به گزارش ایکنا؛ کتاب «نوادر المخطوطات العربیه البوسنویه: نسخههای خطی عربی نادر بوسنیایی» توسط نشر بینالمللی امین در تعداد محدود برای محققان و علاقمندان به تاریخ مسلمانان بالکان در تهران منتشر شده است.
کتابخانه غنی «غازی خسروبیک» در سارایوو دارای ذخائر معنوی مسلمانان بوسنی است که در طول جنگ خانمانسوز بالکان و حملات صربهای بوسنی به همت اندیشمندان این سرزمین از نابودی نجات یافت و هزاران نسخه خطی این کتابخانه به عنوان مهمترین ارزشهای دینی این مسلمانان اروپایی به شمار آمده و تعدادی از محققان و مصححان ایرانی درصدد احیای این میراث دینی و شناساندن آنها به نسل جدید مسلمانان بوسنی وهرزگوین و تثبیت جایگاه تاریخی اسلام در بالکان هستند که از جمله آنان «علیاکبر ضیایی» سالهای متمادی به این امر همت گماشته و در کتاب جدید خود بخش کوچکی از آن میراث را به اندیشمندان ایرانی و جهان اسلام معرفی کرده است.
در کتاب «نوادر المخطوطات العربية البوسنوية» که به زبان عربی است چهار رساله با موضوع فضیلت امام جماعت(في فضيلة الجماعة، تأليف: مصطفي بن محمد الآقحصاري (ت.1169هـ))، اجازهنامه یکی از علمای عصر عثمانی به مصطفی فهیم اقحصاری(إجازة الحاج عثمان بن عمر الاخسقه وي (ح. 1208هـ) لمصطفى فهيم بن أحمد الآقحصاري البوسنوي)، رساله متعلق به شیخ حسن کافی اقحصاری درباره لفظ چلپی(رسالة في تحقيق لفظ چلبي، تأليف: حسن كافي الآقحصاري (د.1025هـ)) و رسالهای درباره فقه سیاسی اسلام و نقد حکومت عثمانی در دوره سلطان مراد دوم(اصول الحكم في نظام العالم، تأليف: حسن كافي الآقحصاري (د.1025هـ)) منتشر شده است.
رساله نخست درباره فضیلت نماز جماعت است که توسط مصطفی بن محمد اقحصاری نوشته شده و نویسنده با استناد به روایات و آیات قرآنی فضیلت اقامه نماز به صورت جماعت در مساجد را به اثبات رسانده است. اقحصار همان شهر پروشات کنونی در منطقه تروانیک است که مرکز دینی علمای بوسنی به شمار میآمده و بزرگانی چون حسن کافی اقحصاری در این شهر میزیستهاند و حوزه دینی بزرگی در آن مکان برقرار بوده و صدها طالب دینی از انجا برخاستهاند.
رساله دوم اجازه نامه یکی از علمای عصر عثمانی به مصطفی فهیم اقحصاری است که بیانگر اهمیت جایگاه اجازه در روایت بوده و تاریخ علم حدیث در بوسنی و هرزگوین را تبیین می کند و نشان می دهد که نویسندگان بوسنیایی در عصر عثمانی تا چه اندازه از دانش علم حدیث پیشرفت کرده بودند.
رساله سوم متعلق به شیخ حسن کافی اقحصاری است که درباره لفظ چلپی در آن دوره است و نویسنده این واژه را تفسیر و تبیین کرده و معانی مختلف آن را تشریح کرده است. شیخ حسن کافی اقحصاری از همان منطقه پروشات برخاسته و نائب مشیخه اسلامی در اوائل قرن یازدهم بوده و علاوه بر علم حدیث و لغت و اصول فقه از متکلمین ماتریدی مذهب بوده است.
رساله چهارم درباره فقه سیاسی اسلام و نقد حکومت عثمانی در دوره سلطان مراد دوم بوده و اهمیت این رساله در تبیین علل افول حکومت اسلامی بر اساس روایات و سخنان حکمای دینی نهفته است. وی در این رساله سیصد سال قبل از انحلال امپراطوری عثمانی مینویسد که دادن امتیازات نامحدود به نظامیان جوان به عنوان «ینی چری» سبب زیادهخواهی آنان و رواج فساد و بی بندباری میشود و به همین علت ورود نظامیان به حکومت را به صلاح امت نمیداند و معتقد است که حاکم اسلامی باید خود شخصا رهبری ارتش را برعهده داشته و با لشگریان خود در تعامل نزدیک باشد و رفاه طلبی و گوشه نشینی و انزواطلبی حاکم را سبب شیوع مفاسد جبران ناپذیر در حکومت میداند و از طرف دیگر شیخ حسن کافی به عنوان یک فقیه اعتقاد راسخی به جهاد فی سبیل الله داشت و خود شیخ در تعداد زیادی از جنگهای مسلمانان بالکان با کفار منطقه شرکت فعال داشته است.
در پشت جلد کتاب درباره نویسنده آمده است: علیاکبر ضیایی پژوهشگر سابق انیستیتو بینالمللی اندیشه و تمدن اسلامی وابسته به دانشگاه بینالمللی اسلامی مالزی است که آثار متعددی در فلسفه، کلام، فرق و نسخ خطی اسلامی نگاشته و کتاب وی به نام «فلسفه ذهن از دیدگاه جان سرل» به عنوان کتاب سال 1393 در استان خراسان رضوی برگزیده شد.
انتهای پیام