نصرالله مردانی؛ ویژه‌سرای شعر پایداری
کد خبر: 3962287
تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۸
یادداشت وارده/

نصرالله مردانی؛ ویژه‌سرای شعر پایداری

غلامرضا کافی در یادداشتی نوشت: پایداری راسخ نصرالله مردانی در موضوع جنگ و موضع باورمند انقلاب اسلامی و ویژه‌‎سرایی بلامنازعش، از وی چهره‌ای با منش و روشی خاص پدید آورده است.

نصرالله مردانی ویژه‌سرای شعر جنگبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ غلامرضا کافی، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز به مناسبت بزرگداشت شب زنده‌یاد نصرالله مردانی، از شاعران پیشکسوت انقلاب که شب گذشته در گروه هندیران به صورت مجازی برگزار شد، یادداشتی را به نگاه به سروده‌های این شاعر منتشر کرد که به این شرح است:

در تعبیری ساده‌انگارانه می‌توان گفت که ناموری، نمود و دلیلی برای صاحب‌سبک بودن یک شاعر یا نویسنده و حتی یک هنرمند است. بر پایه چنین نگاهی، هر گاه شاعر یا نویسنده‌ای قدری شهرت و نام‌بُرداری را تجربه می‌کند، باید گفت که به میزانی از سبک شخصی دست یافته است. البته فرانمود حرفه‌ای شدن در هنر بدون شک مستلزم دستیابی به سبک و روش خاصی است که شانس و موقعیت نامبرداری، نمی‌تواند همه دلیل این موضوع باشد، هر چند ملاکی در خور توجه به حساب می‌آید. 

درنگ در حوزه شعر انقلاب اسلامی و به طور ویژه شعر جنگ، پژوهشگر را به این گونه ملاک‌ها رهنمون می‌کند و چهره‌هایی را نشان می‌دهد که با چنین اقبالی روبه‌رو شده‌اند و از این رهگذر به عنوان شاعران صاحب‌سبک مطرح شده‌اند. می‌دانیم که سبک شخصی الزامات چندگانه‌ای را طلب می‌کند که شاعر باید برای فراچنگ آوردن هر کدام، از خود توانایی ویژه‌ای نشان دهد. منتها قبولِ خاطر و مداومت نمایان در یک موضوع و موضع، بحث دیگری است که باید فراتر از منظر سبک‌شناسی به آن نگاه کرد. گاه شاعرانی، بی‌آنکه نمودی خاص در زبان و معنا داشته باشند، حسبِ قبول خاطر یا پایداری چشمگیر در یک موضع به «ویژه سرا» بدل شده‌اند و برای خود نام و نشانی دست و پا کرده‌اند. 

جمع این دو نکته، در یک شاعر به راحتی می‌تواند او را در موضوعی برآوَرَد که به عنوان الگوی اول یا دست کم در شمار نمونه‌های نخستین قرار دهد.

آنچه در باب شاعر «قانون عشق» و «خون‌نامه‌ خاک» می‌توان گفت همین است که پایداری راسخ او در موضوع جنگ و موضع باورمند انقلاب اسلامی و ویژه‌‎سرایی بلامنازعش، از وی چهره‌ای با منش و روشی خاص پدید آورده است. دلایلی چند در این راه ما را قانع خواهد کرد که اینگونه بوده است و نخستین آنها، آثاری است که از وی در سطح ملی شناخته شده و مورد اقبال و استقبال قرار گرفته‌اند.

نصرالله مردانی، در شعر پیش از انقلاب، نمونه‌ای از شاعران نئوکلاسیک است که نمود‌هایی از شعر منزوی در کارش دیده می‌شود. اما او با شور انقلابی که داشت، تقریباً به زبان و بیان عباس صادقی پدرام و محمد محمدی نزدیک بود. در حالی که این دو تن اگر چه نئوکلاسیک انقلابی را پایه‌گذاری کردند، به دلیل عدم همراهی با موج انقلابی مردم، فراموش شدند و در عین قابلیت از راه باز ماندند. اما نصرالله مردانی به دلیل زمان آگاهی و همراهی با جریان مردمی انقلاب به بالاترین نقطه اقبال و شناخت دست یافت.

نوجویی شعر انقلاب آنچنان که در شعر نصرالله مردانی پدیدار است در شعر هیج یک از نمایندگان اول این جریان دیده نمی‌شود. از این روست که آغازگران نسل دوم شعر انقلاب، که جوانان نوجو و توانمندی هم هستند، به طور چشمگیر و پیدایی، روی دست او نگاه می‌کنند. ردیابی ترکیب‌های مردانی، که به حق باید او را رهبر نهضت ترکیب‌سازی در شعر انقلاب و دهه شصت دانست، در شعر شاعرانی مانند سیدحسن حسینی، زکریا اخلاقی، علیرضا قزوه و دیگران کار بسیار آسانی است.

نیز باید گفت نقدی که زنده‌یاد قیصر امین‌پور بر کتاب «قیام نور» مردانی در سال ۱۳۶۵ نوشت در نشریه «بچه‌های مسجد» به چاپ رسید، به خوبی توجه‌انگیزی شعر مردانی را اثبات می‌کند.

بی‌هیچ مداهنه‌ای باید گفت؛ یکی از دو سه نمونه برتر، ماندگار و تأثیرگذار شعر انقلاب در دهه شصت، نصرالله مردانی بوده است. تازگی زبان او نیز فصل ممیز اوست، چرا که شاعران نسل اول انقلاب دست کم از حیث زبان، یا کهن‌گرا بودند، یا باستان‌گرا.

انتهای پیام
captcha