به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مسعود راعی، عضو هیئت علمی و رئیس دانشکده حقوق، الهیات و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد، 3 دی ماه در نشست علمی «حمایتهای حقوق بشری و مداخله در امور داخلی» که در ذیل همایش کارآمدی و پایداری خانواده با رویکرد اسلامی برگزار شد، گفت: بعد از اینکه برخی سازمانهای بینالمللی شکل گرفت کشورهای قدرتمند تلاش کردند تا نظام جهانی را براساس این ساختارها و قوانین مدنظرشان مدیریت کنند و کار به جایی رسیده که بسیاری از کشورها، قوانین خودشان را براساس این نظام طراحی کرده و روابط درون حاکمیتی خود را هم متناسب با این نظام تنظیم میکنند.
وی با اشاره به پذیرش این فضا از سوی عموم کشورها و ملتهای جهان به طرح این پرسش پرداخت که تا کجا میتوان این نظام حقوق بینالملل را پذیرفت و اضافه کرد: مثلا در کشوری موضوع حقوق اقلیتها با چالش مواجه است آیا نظام بینالمللی حقوق بشر میتواند برای حمایت از آنها و تضمین و شناسایی حقوق آنها اقدامی انجام دهد؟ اگر در کشوری حقوق کودکان به صورت اتفاقی و یا منظم و سیستمی نقض شد آیا نظام بینالمللی فرصت و دلیلی برای مداخله در کشور مزبور دارد؟
وی ادامه داد: پرسش بعدی این است که چه کسی باید مداخله کند و طبیعتا در نگاه اول شورای سازمان حقوق بشر، شورای امنیت و سازمان ملل و کشورهای جهان مطرح میشوند و ساز و کار آنها هم استفاده از تحریم و فشار بینالمللی و حتی جنگ است. پرسش دیگر این است که چرا نظام بینالمللی به خود اجازه دخالت در امور کشورها را میدهد همچنین کشورهایی مانند ما که قصد دارد برنامههای دینی خود را پیاده کنند در مواجهه با اجرای اهداف این سازمانها چه باید بکند؟
راعی با تاکید بر اینکه ما تا جایگاه نظام بینالمللی و حرف حساب آن را ندانیم تلقی درستی هم از آن نخواهیم داشت و مواجهه درستی هم نمیتوانیم داشته باشیم، اظهار کرد: برای شناخت جایگاه نظام بینالملل، راههای مختلفی مانند رجوع به اراء اندیشمندان و ... هم وجود دارد ولی سخن بنده بر مبنای متون بینالمللی در زمینه حقوق بشر است تا ببینیم که از جهت نظری آیا جایی برای این نوع مداخلات وجود دارد و اگر دارد آیا مداخلات بر مبنای قوانین بوده است؟ اولین ارجاع بنده هم در این زمینه به منشور ملل متحد به عنوان مادر همه اسناد بینالمللی است.
وی افزود: در ماده یکم بنده سوم این سند آمده است: دسترسی به یک همکاری بینالمللی در راستای حل و فصل مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و انسانی بینالمللی؛ در ادامه هم مطرح شده که اگر همکاری بینالمللی قرار است عملیاتی شود نیازمند یک بستر است و تشویق و ترویج احترام به حقوق بشر برای همه، احترام و ترویج آزادیهای بنیادین و بدون تبعیض از جهات گوناگون بسترساز حل مشکلات بینالمللی است. در اینجا این سؤال مطرح است که چه نسبتی میان حل مشکلات و رفتن به سمت حقوق بشر وجود دارد؟
عضو هیئت علمی و رئیس دانشکده حقوق، الهیات و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد، تصریح کرد: این که حقوق بشر به دلیل ظرفیتهای درونی خود و به دلیل آوردههای خود ساز و کار مناسبی برای حل مشکلات جهانی دارد هم باور جهان در سال 1945 بوده و هم باور امروز جهان است و باور آینده نسل ما هم خواهد بود به عبارت دیگر اگر بتوانیم جهان را در قالب یک حکمرانی طراحی کنیم هزینههای جامعه جهانی را خواهیم کاست و با وفاق بینالمللی، جهان بهتر از الان اداره خواهد شد و امروز این ادعا خودش را در همه ابعاد نشان میدهد.
وی افزود: اگر به اسناد بینالمللی مانند کنوانسیون بینالمللی زنان و اسناد پکن و ... مراجعه کنیم چند واژه مانند دموکراسی، صلح، امنیت، کرامت و ...بازتاب زیادی دارد؛ نظام حقوق بشر امروز با دموکراسی پیوند خورده است و دموکراسی معنا پیدا نمیکند مگر اینکه شما آزادیهای بنیادی را بپذیرید که بخشی از آن به حق تعیین سرنوشت برمیگردد و برخی هم به حقوق و آزادیهای مدنی و سیاسی، اقتصادی و ... . یعنی نمیشود مشکلات اقتصادی و فرهنگی و مدنی در دنیا باشد و ما از حقوق بشر حرف بزنیم.
وی افزود: کدواژه دیگر در این باره صلح است و همه میدانیم که تنها صلح میتواند مشکلات را حل کند و حتی ماده 4 و 8 میثاق بینالمللی تصریح کرده است که در زمان اورژانسی، جنگ و آشوب و اغتشاش، اصولا برخی از حقوقی که در فضای صلح ایجاد میشود تعلیق خواهد شد. واژه دیگر عدالت (جنسیتی، مذهبی، رفتاری، اقتصادی و ...) به عنوان یک واژه کلیدی در دنیای حقوق بشر مطرح است.
وی با بیان اینکه وقتی در منشور یک هدف کاربردی مهمی مطرح میشود آن را به حقوق بشر پیوند میزند، افزود: واژه توسعه پایدار هم از واژگان کلیدی و جزء آرزوهای هر ملت و دولتی است. در ایران هم ما دوست داریم هر روز با گرانی و گلایههای مردم مواجه نشویم و بتوانیم روی ارزش پول ملی حساب کنیم. کشورهای مختلف از جمله ایران با مشکلات کمآبی و خشکسالی روبرو هستند و جنگ روسیه هم مشکلاتی برای دنیا ایجاد کرده و کشورهای مختلف نسبت به آن واکنش دارند زیرا توسعه پایدار کشورها به خطر افتاده است.
راعی در بخش دوم سخنانش با بیان اینکه آنچه توصیف شود وضعیت امروز نظام حقوق بشر در عرصه بینالمللی است، گفت: این نظام جهانی به هر دلیل با هر کشوری که ضوابط آن را رعایت نکند مقابله میکند که نمونه آن را برای کشورمان دیدیم از جمله کار بیسابقه در این عرصه، اقدامی بود که کمیسیون بینالمللی مقام زن آن را انجام داد و ایران از این کمیسیون اخراج شد و یا اقدام دیگر کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل بود که قطعنامه ضدایرانی صادر کرد.
راعی گفت: اگر همه اسناد بینالمللی در مورد حقوق بشر را روی هم بریزید و تقسیم بر دو کنیم حقوق بشر مرتبط با زنان یکطرف و اسناد حقوق بشری دیگر هم یکطرف قرار میگیرد و این یعنی اینکه سرمایهگذاری سنگین در مورد حقوق زنان در جهان وجود دارد.
رئیس دانشکده حقوق، الهیات و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد، ادامه داد: حالا با آشنایی با این نظام جهانی به این سؤال برگردیم که آیا مداخله در جهت حمایت جا دارد؟ آیا نظام بینالمللی حق دارد در امور داخلی کشورها مداخله کند؟ شاید بیشتر ما بگوییم جهان این موضوع را پذیرفته است و از نظر تئوری جا دارد که با ناقضین برخورد شود زیرا حقوق بشر دنبال توسعه پایدار است و ملتهایی که گرفتار فقر و عقبماندگی هستند باید از سوی سازمانهای بینالمللی مورد حمایت قرار گیرند یا اگر در کشوری به صورت سیستمی و جدی، حقوق زنان نقض شده و انواع خشونتهای جسمی و جنسی علیه زنان وجود دارد حقوق بشر نمیتواند بیتفاوت باشد.
وی افزود: نظام بینالمللی این همه تجهیزات و اسناد و قوانین را آماده کرده تا با نقض حقوق کودکان و زنان و حقوق بشر به صورت کلی مقابله کند و طبیعتا حق دارد از این ابزار استفاده کند. همچنین در مورد حقوق اقلیتها که در ابتدا اشاره کردم زیرا اقلیتهای مذهبی و قومی و نژادی در تمام دنیا وجود دارد البته ما فقط اقلیتهای مذهبی را پذیرفتهایم و سایر اقلیتها را قبول نداریم؛ بنابراین حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی باید مداخله کنند.
راعی گفت: بسترهای مختلف به دلیل ظرفیتهایی که دارد زمینه مداخله نظام حقوق بشر جهانی در کشورها را فراهم کرده به همین دلیل هیچ کشوری را نمییابید که مخالف حقوق بشر و زنان و کودکان و ... باشد البته مثلا ایران، مبانی نظری این نظام را به چالش کشیده است، در عرصه عملی گفتهاند ایران حقوق زنان را نقض کرده ولی ما معتقدیم که اینطور نیست و حتی عربستان را شاهد مثال میآوریم. عربستانی تلاش کرد تا ما را از کمیسیون زنان بیرون کند در حالی که خود این کشور تئوریسین داعش و تفکر داعشی است؛ زنان در این کشور حق حضور در نماز جمعه را ندارند و حتی رسما اعلام کردند که زنان، کشتزار مردان هستند بنابراین در نگاه ما، کشوری که نگاهش به زنان قابل فهم و درک نیست پرچمدار حقوق زن در ایران شده است.
وی افزود: بنابراین اغلب کشورها بیشترین همکاری را با نظام بینالمللی دارند تا اهداف آنها بهتر محقق شود ولی از طرفی مداخلات هم وجود دارد که نمونه اخیر آن برای ایران رخ داد و حتی تحریمهایی وضع شد.
استاد دانشگاه آزاد نجفآباد با بیان اینکه افتخار ایران این است که کشور ما در منطقه بهم ریخته اطراف، جزیره با ثبات و آرام هستیم و امنیت خوبی هم داریم ولی چرا ایران به صورت ویژه در نوک حمله نظام بینالمللی است؟ تاکید کرد: آیا به خاطر این است که اسناد بینالمللی را قبول نکرده و عملکرد ما خلاف آوردههای جهان بوده است یا نه ما در عرصه حقوق بشر خوب کار کردهایم ولی تبیین درستی برای جهان نداشتهایم.
وی افزود: یک دسته کشورها، پشتیبان نظام حقوق بینالملل مانند آمریکا و اتحاد عبری، عربی، غربی هستند که به صورت ابزاری از اسناد بینالمللی استفاده میکنند. مثلا در نپال وقتی بانوان میخواهند با پادشاه دیدار کنند باید خودشان را به صورت خزنده روی زمین بکشند، در عربستان حضور زنان در نماز جمعه ممنوع است یا کشورهای غربی خشونتهای وحشتناک جنسی علیه زنان دارند ولی هیچ برخوردی نمیشود حال وضعیت ما در مورد زنان و حقوق بشر از این کشورها به مراتب بهتر است ولی باز دور جدید تحریمهای حقوق بشری علیه ما صورت گرفته است.
وی تاکید کرد: بنابراین بخشی از این هجمهها ناشی از این است که کشورها با ما دشمنی دارند و دلیل اصلی این دشمنی هم برنامه راهبردی بلندمدت نظام لیبرال دموکراسی است و آن هم یک چیز بیش نیست؛ اینکه جهان باید منهای خدا و دین اداره شود زیرا این تفکر رفاه و توسعه و آسایش و آرامش به همراه خواهد آورد و کرامتساز و امنیتساز و عدالتساز است ولی الان جمهوری اسلامی به صورت جدی 30 سال است که در برابر این تفکر ایستاده است و معتقد است که دین میتواند جهان را اداره کند و طبیعی است چنین نظامی، بنیانبرافکن باشد و طبیعی است که مدعی این نظام محاصره، تحریم و زمینگیر شود تا نشان دهند دین توان اداره جوامع را ندارد.
راعی تصریح کرد: اگر میگذاشتند این تفکر دینی به صورت طبیعی بالا بیاید و این همه موانع مانند جنگ و تحریم و ... را ایجاد نمیکردند ما کمتر از 30 سال نشان میدادیم که دین به خوبی میتواند جهان را اداره کند و میتوانستیم نظام لیبرال دموکراسی را به صورت عملی به چالش بکشیم. میتوانستیم در عمل نشان دهیم رفاه در دنیا و سعادت در آخرت با دین محقق میشود.
راعی گفت: البته سهم ما در عدم تبیین درست نگاه اسلام و دیدگاه خودمان هم به این مسائل دامن زده است و در این زمینه کوتاهی زیادی داریم. ملت و امتی که افتخار او حضرت زهرا(س) است آیا سزاوار است به خاطر زنانش، سرزنش و تحقیر شود؟ ما نشان ندادهایم که مدلی زیباتر و بهتر و با حمایتهای خیلی بالاتر از دشمنان برای زنان داریم. اگر قرار است خانمی سیاسی و یا خانهدار موفق باشد حضرت زهرا(س) خیلی خیلی جلوتر از ما و الگویی برای همه است.
وی افزود: چقدر حضرت زهرا(س) را در کنوانسیونهای بینالمللی و حقوق بشر شناساندهایم؟ باید با یادگیری زبان آنها در این زمینه قدم برداریم و منابع اصلی و متون را در اختیار داشته باشیم و با درک درست به روشهای مقابلهای رو بیاوریم.
راعی بیان کرد: دشمنان میگویند آن چه ما داریم بهترینهاست بنابراین وقتی طبق قوانین دینی عمل میکنیم ما را ناقض دانسته و برخورد میکنند و به صورت دورهای گزارشگرانی از شورای حقوق بشر به ایران میفرستند و بعدا هم هیئت حقیقتیاب درست کردند تا برخوردهای آنها سختتر باشد و همه به خاطر پرچمداری ایران به نفع دین است.
انتهای پیام