نقش آموزه‌های دینی در افزایش سرمایه‌های اجتماعی
کد خبر: 3874018
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۷:۳۹

نقش آموزه‌های دینی در افزایش سرمایه‌های اجتماعی

گروه معارف ــ عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: سنگ بنای زندگی اجتماعی، تعامل است، یک اجتماع زمانی شکل می‌گیرد که افراد در تعامل با یکدیگر باشند و علاوه بر این نیز برخی از کارها را نیز با مشارکت یکدیگر انجام دهند که در این صورت می‌توان گفت که یک اجتماع شکل گرفته است.

نقش آموزه‌های دینی در افزایش سرمایه‌های اجتماعیحجت‌الاسلام والمسلمین غلامرضا صدیق اورعی، عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد، در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان رضوی، در خصوص سرمایه‌های اجتماعی در جامعه اظهار کرد: سنگ بنای زندگی اجتماعی، تعامل است زیرا اگر فردی، عملی را به صورت تک نفره انجام دهد زیست جمعی رخ نخواهد داد چرا که برای ایجاد زیست جمعی و یا به نوعی یک اجتماع، باید تمام کارها به صورت جمعی انجام شود و افراد با یکدیگر تعامل داشته باشند لذا یک اجتماع بر اساس افرادی که در تعامل مستمر با یکدیگر هستند؛ شکل می‌گیرد، از این رو می‌توان تعامل‌ها را بر اساس اینکه دارای بار عاطفی، فاقد بار عاطفی و یا خنثی هستند تقسیم‌بندی کرد.

وی با طرح مثالی در این خصوص اضافه کرد: به عنوان مثال می‌توان گفت که فردی وارد فروشگاهی می‌شود و قیمت کالایی را که قصد خرید آن را دارد را هم می‌داند و بدون اینکه با فروشنده حتی یک کلمه هم صحبتی کند و تعاملی داشته باشد، پول آن کالا را پرداخت و کالای خود را خریداری می‌کند و یا اینکه اگر هم با یکدیگر تعامل داشته باشند به دلیل اینکه میان آن‌ها هیچ علاقه و نفرتی وجود نداشته و همچنین تعامل آن‌ها نیز هیچگونه بار عاطفی را به همراه ندارد، در این صورت به چنین رابطه و تعامل دو طرفه‌ای، رابطه خنثی گفته می‌شود.

این محقق حوزه‌علمیه و دانشگاه در ادامه با بیان اینکه گاها هم این تعاملاتی که بین افراد وجود دارد می‌تواند همراه با، بارعاطفی باشد که این بار عاطفی ممکن است مثبت و یا اینکه منفی باشد، عنوان کرد: اصطلاحا اگر بار عاطفی مثبت و خوش‌آمد باشد به آن تعامل گرم گفته می‌شود و اگر منفی و یا بد آمد باشد به آن تعامل سرد گفته می‌شود.

صدیق اورعی با بیان اینکه همچنین از سوی دیگر اگر ما به تعاملات نگاه مبادله‌ای داشته باشم، این مبادله می‌تواند برابر و یا نابرابر باشد، تصریح کرد: در واقع منظور از مبادله برابر این است که اگر فردی به طرف مقابل خود هدیه‌ای را بدهد در مقابل از او انتظار داشته باشد که هدیه‌ای را برابر همان هدیه خودش و چه بسا که بیشتر از آن نیز دریافت کند که در این صورت از چنین مبادله‌ای به عنوان یک عمل اجتماعی سرد، یاد می‌شود.

وی اضافه کرد: اما این در حالی است که اگر مبادله نابرابر را در نظر بگیریم باید بگویم که در این صورت اگر فردی به طرف مقابلش هدیه‌ای را می‌دهد دیگر انتظاری نداشته باشد که طرف مقابلش هدیه‌ای را به او بدهد که در این صورت از چنین مبادله‌ای به عنوان عمل اجتماعی گرم نابرابر یاد می‌شود.

این پژوهشگر دینی ادامه داد: همچنین علاوه بر این نوع از عمل اجتماعی، عمل اجتماعی دیگری به عنوان عمل اجتماعی سرد نابرابر هم وجود دارد، به عنوان مثال اگر فردی از موضوعی ناراحت است و قصد دارد که به طرف مقابل خود بدون اینکه طرف مقابلش متوجه شود، به او آسیبی برساند. در اینجا می‌توان به گران فروشی اشاره کرد زیرا بدون اینکه افراد متوجه شوند، با گران شدن کالاها و خدمات مورد نیاز افراد به نوعی به آن‌ها آسیب جدی وارد می‌شود.

صدیق اورعی بیان کرد: تعامل می‌تواند بار عاطفی داشته باشد که این بار عاطفی ممکن است مثبت، منفی، برابر و یا نابرابر باشد که در صورت نابرابر منفی بودن می‌تواند آسیب‌هایی را از جمله دزدی، ظلم و... را به همراه داشته باشد. این در حالی است که قوام و استحکام زندگی اجتماعی براساس تعامل گرم نابرابر است.

وی افزود: البته این در حالی است که اگر این هدیه بدون حسن ظن باشد خود به تنهایی می‌تواند تعامل گرم برابر باشد که در این صورت خوب است اما آن هدیه‌ای که پیامبر(ص) در روایتی به آن اشاره کرده‌اند و گفته‌اند که هدیه می‌تواند موجب از بین رفتن کدورت‌ها شود، این هدیه همواره به ایجاد تعامل گرم و مثبت ابرابر کمک می‌کند.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد تاکید کرد: حال، صورت نامناسبی که اینگونه هدیه دادن‌ها دارد این است که فردی برای دوستش هدیه‌ای بگیرد به نوعی به او بفهماند که باید برای من هم هدیه‌ای بیاوری که ارزشش کمتر از هدیه من نباشد و ارزش هدیه خود را به او تحمیل کند و با این کار خود نیز هدیه خود را اندازه گیری و دوستش را الزام به چنین کاری کند که این خود به نوعی کدورت‌هایی را به همراه خواهد داشت.

این پژوهشگر دینی گفت: در واقع این کار دیگر تعامل گرم نابرابر نیست بلکه وا داشتن و مجبور کردن افراد به اینکه کاری را به اجبار انجام دهند، است. این انتظار داشتن از فرد مقابل برای دادن هدیه دادن نه تنها آثار مثبت را به همراه ندارد بلکه آثار منفی را نیز به همراه خواهد داشت و همواره هنگامیکه اینگونه شد دیگر برابری و محبتی وجود ندارد بلکه ارتباط در منگنه رقابت قرار می‌گیرند.

اصطلاح سرمایه اجتماعی

وی با بیان اینکه همواره اصطلاح سرمایه اجتماعی را جامعه شناسان معاصر ایجاد کردند، اظهار کرد: این اصطلاح، خود موضوع بدیهی است اما در ابتدا زمانیکه سرمایه اقتصادی در جامعه مطرح بود، یک جامعه شناس از سرمایه فرهنگی و سپس از سرمایه اجتماعی صحبت به میان آورد که این سرمایه اجتماعی خود به معنای داشته‌هایی است که می‌تواند برای افراد رخ دهد و نفعی هم برای طرفین تعامل داشته باشد.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: اما محتوای سرمایه اجتماعی این است که کسی که سرمایه اقتصادی داشته باشد چه زمانی و در چه مکانی می‌تواند از این سرمایه اقتصادی خود استفاده کند که این استفاده از سرمایه اقتصادی می‌تواند در راستای رفع مشکلی که رخ داده و یا در راستای واگذاری به دیگران باشد.

صدیق اورعی افزود: حال اگر کسی سرمایه اجتماعی داشته باشد هم باید گفت که چه زمانی می‌تواند از آن استفاده کند و یا اینکه به دیگران نیز منتقل کند که با این کار ممکن است آن سرمایه اجتماعی کاهش و یا افزایش پیدا کند اما این در حالی است که اساس سرمایه اجتماعی تعامل اجتماعی گرم است.

وی بیان کرد: توصیه اسلام بر این نیست، صرفا گفته باشد که با یکدیگر تعامل داشته باشیم بهتر است، بلکه اساس دعوت اسلام این است که انسان‌ها، مومن و متقی شوند، زیرا همانطور که در قرآن آمده است متقیان هستند که در عالم بعد، رستگار می‌شوند و طبق آموزه‌های دینی افرادی که فاقد تقوا باشند رستگار نخواهند شد و این امر بارها در قرآن یاد شده و علاوه بر این نیز در نهج‌البلاغه آمده و البته خطبه‌ها و جملات زیادی نیز در این خصوص وجود دارد.

این محقق حوزه و دانشگاه عنوان کرد: از این رو می‌توان متوجه این امر شد که تقوا، امری پایه‌ای بوده و بر اساس دین اسلام نیز مسلمانان به تقوا دعوت شده‌اند. در این میان، اگر آیه‌های ابتدایی سوره مبارکه بقره را در نظر بگیریم که خداوند می‌فرماید:«ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ»، معمولا هم کاتبان قرآن این آیه‌ها را در صفحه‌ای جدا گانه می‌آورند تا اهمیت و تاکید این آیات را با زیبا سازی در کار خود نشان دهند.

نگاه قرآن به متقین

صدیق اورعی بیان کرد: آغاز این سوره این است که این کتاب هدایت‌کننده متقین است و نمی‌تواند برای غیرمتقین کارساز باشد و این در حالی است که قرآن بدین ترتیب متقین را تعریف می‌کند؛ همواره در قرآن آمده که متقین افرادی هستند که به اصول دین، خداوند، ملائکه، پیامبران، نبوت و قیامت اعتقاد و به نوعی سه عقیده توحید، نبوت و معاد را باور داشته باشند. از این رو بنا بر توضیحات قرآن نیز متقین افرادی هستند که این امور را باور دارند و بر همین اساس است که قرآن نیز برای هدایت آن‌ها آمده است.

نقش آموزه‌های دینی در افزایش سرمایه‌های اجتماعی

وی اضافه کرد: علاوه بر این سه عقیده گفته شده نیز دو عمل از جمله «يُقيمُونَ الصَّلاةَ» و «مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ» که به نوعی یکی از این دو عمل، عملی است که در ارتباط با خداوند است مانند بندگی خداوند را به جا آوردن، نماز خواندن و عبادت کردن است و عمل دیگر نیز عملی است که در ارتباط با افراد دیگر بوده که این ارتباط از طریق انفاق است. با این وجود در قرآن اشاره شده که افرادی که اینگونه نیستند نمی‌توانند جز متقین باشند. بنابراین می‌توان از این دو عمل تحت عنوان بندگی خدا و انفاق یاد کرد.

این پژوهشگر دینی در ادامه با اشاره به جمله «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» افزود: درست است که اصل این عبارت برای این است که از یک پدر و مادر باشند اما معنای عامه‌ای که این کلمه دارد به معنای تعلق خاطر، رابطه دوستانه و همراه با گذشتی است که بین افراد برقرار است، در این میان اگر به تعاملات گرم برابر و نابرابر توجه کنیم مجموع آن‌ها یک نوع حس برادری است، برادری عبارتی است که مرحوم علامه طباطبایی نیز به آن اشاره کرده است و با همین معنایی که ما متوجه آن می‌شویم در زبان‌های دیگر هم به کار برده می‌شود.

بندگی و برادری

وی با بیان اینکه شان و جایگاهی که مومن دارد این است که همگی با یکدیگر برادر هستند، عنوان کرد: در واقع ما در روش‌هایی که در علوم اجتماعی وجود دارد، تحقیقات زیادی انجام داده‌ایم اما در این میان یکی از کارهایی که انجام داده‌ایم این است که هر یک از روایات را کدگذاری کرده‌ایم و در نهایت به این نتیجه رسیده‌ایم که چیزی که خدا از ما می‌خواهد اولا بندگی و دوما برادری، یعنی بنده خدا بودن و دیگری نیز تعامل گرم نابرابر با مومنین داشتن است.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: اساس سرمایه اجتماعی این است که افراد هنجارها را رعایت، به یکدیگر برادری و در نهایت نیز به یکدیگر خوبی کنند و با دیگران نیز در تعاملات گرم باشند، همچنین نگران یکدیگر بوده و حتی بدی‌های یکدیگر را نیز نادیده می‌گیرند که در نهایت چنین فضای برادری در بین افراد ایجاد می‌شود.

تعامل گرم در جمعی که همگی متقی هستند

صدیق اورعی افزود: به عنوان مثال در جمعی که همگی متقی باشند قطعا آن جمع مملو از تعامل گرم خواهد بود و علاوه بر این نیز همچنین برادری، خدمت، ایثار و گذشت نیز در آن گروه موج می‌زند و همین جمع‌هاست که اجتماع مومنین را شکل می‌دهند و باعث می‌شود افراد به یکدیگر اعتماد داشته باشند.

انفاق از دیدگاه قرآن

این محقق حوزه و دانشگاه با اشاره به معنای انفاق که در قرآن نیز بارها به آن اشاره و تاکید شده است، تصریح کرد: همواره انفاق، عملی است دو طرفه که اولا آن عمل برای رضای خدا انجام شود که در این عمل یک انسان باید از داشته‌های خود به انسان دیگری ببخشد که این بخشش نیز باید بلا عوض باشد، یعنی این از روی ناراحتی و لجبازی نباشد و تنها در جهت جلب رضایت خداوند انجام دهد که در این صورت عوض چنین کاری را از سمت خداوند خواهد گرفت.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: اما این در حالی است که به دلیل اینکه فطرت انسان به دنبال مبادله برابر است و قوام اجتماع انسانی نیز به واسطه همین تعاملات گرم نابرابر ایجاد می‌شود و علاوه بر این نیز به لحاط فطری هم به دنبال مبادله برابر هستند، بر همین اساس، خداوند برای این توصیه و با توجه به فطرت انسان‌ها گفته است که من شما را به عمل اجتماعی نابرابر امر می‌کنم اما خودم به اندازه‌ای به شما عوضش را خواهم داد که شما نه تنها احساس برابری کنید بلکه از آن عمل نیز سود هم ببرید.

صدیق اورعی با بیان اینکه حال ممکن است که برخی از افراد به انفاق نگاهی مالی و پولی داشته باشند مانند زکات، خمس و صدقه، اظهار کرد: طبق آیات ابتدایی سوره بقره، انسان‌ها باید از هرچه که ما به آن‌ها داده‌ایم به افراد دیگری که نیازمند هستند انفاق کنند، البته که این انفاق تنها مسائل مالی نیست بلکه منظور، تمام داده‌ها، نعمت‌ها و همه آن چیزی که خداوند به هر انسانی عطا فرموده مانند اعتبار، آبرو، علم، سرمایه فرهنگی، سلامت، امنیت و... است.

وی خاطرنشان کرد: همچنین در این آیه نیز اشاره شده که متقین همان افرادی هستند که از آنچه که خداوند به آن‌ها داده است انفاق می‌کنند. لذا در روایت مشهوری که بارها در مجالس و رسانه‌های مختلف به آن اشاره شده، «زکات‌ العلم نشره» است، با توجه به اینکه همواره زکات کلمه‌ای است که در باب انفاق به کار می‌رود، از این رو منظور از کلمه «زکات ‌العلم نشره» این است که علم نیز زکات دارد، بدین منظور که فردی که در حوزه علم، فقه و... تخصص دارد موظف است که این علم خود را به دیگران نیز منتقل کند.

این پژوهشگر حوزه و دانشگاه با اشاره به جاه و آبرویی که خداوند به هر انسانی عطا فرموده است، بیان کرد: در خصوص جاه به معنای آبرو و نفوذ در دل‌ها نیز در آیه‌ای مبنی بر اینکه انسان باید از جاه و آبروی خود نیز انفاق کند، اشاره شده است. از این رو باید گفت که چنین بحثی، بحث نظری و یا تفسیری نیست بلکه از این مقوله، بحث نقلی معتبر نیز یاد می‌شود.

صدیق اورعی اضافه کرد: از این رو متوجه می‌شویم که نباید از آن چیزهایی که دور انداختنی هستند و دیگر به آن‌ها نیاز نداریم انفاق کنیم بلکه باید از داشته‌های ارزشمند خودمان به دیگران ببخشیم و همانگونه که خداوند هم بدان تاکید دارد، چنین کاری موجب ایجاد الفت در دل مومنین می‌شود.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: همواره ما باید از مال، آبرو، اعتبار و علم خود نیز به دیگران انفاق کنیم چه بسا که این انفاق نیز یک طرفه باشد و انتظاری از طرف مقابل نداشته باشیم. لذا زمانی هدیه می‌تواند خوب باشد که وقتی فردی هدیه‌ای را به طرف مقابلش می‌دهد به طرف مقابلش فرصت دهد تا در زمان دیگری و به مناسبت دیگری به او هدیه دهد.

وی اظهار کرد: بنابر این آیه باید گفت که روایتی مبنی بر اینکه باید از آنچه که خداوند به ما عطا فرموده انفاق کرد و هم اینکه باید از علم خود که به نوعی سرمایه فرهنگی و آبرو که سرمایه اجتماعی هستند نیز زکات داد و انفاق کرد. با این تفاسیر متوجه می‌شویم که منظور از متقین در قرآن، همواره افرادی هستند که اصول دین را قبول دارند، بندگی خدا را انجام می‌دهند و در قلمرو اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیز در تعامل گرم نابرابر با افراد دیگر هستند.

صله رحم؛ نوعی انفاق

این محقق دینی گفت: از طرفی نیز اگر به دستورات بعدی قرآن نیز توجه داشته باشیم، در این آیات آمده است که باید صله ارحام را که به ایجاد نوعی پیوند کمک می‌کند را در عمل خود نیز داشته باشیم و همچنین آمده است، افرادی که چنین پیوندی را که از سوی خداوند به او امر شده است، قطع می‌کنند از گردونه ایمان و تقوا خارج هستند و منظور از اینگونه پیوندها همان پیوندهای خویشاوندی هستند و این در حالی است که امام علی(ع) نیز در وصیت نامه مشهور خود در خصوص این حقوقی که بر عهده افراد قرار دارد تاکید کرده‌اند.

وی اظهار کرد: اکنون هم با توجه به اطلاعات دینی و فقهی که وجود دارد، تفاوت حق همسایه با حق خویشاوندی را می‌توان به دو مورد اشاره کرد، یکی اینکه همسایه هیچ ارثی از اموال شخصی ما نمی‌برد اما خویشاوندان از بخشی از این اموال شخصی افراد ارث می‌برند و دیگری اینکه خویشاوندان را نمی‌توان تغییر داد اما همسایه را می‌توان با جابه جایی محل زندگی خود آن را تغییر داد.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: در صله رحم تاکید شده که «صل من قطعک» کسی که قطع پیوند با تو را کرد و تو را آزار داد، تو در مقابل چنین کاری موظف هستی که این پیوند را ایجاد کنی چرا که این دستوری است که از سوی خداوند به تو داده شده است اما پیوند ایجاد کردن تنها به برقراری ارتباط منتهی نمی‌شود بلکه شامل کمک کردن، مشورت و... نیز می‌شود که به کرات نیز از این پیوند یاد شده است.

این پژوهشگر حوزه و دانشگاه عنوان کرد: در آیات قرآن آمده که «وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا ۖ فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ» یعنی جزای بدی، بدیی مانند آن است، پس هرکس که عفو کند و اصلاح نماید پس پاداش او بر خداست، همانا او ستمکاران را دوست ندارد.

نقش آموزه‌های دینی در افزایش سرمایه‌های اجتماعی

سفارش خداوند درباره قرض

وی با اشاره به امر قرض که در ادامه آیات سوره مبارکه بقره آمده است، تصریح کرد: برخی از افراد معمولی با نگاه اولی که به این موضوع دارند، بر این باور هستند که قرض دادن یک تعامل نابرابری نیست و در شرایطی می‌تواند تعامل برابر بشمار آید که فردی مقداری پول را به دیگری می‌دهد و پس از مدتی انتظار داشته باشد که باید همان مقدار پول را پس گیرد، اما این در حالی است که اگر این بود پس چرا خدا در جایی گفته که انسان‌ها باید ببخشند و من او اجر می‌دهد از این رو می‌توان گفت که در امر قرض دادن یک نوع تعامل نابرابری نیز وجود دارد.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: روانشناسان قواعدی را در انسان‌ها کشف کرده‌اند که نوعی از این قواعد را اقتصاد دانان پایه مطالعات خودشان در باب پس‌انداز، بنا نهاده‌اند و می‌گویند که اگر امروز بتوانی از آن کالایی که در نظر داری برای آینده پس‌انداز کنی، مصرف کنی بهتر است چرا که پس‌انداز و تاخیر در مصرف آن کالا منجر به این می‌شد که به طور ذهنی ارزش آن کالا کاهش پیدا کند.

صدیق اورعی ادامه داد: لذا اقتصاد دانان معتقدند اگر کسی که پولش را امروز مصرف نمی‌کند و بنا دارد که پول خود را پس انداز کند، ارزش مصرف اکنون به لحاظ ذهنی و بدون در نظر گرفتن عددی و مالی و فرد مصرف کننده تنازل ذهنی ارزشی دارد و در ذهن فرد مصرف آن کالا در روزهای آینده کمتر از مصرفی است که امروز آن را مصرف کند. لذا برای اینکه احساس فرد، جبران شود و بگوید که من الان مصرف نمی‌کنم یک درصد به پول افزوده شود و منجر به افزوده شدن ارزش آن کالا می‌شود، بنابراین یک نوع نابرای و تفاوت ذهنی در احساس فرد نه در عدد آن کالا به وجود می‌آید.

این محقق دینی خاطرنشان کرد: اینکه خداوند می‌گوید که اگر قرض دهی من عوضش را به تو می‌دهم مانند همان جمله‌ای است که در باب انفاق هم می‌گوید که اگر انفاق کنی من عوضش را به تو خواهم داد، در واقع در این دو مورد خداوند به تفاوت ارزش ذهنی مصرف حال و آینده توجه دارد پس می‌توان گفت که در این دو عمل انفاق و قرض به نوعی یک عمل نابرابری وجود دارد.

اعتماد در جامعه چگونه حاصل می‌شود؟

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه اعتماد نتیجه مستمر تعهد از دیگری است، عنوان کرد: به عنوان مثال، فردی بارها پولی را از شما قرض گرفته و سر موعد مقرر نیز به شما پس داده است و هر بار که به شما می‌گوید پولی را قرض بدهی و شما چنین کاری را می‌کنید، در واقع کاری که شما کرده‌اید نتیجه اعتمادی است که شما به دوستتان داشته‌اید چرا که همین اعتماد شما به دوستتان است که باعث شده شما برای چندین بار این کار را انجام دهید.

صدیق اورعی اضافه کرد: در واقع خلق و خوی نفسانی دوستتان اینگونه است که اگر دوباره قرض گیرد باز هم پس خواهد داد. اگر ریشه‌های روانشناختی که او همیشه خوبی می‌کرده را در نظر بگیریم باید پیش‌بینی کنیم که فردا هم خوبی خواهد کرد و البته بالعکس این قضیه هم وجود دارد که اگر کسی سال‌هاست که خطایی می‌کند باید پیش‌بینی کرد که قطعا فردا هم خطایی از او سر خواهد زد.

این پژوهشگر حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: اما این سوال پیش می‌آید که چرا این اعتماد ایجاد شد؟ به این دلیل است که او پای‌بندی به قول خود را در دفعات گذشته به شما ثابت کرده است. لذا در یک عبارتی در نهج‌البلاغه آمده است که اگر در یک فضایی قرار گرفتید که آن فضا، فضای خوب و مثبتی است باید به آنجا اعتماد داشته باشید اما اگر در یک جایی قرار گیرید که کل آن فضا و افرادی که در آنجا حضور دارند مثبت نبودند، نباید به آنجا اعتماد کرد که این کار، عاقلانه‌ترین عملی که است که شما انجام می‌دهید.

جلوه بیرونی سرمایه اجتماعی اعتماد است

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: لذا اگر آدم‌ها بدی، قاعده‌شکنی، بدعهدی و بی وفایی ببیند پیش‌بینی آن در آینده این است که شاید بدی کند و این یعنی عدم اعتماد. لذا باید گفت که جلوه بیرونی سرمایه اجتماعی همانا اعتماد است اما این اعتماد کی افزایش میابد؟ زمانیکه فرد به خود تلقین کند که همه خوب هستند. اما این در حالی است که هنگامیکه از فرادی بدی ببیند دیگر نمی‌تواند به همه اعتماد کند و یا اینکه وقتی از افرادی خوبی ببیند نمی‌توان به خود تلقین کند که او نیز بد است.

صدیق اورعی تصریح کرد: اما اسلام توصیه نکرده که خوب است که مسلمانان متعهد و خیراندیش باشند چرا که ما برای اینکه مومن و متقی باشیم و به سعادت برسیم باید با منفقین، مومنین و افراد اهل برادری که گذشت دارند، تعامل گرم نابرابری داشته باشیم و از سوی دیگر نیز باید از افرادی که اهل برادری نیستند و به نوعی موجب قطع صله رحم می‌شوند نیز دوری کنیم.

وی تاکید کرد: در این میان باید گفت که زمانیکه می‌بینیم که اعتماد در جایی ضعیف شده در نتیجه این است که افراد از عده‌ای فقدان تعهد دیده‌اند یعنی آن فرد تعامل سرد نابربر انجام داده است.

تضعیف اعتماد افراد به یکدیگر

این محقق دینی گفت: در واقع یک تجربه دوره گسترده تعاملات سرد باعث ضعیف شدن اعتماد شده لذا این تعاملات سرد در بین مومنین به ویژه تعامل سرد نابرابر در بین مومنین اگر از دید فقهی و اخلاقی به آن بیندیشیم همواره به نوعی رذائل و معاصی تبدیل می‌شود و دیگر نمی‌توان مصداقی را از عمل اجتماعی سرد نابرابر پیدا کرد. همواره در دین این تعریف آمده است که این عمل‌های اجتماعی سرد نابرابر در میان مسلمانان نوعی معصیت کردن است که در این راستا پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند «المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه» بدین معنی که مسلمان کسی است که سالم و ایمن باشند از دست و زبان او.

صدیق اورعی گفت: یعنی مسلمان کسی است که سایر مسلمانان از دستور زبان او، آزار نبینند، اذیت مسلمان جزو گناهان کبیره است این عمل اجتماعی سرد نابرابر است، یعنی به زبان دیگر اعتماد چه موقع کاهش یافته؟ در زمانی که افراد پای‎بندی به دستورات دین را در قلمرو تعامل با یکدیگر هم کم کرده‌ و معاصی را افزایش داده‌اند، مانند دزدی، گران فروشی، کم فروشی، آزار و اذیت و تمام آن کارهایی که به نوعی ناپسند هستند.

ترویج خوبی‌ها، موجب اعتماد سازی افراد به یکدیگر می‌شود

وی بیان کرد: ممکن است که در جامعه‌ای باشیم که به لحاظ اخلاقی متعهد به هنجارها و قوانین آسیب‌دیده باشند، در این میان ما موظف به اصلاح هستیم، اما بدین معنی نیست که نسبت به آن جامعه حسن ظن داریم، بلکه ما با جامعه‌ هنجارشکن که عدم رعایت قوانین در آن افزایش پیدا کرده، افراد متعهد نیستند و کنترل اجتماعی آسیب جدی دیده و اکنون در حالت عدم تعادل به سر می‌برد، روبرو هستیم.

این پژوهشگر حوزه و دانشگاه گفت: در اسلام آمده است که یک انسان کامل باید در قامت یک انسان قاعده‌مند ظاهر شود و به نوعی یک انسان خوب باید در ظاهر نشان دهد که همه قاعده‌ها و هنجارها را رعایت می‌کند و هیچگونه تخلفی ندارد، از این رو در جامعه امروز ما باید حداقل عده‌ای از افراد حضور داشته باشند‌ که از این طریق به اشاعه فرهنگ بپردازند و به نوعی کاملیت یک انسان را ترویج دهند.

صدیق اورعی افزود: مثالی که می‌توان در این خصوص آورد، این است که با توجه به اینکه در جامعه پیش از بعثت پیامبر(ص) به دلیل اینکه ظلم در آن روزگار بیداد می‌کرد و به مردم زیادی به ویژه آن دسته از افرادی که هیچگونه ارتباط قوی با افراد بالادستی خود نداشتند، اساس ظلم زیادی می‌شد، برهمین اساس عده‌ای از افراد برای حمایت از مظلومین پیمانی به نام «حلف الفضول» را منعقد کردند و طبق این پیمان افرادی که به تازگی وارد شهر می‌شدند و و مظلوم واقع می‌شدند را حمایت کنند و اینگونه بود که عده‌ای از افراد می‌آمدند و به ترویج خوبی‌ها می‌پرداختند.

وی تاکید کرد: در واقع زمانیکه جامعه دچار چنین مشکلی می‌شود باید عده‌ای بیایند و اینگونه خوبی‌ها را ترویج دهند و بگویند که می‌شود با نگاه مثبت، با علاقه به خوبی‌ها و انسان‌ها، کارهای خوب انجام دهند چه بسا که این امر می‌تواند همچنان هم توسعه پیدا کند.

عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: ما انسان‌ها باید بر اساس تقوا رفتار کنیم چرا که خداوند نیز از ما چنین انتظاری دارد و ما را به چنین کاری نیز امر کرده، همچنین علاوه بر این نیز گفته است که زمانیکه در دنیای بعد من به متقین پاداش خواهم داد و شرط متقین بودن را نیز ایمان، بندگی و برادری دانسته است.

نقش آموزه‌های دینی در افزایش سرمایه‌های اجتماعی

انتهای پیام
captcha