به گزارش ایکنا، هفدهمین جلسه درس تفسیر قرآن آیتالله ابوالقاسم علیدوست، استاد درس خارج حوزه علمیه، صبح امروز 30 بهمنماه به شکل مجازی برگزار شد.
در ادامه متن جلسه را میخوانید؛
بحث امروز راجع به حجیت خبر واحد در تفسیر و پیراتفسیر است. نمیدانم چگونه احساس خودم را به شما منتقل کنم؛ چون این بحث، بحث بسیار مهمی است که مفسر در این رابطه موضع ثابتی داشته باشد. دو دهه قبل در خارج اصول این بحث را مطرح کردیم در حالی که غالبا این بحث در خارج اصول مطرح نمیشود و در کتاب کفایه هم نیست و علیرغم اهمیت مضاعفی که دارد چندان مورد گفتوگو واقع نشده است.
اولا این بحث به تفسیر اختصاص ندارد، برای اینکه خبر واحد در تمام معارف وجود دارد. یک بخش مربوط به احکام است یعنی خبر مبین حکم شرعی، اما روایات ما مبین تاریخ، علوم معرفتی، خلقت آسمان و زمین، معاد، اعتقادات، اصول و فروع اعتقادات، تفسیر آیات، شأن نزول، رجال، اخلاق و ... هستند. اینها اخباری هستند که مبین حکم شرعی نیستند. کتاب بحار چقدر از این روایات دارد. بحث این است که در غیر احکام، خبر واحد حجت است یا نه؟ مفسر میتواند به اخبار آحاد اعتماد کند یا نه؟ مفسر میخواهد از شأن نزول بگوید، از اسباب نزول بگوید یا روایتی در تفسیر یک آیهای آمده است. اینجا بحثی راجع به اعتبار خبر واحد در تفسیر و پیراتفسیر باز میشود. منظور از پیراتفسیر هر چیزی است که به تفسیر مربوط است. هر تصمیمی در تفسیر گرفته شود در غیر آن هم گرفته میشود پس بحث ما عام است ولی محور گفتوگو بحث تفسیر است. ضمنا معلوم شد چرا این بحث ذیل فلسفه تفسیر میگنجد. هرمسئلهای که مربوط به خود تفسیر قرآن نیست ولی ناظر به تفسیر مطرح میشود مربوط به فلسفه تفسیر است. پس اولا مسئله مهم است، ثانیا در غیر تفسیر هم مطرح است و ثالثا جنسش از فلسفه تفسیر است.
بحث بعدی تعیین محل نزاع است. هیچ اختلافی در حجیت خبر متواتر وجود ندارد. بله، اگر خبری باشد که به حسب ظاهر متواتر باشد، ولی یک مسلم عقلی را انکار کند یا مسلم تاریخی را رد کند صحیح نیست. خبر غیر متواتر محفوف به قرینه قطعی و اطمینانآور هم مورد بحث نیست. از آن طرف خبر ضعیف و غیر اطمینانآور هم محل بحث نیست. این وسط خبر واحد غیر محفوف به قرینه اما ثقه محل بحث است. در احکام امروزه نظر همگان بر اعتبار چنین خبری است. در غیر احکام، اعتبار همان چیزی که در احکام معتبر است محل بحث است. البته اینکه میگوییم خبر واحد ثقه مورد قبول است و خبر ضعیف قبول نیست مصداقا مورد اختلاف است. در عین حال ما به بحث کبروی کار داریم، نه بحث صغروی. مثلا شیخ حر عاملی چند هزار روایت میآورد و میگوید همه اینها معتبر است و یقین داریم از اهل بیت(ع) صادر شده است. آیا علمای دیگر هم آن را قبول دارند؟ ابدا، روایات کتب اربعه هم محل بحث است ولی اینها بحث مصداقی است و بحث ما کبروی است.
بحث این است خبر واحدی که اگر مبین حکم بود حتما معتبر بود، اگر مبین حکم نباشد بلکه مبین تفسیر یا شأن نزول باشد معتبر است یا نه؟ در این اختلاف است. حداقل سه نظر در مسئله وجود دارد. یک نظر اینکه خیر، خبر واحد مبین غیر احکام حجت نیست و اصلا معنا ندارد حجت باشد. این دو مطلب است. یک وقت میگوییم حجت نیست یعنی میتوانست حجت باشد ولی حجت نیست ولی یک زمان میگوییم اصلا معنا ندارد حجت باشد. برخی گفتند اصلا معنا ندارد حجت باشد. شاید عبارت شیخ مفید این را بگوید. جالب است این مسئله از زمان شیخ مفید محل بحث بوده است. پس گفته شده است در غیر تکالیف و غیر روایات مبین احکام خبر واحد اعتبار ندارد.
از این روشنتر کلام علامه در المیزان است. عبارت ایشان این است: «و أما غير ذلك فلا حجية فيه إلا الأخبار الواردة في الأحكام الشرعية الفرعية إذا كان الخبر موثوق الصدور بالظن النوعي فإن لها حجية. و ذلك أن الحجية الشرعية من الاعتبارات العقلائية فتتبع وجود أثر شرعي في المورد يقبل الجعل و الاعتبار الشرعي و القضايا التاريخية و الأمور الاعتقادية لا معنى لجعل الحجية فيها لعدم أثر شرعي و لا معنى لحكم الشارع بكون غير العلم علما و تعبيد الناس بذلك». شما در خبر واحد دنبال چه هستید؟ به محتوای روایت عمل کنید. اگر مفاد روایت عمل نباشد، مثلا روایت گفته باشد نادر در فلان تاریخ به هند حمله کرد؛ آیا شارع میتواند مرا به پذیرش این خبر متعبد کند؟ فرض کنید مفاد روایت اصول اعتقادات باشد. آیا شارع میتواند ما را به پذیرش آن متعبد کند؟ اگر بزرگواری میخواهد این بحث را دنبال کند یکی از مواضع امن، بحث خارج اصول ما است. این یک نظر در مسئله بود. نظر دوم و سوم را جلسه بعد بیان میکنیم.
انتهای پیام