بهروز آرمان، کارشناس رسانه در یادداشتی با محور «نحوه خودمراقبتی و داشتن تقوای رسانهای در دنیای پر رمز و راز رسانهای جهان کنونی» آورده است:
«اسفند هر سال که میرسد غمی کهنه چنگ میزند به دلم، ریش میشود قلبم. انگار همین دیروز بود که هنگام سال تحویل با یک بغض کال در گلو، چشمانمان را بستیم و یا مقلبالقلوب خواندیم و بعد هم ناخواسته چند قطره اشک پنهانی ریختیم برای غمها و شادیهایمان؛ برای داشتهها و نداشتههایمان در سالی که مثل برق و باد گذشت!
اسفند هر سال که میرسد، غرق در افکارم به ای کاشهایی میاندیشم که نمیدانم آیا در سال نو، مجالی برای جبرانش خواهم داشت؟!
چند روز پیش که صحبت از تقوای رسانهای بود، دل نوشته یک نوجوان اشکم را درآورد: «ما نوجوونها و جوونها گناه داریم، لطفا ما را تنها نگذارید».
این جمله غمدار که خودش یک کتاب بود و یک دنیا حرف، بیاختیار مرا به یاد تو (دخترم) و سایر فرزندان این سرزمین انداخت؛ به یاد فروردین و خرداد و مرداد و اسفندهایی که غرق در روزمرگی یا بیتفاوتی و خودخواهیهای خود، فراموشتان کردیم و تنهایتان گذاشتیم.
از من کمترین خواستهاند درباره موضوع بنویسم! عجبا! پدری بنویسد که خود نیازمند و تشنه آموختن است! من اما به رسم و وظیفه پدری برای تو عزیزتر از جانم مینویسم، به احترام همه روزها و شبها و سالهایی که به کار و تحصیل و پژوهش در دنیای رسانه و ارتباطات گذشت و نشد برایت پدری باشم که باید.
بهتر از جانم؛
پیش از آنکه از آموختههایم درباره معنا و مفهوم تقوای رسانهای بگویم باید از تفکر صحبت کنیم. به نوعی میتوان گفت تفکر یعنی پرسش اندیشمندانه و منتقدانه، برای داشتن آرامش و ایجاد تغییرات لازم با هدف اثرگذاری در درون و برون خویشتن.
بارها برایت از «توهم دانایی بدتر از جهل» گفتهام که خیلیها در زندان ذهن خود اسیرش میشوند و دیگر هیچ نمیآموزند. ابن سینای بزرگ با آن همه دانش میگوید: «تا بدانجا رسید دانش من، بدانم همی که نادانم».
عزیزتر از جانم؛
من تقوای رسانهای را خودمراقبتی در دنیای جذاب اما رازآلود و بسیار پیچیده رسانه معنا کردهام و معتقدم خودمراقبتی، یعنی مهارت داشتن سلامت روان، خودمراقبتی یعنی رمز آرامش در دنیای رسانه و ارتباطات، یعنی مهارت استفاده درست از رسانه، یعنی بدانم اگر اصول و فنون شنا کردن را ندانم و به دریا بزنم، غرق میشوم!
من و تو میدانیم خدایی هست که به میلیاردها نفر اثر انگشت و اسکن چشم متفاوت داده تا هر کس مسئول امضای اعمال خودش و پاسخگوی نگاه منحصر به فرد خودش باشد؛ خدایی که هر لحظه و هر نفس با من و توست و ناظر و شاهد بر اعمالمان و حتی نیت و تفکرمان. دل، خانه امن خداست، قلب گنجینه مهر و وفاست.
بهتر از جانم؛
تقوا یعنی مهارت خودمراقبتی برای حفظ مهر خدای بیهمتا در قلب، خدای آرام بخش دلها؛ خدای پاک که هرگز نظر نمیکند به فضای ناپاک.
من آموختهام تقوای رسانهای در دنیای معرفت، یعنی هرگز غفلت نکنم و حواسم شش دانگ جمع باشد و بدانم در دنیای بی در و پیکر و بعضا بیرحم رسانه، توجه به هر محتوایی که مرا حتی برای یک لحظه از یاد خداوند تبارک و تعالی غافل کند، یعنی بت پرستی؛ یعنی کفر.
عزیزتر از جانم؛
به عنوان یک پدر باید به تو بیاموزم که بدانی در هر سنی، هر آنچه را میبینی و میشنوی و میخوانی، اثر خود را بر مغز و روانت میگذارد و فرهنگ و سبک زندگی تو را شکل میدهد؛ چه بخواهی چه نخواهی!
«ن والقلم و مایسطرون» قسم به قلم و آنچه که مینویسد.
برایت باز هم خواهم نوشت، اگر باشم، اگر بخواهی».
انتهای پیام