نخستین عملیات منظم سپاه؛ بسترساز آزادسازی سوسنگرد
کد خبر: 3884818
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۷:۰۳

نخستین عملیات منظم سپاه؛ بسترساز آزادسازی سوسنگرد

عملیات امام مهدی(عج) به عنوان نخستین عملیات منظم سپاه در سال اول جنگ، مبدأ تحول و بستری برای آزادسازی سوسنگر شد که این مسئله در کتاب «نبرد امام مهدی(عج)» تبیین شده است.

26 اسفند///// نخستین عملیات منظم سپاه؛ بسترساز آزادسازی سوسنگردبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ امروز سالروز آزادسازی سوسنگرد در عملیات امام مهدی(عج) در سال ۱۳۵۹ است. در همین زمینه کتابی با عنوان «نبرد امام مهدی» به قلم مهدی حاجی خداوردی و به همت انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است.

اثر پیش رو روایت و بازخوانی عملیات امام مهدی‌(عج) است که در ۲۶ اسفند ۱۳۵۹ در منطقه عمومی دشت آزادگان و به طور اختصاصی، جبهه سوسنگرد، یکی از مهم‌ترین محور‌های عملیاتی جنوب کشور اجرا شده است. جبهه‌ای که ارتش عراق در آغاز جنگ برای دسترسی سریع به هدف اصلی‌اش یعنی اشغال اهواز آن را برگزید و در خیال واهی خود امید داشت مردم آن شهر یاری‌اش می‌کنند، اما مردم نه تنها هیچ قرابتی با گرایش و رویکرد دشمن نداشتند، با هوشمندی و از خودگذشتگی علاوه بر آنکه مانع دستیابی نیرو‌های متجاوز  به هدف خود شدند، با همیاری رزمندگان، قوای دشمن را متوقف و زمین‌گیر و تلفات و خسارات چشمگیری به آن‌ها وارد کردند.

ویژگی‌های کتاب

کتاب «نبرد امام مهدی (عج)» ۵ ویژگی دارد؛

*ترسیم خطوط کلی باورهای اصلی و رایج جنگ و شرح اقدامات رزمندگان؛ آنهایی که فارغ از هیاهوی جنبی، صرفاً به منظور صیانت از نظام و حاکمیت جمهوری اسلامی تا حد نثار جانشان با دشمن متجاوز ستیز کردند.

*بهره‌گیری از اسناد؛ نویسنده کوشیده تا حد امکان از سندهای دست اول و اصلی بهره بگیرد و پیوسته منبع اطلاعات ارائه شده اعم از اسناد محرمانه و آشکار را ذکر کند.

*گفت‌وگو با رزمندگان بخش‌هایی از کتاب بر پایه مصاحبه با رزمندگانی است که در عملیات یاد شده شرکت داشته‌اند که جز عده معدودی بیشتر آنها تمایل به گفت‌وگو داشتند اگرچه به‌سبب گذشت ۳۷ سال از آن واقعه برقراری ارتباط با رزمندگان آن دوران کاری بس دشوار بود.

*دقت در صحت منابع، مؤلف پیوسته کوشیده است در بهره‌داری از منابع از صحت و سقم اسناد و اطلاعات مطمئن شود.

*در نتیجه مطالعه این کتاب، چند پرسش اساسی در حوزه اندیشه و تفکر نظامی و عملیاتی فرماندهان ساختار و سازمان و هنر برنامه‌ریزی‌های عملیاتی مطرح خواهد شد. سوال‌هایی چون اندیشه و تفکر عملیاتی عراق در انتخاب مسیر سوسنگرد به اهواز چگونه بود؟ این مسیر چه ویژگی‌هایی از حیث راهبرد نظامی و جنبه‌های تاکتیکی داشت؟ عملیات امام مهدی(عج) در چه شرایطی طرح‌ریزی شد؟ طراحان اصلی عملیات امام مهدی(عج) چه کسانی بودند؟

چرا سوسنگرد برای دشمن اهمیت داشت

ارتش رژیم بعث عراق در آخرین روز شهریور ۱۳۵۹ در حالی که یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود، با استعداد بالغ بر ۱۲ لشکر به سراسر نوار مرزی غرب جمهوری اسلامی ایران از شمالی‌ترین نقطه تا جنوبی‌ترین آن هجوم آورد و با توجه به آمادگی قبلی و برتری تجهیزات خیلی سریع توانست پاسگاه‌های مرز ایران را یکی پس از دیگری اشغال و در ادامه طی ۸ روز با پیشروی در خاک ایران بخش‌هایی از شهر‌ها و روستا‌های مرزی به ارتفاعات مهم ایران را اشغال کند. همزمان هواپیما‌های جنگنده‌اش ضمن تجاوز به حریم هوایی شهر‌های مختلف کشور برخی از تأسیسات اقتصادی و مناطق استراتژیک نظیر فرودگاه‌ها و پادگان‌های نظامی را بمباران و مردم را دچار اضطراب و وحشت کردند.
در این تهاجم، ارتش عراق با استعدادی شامل لشکر‌های ۳، ۹ و ۱۰ زرهی ۱ و ۵ مکانیزه و تیم‌های ۳۱ و ۳۳ نیروی مخصوص از سه محور به جبهه جنوب حمله کرد. هدف اصلی عراق در محور شمالی جبهه جنوب، دستیابی به شهر راهبردی دزفول، در محور میانی اشغال شهر اهواز و در محور جنوبی افزون بر تصرف سواحل شمالی اروندرود، اشغال شهر‌های خرمشهر و آبادان در قسمت شرقی اروند رود بود.
در چنین اوضاعی مقر‌های سپاه پاسداران در همه شهر‌ها به ویژه مقر سپاه خوزستان در منطقه باغ معین اهواز به فرماندهی علی شمخانی، سپاه اهواز در فلکه چهارشیر اهواز به فرماندهی فریدون مرتضایی و گلف به فرماندهی داوود کریمی حال و هوای کاملاً متفاوتی داشتند، اما در تماس‌های مکرر با مقر سپاه شهر‌های نزدیک مرز روند حوادث و درگیری مرزی را لحظه به لحظه رصد می‌کردند و با دریافت آخرین وضعیت درگیری‌های نظامی گزارش آن را به ستاد مرکزی سپاه در تهران و برزن فرماندهی ارتش ارسال می‌کردند. نیرو‌های هر سه مقر به اقتضاء توان خود می‌کوشیدند با مقاومت در برابر نیرو‌های عراقی مانع ادامه پیشروی آن‌ها شوند؛ همچنین ضمن اجرای عملیات‌های شناسایی و تهیه اطلاعات از جبهه دشمن نیرو‌های مردمی را که جذب مقر‌هایشان می‌شدند، سازماندهی و برای کمک به این نیرو‌های ژاندارمری یا واحد‌های ارتش در معرض آسیب بودند از جمله در جبهه سوسنگرد اعزام می‌کردند.
تلاش و مقاومت رزمندگان در جبهه‌های جنوب و تدابیر فرمانده‌هان ستادی برای پشتیبانی از آن‌ها به ویژه در منطقه عملیاتی سوسنگرد بی‌وقفه و به طور شبانه‌روزی ادامه داشت، اما در این فرایند شاید این پرسش به ذهن تداعی شود که چرا جبهه سوسنگرد اهمیت داشت؟

موقعیت سوسنگرد

سوسنگرد در طول شرقی ۴۸ درجه و ۱۷ دقیقه و عرض شمالی ۳۱ درجه و ۳۳ دقیقه در غرب جلگه خوزستان و در فاصله ۵۵ متر کیلومتری شمال غرب اهواز و کنار رودخانه کرخه شهری به نام خفاجیه قرار دارد که در دوره صفویه به دست سادات آل مشعشع سپرده شده تا اواخر دوره قاجار وسعت زیادی نداشت، پس از چندی طایفه بنی‌طرف به این ناحیه کوچ کرد که موجب توسعه و پیشرفت آن شد، در دوره پهلوی نام آن از خفاجیه به سوسنگرد تغییر یافت.
این شهر مرکز سیاسی شهرستان دشت آزادگان محسوب می‌شود. با آغاز جنگ تحمیلی به سرعت آثار و پیامد‌های جمعیتی از جمله جابه‌جایی جمعیت‌ترین شهر ظاهر شد، زیرا هجمه سنگین نیرو‌های متجاوز عراق و زیر آتش قرار دادن شهر با سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین جان مردم را در معرض تهدید جدی قرار داده بود، لذا مردم بی‌پناه در برای در امان ماندن از خطر ناشی از انفجار گلوله‌های توپ و تانک و بمباران هوایی مجبور به مهاجرت به مناطق امن شدند.
با کمی دقت، هر فرمانده نظامی ارتش بعث عراق در همان بررسی اول از زمین منطقه به ویژه راه‌های مواصلاتی متقاعد می‌شد که جاده بستان - سوسنگرد بهترین معبر دستیابی به اهواز است و این دو شهر در صورت اشغال بهترین و سریعترین مسیر تدارک‌رسانی به نیروهایش برای پیشروی به سمت هدف اصلی یعنی اشغال اهواز محسوب می‌شد، بر همین اساس لشکر ۹ زرهی عراق در اولین روز تهاجم از مرز چزابه و لشکر ۵ مکانیزه که مأموریت محاصره اهواز را از سمت جنوب برعهده داشت، از مرز کوشک وارد خاک ایران شدند، اما قوای عراقی از همان بدو تجاوز بر خلاف انتظار و تصورشان با مقاومت و جنگندگی نیرو‌های انقلابی و مصمم سپاه پاسداران و نیرو‌های داوطلب مردمی مواجه شدند.
در هفتمین روز تهاجم یعنی ۶ مهرماه ۱۳۵۹، این شهر را به اشغال در آوردند. آنها برای جلوگیری از پاتک احتمالی رزمندگان ایرانی تعدادی از تانک‌ها را نزدیک شهر مستقر کردند. عراقی‌ها که از طریق اخبار جاسوسان خود متوجه کمبود نیرو‌های مدافع در این محور شده بودند، فرصت را غنیمت دانسته و بدون اینکه دوستان در سوسنگرد حضور جدی داشته باشند، به سمت اهواز حرکت کردند. آنچه در فرآیند پیشروی عراقی‌ها نقش‌آفرینی موثری داشت وجود نیرو‌های ستون پنجم و از جمله اعضای جبهه التحریر خلق عرب و شیوخ منطقه بود که به نفع عراق جاسوسی می‌کردند و اطلاعات مفیدی را در اختیار آن‌ها قرار می‌دادند. به گفته حسن باقری، نیرو‌ها و تعدادی از فرماندهان ارتش خودی روحیه‌شان را از دست داده و به حوادث آینده نگاه مثبت و مطمئن نداشتند.
سقوط سوسنگرد آن‌قدر موضوع حائز اهمیتی بود که از نظر فرماندهان باید سریعاً در مورد آن واکنش بازدارنده انجام می‌شد، به ویژه که عراقی‌ها پس از اشغال سوسنگرد با دو فلش یکی سمت شمال کرخه و دیگری به سمت حمیدیه پیشروی کردند. آن‌ها در جریان پیشروی رودخانه کرخه در منطقه خزعلیه پل زدند و در شمال سوسنگرد از حاشیه جاده در نوار ساحلی رودخانه کرخه از کنار شهر عبور کردند و به سمت حمیدیه رفتند تا جاده آسفالت اهواز - سوسنگرد را به کنترل خود درآوردند. عراقی‌ها در مدت کوتاهی سه پل دیگر روی رودخانه کرخه احداث کردند و از طریق آن پل‌ها نیرو‌های تیپ ۴۳ و 35 لشکر ۹ زرهی عراق تانک‌هایشان را به طرف جنوب رودخانه منتقل کردند. سرعت پیشروی واحد مکانیزه لشکر عراق خیلی سریع بود. در واقع فاصله کوتاه شهر سوسنگرد تا اهواز و امکان الحاق با سایر واحد‌های نظامی از لشکر ۵ مکانیزه که از سمت جنوب اهواز می‌آمدند، می‌توانست یک خطر نظامی بسیار جدی برای نیرو‌های خودی و کشور باشد و اهواز را در آستانه سقوط قرار دهد.

پاسخ امام به فرمانده سپاه خوزستان

وقتی خبر اشغال سوسنگرد به تهران و امام خمینی رسید، رهبر انقلاب اسلامی در پاسخ به فرستنده خبر یعنی فرمانده سپاه خوزستان می‌گوید؛ مگر جوانان اهواز مرده‌اند که اهواز سقوط کند. در دهمین روز جنگ یعنی ۹ مهرماه ۱۳۵۹ در حالی که جبهه سوسنگرد وضعیت بحرانی و حساسی داشت، رزمندگان جوان و انقلابی به پیام مراد خود لبیک گفتند و برای اجرای فرمان امام برای دفع تجاوز دشمن آماده شدند. آنها با درک این پیام کوتاه دریافتند که ارزشمندترین مولفه برای لشکر برای شکست دشمن استفاده بهینه و به موقع از زمان و اقدام فوری و غافلگیرانه علیه قوای عراقی است؛ از این رو ضمن آنکه به دلیل اعتماد رهبرشان به توانایی آن‌ها نیرو و انرژی مضاعفی پیدا کرده بودند، همه آماده اجرای دستور فرمانده برای مقابله با دشمن شدند.
در ادامه این کتاب شرح عملیات امام مهدی(عج) و تأثیر آن تبیین شده است. همچنین در فصل‌های دیگر به رویاهای عراق در اشغال سوسنگرد، تشکیل اتاق جنگ و ساماندهی جبهه سوسنگرد و واگذاری عملیات به سردار عزیز جعفری و ... پرداخته شده است. 
انتهای پیام
captcha