هجرت از تهران به قم برای داشتن خانواده حافظ کل قرآن/ فراز و فرود زندگی و آرامشی که از قرآن گرفتم
کد خبر: 3732755
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۲
نکات خواندنی از زندگی یک خانواده‌ قرآنی/

هجرت از تهران به قم برای داشتن خانواده حافظ کل قرآن/ فراز و فرود زندگی و آرامشی که از قرآن گرفتم

گروه چهره‌ها ــ مدرس و حافظ کل قرآن با تأکید بر اینکه معلم قرآن باید خلاق باشد و به‌گونه‌ای قرآن‌آموزان را پیش ببرد که جذابیت‌های قرآن را لمس کنند، اظهار کرد: همنشینی با قرآن، برکات زیادی را در زندگی‌ام به همراه داشته‌ است که مهمترین آن آرامشی بود که در فراز و فرود‌های زندگی نصیب من و فرزندانم شد.

به گزارش ایکنا؛ یکی از وظایف و حقوق فرزند بر والدین آموختن قرآن است، همانطور که حضرت علی(ع) فرمودند: «و حقّ الولد علی الوالد ان یحسن اسمه و یحسن ادبه و یعلّمه القرآن؛ حق فرزند بر پدر این است که نام او را نیکو قرار دهد و او را خوب تربیت کند و به او قرآن را فرا دهد» و در کنار آن جایگاه مادر و میزان مؤانست مادر و پدر با قرآن و پیچیدن عطر تلاوت قرآن در فضای خانه و منزل برای پرشدن مشام فرزندان از عطر آیات الهی حائز اهمیت است، چیزی که زمینه خانواده قرآنی را فراهم می‌کند و موجب ورود و گرایش فرزندان به عرصه‌های قرآنی می‌شود.
زهراسادات ابوترابی، متولد سال 1345 حافظ کل، مدرس قرآن در واحد علوم و فنون و علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی و همچنین مؤسسه جامعةالقرآن الکریم و اهل‌البیت(ع) است که به دلیل ایجاد انگیزه و علاقه‌ای که همسرش به حافظ قرآن شدن فرزاندشان داشت و با جستجو برای پیدا کردن مؤسسه و مراکز قرآنی متناسب با سنین آنها، توانست دو دختر و پسرش را با علاقه‌مندی حافظ قرآن کند و خودش نیز در کنار آنها طی مدت دو سال پیوسته موفق به حفظ کل قرآن شد. در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید؛
ایکنا: از انگیزه ورودتان به عرصه قرآنی بگویید.
به‌خاطر پسر و دخترانم وارد عرصه قرآنی شدم. به پیشنهاد پدرشان که دوست داشت، فرزندانمان حافظ قرآن شوند، پیگیر پیدا کردن مرکز خوب قرآنی شدم. با پرس‌وجو حدود سال 78 مؤسسه مهد قرآن را پیدا کردم و بچه‌ها را هفته‌ای یک‌بار پنجشنبه‌ها به آنجا می‌بردم و خودم هم در آنجا برای اینکه کلاس‌هایشان تمام شود، منتظر می‌شدم و از این فرصت استفاده می‌کردم و مشغول به حفظ آیات قرآن می‌شدم تا اینکه بچه‌ها حدود هشت جزء از قرآن را حفظ کردند.
ایکنا: از چه طریقی با جامعةالقرآن آشنا شدید؟
چون آوازه حفظ یکساله قرآن این مؤسسه را شنیدم و با تصمیمی که با همسرم گرفتم و انتقالی که او به شهر مقدس قم گرفت، چون وی فرهنگی است، حدود سال 1379 به این شهر هجرت کردیم و برای حضور در طرح یک‌ساله حفظ قرآن ابتدا مدیر جامعةالقرآن با پسرم از هشت جزئی که حفظ بود، مصاحبه گرفت و پس از قبولی، در این موسسه حضور پیدا کرد. اما دختر دیگرم که پنج سال از خواهرش کوچکتر است در مؤسسه‌ای در تهران حفظش را انجام داد.
ایکنا: طی آن سال مؤسسه‌ای در تهران نبود که طرح حفظ یک‌ساله داشته باشد؟
هنگامی که به قم رفتیم، متوجه شدم که طرح به صورت آزمایشی از سوی این مؤسسه در تهران آغاز شده است، اما به‌خاطر بچه‌ها به شهر قم هجرت کردیم و ابتدا برای یکسال رفتیم، اما به دلیل حفظ خودم و پسر و دخترم و از سوی دیگر برای تدریس و تثبیت حدود هشت سال در قم ماندیم و سپس به تهران بازگشتیم.
ایکنا: چه سالی حافظ کل قرآن شدید؟
در سال 1380 و پس از دو سال، توانستم حافظ کل قرآن شوم، اما فرزندان طی یک سال حافظ قرآن شدند.
ایکنا: درباره روش حفظ‌تان بگویید.
چون خودم شخصاً، آیات را حفظ کردم، پس از اتمام حفظ برای دارا بودن توانایی تدریس به جامعةالقرآن مراجعه کردم و پس از طی کردن مراحل گزینش در آنجا جذب شدم و عهده‌دار مدرسی چندین دوره حفظ یکساله بودم. صبح‌ها که بچه‌ها در کلاس جامعةالقرآن حضور پیدا می‌کردند و بعداز ظهرها با نوار صوتی با یکدیگر محفوظات جدیدشان را مرور می‌کردیم و حفظ آنها را تحویل می‌گرفتم و تمرین می‌کردیم.
ایکنا: نگرانی برای عقب ماندن درس فرزندان با اخذ مرخصی تحصیلی نداشتید؟
نه چون پسر و دخترم یک پایه را جهشی خواندند و این یک سال جبران شد.
ایکنا: درباره دوره تثبیت و مرور آیات بگویید.
بچه‌هایم، حافظه قوی و حفظ خوبی داشتند و چون در همان مدت که حفظ می‌کردند در مسابقات حضور می‌یافتند و حائز رتبه‌های متعدد شدند در دوره‌های تثبیت حضور پیدا نکردند، اما خودمان مادام باهم کار می‌کنیم و هنگامی که پیش هم هستیم، آیات را باهم مرور می‌کنیم. پسرم دارای صوت و لحن خوبی است و از شاگردان احمد دباغ، حافظ و قاری روشندل کشورمان بود و در مسابقات همیشه حائز رتبه می‌شد و دخترم نیز به همین صورت است.
ایکنا: از برکات حفظ قرآن در زندگیتان بگویید.
وقتی با قرآن هستی، انگار همه چیز را داری. بیشترین چیزی که از قرآن به‌دست آوردم، آرامش است. اتفاقات زیادی در زندگی‌ام افتاده است که آنها را مرهون مؤانستم با قرآن می‌دانم، اما قرآن آرامشی به افراد می‌دهد که وجود افراد خسته نمی‌شود به‌گونه‌ای که با مسائل راحت‌تر کنار می‌آیند و این آرامشم را از قرآن گرفتم، زیرا پس از اینکه حافظ قرآن شوم اینگونه نبودم، اما پس از آن، حفظ قرآن موجب شد که در برابر جریانات و اتفاقات بالا و پایین زندگی خیلی بی‌تابی نکنم.

هجرت از تهران به قم برای داشتن خانواده حافظ کل قرآن/ فراز و فرود زندگی و آرامشی که از قرآن گرفتم
ایکنا: شما به عنوان معلم با سابقه تدریس 16ساله، علت از رونق افتادن محافل قرآن و حضور کمرنگ مردم را در چه می‌دانید؟
به دلیل اینکه نتوانستیم کلاس‌های شاداب و یا اساتید متخصص را تربیت کنیم تا قرآن را آنگونه که هست به مردم معرفی کنیم. قرآن باید به نوعی به مردم معرفی شود که مردم با آن روزانه مؤآنست داشته باشند به مانند چیزی که افراد به راحتی با آن رفاقت کنند، مطلبی که همیشه و طی تدریس و زندگی‌ام مد نظر داشتم و این است که هر کدام از ما باید کاری کنیم تا قرآن از مهجوریت دربیاید.
ایکنا: شما وبلاگی با عنوان «درخشنده» دارید که در آن خاطرات خود را با آیات قرآن هماهنگ و بیان کرده‌اید. در مورد آن توضیح دهید.
بله، من در این وبلاگ که به نشانی http://derakhshande.blog.ir است، خاطرات زندگی‌ام را با آیات قرآن هماهنگ و بیان می‌کنم. باید بگویم افرادی که وبلاگ من را می‌خوانند، همه قرآنی نیستند. اما بازخوردی که از نظرات دریافت کردم، آن بود که می‌گویند هنگامی که خاطرات شما را می‌خوانیم و اینگونه با آیات قرآن هماهنگ کرده‌اید، برایمان جذاب است به گونه‌ای که انگار ما برای نخستین بار آیات را می‌خوانیم و باورمان نمی‌شود که این آیات در زندگی عملی باشد. ما باید در این زمینه تلاش کنیم که چه میزان می‌توان آیات را کاربردی کرد. یکی از ضعف‌های ما این است که نتوانستیم قرآن را آنگونه که باید به مردم معرفی کنیم، بلکه بالعکس قرآن را به عنوان نوعی کتاب سنگین به مردم معرفی می‌کنند که مردم از نزدیک شدن به آن می‌ترسند و حال آنکه اگر بیاییم قرآن را به زبان ساده و با حرف‌های خودمان تطبیق دهیم، موجب می‌شود که مردم بدانند، قرآن، موازین اخلاقی است که اگر در جامعه پیاده شود، مردم راحت‌تر زندگی می‌کنند.
ایکنا: درباره آسیب‌های انواع روش‌های حفظ قرآن بگویید.
پایان‌نامه ارشدم، درباره آسیب‌شناسی روش‌های حفظ قرآن است و در آن به این موارد اشاره کردم. در ابتدا مراکزی که این دوره‌های حفظ را برگزار می‌کردند، استاندارد‌های لازم را نداشتند، به‌طوری که از متقاضیان، آزمون تعیین سطح انجام نمی‌گرفت تا توانایی و استعداد افراد سنجیده شود، علاقه برای ورود به عرصه‌های قرآنی یک بحث است و استعداد و ظرفیت آن را داشتند موضوع دیگری است و از سوی دیگر از اساتید زبده و ورزیده قرآنی استفاده نمی‌شد، منظورم اساتیدی است که اشراف کامل به تمام آیات و مفاهیم آن داشته باشند.
از دیگر سو، کلاس‌ قرآن به مانند کلاس ریاضی خشک است، باید مقداری شاداب‌تر و به‌روز‌تر برپا شود تا همانطور که بچه‌ها جذب کلاس‌های موسیقی و زبان انگلیسی می‌شوند، جذب این کلاس‌ها نیز شوند و باید از این راهکارهای مشابه استفاده کنیم تا شاهد رونق و حضور بچه‌ها در کلاس‌ها آن هم با ذوق و انگیزه باشیم و از این خشک و بی‌رنگ و بی‌روح بودن خارج شویم.
ایکنا: درخواست‌تان از مسئولان قرآنی کشور چیست؟
البته نمی‌شود فقط از مسئولان درخواست داشت، بلکه همه ما باید کاری کنیم حالا هر فرد در هر موقعیتی که است باید مطالعه داشته باشد و همواره خودش را به روز نگه دارد، یک معلم قرآن باید اینگونه باشد. معلم قرآن، باید خلاق باشد و آن هنگام است که از مسئولان می‌توان توقع داشت، اگر مسئولان اقداماتی را در جهت ارتقای فعالیت‌های قرآنی انجام دهند، اما افراد خودشان کاری نکنند و خلاقیت نداشته باشند، فایده ندارد. استاد قرآن باید خلاق باشد و طوری کلاس را اداره کند که قرآن‌آموز جذب قرآن شود و این خلاقیت استاد است که موجب می‌شود، کلاس‌ جذاب‌تر باشد.
ایکنا: با توجه به اینکه شما به عنوان کارشناس حفظ قرآن نیز فعالیت می‌کنید، نظرتان درباره صوت و لحن حافظان قرآن چیست؟
در برخی از مسابقات، شاهد هستیم حافظان دارای صوت و لحن زیبایی هستند، اما متأسفانه نمی‌توانند، لهجه فارسی را به لهجه عربی تبدیل کنند که آن هم به دلیل کمی استماع ترتیل قرآن است. حفاظ در ابتدای حفظشان از ترتیل استاد شهریار پرهیزکار، تقلید می‌کنند که استاد، خودش نیز از اساتید عرب تقلید کرده است و به این جایگاه رسیده است و لذا به جای اینکه از کپی، کپی دیگری بگیریم، بهتر است به سرچشمه آن قاری برسیم و از سرچشمه آن تقلید کنیم.
قرآن‌آموزان و حفاظ، چون دارای فعالیت تخصصی هستند به جای تقلید از قراء ایرانی و گوش دادن به الحان‌های فارسی‌زبان که فایده ندارد به دنبال قراء و حفاظ برجسته عرب‌زبان باشند. اگر حفاظ بخواهند فارسی‌خوانی تلاوتشان را تصحیح کنند باید از سرچشمه، اساتید و قراء مصر چون عبدالباسط و منشاوی و ... تقلید کنند که هم صوت و لحن عربی و هم تجوید قوی داشته باشیم.
ایکنا: میزان توجه به مفاهیم و تفسیر قرآن در مبحث حفظ چه میزان اهمیت دارد؟
خیلی مهم است؛ چرا که زمینه تنوع را در کلاس ایجاد می‌کند و حفظ قرآن موحب می‌شود که گریزی و بحث کوچک تفسیری درباره آن آیه شود و این به‌خاطر اینکه حفظ قرآن باید همیشه کنار ترجمه تفسیر و مفاهیم باشد.
ایکنا: کدام آیه قرآن بیشتر برایتان جذاب است؟
آیه 34، سوره مبارکه فصلت است، «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ؛ و نيكى با بدى يكسان نيست [بدى را] آنچه خود بهتر است دفع كن آنگاه كسى كه ميان تو و ميان او دشمنى است گويى دوستى يك‌دل مى‏‌گردد». در این آیه به ما یادآوری می‌کند که خوب و بد یکی نیستند و بهترین چیز این است که اگر از یک نفر گذشت می‌کنیم، بدی‌ها در میان ما از بین می‌رود و شاید روزی فرا رسد که دشمن ما دوست ما شود و آن جز با صبر و ایمان و تقوای عظیم فراهم نمی‌شود. همیشه آرزو دارم به این مرحله برسم که بتوانم به افرادی که کدورتی از من دارند، آنقدر خوبی کنم که بشوند مصداق «حمیم» و برای ما دوست واقعی شوند و این با صبر و تقوا فراهم می‌شود.
ایکنا: در ورود اطرافیان به حفظ قرآن تأثیرگذار بوده‌اید؟
بله؛ بودن افرادی در جمع‌های فامیلی که از من درباره حفظ قرآن پرسیدن و به آنها گفتم از همین حالا شروع کنید و روزی یک آیه حفظ کنید و آنها را به این امر تشویق کردم و برخی از آنها به این طریق به حفظ کل قرآن نایل شده‌اند و برخی نیز حافظ اجزاء هستند.
ایکنا: در پایان این گفت‌وگو اگر سخنی دارید بگویید.
امیدوارم به جایی برسیم که در کشور، شاهد رونق جلسات و محافل قرآن و عمل به آیات نورانی کلام وحی در زندگی و در سطح جامعه و نوع برخوردها و رفتارهایمان باشیم.

گفت‌وگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام

captcha