به گزارش ایکنا، امیر اعظمی، سرپرست گروه مطالعات مدیریت و سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده فرهنگ و دین، 13 آذرماه در نشست علمی «نقش خطمشیگذاری در ارگان چهارگانه سند دانشگاه اسلامی» با بیان اینکه در اصل سند دانشگاه اسلامی نمیتوانیم خدشه وارد کنیم، هرچند از لحاظ تدوین به صورت بایسته و شایسته به آن پرداخته نشده است، گفت: در سال 1400 کار خوبی که رخ داد. به دنبال شکلگیری جریان دغدغهمند در کشور و تغییر در شورای عالی انقلاب فرهنگی به جای ترکیب خنثی گذشته هستیم و این را باید به فال نیک بگیریم. جلسات این شورا در حال برگزاری است و کارگروههای آن هم در حال اقدام است.
وی افزود: اعضای این شورا تعیینکننده خطمشی در دانشگاهها هستند. از طرف دیگر، وزیر علومی هم انتخاب شده که دغدغه برای بهبود وضع دانشگاهها دارد و وی هم بر اجرای تمامی محورهای سند دانشگاه اسلامی تأکید کرده است. اینکه وزیر تحقق سند را جزء اولویت قرار داده، اقدام بسیار شایستهای است، اما ایشان به تنهایی نمیتواند کار را به پیش ببرد. وزارت بهداشت و آموزش و پرورش نیز باید این رویه و رویکرد را داشته باشند و دانشگاه آزاد اسلامی هم این رویکرد را به پیش ببرد، زیرا آموزش عالی کشور حکم یک انسان را دارد که در سالیان متمادی رشد میکند.
اعظمی بیان کرد: نظام آموزش عالی کشور موجود زنده است و رشد و تحول آن باید همهجانبه و مداوم باشد وگرنه مانند کودکی خواهد بود که دستش رشد کرده، اما پای او لنگ میزند؛ مسئولان ما وقتی پست میگیرند، خود را سرباز نظام میدانند، بنابراین چرخه آموزش عالی کشور باید با هم تناسب و اشتراک مساعی داشته باشند.
سرپرست گروه مطالعات مدیریت و سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده فرهنگ و دین، اضافه کرد: دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی هم بحمدالله دغدغه اسلامیشدن دانشگاه و اجرای سند را دارد و آن را چراغ راهنمای پیشرفت و استقرار جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی میداند، لذا همدلی میان ارکان و بدنه علمی کشور وجود دارد، اما این سند چهار رکن دارد؛ رکن فرهنگی تربیتی، آموزشی، پژوهشی و مدیریتی و این دستهبندیها در اکثریت اسناد دنیا وجود دارد، اما این دستهبندیها به این راحتی قابل تفکیک نیست و نمیتوان گفت اگر سازمانی متولی آموزش است، در پژوهش و تربیت دخالت نکند و برعکس.
اعظمی بیان کرد: آیا میتوان برای آموزش دانشگاه کاری انجام داد، ولی بدنه مدیریتی را درگیر نکنیم؟ آیا میتوانیم مدیران عالی دانشگاهها را همسو نکنیم، ولی دانشگاه اسلامی داشته باشیم؟ بهترین طرحها به دانشگاه برده شده، ولی مدیر ارشد دانشگاه آن را نمیپذیرد، چون سند را قبول ندارد. آقایان وقتی پست میگیرند با چفیه و شعار اینکه ما سرباز انقلاب هستیم، میآیند ولی وقتی پست گرفتند، تغییر رویکرد دارند و وقتی از آنها بپرسیم میگویند الان مصلحت نیست، در حالی که مصلحت تعریف دارد و سلیقهای نیست.
سرپرست گروه مطالعات مدیریت و سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده فرهنگ و دین، اضافه کرد: برخی به نام عافیتطلبی، راحتطلبی را برمیگزینند که مایه ننگ است، ولی عافیتخواهی نعمت الهی است، اگر مسئول ارشدی در یک دانشگاه از اجرای سند گریزان است، باید بازخواست شود، زیرا اینها بازیگران اصلی خطمشیگذاری هستند، وزرای مختلف آموزش و پرورش و آموزش عالی و ... سند را به مدیران ارشد دانشگاه ابلاغ میکنند و آنها وظیفه اجرایی کردن را دارند.
اعظمی بیان کرد: برخی البته تصور میکنند که سند، یک برگهای در اختیار دانشگاه است و به راحتی باید اجرا شود، در حالی که باید چرخه آن و سازمانها، ارگانها وحتی اشخاص حقیقی و حقوقی دخیل در آن بیان شود؛ فرض کنید دانشگاه قصد دارد سند را اجرا کند؛ اولین بخش آن تربیتی فرهنگی است و معاونت فرهنگی، طرحی را به هیئت رئیسه میدهد، ولی آنها میگویند بودجه نداریم، گروه دیگری برای ترویج نماز طرح میبرند، ولی رئیس دانشگاه میگوید نمازخانه هست هر کسی بخواهد نماز میخواند، برای چه پول خرج کنیم؟ طرحی که برای تربیت دانشجوی تراز انقلاب ارائه میشود، به در بسته میخورد؛ لذا پژوهشگر مجبور است سراغ اسپانسر برود، ولی آیا شخص میتواند به تنهایی قرارداد ببندد؟ لذا دوباره مجبور است کار را به هیئت رئیسه ببرد و باز دانشگاه دنبال این است که بخشی از درآمد را برای خود بردارد.
اعظمی گفت: امروز مشکل اصلی دانشگاههای ما در بخش مدیریتی به عنوان یکی از ارکان چهارگانه سند است، زیرا تمام بخشهای سند وقتی به دانشگاه ارسال شد، نیازمند تعیین خط مشیهای جزئی است که باید بدنه مدیریتی دانشگاه برای آن تصمیم بگیرد. بنابراین اگر بخش مدیریت درست نشود، همین اتفاقات تداوم خواهد داشت؛ پس اول باید بعد مدیریتی سند را نهادینه کنیم و مدیران باید متعهد باشند، البته نه اینکه فقط نماز بخوانند چون جزء بدیهیات است، ولی اسلامیشدن دانشگاهها با نمازخواندن صرف و چسباندن عکس بزرگان انقلاب بر در و دیوار حاصل نمیشود؛ اصل کار جایی است که مسئولان ارشد دانشگاهی باید واقعاً تعهد کاری و اسلامی داشته باشند.
سرپرست گروه مطالعات مدیریت و سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده فرهنگ و دین تصریح کرد: گرفتن صندلی ریاست و پست، باید آن قدر دلهرهآور و ترسآور باشد که برای برخی پستها، کسی را پیدا نکنیم و مجبور شویم به به زور او را در این جایگاه قرار دهیم؛ چیزی که در اوایل انقلاب و در دوره جنگ داشتیم، یک طرف دغدغه حقالناس و از طرف دیگر دغدغه بیتالمال را داشتند. بنابراین اگر مدیران ارشد دانشگاهها، پستها را به صورت کراهتی دنبال کنند، شاید بخشی از مشکلات حل شود.
اعظمی اضافه کرد: بحث ما این است که دانشگاهها باید آموزش و پژوهش را دنبال کنند، اما با رویکرد فرهنگی و تربیتی، الان بسیاری از پایاننامهها موضوعاتی دارد که نمیفهمیم چه چیزی هست و کپیبرداری از دانشگاههای خارجی؛ چرا این اتفاقات میافتد؟ چون رویکرد فرهنگی تربیتی به آموزش و پژوهش نداشتهایم.
همچنین نیره قوی، دبیر علمی این نشست گفت: در ابتدای انقلاب، انقلاب فرهنگی ایجاد شد تا محتوای دانشگاهها تغییر کند، اما خصوصاً در مباحث علوم انسانی اسلامی اتفاق خاصی رخ نداد. الان 4 دهه گذشته و در دولتهای مختلف مدیریتها عوض شده و متون هم تا حدودی تغییرات دارد و به کمک اسلامیسازی آمده و قالب دانشگاههای پژوهشمحور و کارآفرین را داریم که نشاندهنده یکسری تحولاتی است، اما همچنان خروجی دانشگاه مطلوب نیست.
قوی بیان کرد: آیا میتوان بین ارکان چهارگانه سند، اولویتی برای شروع قائل شد تا بتوان تکانه و حرکتی را برای پیشبرد اهداف سند ایجاد کرد؟ در گذشته، نگاه تفکیک جنسیتی شروع و درهای دانشگاه جدا شد و چادر را الزامی کردند، ولی چون نگاه، سطحی بود، چیزی حل نشد. اگر رئیس دانشگاه و مدیران ارشد دانشگاهها دغدغه نداشته باشند، آیا نظام آموزش و پرورش و ... اسلامی خواهند شد؟ اگر نهاد رهبری و بسیج و سایر نهادهای اقماری با آموزش و پژوهش هماهنگ نشوند، آیا کار پیشرفت میکند؟
انتهای پیام