تأثیر جایگاه شخصیتی حضرت زهرا (س) در تمدن اسلامی
کد خبر: 3948220
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۴
يادداشت/

تأثیر جایگاه شخصیتی حضرت زهرا (س) در تمدن اسلامی

سخن در باب جایگاه معنوی و الهی حضرت زهرا (س) امری خطیر است و دارای ابعاد بی‌کران هستند اما در این یادداشت تلاش شده که به تأثیر جایگاه شخصیتی بانوی بزرگ اسلام در تمدن اسلامی و شکل‌گیری اندیشه‌های سیاسی اشاره شود.

تأثیر جایگاه شخصیتی حضرت زهرا (س) در تمدن اسلامی

اگر نخواهیم در این مقاله مستقیماً درباره مسئله حقانیت و مشروعیت گفتمان امامیه در باب جایگاه رهبری جهان اسلام سخن برانیم که در آن صورت حضرت زهرا (س) در جایگاه ویژه‌ای قرار خواهد داشت، باز هم همچنان جایگاه ایشان در سایر ابعاد اندیشه و مشروعیت سیاسی در اسلام، حائز اهمیت فراوان است.

یکی از این موضوعات مسئله مهم فدک است که با خطبه حضرت زهرا (س) در حضور خلیفه اول، اهمیت آن در تاریخ اسلام به خوبی آشکار شد. این مسئله که به نوعی با گزارش‌های مربوط به اظهار ندامت خلیفه اول در هنگام مرگ از آنچه تفتیش و تعرض به بیت فاطمه زهرا (ص) اذعان داشته، در حقیقت بخشی از هویت اندیشه شیعی جانشینی حضرت رسول (ص) توسط اهل بیت را به توسط منابع و مصادر حتی غیر شیعی مورد تایید قرار می‌دهد.

مسئله فدک به‌قدری در اندیشه سیاسی اسلام اهمیت می‌یابد که حدود 9 دهه بعد یعنی در حوالی سال 100 هجری، خلیفه عمر بن عبدالعزیز اموی که در میان امویان به یک استثناء در قائل بودن پرهیزکاری فردی و سیاسی شناخته می‌شود، تصمیم می‌گیرد فدک را به اولاد حضرت زهرا(س) بازپس گرداند و بدین ترتیب بخشی از مشروعیت از دست رفته و به ابتذال کشیده شده خاندان اموی در اثر ظلم به اهل بیت و حضرت زهرا (س) را احیا کند.

البته مسئله فدک همچنان در کانون توجه مشروعیت سیاسی اسلام قرار دارد به نحوی حدود هفت یا هشت دهه بعد این نیز یعنی در اواخر سده دوم هجری، این بار هارون الرشید، خلیفه عباسی، می‌کوشد تا با پیش کشیدن اهدای فدک به اهل بیت (ع) و این بار به حضرت امام کاظم (ع) بکوشد تا مشروعیت سیاسی عباسیان را احیا دارد. البته این بار امام کاظم (ع) با ارائه توصیفی جدید از فدک و منطبق دانستن مرزهای فدک با سراسر قلمرو جهان اسلام از شرق تا غرب جهان اسلام، عملاً مشروعیت را تنها از آن حاکمیتی می‌داند که در سایه امام موسی کاظم (ع) اداره شود.

در چالش‌های سیاسی جهان اسلام می‌بینیم، حتی خلفا، برای کسب مشروعیت سیاسی خود مدام به خاطره تاریخی اهل بیت، حضرت زهرا (س) و موضوعاتی مانند فدک ارجاع و استناد داشته‌اند. علاوه بر اینها و در کنار جریان اصلی برحق در حاکمیت الهی که تنها به‌واسطه امامت و ولایت امام معصوم تحقق می‌یافت، بسیاری از قیام‌ها علیه خلافت‌های دوگانه اموی و عباسی در طول تاریخ اسلام تلاش داشتند تا به نحوی از مشروعیت اهل بیت و در مواردی فراوان از نام حضرت زهرا (س) و یا گرد آمدن بر محوریت اولادی از ایشان، مشروعیت سیاسی خویش را تضمین کنند.

شعار «الرضا من آل محمد (ص)» انقلاب عباسیان در سده دوم، تلاش‌های زیدیه برای ایجاد حاکمیت‌هایی در قلمرو اسلامی و ایجاد حاکمیت‌هایی از علویان از شرق جهان اسلام مانند علویان طبرستان گرفته تا ادریسیان در غرب جهان اسلام (مغرب و مراکش امروزی) و یا حتی تشکیل خلافتی به نام فاطمیان در مصر تا بیش از 2 قرن رقیب جدی خلافت عباسیان به شمار می‌آمد، فارغ از اینکه این حاکمیت‌ها چقدر به تشیع راستین یعنی هدایت امامان دوازده‌گانه پایند بوده‌اند یا خیر که در مواردی مانند خلافت فاطمیان البته چنین نبوده است، اما به هر حال، تلاش آن‌ها برای وام‌گیری از نام اهل بیت و حضرت زهرا (س) بسیار حائز اهمیت است.
از همین رو، می‌بینیم که وجود مطهر حضرت زهرا (س) که در کنار امام علی (ع) محور هدایت الهی انسان و سرچشمه خاندان اهل بیت (ع) و امامان هدی بوده است، در عرصه سیاسی جهان اسلام نیز مجالی برای درک اعتبار و مشروعیت بوده و این مسئله‌ای است که به‌خوبی از تاریخ سیاسی اسلام قابل برداشت است.

یادداشت از علیرضا اشتری تفرشی، پژوهشگر مطالعات شیعی و تمدن اسلامی و عضو هیئت علمی دانشگاه

انتهای پیام
captcha