عزاداری یکی از آیینها و مناسک در تاریخ تشیع است که همه ساله در موعد سالروز شهادت ائمه و پیشوایان دینی در گوشه و کنار جوامع اسلامی برگزار میشود، اما آنچه در طول سالها مورد توجه قرار گرفته است، نفوذ و ایجاد برخی خرافات و آسیبها در این عزاداریهاست که نه تنها سنخیتی با فرهنگ و معارف اسلامی ندارند، بلکه میتواند سیره و سبک زندگی پیشوایان دینی را تحتالشعاع قرار دهد. این موضوع در خصوص عزاداریهای ماه محرم حساسیت بیشتری دارد، چراکه ماه محرم اوج عزاداریهاست. خبرنگار ایکنا اصفهان در این رابطه گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادیآملی، رئيس بنياد بينالمللی علوم وحيانی اسراء، انجام داده که متن آن را در ادامه میخوانید:
آنچه در این مصاحبه میخوانید:
عزاداری جزء فرهنگ شیعه است
عزاداری فرهنگی برای مبارزه با ظلم است
تشیع مکتبی عدالتخواه و حقطلب برای مبارزه با ظلم است
عزاداری صرفاً از روی حزن و اندوه سنخیتی با تشیع ندارد
برخی تریبونداران محرم از مسائل اعتقادی آگاهی ندارند
خردمندان و عقلگرایان در ماه محرم به حاشیه میروند
رسانهها به خرافات در عزاداری دامن میزنند
ایکنا - فلسفه و پیشینه عزاداری چیست؟
عزاداری فرهنگی است که با تکیه بر اندیشه ایمانی، اسلامی و شیعی ما شکل گرفته و شاید در هیچ فرهنگ دیگری به این معنا وجود نداشته باشد، چراکه در فرهنگهای دیگر مسئله عزاداری به عنوان یکی از محورهای مهم حرکتهای انقلابی و مبارزه با ظلم و ستم محسوب نمیشود. مکتب تشیع از همان ابتدا و پس از پایان خلافت مولای متقیان امیرالمؤمنین(ع) با مظلومیت و مهجوریت مواجه شد و ظلم و جور زیادی نسبت به خاندان عصمت و طهارت اعمال شد که اولین آن همان سوزاندن در خانه علی(ع) بود. در زمان امام زمان(ع) نیز این ظلم وجود داشت، چراکه مکتب تشیع مکتبی برای مبارزه با ظلم و ستم و مکتبی عدالتخواه و حقطلب هست و طبیعی است که با سران و پیروان این مکتب مقابله شود. به همین دلیل عزاداری به عنوان یک فرهنگ مبارزه با ظلم و ستم در متن دین راه پیدا کرد.
البته بحث عزاداری به معنای جریانی خاص با یک موضوعیت نیست، بلکه برای این است که به جهانیان نشان دهد حق و عدالتخواهی این مکتب و پیروان آن باعث شده است که اینها مورد ظلم و ستم واقع شوند و آنچه از زیارتهایی مانند زیارت عاشورا یا زیارت اربعین برداشت میشود، فرهنگ عزاداری را مشخص میکند.
در این فرهنگ اگرچه انسان گریه میکند و حزن و اندوه دارد، اما همواره بر حقطلبی و عدالتخواهی اصرار دارد، همانگونه که حضرت زینب کبری(س) در عین گریستن در مقابل حاکمان ظلم و جور با استقامت فریاد عدالتخواهی داشتند و ظالمان و تبهکاران با خطاب «یا ابن الطلقا» آنها را طرد میکردند. پس اگر کسی فرهنگ عزاداری و حزن و اندوه را با قضایای مبارزات و پیگریهایی برای عدالتخواهی و حقطلبی نداند، تنها به گریههایی عاطفی و احساسی دچار شده که ارزشی برای مکتبی پربار و عالی مانند مکتب تشیع نخواهد داشت.
بنابراین آنچه امروزه در فرهنگ عزاداری مکتب تشیع مطرح است، ابزاری است که انسان باید بتواند بر اساس آن به ظالمان و استبدادگران جهان بفهماند که این مکتب هرگز از پا نخواهد نشست و تا استقرار و پایداری عدل و حق به مبارزه و مقابله با کفر و ستم ادامه خواهد داد.
اگر از همین آقایانی که تریبون این عزاداریها را در دست دارند، سؤالاتی درباره مباحث اعتقادی، معرفتی یا اخلاقی و حقوقی داشته باشیم، اظهار بیاطلاعی میکنند و میگویند ما آمدهایم تا حزن و اندوهی را در دل افراد قرار دهیم. غافل از اینکه اگر این حزن و اندوه با آن مکتب و رهبران و اهداف آن هماهنگ نباشد، هرگز نه تنها اثر بخش نیست، چه بسا موجب انحراف نیز میشود
ایکنا - فکر نمیکنید عزاداریهای امروز ما این کارکرد را از دست دادهاند و به کاری کلیشهای و آمیخته با خرافات و به شیوه و شکلهایی برگزار میشود که گاه سنخیتی با آموزههای دینی و سیره ائمه(ع) ندارد؟
اگر ما عزاداری را تنها به عنوان یک امر حزنآور و دردآلود تصور کنیم، باید گفت امروزه چنین نگرشی بر عزاداریهای ما حاکم شده و فکر میکنیم عزاداری اهل بیت مانند سایر عزاداریهاست. ولی باید بدانیم این مسئله فرهنگی وابسته به یک مکتب است، نه وابسته به یک انسان، جریان یا گروه. اگر کسی مکتب تشیع را نشناسد و از بنیانهای اعتقادی و پایههای معرفتی این مکتب آگاهی نداشته باشد و به اخلاق، حقوق، آداب و رمز و رازهای این مکتب آشنا نباشد، نمیتواند به عزاداری آن کسی بپردازد که باید سنخیت مناسبی با خود این مکتب داشته باشد. امروز تریبونها و رسانههایی که در دست افراد وجود دارد، عمده آنها بیگانه از این مکتب هستند و طبعاً این عزاداری و آن حزن و اندوه هرگز سنخیتی با آن مکتب، رهبران آن و اهداف و مقاصد، بنمایههای معرفتی و اخلاقی و حقوقی آن ارتباطی نخواهد داشت.
اگر از همین آقایانی که تریبون این عزاداریها را در دست دارند، سؤالاتی درباره مباحث اعتقادی، معرفتی یا اخلاقی و حقوقی داشته باشیم، اظهار بیاطلاعی میکنند و میگویند ما آمدهایم تا حزن و اندوهی را در دل افراد قرار دهیم. غافل از اینکه اگر این حزن و اندوه با آن مکتب و رهبران و اهداف آن هماهنگ نباشد، هرگز نه تنها اثر بخش نیست، چه بسا موجب انحراف نیز میشود، چراکه این اشعار و مرثیهها هرگز با شرایط این مکتب همخوانی ندارد و چون پای احساسات و عواطف در میان است، خرافهها، تحریفات و انحرافات نامربوطی نیز به این فرهنگ تزریق میشود که متأسفانه امروزه نیز شاهد چنین چیزی هستیم. افرادی امروز عهدهدار این گونه مسائل هستند که در نهایت تأسف هیچ اطلاعی از حقیقت این مکتب ندارند.
ایکنا - این آسیبها و خرافاتی که وارد عزاداریها میشود چه پیامدها و تبعاتی برای جامعه اسلامی به همراه دارد و راه زدودن این آسیبها و خرافات چیست؟
این نوع خرافات به جهل و ناآگاهی دامن زده و افراد خبره را از این مسیر دور میکند. امروز میبینیم که در حسینیهها و مساجد بسیاری از خردمندان و فرهیختگان و کسانی که عقلگرا هستند از اینگونه مسائل دور هستند، آن هم در عین حالی که آنها غم و حزن امام حسین (ع) را در دل دارند، غم دیگری دیگری را هم بر دوش میکشند که غم جهل و خرافه و نادانی است.
رسانههایی نیز که قدرت دارند به این گونه مسائل دامن میزنند. سالهاست که شاهد هستیم در این تریبونها افرادی قدرت دارند که در چنین فرهنگی رشد کردهاند؛ هم آگاهی را در جامعه از بین برده و هم باعث شده افرادی که آگاهی دارند، اما فرصت تبلیغ و تریبون برایشان نیست، از جامعه دور شوند و این باعث میشود که فاصله میان جهل و علم در جامعه بیشتر شود که این خطر و آسیبی جدی است. در این شرایط انتظار میرود که متولیان فرهنگ و دین و مکتب تشیع تلاش کنند که به این مسائل دامن زده نشود.
انتهای پیام