوهای لرزان در اولین قرائت و تشویقهای بعد از آناین
پیشکسوت قرآن اضافه کرد: اولین حضورم در جلسه قرآن بود، به من گفتند آیاتی
را بخوان، من هم درحالی که اضطراب زیادی داشتم و زانوهایم میلرزید، آیاتی
را با اشتباهات فراوان خواندم، این قرائت من با استقبال زیادی از سوی
افراد حاضر روبهرو شد و آنها بسیار تشویقم کردند و این شد که من شرکت در
جلسات قرآن را شروع کردم و استاد این جلسه، اولین استاد قرآن من شد.
وی
ادامه داد: بعدها در جلسه مرحوم والینیاپور حاضر شدم، او یک افسر ارتشی
بود و قرائت قرآن را نزد استاد رضوان آموخته بود، بعد از آن هم به جلسه
مرحوم حسن امینی رفتم که در منزل مرحوم اورعی برگزار میشد و همان جا با
استاد سیدمرتضی ساداتفاطمی آشنا شدم و پس از آن در جلسات زیادی شرکت کردم.
جلسهداری در مسجد حوض لقمانرضایی
اضافه کرد: آن زمان در دبیرستان مشغول به تحصیل بودم که از طرف امیر
بنیهاشمی که فعالیتهای مسجد حوض لقمان مشهد را ساماندهی میکرد به من
پیشنهاد شد تا مسئولیت جلسات شبهای جمعه این مسجد را قبول کنم که قبول
کردم و بیش از هفت سال جلسات جمعه شب مسجد حوض لقمان را اداره میکردم.
آشنایی با رهبر انقلاب و ادامه حرکت قرآنی در جلسات تفسیربه
توصیه مجتبی غنیان که از آشنایان رهبر معظم انقلاب بود در جلسات مسجد
کرامت که با حضور آیتالله خامنهای برگزار میشد، شرکت کردم. آن زمان
دانشجوی الهیات دانشگاه فردوسی بودم و از محضر اساتیدی همچون مرحوم
آیتالله محمد واعظزاده خراسانی، سیدجلالالدین آشتیانی و محمود رامیار
بهره میبردم. همین جلسات مسجد کرامت باعث آشنایی من با رهبر معظم انقلاب
شد تا بعدها در جلسات تفسیر ایشان که در مسجد امام حسن(ع) مشهد تشکیل
میشد، به تلاوت قرآن بپردازم.
این معلم بازنشسته با اشاره به تشویقهای
رهبری در مسیر قرائت قرآن، ادامه داد: علاوه بر اینکه ما به همراه استاد
سیدمرتضی ساداتفاطمی و والینیاپور در جلسات تفسیر حضرت آقا تلاوت
میکردیم، ایشان در هفته یک بار نیز جلسهای در منزل خود ترتیب میدادند و
گروهی از قاریان قرآن بودیم که در آنجا حضور یافته و به صوت مصطفی اسماعیل
گوش میدادیم و رهبری نکات تلاوت او را تشریح میکردند.
رضایی با بیان
اینکه در زمان تلاوت مقید به تقلید از کسی نبودم، اضافه کرد: آن زمان تلاوت
از اساتید مصری مرسوم نبود، توصیه رهبری به تقلید از مصطفی اسماعیل نیز از
کارهای جدید در این بخش بود، البته من باز هم به سمت تقلید نرفتم و البته
بسیار دوست داشتم که تلاوت رهبر انقلاب را بشنوم که متأسفانه توفیق نشد.
این
معلم بازنشسته اظهار کرد: در جلسات تفسیر رهبری، پس از ارائه توضیحات و
تفسیر آیات قرآن برای مردم توسط ایشان که ایستاده انجام میشد، قاری به
تلاوت میپرداخت که این موضوع هم در اثرگذاری بر مخاطب اهمیت داشت و البته
قرائت هم در زمان مناسبی انجام میشد و این به دلیل توجه آیتالله خامنهای
به معنای آیات قرآن بود.
دیدار با شهید مطهری در جلسات قرآنوی
به آشنایی خود با شهید مطهری نیز اشاره کرد و گفت: ایشان مدتها در جلسات
قرآن مسجد کرامت حاضر میشدند و با آیتالله خامنهای ارتباط داشتند، البته
آن زمان این شهید بزرگوار را نمیشناختم تا زمانی که در جلسات سخنرانی
ایشان به همراه دوستم آقای والینیاپور حاضر شدم و بعد هم آثار ایشان در
حوزه معارف و مبارزه با انحرافات دینی را مطالعه کردم.
تدریس علوم دینی در مدرسهرضایی
افزود: سال ۱۳۵۵ پس از پذیرش در آزمون استخدامی آموزش و پرورش به عنوان
معلم عازم شهر بیرجند شدم و در آنجا به تدریس دروس فلسفه، منطق و دینی در
دبیرستان مشغول شدم. فعالیتهای انقلابی که آغاز شد، به تشریح اطلاعیههای
امام خمینی(ره) و روشنگری در رابطه با مسیر انقلاب پرداختم و بین
دانشآموزان سخنرانی میکردم، البته این سخنرانیها باعث اخطارهایی هم از
سوی شهربانی شهر به من شده بود.
وی بیان کرد: پس از ۱۱ سال تدریس در شهر
بیرجند به مشهد آمدم و در اینجا نیز تدریس دینی را ادامه دادم. البته دیگر
جلسه قرآنی اداره نمیکردم و آن جلسه قبل از انقلاب هم تعطیل شده بود و
فقط در برخی جلسات قرآن مثل جلسه مرحوم امینی و جلسه حسینیه خیاطها شرکت
می کردم و در حال حاضر هم به جهت وضعیت جسمی گاهی به جلسه استاد زحمتکش که
همان جلسه قدیمی مرحوم استاد رضوان است، شرکت میکنم.
رضایی از تدریس
قرآن نیز سخن گفت و اضافه کرد: چون اکثر مدارسی که در آن حاضر بودم دخترانه
بود بیشتر همان تدریس دینی را انجام میدادم و جز آموزش قرآن در همان جلسه
قبل از انقلاب و آموزشهای اندک پس از آن، تدریس متن قرآن را نداشتم.
ضعف بینایی او را از ادامه تدریس بازداشتوی
گفت: من از دوران جوانی دچار ضعف بینایی بودم و این ضعف هم سال به سال
افزایش پیدا میکرد تا زمانی که دیگر نتوانستم در کلاس درس حاضر شوم و دو
سال پایانی خدمت در آموزش و پرورش را در کتابخانه فعالیت میکردم و پس از
آن هم بازنشسته شدم، حدود سال ۸۳ به طور کامل بیناییام را از دست دادم.
هماکنون نیز برای انس بیشتر با انس از طریق صوت به حفظ آیات قرآن مشغول
هستم و اگر چه ذهن یاری نمیکند اما تلاش خود را در این زمینه ادامه
میدهم.
حرفهایم که با این معلم نابینا و پیشکسوت تمام میشود، از او
تشکر کرده و آماده رفتن میشوم، او در پایان میگوید: شما با حاج آقای
خامنهای ارتباط دارید؟ اگر ایشون رو دیدید یا اگه تونستید پیام من رو به
ایشون برسونید و بگید «رضایی حالش خوبه سلام میرسونه و التماس دعا داره».
آخه حاج آقای خامنهای در یک دیدار با دوستان قرآنی، احوال من رو از حاج
آقا مرتضی ساداتفاطمی پرسیده بودند.