بخش نخست گفتوگوی تفصیلی با حسین فردی و محسن قاسمی، قاریان بینالمللی و ممتاز کشورمان، در زمینه «بررسی ابعاد و ظرفیتهای بینالمللی تلاوت قرآن» با تیتر «رفع خلأهای عرصه تلاوت در داخل مقدم بر اعزامهای خارجی است» منتشر شد. در ادامه بخش دوم و پایانی این گفتوگو را میخوانید که در آن از وضعیت پرداختن به تلاوت در کشورهای دیگر در قیاس با ایران و اهمیت انتقال تجربیات قاریان اعزامی به دیگر قاریان سخن به میان آمد.
ایکنا- در این بخش از گفتوگو خوب است که اندکی به تجربیات شخصی بپردازیم. آقای فردی، شما تاکنون به چند کشور سفر کردهاید؟
فردی: من از سال 1382 و با سفر به کشور عربستان سفرهای تبلیغی را آغاز کردم. سپس به کشورهای مختلفی نظیر سوریه، مالزی، اندونزی، آلمان، آفریقای جنوبی، تانزانیا، هند، امارات و چند کشور دیگر سفر کردهام.
ایکنا- شاید این پرسش در ذهن مخاطب شکل بگیرد که دلایل اعزام قاری به کشورهای عربزبان، که شاید در تلاوت هم موفق هستند، چیست؟
فردی: جالب است که مردم این کشورها به تلاوت قاریان ایرانی اشتیاق بیشتری دارند، چراکه میخواهند سطح تلاوت قاریان ایرانی را بدانند و هم شاید حس رقابت داشته باشند و بخواهند بدانند یک قاری غیر عربزبان چگونه تلاوت میکند. قاریان ما بهترین قاریان هستند و در تمام مسابقات حائز رتبههای برتر شدهاند و اگر رتبههای قابل توجهی را کسب نکردهاند، عمدتاً به دلیل برخی مسائل دیگر بوده است. برای نمونه در مسابقات مالزی چندین بار این اتفاق افتاده که آنها صلاح ندیدهاند که قاری ایرانی اول شود. در حالی که تلاوت قرآن در ایران یک شغل نیست که تمام ساعات شبانهروزش را به این امر اختصاص دهد. با وجود این سختیها، قاریان ما همواره خودشان را در سطح خوبی نگه داشتهاند.
ایکنا- به شغل قاریان اشاره کردید. آیا در کشورهای دیگر تلاوت قرآن یک شغل محسوب میشود؟
فردی: در کشور مصر اینگونه است و هزینههایشان از طریق مردم تأمین میشود یا سازمان اوقاف مصر حمایت مالی میکند. در کشورهای دیگر نیز چنین است و اگر یک قاری به رشد خوبی برسد، مورد حمایت قرار میگیرد. برای نمونه شغلی در زمینه فعالیتهای قرآنی را برای او در نظر میگیرند و این مسئله موجب میشود که قاری از نظر فکری آزاد باشد، اما در کشور ما برخی از قاریان مشکل شغل دارند و مسئولان میتوانند قاریان را به همین عنوان استخدام کنند تا در مراسم مختلف به تلاوت بپردازند.
ایکنا- شما از سفر به کشورهای مختلف چه تجربیاتی را به دست آوردهاید؟
فردی: یکی از تجربیات، آگاهی یافتن نسبت به مواجهه مردم دیگر کشورها با قاری قرآن و تلاوت است. برای نمونه در ترکیه به همان میزانی که به یک قاری ترکیهای، فارغ از اینکه در چه سطحی باشد، اهمیت میدهند به قاری مصری نیز توجه میکنند، اما در کشور ما اینگونه نیست و به قاریان مصری بیش از حد اهمیت میدهند.
حال پرسش این است که چرا باید فقط مصریها برجسته شوند و با مبالغ بسیار زیاد به ایران بیایند، اما قاری ایرانی در همان مراسم تلاوت کند و هزینه ناچیزی برای او در نظر گرفته شود؟ این کارها بیاهمیت کردن قاری بینالمللی ایرانی است و صحیح نیست. بنابر این در سیستم قرآنی کشور ما سعی میشود تا ارزش کار قاری ایرانی را پایین بیاورند، در حالی که استاد احمد ابوالقاسمی در ترکیه تلاوتهایی را ارائه کرده که از همه قاریان بهتر بوده است. حال چرا نباید به این تلاوتها اهمیت دهیم؟
ایکنا- در بحثهای آموزشی چه نظری دارید؟ آیا تحقیق کردهاید که ببینید چه روشهایی در دنیا رایج است؟
فردی: در مصر قاریان به صورت مردمی رشد میکنند و کرسیهای تلاوت دارند. از این حیث شناخته میشوند نه اینکه صرفاً مسابقات مطرح باشد. البته سطح قاریان ایرانی به اندازه قاریان مصری بالا رفته است و باید به قاریان ایرانی به اندازه قاریان مصری بها داده شود.
ایکنا- حدود دو دهه است که به کشورهای مختلف اعزام میشوید. آیا در طول این سالها از شما دعوت شده است که به ارائه تجربیات و دستاوردهای خود بپردازید؟
فردی: در پایان هر سفر از ما گزارشی برای ارائه میخواهند، اما در این حد کفایت نمیکند، شاید تدبیرشان این بوده است که در همین حد باشد و ما هم نمیتوانیم در کار مدیران امور قرآنی دخالت کنیم.
ایکنا- مسئله مهم این است که برای این سفرها هزینه میشود و چهبسا برای بهرهوری بالاتر این اعزامها لازم باشد که از تجربیات قاریان اعزامی بیش از پیش استفاده شود.
فردی: بله همینطور است، اما دو مسئله اصلی در جامعه قرآنی وجود دارد که اگر حل شود بسیاری از مشکلات حل میشود؛ یکی پوشش قاری است که در داخل و خارج از کشور قاری شناخته شود و دومین مسئله، تأمین کرسیهای تلاوت است. بدین ترتیب قاریان از لحاظ روحی و روانی به آرامش میرسند و دیگر به مسابقات توجه چندانی نمیکنند، بلکه به اصل مطلب یعنی تلاوت میپردازند.
ایکنا- آقای قاسمی، شما از تجربیاتتان بگویید.
قاسمی: هدف از تلاوت قرآن این است که مردم بیشتر با قرآن انس بگیرند. قاری باید کرسی داشته باشد تا بخواند و مردم بشنوند، چراکه نهایت تلاش قاری این است. در آموزشهای قرآن به مباحث تخصصی نظیر صوت، لحن و... به صورت جدی پرداخته شده است و قاریانی داریم که از دانش بالایی در این زمینهها برخوردار هستند، اما مسئله اصلی این است که فضایی برای ارائه این داشتهها وجود ندارد. به بیان دیگر به میزان رشد فنی تلاوت قرآن، کرسی تلاوت نداریم.
دلیل عمدهای که سبب شده چنین وضعیتی به وجود بیاید مسابقات است؛ یعنی برای اینکه یک نفر در مسابقات رتبه کسب کند، لایههایی از مباحث فنی تلاوت را دنبال میکند که در تلاوتهای عمومی پرداختن به این لایهها لزومی ندارد و نیازی نیست که یک قاری تمام الحان را در تلاوتهای عمومی ارائه کند. قاری باید با توجه به ویژگیهای صوتیاش به یک مدلی برسد و در این زمینه از اساتید کمک بگیرد، اما نباید پرداختن به این مسائل از حد بگذرد. بر این اساس اگر قاری بیش از حد به این مباحث بپردازد و آنها را در تلاوتهای عمومی و مجلسی وارد کند، تلاوتش مورد توجه عموم قرار نمیگیرد و باید این نکته در اعزامهای بینالمللی نیز لحاظ شود.
ملاک تأثیرگذاری تلاوت قرآن باید این باشد که ببینیم مردم تا چه حد میتوانند با آن تلاوت ارتباط برقرار کنند. تلاوت پیش از اینکه در سطوح فنی و تکنیکی قابل بحث باشد باید تأثیر داشته باشد و یک قاری که تلاوت تأثیرگذاری نداشته باشد، رسالتش را انجام نداده است. متأسفانه خروجی مسابقات هم به این سمت رفته است که وقتی قاریان موفق میخواهند در مسابقات برای مردم بخوانند، نمیتوانند تأثیرگذار باشند. بنابر این مسابقات در تربیت قاریان نقش عمدهای دارد، اما کرسیهای تلاوت مهمتر است.
باید برای قاری مسجدی تعیین شود که هر روز به تلاوت بپردازد و پس از یک سال بازخوردهای مردم در مورد تلاوت او اخذ شود تا ببینیم قاری چقدر توانسته است که مردم را قرآنی کند. اگر توانسته باشد، موفق است و مدرک، درجه و رتبه هم باید به همین قاری داده شود نه قاریای که صرفاً فنی میخواند و تکنیکهای مختلف را اجرا میکند که شاید کمتر هنرمندی از پس آن برآید، اما نمیتواند با مردم ارتباط برقرار کند. از این رو این قاری باید پس از آموختن فنون تلاوت، چند سال هم به این بپردازد که چطور باید تلاوتهای تأثیرگذار و مردمی داشته باشد.
در اعزام قاریان به کشورهای دیگر نیز بابد همین مسائل لحاظ شود که البته مد نظر بوده است؛ یعنی مسئولان شورای عالی قرآن صرفاً به این مورد توجه نمیکنند که قاری در مسابقات رتبه اول کسب کرده باشد، بلکه آنچه در اعزامها اهمیت دارد، این است که آیا تلاوت این قاری میتواند در فلان کشور مردم را جذب کند یا خیر.
در بسیاری از محافل سیستمهای صوتی خوبی وجود ندارد و قاری باید بتواند بدون سیستم صوتی تلاوت و نیز شرایط بحرانی را مدیریت کند. پس باید به صورت کلی توانمند باشد که این توانمندی با فرایندهایی نظیر مسابقات حاصل نمیشود، زیرا در مسابقات قاری یک تلاوت 10 دقیقهای و فنی انجام میدهد. بنابر این اگر یک قاری توانست در مسابقات تلاوت خوبی را ارائه کند، تضمینی نیست که بتواند در یک محفل چندهزار نفره هم به تلاوت بپردازد. پس باید در اعزام قاریان به کشورهای دیگر به این موارد توجه کافی شود.
ایکنا- پس میتوان چنین رویهای را پایهگذاری کرد که قاریان اعزامی با تحصیل برخی ملاکهای خاص اعزام شوند، خواه در مسابقات رتبه داشته یا نداشته باشند. نظر شما در زمینه ارتباط کلامی قاری با مستمعان خارجی چیست؟
قاسمی: اگر قاری نتواند با مخاطب ارتباط کلامی برقرار کند، خللی در کارش به وجود نمیآید، اما تسلط به زبان هم مطلوب است. برای نمونه آقای فروغی به زبانهای مختلف مسلط است و با تفاسیر هم آشنایی دارد. این کار سخت است، اما تأثیر بیشتری دارد و نشان میدهد یک قاری شیعه هم میتواند به خوبی قرآن را تلاوت کند و هم تفاسیر آیات را به زبانهای مختلف ارائه دهد.
از این رو اگر در این زمینه سرمایهگذاری شود، میتواند مؤثر باشد. گاهی اوقات فکر میکنم که چقدر آقای فروغی مسیر خوبی را طی کرده است؛ یعنی به این نتیجه رسیده که تلاوت تا حدی میتواند تأثیرگذار باشد و مسائل دیگر نظیر ارائه مفاهیم و تفاسیر هم اهمیت دارد. البته تأکید میکنم که این کار نافی تلاوت قرآن نیست، بلکه هم به تلاوت نیاز داریم و هم ارائه نکات مفهومی و تفسیری آیات.
ایکنا- در ایران طرحهای استعدادیابی مختلفی وجود دارد. شاید بتوان در آنها نظیر طرح اسوه به زبانآموزی هم پرداخت، چراکه از میان بسیاری از قاریان تعداد اندکی میتوانند رتبه بینالمللی کسب کنند و چهبسا توانمندی در زمینههایی نظیر آشنایی با زبانهای خارجی بتواند قاریان را در مسیرهای دیگری برای ارائه تلاوت قرار بدهد. از این موضوع عبور کنیم و به سفر اخیر شما به تانزانیا بپردازیم. اشاره کردید که چند روز را به آموزش اختصاص دادید. در این باره و روش آموزشیتان توضیح دهید.
فردی: آفریقاییها صداهای قوی و خوبی دارند و مصر هم جزء کشورهای آفریقایی محسوب میشود. در تانزانیا هم صداهای خوب بسیار زیاد است، اما مشکل آنها این است که مربی ندارند که تلاوت آنها را توسعه دهد. بر این اساس، از افراد خوشصدای مدرسهای در جامعهالمصطفی(ص) یک گروه همخوانی تشکیل دادم و فرازهایی از تلاوت سوره بقره مرحوم مصطفی اسماعیل را با این افراد کار کردم. گروه خوبی تشکیل شد و ادامه کار را به مسئول گروه سپردم که بتوانند در مراسم خودشان به اجرای برنامه بپردازند و شرایط آموزشی به این صورت بود.
ایکنا- گفتید که در زمینه مربی ضعف دارند. شاید بتوان اعزامها را توسعه داد؛ یعنی با حمایت بیشتری قاری اعزام شود تا به امور آموزشی بپردازد.
پفردی: بله، مسئولان باید حمایت بیشتری کنند و اساتید را برای تدریس به کشورهای مختلف اعزام کنند تا در کشورهای دیگر سطح تلاوت رشد کند. بر این اساس، میتوان اعزامها را در ماه مبارک رمضان محدود نکرد.
ایکنا- به دستاوردهای این سفرهای تبلیغی بپردازیم. آقای قاسمی نظر شما در این زمینه چیست؟
قاسمی: یکی از دستاوردها این بوده که قاریان شیعه به جهان معرفی شدهاند که سبب شده است مذهب شیعه هم به نحو مؤثری تبلیغ شود. افزون بر این، با این اعزامها به دنیا نشان دادهایم که قرآن در اختیار شیعه همان قرآنی است که همه مسلمانان دارند که این امر سبب وحدت مسلمانان میشود، اما به نظر میرسد در استفاده از ظرفیتهای خوبی که در کشورمان پرورش دادهایم به خصوص در زمینه تبلیغ دین و قرآن غفلت کردهایم. به بیان دیگر مسئولان فرهنگی ما هنوز به این ضرورت نرسیدهاند که از این ظرفیتها استفاده کنند، اما خوشبختانه رهبر انقلاب اسلامی همیشه تلاوت قرآن را یک ضرورت دانستهاند و معتقدند که در دینی شدن جامعه، تلاوت قرآن اهمیت بسزایی دارد. ایشان نخستین روز ماه رمضان را هم به تلاوت قرآن اختصاص دادهاند. در این مراسم چند ساعت تلاوت گوش میکنند و برای هر قاری نکاتی را بیان میکنند که بسیار عمیق و فنی است و اساتید هم از میزان آگاهی ایشان به مباحث فنی تعجب میکنند.
رهبر انقلاب اسلامی در صحبتهایشان همواره گفتهاند که قاری فقط یک خواننده نیست، بلکه مبلغ قرآن است، اما این رویکرد را کمتر در میان مسئولان فرهنگی میبینیم. قاریان بسیاری در ایران داریم و اگر مشکلات داخلی برای تأمین کرسیهای دخالت حل شود و اعزامها هدفمندتر باشد، میتوان تأثیرگذاری بیشتری را شاهد بود. امروزه در فضای مجازی تلاوت قاریان ایرانی به میزان تلاوت قاریان مصری دیده میشود؛ یعنی مخاطب تلاوت قاریان ایرانی را هم دوست دارد، اما باید نگاه ما به این مقوله عمیقتر باشد و از این فضای سطحی به سطوح بالاتر و عمیقتر برویم.
ایکنا- در پایان اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید.
قاسمی: یکی از مهمترین نکات که پیشتر هم به آن اشاره کردم، بازتاب رسانهای اعزام قاریان است. در سفر اخیری که به آفریقای جنوبی داشتم از طریق صفحه اینستاگرام خودم به ارائه اطلاعاتی از تلاوتها و وضعیت شهرهای مختلف این کشور پرداختم که با استقبال بسیار خوبی از جانب مخاطبان همراه شد. اگر یک تیم رسانهای مجهز به همراه من اعزام میشد، قطعاً این سفر بازتاب وسیعتری داشت و مخاطب بیشتری در جریان این برنامه قرار میگرفت. افزون بر این باید صدا و سیما این فرهنگ را فراگیر کند که میان قاری و عموم مردم فاصلهای وجود ندارد. برای نمونه میتواند از روزمرگیهای قاریان برجسته مستندهایی را تهیه کند تا اقبال مردم به تلاوت افزایش یابد.
فردی: بسیاری از عوامل زحمت میکشند و کارهای اجرایی را برعهده دارند و قاریان هم باید بتوانند بهترین تلاوتشان را ارائه کنند. امیدوارم که همواره در محضر قرآن باشم و این ارتباط هرگز گسسته نشود.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام