به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، استاد سطح خارج حوزه علمیه، 30 بهمن ماه در ادامه مباحث تفسیری خود به سوره جمعه پرداخت و گفت: در آیه اول بحث از تسبیح خداوند و معرفی او به عنوان ملک، قدوس، عزیز و حکیم است و در ادامه فرمود این خداوند همان خدایی است که در بین افرادی که سواد نداشتند (مانند کسی که از پدر و مادر متولد شده است) پیامبری از خودشان برانگیخت.
وی با بیان اینکه پیامبر(ص) در میان امیها برانگیخته شد و خودشان هم عادت به خواندن نوشتن نداشتند، افزود: این از دو جهت قابل توجه است، اول اینکه مردم نگویند او از کتابها و نوشتهها برای آوردن قرآن استفاده کرده است و دوم اشاره به آمادگی فطری قوم او برای پذیرش دین دارد. البته این پیامبر(ص) فقط مخصوص این قوم نیستند و برای دیگران تا روز قیامت پیامبر خاتم است.
وی اضافه کرد: در آیه 4 فرموده است که این فضلی از ناحیه خداوند است که به هر کسی بخواهد میدهد و فضل بزرگی هم هست؛ ظاهرا مراد از این فضل، مبعوث شدن است زیرا در این داستان، مهمترین مسئله برانگیختن یک پیامبر(ص) و رسول است، و خداوند این فضل را به هر کس خودش بخواهد میدهد. اگر اشاره به رسالت باشد مفهوم واضح است زیرا رسالت بالاترین مقام است ولی به نظر بنده احتمال دیگری هم وجود دارد و آن اینکه خداوند برای قومی، پیامبری برگزیند که هادی آنان باشد و تعلیم آیات و حکمت به آنان بدهد این هم فضل بزرگی است.
استاد سطح خارج حوزه علمیه تصریح کرد: البته اینکه مردم چقدر قدردان این پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) او بودند مسئله دیگری است؛ پیامبری که 23 سال زحمت کشید ولی بلافاصله بعد از وفات ایشان، چه سرنوشتی را رقم زدند. الان بیش از 40 سال از انقلاب ما هم میگذرد و باید ببینیم که چه کردهایم؟ پیامبر(ص) در مدت کوتاه 23 سال کاری کردند که مردم فوج فوج گرد ایشان حاضر شدند و اسلام آوردند آن هم در شرایطی که امکانات بسیار محدودی در اختیار پیامبر(ص) بود.
آیتالله هادوی تهرانی اظهار کرد: در روایت بیان شده که؛ ارتد الناس بعد رسول الله؛ البته این ارتداد به معنای مرتد اصطلاحی نیست ولی به معنای آن است که بیشتر مردم به دوره جاهلی برگشتند و همان فرهنگ را در سیاست و حکومتداری پیش گرفتند و سنت و سیره و ارزشهای پیامبر(ص) را تداوم نبخشیدند و حفظ نکردند. کما اینکه ما بعد از گذشت 4 دهه از انقلاب از فضای ارزشهای الهی و فرهنگی که در دهه اول داشتیم دور و جدا شدهایم. ما چه مقدار آرمانها و اهداف انقلاب را در سطح اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تحقق بخشیدهایم؟ انشاء الله خداوند به شخص ما و نظام ما قابلیت لازم را بدهد که بتوانیم مشمول فضل خداوند شویم.
وی تاکید کرد: در بعثه، در ایام حج چندین سال قبل حضور داشتم و فردی از یکی از کشورها به بعثه آمد و در دیدار با امیرالحاج آن زمان گفت شما که کشور ضعیفی هستید چرا با آمریکا درافتادهاید؟ رئیس امور حجاج جواب زیبایی داد و گفت ما نگران آمریکا نیستیم زیرا قدرت خدا از آمریکا بیشتر است ولی نگران این هستیم کاری کنیم که توفیق دریافت فضل الهی را از دست بدهیم.
آیتالله هادوی تهرانی همچنین در ادامه تفسیر سوره مبارکه منافقون گفت: در این سوره فرمود که منافقان نزد تو(پیامبر(ص) میآیند و میگویند ما بر نبوت تو شهادت میدهیم؛ خدا فرموده است که اینها ایمان ندارند و منافق هستند و این قسمها را سپر قرار دادهاند در صورتی که مانع راه خدا هستند. اینها ایمان آوردند و کافر شدهاند و خدا بر قلوبشان مهر زده و امکان فهم ندارند.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: در ادامه فرموده است که اینها هیکلهای قوی و درشت دارند که باعث تعجب میشود ولی وقتی سخن میگویند مانند چوبهای خشکشده هستند و هر صدایی بیاید ترسناک شده و فکر میکنند الان وقت مجازاتشان فرا رسیده است زیرا اینها همیشه به خاطر نفاقشان از درون ترس دارند. در آیه پنجم هم فرموده است که وقتی به آنها گفته شود بیایید تا پیامبر(ص) برای شما طلب استغفار کند و واقعا ایمان بیاورید، زیر بار نمیروید.
وی اضافه کرد: یعنی راه توبه برای آنان باز گذاشته شده و پیامبر(ص) هم اگر کسی واقعا از عمق وجود توبه کند پذیراست، ولی اینها باز تبعیت نمیکنند. یعنی نه تنها الان بر کفر هستند بلکه بر آن اصرار هم دارند. در آیات قبل هم فرمود که کار اینها ایجاد مانع بر سر راه خداوند است و اینها مستکبر و گرفتار خود بزرگبینی هستند. استکبار یعنی اینکه انسان گناهی بکند ولی توبه هم نکند و برای خود مقام بیهوده قائل باشد زیرا بزرگی فقط مخصوص خداوند است و همه انسانها فقیر هستند.
استاد سطح خارج حوزه علمیه ادامه داد: ما نباید گرفتار وهم و توهم بشویم که کسی هستیم، هیچ چیزی هم نیستیم و خبری نیست؛ اینکه کسی فکر کند رئیس شده حالا همه چیز را بهتر از دیگران میفهمد سخت در اشتباه است زیرا اگر کمتر از قبل نفهمد بیشتر نمیفهمد و بیش از قبل به مشورت دیگران نیاز دارد زیرا حجاب ریاست روی فهم او اثر میگذارد. اگر دست ما را بوسیدند فکر نکنیم خبری شده و ما مقام معنوی پیدا کردهیم.
هادوی در ادامه تاکید کرد: خیلی بدبختی است که انسان چند دهه در حوزه خود را عابد و زاهد و متقی نشان دهد که روزی چند نفر از عوام دست او را ببوسند؛ آیا جهالت از این بالاتر است؟ آیتالله بهاءالدینی دست خود را هنگامی که کسی قصد داشت ببوسد عقب میکشید البته مدتی در اواخر این کار را نمیکرد؛ آیتالله مشکینی به شدت دست خود را پس میکشید و آقای مرعشی هم همینطور بود و به شدت از این کار پرهیز کرد.
وی اضافه کرد: برخی از آیتالله بهاءالدینی علت اینکه بعد از مدتی دستشن را عقب نمیکشید پرسیدند و او جواب داد: «من خدمت امام زمان(عج) رسیدم و آمدم دستشان را ببوسم پس کشیدند، من به آقا گفتم چرا این کار را میکنید و ایشان فرمودند: مگر تو دستت را پس نمیکشی؟ و بعد از آن این کار را نکردم»؛ البته ایشان میگفت اگر قرار بود کسی با دستبوسی به جایی برسد کسانی که صحابه پیامبر(ص) بودند و مدتها با ایشان زندگی کردند باید به جایی میرسیدند که مع الاسف برخی از آنها منافق درآمدند.
وی تاکید کرد: منشا نفاق، استکبار است و انسان تا این کبر را در درونش کنترل نکند همیشه با گرفتاری مواجه است؛ انسان اگر متوجه این مسئله باشد که هیچ چیزی نیست و همه از ناحیه خداوند است، به جایی میرسد. مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی که واقعا شخصیت عجیبی بود همیشه میگفتند آقا خبری نیست، چیزهایی به ما یاد دادهاند و هر چه هست از ناحیه خداوند است.
انتهای پیام