به گزارش خبرنگار ایکنا؛ متأسفانه این روزها مسئله پزشکان بدون مرز دستاویزی برای دشمن شده است و افراد مختلف تحلیلهای گوناگونی ارائه کردهاند. نفیسه السادات امامی با نوشتن مقالهای این مسئله را از وجه متفاوتی مورد بررسی قرار داده و تأکید کرده است؛ تخصص من نه دشمنشناسی است و نه جامعهشناسی و قصدم از این نوشتار دعوت متخصصان به بررسی این ماجرا از دیگر وجوه است. با نگاهی به نقشهها و تاکتیکهای جنگ نرم میتوان این تحلیل را پی گرفت کرد که دشمن همچون گذشته در این ماجرا نیز حداقل دو سناریوی مختلف را به تناسب خرده جوامع گوناگون در کشور اتخاذ کرده است. در ادامه در چهار بخش به این موضوع میپردازیم.
مقدمه:
۱- پزشکان بدونمرز کیستند؟
هدف سازمان پزشکان بدون مرز همانطور که از اسمشان پیداست خدمت به انسانها در راستای صلح و انساندوستی فارغ از ملیت است. اما در دنیای امروز تفکر و نگرش سیاسی بر سازمانهای با این رسالت نیز فرمانروایی میکند. برای نمونه یونسکو و یونسیف گرچه به ظاهر اهداف خوبی دارند، ولی در حقیقت پیرو سیاستها و نفوذ آمریکا و صهیونیست هستند.
۲- آیا باید به کمکهای دیگر کشورها اعتماد کرد؟
در حالی که سایر کشورهای جهان با خیالی تقریباً آسوده از خدمات این سازمانها استفاده میکنند، ولی کشور ما که طعم تلخ تجربه خرابکاری امثال سازمانهای جهانی و غلبه سیاستهای آمریکا را بر خود دیده است؛ در رویهای عاقلانه باید با دیده تردید نگاه کند.
۳- ماجرای کمک پزشکان بدون مرز به ایران در دوران کرونا چیست؟
همین چند روز پیش یعنی اوایل فروردین ۹۹، تیمی از پزشکان بدون مرز برای ورود به ایران و ارسال کمک درخواست ویزا داد. در خوشبینانهترین حالت یک ناهماهنگی بین وزارت خارجه و وزارت بهداشت باعث شد ویزای آنها صادر و وارد کشور شوند. به محض ورود به خاک ایران یکی از مسئولان وزارت بهداشت (دقت کنید نه سپاه یا هر کس دیگری) توئیت زد و از ورود آنان و کمکهای نامناسب و بدون استفاده آنها خبر داد. پس از آن مجدداً از جانب مسئولان وزارت بهداشت پیامهایی رسمی ارسال شد که تخصص این افراد مرتبط با درمان اورژانس و وضعیت فعلی نیست، کمکهای ناچیزشان برای کشور بزرگ و توانمندی، چون ایران نیاز نیست و بهتر است کمکهای محدود خود را به نیازمندان سایر کشورها ارائه کنند. همچنین اعلام شد ایران از کمکهای همه کشورها به جز آمریکا و رژیم صهیونیستی استقبال کرده و قدردان آنهاست، ولی به این نوع کمکهای پزشکان بدون مرز نیازی ندارد و این افراد نیز تا پایان مهلت ویزایشان میتوانند در ایران بمانند.
نتیجهگیری: در دوران جنگ نرم همچون شرایط حاضر نباید به کمکهای هیچ کشوری از روی سادهلوحی نگریست و لازم است همه را آگاهانه، خردمندانه و بر مبنای اصول جنگ نرم بررسی و مدیریت کرد؛ بنابراین برخورد انجام شده از جانب وزارت بهداشت به جا، پسندیده و مقتدرانه بود.
بخش اول: سناریوهای جنگ رسانهای دشمن
دشمن همواره با شناخت دقیقی که از جامعه ایران دارد، برای هر اتفاقی چند سناریوی مختلف طراحی میکند تا به اهداف پلیدش برسد. مثل یک شطرنجباز که همزمان چند نقشه در ذهن دارد تا با هر حرکت حریف او را کیش و مات کند! در این راستا نیز دشمن حداقل دو سناریو از پیش طراحی شده یا همزمان با ماجرای کمک پزشکان بدون مرز برای مردم اتخاذ کرده است.
۱- سناریوی اول دشمن:
- مخاطب سناریو:
مخاطب این سناریو آن دسته از مردم مذهبی و غیرمذهبی کشور که مخالف نظام جمهوری اسلامی، مقام معظم رهبری، سپاه، دفاع از حرم و سیاستهای کلان کشور هستند.
- سناریوی دشمن برای این افراد:
اگر ایران کمکهای پزشکان بدون مرز را رد کرد باید موج جدیدی از شایعه با این محور که دولت موافق پذیرش کمک و حضور آنان بوده، اما سپاه و رهبری مخالف این کار شدند، ایجاد کرد. بدین ترتیب مخالفان داخلی جمهوری اسلام فرصت مناسب برای دروغافکنی و تزریق نارضایتی بیشتر از رهبر، سپاه و نهادها و سیاستهای وابسته را دارند.
-خروجی طرح:
دشمن برای اجرایی کردن این سناریو تمام قدرت رسانهای داخلی و خارجی را به کار بست تا واقعیتِ کم و کیف کمکهای رسیده را پنهان کرده و فقط رهبر و سپاه را بکوبد. جملات کلیدیشان هم این است: «حالا که همه کشورها دارند به هم کمک میکنند مسئولان رژیم ایران و دلواپسان احمقانه کمکها را رد میکنند- سپاه مانع پذیرش کمک آنها شد- رهبر ایران در مسیولیت اجرایی دولت دخالت کرد و دستور به خروج داد، ایران در حال نابودی به خاطر کروناست و کمکهای پزشکان بدون مرز نجات دهنده آنهاست».
- سوال: آیا سناریو دشمن جواب داد؟
متاسفانه طبق معمول بله! و جمع زیادی از مخاطبان سناریو و جمعی از قشر خاکستری جامعه و اهالی ماهواره، تلگرام، کانالهای داخلی و سایتهای معاند نظام و پیروانشان در دام این سناریو افتادند.
۲- سناریوی دوم دشمن
- مخاطب:
مخاطب این سناریو افراد موافق نظام جمهوری اسلامی ایران شامل انقلابیون، مذهبیها، غیر مذهبیها، حزبالهیها، مخالفان دولت و جمعی از افراطیون پایبند به سیاستهای کلی نظام هستند.
-سناریوی دشمن برای این افراد:
اگر پزشکان بدون مرز وارد ایران شدند باید بحث و جدل را بین آنها آغاز کرده و به جهت موافق خود سوق داد. در این راستا لازم است تمام تلاش خود را به کار بست تا مخاطب هر چه بیشتر بر طبل بیکفایتی دولت روحانی بکوبد. از بیبصیریتی و افراط موجود در عدهای از این قشر استفاده کرده و آنها را نسبت به انجام اعمال مورد نظر خود و تخریب وجهه ایران تحریک کرد، همان گونه که در ماجرای شکستن درب حرم انجام شد.
در پایان هم همسو با جریان پیش رفته و در هر موقعیتی به نوعی نقش رهبر ایران و سپاه را در مدیریت ماجرا پیش کشیده و یک دوگانه دولت- رهبر و دولت- سپاه ایجاد کرد.
- خروجی طرح:
این جملات دست به دست مخاطبان در فضای مجازی شد: «دولت نادان باز هم حماقت کرد، روحانی به ورود جاسوسها چراغ سبز داد، پزشکان بدون مرز جاسوس هستند و قطعاً قرار است ترور بیولوژیکی بکنند، دولت دوباره مخالف بیانات رهبر اقدام کرد، سپاه باید ما را نجات دهد، سپاه وارد عمل شد، سپاه آنها را اخراج کرد، سپاه لباس ایرانی به آنها پوشاند و عزت ما را خرید، باز هم رهبر وارد شدند و حکم به اخراج آنها دادند و...»
-سوال: آیا این سناریو دشمن نیز بر این مخاطب جواب داد؟
متأسفانه طبق معمول بله! دوباره دو قطبی رهبر-دولت و سپاه- دولت در این ماجرا به شدت قوت گرفت و جمع زیادی از حزب الهیها، دلسوزان جامعه و قشر خاکستری جامعه نادانسته در دام این سناریو افتادند و در زمین دشمن بازی کردند.
بخش دوم: جمعبندی و نتیجه سناریوهای دشمن در ماجرای پزشکان بدون مرز
در این بخش صرف نظر از صحت و سقم هر یک از ادعاها و حدس و گمانهای موجود در این زمینه تنها به تقابل دو سناریوی موجود در جامعه و اثرات آن بر مردم میپردازیم:
۱- تقابل دو سناریو برای دو قطب موافق و مخالف نظام:
مخالفان نظام پنداشتند احتمالاً دولت درصدد به کارگیری کمک پزشکان بوده و رهبر و سپاه نگذاشته است. اما از آن جایی که اخیراً به حرف ماهواره و کانالهای مجازی دیگر نمیشود چون گذشته اعتماد کرد، پس آیا سندی برای این ادعا وجود دارد؟ از دیگر سو موافقان نظام نیز پنداشتند دولت نیز به دلیل سابقه تصمیمات نابخردانه در کارنامه خود درصدد پذیرش کمک پزشکان بدون مرز بوده است، اما احتمالاً رهبر و سپاه مانع این کار شدهاند. اما این ادعا بدون سند و مدرک و فقط برخاسته از حدسیات است، پس آیا مدرکی برای تأییدش وجود دارد؟
در صورتی که هر دو گروه مخاطب درگیر در ماجرا در جست و جوی سند و مدرکی برای ادعای خود بوده و به دنبال اندک نشانهای جهت تأیید فرضیه و تردیدهای خود بودند، نتیجه تقابل اجرای موازی و همزمان دو سناریوی دشمن کمک کرد تا ادعای دروغ هر یک توسط واکنش برخاسته از احتمالات غلط قطب مقابل تأیید شود!
بدین ترتیب که حزبالهیها از گفتههای موافقان دولت و مخالفان نظام مبنی بر جواز دولت و مخالفت رهبر و سپاه نتیجه میگیرند ادعایشان صحیح بوده است. به طور مشابه نیز مخالفان نظام بر مبنای عکسالعمل و واکنش حزبالهیها به این ماجرا نتیجه میگیرند، ادعایشان مورد تأیید است. البته در این بین نباید از نقش دیگر سناریوهای دشمن برای برخی مسئولان بیبصیرت و دعوای سیاسی صورت گرفته بر دامن زدن به ادعاهای هر دو گروه از مخاطبان نیز غافل شد.
نتیجه:
۱- دشمن موفق شد بدون دردسر برخی مخالفان داخلی نظام را در موضع افراطی خود قویتر کند.
۲- دشمن توانست برخی مخالفان دولت را در موضع افراطی خود قویتر کند.
۲- تقابل دو سناریو برای قشر خاکستری جامعه.
اما در این بین دشمن بیشترین سود از اجرایی شدن و تقابل سناریوهایش را بر قشر خاکستری جامعه یعنی کسانی که پشت این میدان جنگ بدون هیچ سلاح و اقدام جنگی و فقط در معرض تیر و ترکشهای دیگران قرار میگیرند، برد. این قشر حداقل ۶۰ درصد مردم کشور را تشکیل داده و نقش به سزایی در پیشبرد راهبردهای کلان، پیشرفت، سازندگی یا فروپاشی و اضمحلال کشور دارند. به برخی از دستاوردهای این نقشه پلید بر این قشر توجه کنید:
۱- دشمن توانست بذر بیاعتمادی به دولت را بیش از پیش در کشور بکارد (نتیجه این کار فشل شدن دولت و خستگی سیاسی او و نهایتاً فشل شدن کشور خواهد بود).
۲- دشمن توانست با ایجاد دوقطبیهای مختلف در جامعه، قشر خاکستری را نسبت به جمهوری اسلامی و دولت مردد، بیاعتماد و ناامید کند. در نتیجه برای عدم مشارکت قشر خاکستری جامعه در انتخابات ۱۴۰۰ و دیگر اعتراضات احتمالی پیش رو زمینهسازی کرد.
۳- دشمن توانست اعتماد و آبروی از دست رفته ماهوارههای خود را بازگرداند!
۴- مردم بیش از پیش نسبت به تذکرات بهداشتی دولت بیاعتنا شده و دچار کرختی خبری شدند. آنها کمکم معتقد میشوند برای پیروزی بر کرونا نباید به حرف دولت گوش داد، چون او جاسوسان را راه داده و سلامت ما برایش مهم نیست.
۵- مردم با خبر ورود جاسوس پزشکی به کشور دچار اضطراب شده، از رفتن به مراکز بهداشتی و خود اظهاری بیماری پرهیز کرده و مدیریت شیوع بیماری را با اختلال روبهرو میکنند.
۶- این کشمکشها سبب ایجاد التهاب، اضطراب و ضعف سیستم ایمنی جامعه شده و به شیوع کرونا کمک شایانی میکند.
جمعبندی: اگر این تحلیل را به عنوان ایده و الگویی برای بررسی دیگر موارد مشابه اتخاذ کنیم، خواهیم دید، این تنها یک نمونه از تاکتیکهای جنگ رسانهای دشمن در وقایع اخیر بوده است. از تاریخ درس بگیریم. دشمنان به همه ما به چشم مهرههای بازی شوم خود نگاه میکنند. لطفاً پیش از هر حرکتی عواقب کار خود را بسنجیم و در دام دو قطبیسازیهای آنها قرار نگیریم. این اتفاق سالهاست رخ میدهد و دشمن بدون کمترین دردسر فقط با ایجاد دوقطبیها مردم را مقابل نظام، قوای سه گانه و حتی دیگر اقشار مختلف جامعه قرار داده و با کمک رسانههای داخلی و خارجی با تمام قوا در آتش این جنگ میدمد! تلاش برای شناخت دشمن و سیاستهای او، پرهیز از قضاوت عجولانه و ممانعت از نشر خبرهای بدون سند و مدرک معتبر قطعاً در این زمینه کمک کننده خواهد بود.
انتهای پیام