چهاردهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی دانشجویان در ۱۰ بخش، به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه هنر و کانون نمایش این دانشگاه، طی آذرماه سال جاری برگزار میشود. برگزاری این جشنواره بعد از شش سال وقفه، بهانهای شد تا خبرگزاری ایکنا به سراغ دبیر اجرایی و نیز مسئول کانون نمایش، سینما و تئاتر دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر برود و در مورد چرایی برگزار نشدن جشنواره طی شش سال و کم و کیف برگزاری آن گفتوگو کند.
این دانشجویان دانشگاه هنر معتقدند که دانشگاه ادعا میکند با کمبود بودجه مواجه است، اما وقتی با هزینه شخصی خودشان میخواهند کار را پیش ببرند، تنها سلاحی که برای مسئولان میماند، تخطئه دانشجویان هنر از نظر پوشش و ظاهر است. مسئولان فقط میخواهند دانشجویان در حیاط دانشگاه بنشینند، چایی و نسکافه بخورند، سیگار بکشند و هیچ کار دیگری نکنند. حرفهای صریحی که در زیر میخوانید، صحبتهای دو دانشجوی مسئول در برگزاری جشنواره تئاتر عروسکی است.
ایکنا – بعد از معرفی خودتان، به این جشنواره و دلایل راهاندازی آن بپردازید.
بنده دانیال اسماعیل زاده هستم، متولد ۱۳۶۲ در بهشهر، فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر دانشکده سینما و تئاتر از دانشگاه هنر تهران و ساکن شهر تهران هستم؛ دبیری چهاردهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی دانشجویان دانشگاه هنر به بنده واگذار شده است. این جشنواره، دارای شورای سیاستگذاری و متشکل از رئیس دانشکده، معاون فرهنگی دانشگاه، عضو هیئت علمی گروه تئاتر عروسکی، مدیر تشکلها، دبیر کانون نمایش، دبیر انجمن علمی تئاتر عروسکی و مدیرگروه رشته تئاتر یا نمایش است. بر اساس جلساتی که برگزار میشود و بعد از دریافت پروپوزال از میان اعضای علاقهمند، دبیر جشنواره انتخاب میشود و سپس دبیر عوامل اجرایی را انتخاب میکند.
ایکنا – محورهای این جشنواره اغلب حول چه موضوعاتی است؟
این جشنواره کاملاً مرتبط با فرهنگ بومی ایرانی است. حتی تلاش میکنیم برخی آثار در قالب زبانهای محلی به نمایش درآید تا بتوان پیامهای مرتبط با موضوع اثر را به گوش مخاطبان رساند. در هر دوره، براساس دغدغههای روز جامعه، مجموعه محورهایی انتخاب میشود و دبیر موضوع جشنواره را برای تصویب به شورای سیاستگذاری میبرد. یکی از دغدغههای ما در این جشنواره این است که تئاتر ایرانی که متعلق به این آب و خاک است و با آیین و رسوم مردم ما گره خورده، به ویژه تئاتر عروسکی که قدمت بیشتری هم دارد، سرپا بماند. موضوع مدنظر توجه به وضعیت محیط زیست و محافظت از آن است. بیرحمی ما انسانها به موجودات زنده، طبیعت، از طرفی بحث سیل و زلزله که در سالهای اخیر کشور ما را درگیر خود کرده است، از جمله محورهای اصلی این دوره جشنواره تئاتر عروسکی است.
اینکه تأکید بر آداب و رسوم و آیین سنتی ایرانی داریم به این دلیل است که ما نباید از غربیها تقلید کنیم، حال آنکه میتوانیم داشتههای خود را به نمایش بگذاریم. نمیگوییم با رویکرد پست مدرن به آداب و رسوم نگاه کنیم، بلکه همانها را با ریشههای اصلی خود بازتولید و به دنیا عرضه کنیم.
امروز دیگر کسی نظامی را نمیشناسد. فکر کردیم خوب است این شخصیت و آثار نظامی به عنوان یکی از محورها انتخاب شود
یکی از بخشهای جشنواره چهاردهم، ساخت عروسک است. دو محور که در ساخت عروسکها لحاظ شده، اثر هفت پیکر نظامی و دیگری در مورد ادبیات مشروطه در دورههای اول و دوم است. میدانیم که آثار ایرانی کهن به شدت نمایشیاند؛ فردوسی، نظامی و ...، و وقتی آثار اینها را بررسی میکنیم، میبینیم این آثار چقدر قابلیت نمایش دارد. امروز دیگر کسی نظامی را نمیشناسد. فکر کردیم خوب است این شخصیت و آثار نظامی به عنوان یکی از محورها انتخاب شود.
در این دوره جشنواره تئاتر عروسکی، ۱۰ بخش در نظر گرفتهایم. نمایش تئاتر عروسکی یکی از بخشهاست که به صورت صحنهای در دو بخش بزرگسال و کودک و نوجوان برگزار خواهد شد. بخش صحنهای ما در دانشگاه هنر و شاید در دانشگاه تهران و فضاهای صحنهای تئاتر در سطح شهر باشد. با وزارت خارجه که در جوار دانشگاه است هم صحبت کردهایم که محوطه میدان مشق که معماری قدیمی هم دارد، برای اجرا در اختیار ما بگذارند. همچنین اعلام کردهایم که شرکت کنندگان خودشان پیشنهاد بدهند نمایش در چه مکانی اجرا شود.
بخش نمایشنامهنویسی و بخش پژوهش دو محور دیگر جشنواره هستند که بیش از همه بر این بخش تأکید داریم، چراکه در کار تئاتر عروسکی، نمایشنامه درست و خوبی نداشتهایم. ادبیات کودک و نوجوان در دورههایی که به تازگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تأسیس شده بود، داشت اوج میگرفت، اما بعدها به دلیل جنگ و مسائل دیگری، از این حوزه غافل شد و ادبیات کودک و نوجوان ما در وضعیت راکد باقی ماند. این ظرفیت وجود دارد که در این عرصه برای کودک و نوجوان کار انجام دهیم. تلاش هم کردهایم در این زمینه با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ارتباط بگیریم و تا اینجای کار هم دلسوزانه ما را همراهی کردهاند تا بتوانیم از سالنهای آنها برای اجرا استفاده کنیم. در حوزه نمایشنامه عروسکی کودک و نوجوان، متأسفانه ما حتی ترجمه نمایشنامه عروسکی هم تقریباً نداریم یا کم داریم؛ مقاله و یا کتابی که به فارسی ترجمه شده باشد کم است.
بخش دیگر جشنواره، بخش اساتید است و آنهایی که کار علمی در حوزه تئاتر داشتهاند و قبلاً طرحی را اجرا کردهاند. جلسه نقد و بررسی برگزار کردهاند و ...، هدف شکلگیری فعالیت آکادمیک در اجراهای تئاتر عروسکی است. بخش بینارشتهای دیگر بخشی است که امسال به محورهای جشنواره اضافه شده است. رشتههایی مانند مجسمهسازی، پزشکی، رباتیک، علوم انسانی و ... این قابلیت را دارند که در حوزه تئاتر عروسکی فعالیت کنند. جالب است بدانید در خیلی از جشنوارهها که دانشگاهها برگزار میکنند که اتفاقاً دانشجویانی از دیگر رشتهها که تئاتری هم نبودند و شرکت کردهاند، کارهای خیلی خوبی ارائه کرده و دیدیم حیف است که در این جشنواره جایی برای ارائه آثارشان نباشد.
در حوزه علوم انسانی در بخش بینارشتهای؛ دایره باز است. اقتباس از یک متن فلسفی یا اقتباس از یک عنوان و تفکر فلسفی، میتواند موضوع نگارش متنی برای یک تئاتر باشد.
در بخش بینارشتهای محدودیتی قائل نشدهایم. برای مثال در حوزه علوم انسانی دایره باز است. اقتباس از یک متن فلسفی یا اقتباس از یک عنوان و تفکر فلسفی، میتواند موضوع نگارش متنی برای یک تئاتر باشد. یا در حوزه پزشکی و دندانپزشکی با موادی کار میشود که در ساخت عروسک مورد استفاده قرار میگیرد و ما اینها را نمیدانیم. یکی از مسائلی که در رشتههای تئاتر و نمایش عروسکی وجود دارد، این است که درسهایی مانند جامعهشناسی و روانشناسی در این رشتهها جایی ندارد، اما مگر در ساخت عروسک و شخصیتها، یک جامعه و محیطی اجتماعی تعریف نمیشود؟ نبود این دروس، از جمله کمبودهای این رشته است. این ظرفیت حتی در بخش اساتید جشنواره وجود دارد، تصور کنید یک استاد جامعهشناس و یا استاد روانشناس، نمایشنامه عروسکی بنویسد.
در دوره هفتم برگزاری این جشنواره، آقای پیتر شومان، کارگردان، مؤلف و بنیانگذار تئاتر نان و عروسک برای حضور در جشنواره دعوت شده بودند. همچنین تاکنون و در دورههای گذشته، این جشنواره با همکاری گروههایی از کشورهای آلمان، لهستان، چین، روسیه، بلاروس، فرانسه و انگلیس برگزار شده است. این جشنواره در پنج سال اخیر برگزار نشد و امسال هم اگر خللی در برگزاری آن به وجود بیاید، سال ششم برگزار نشدن آن خواهد بود.
ایکنا – تا کنون حمایت از این جشنواره چگونه بوده است؟
دانشگاه تاکنون، نه هزینه تهیه پوسترهای جشنواره را به ما داده است، و نه هزینه پذیرایی از اساتید داور را، تنها یک اتاق دو در دو، آن هم با تلاشهای فراوان و صرفاً برای هماهنگیهای جشنواره در اختیار ما قرار دادهاند. رئیس دانشگاه و حتی رئیس دانشکده، در کلام از جشنواره تعریف و اعلام حمایت میکنند. در تئاتر میگوییم نمایشنامه یک متن ادبی ناقص است که با اجرا کامل میشود، این صحبتها هم تا به صحنه عمل وارد نشود، ارزشی ندارد. در این بین، مدیرکل فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم قولهایی به ما دادهاند و قرار است حمایتهایی از جشنواره داشته باشند. همچنین معاونت فرهنگی مترو از این جشنواره حمایت ویژهای کردهاند و قرار است در ایستگاههای مترو پوسترهای جشنواره نصب شود و بعدها حتی در ایستگاهها اجرا هم داشته باشیم.
تنها فعالیت جانبی دانشجویان هنر، این شده که در حیاط دانشگاه بنشینند و چایی بخورند و سیگار بکشند، گویی هیچ هدف دیگری ندارند.
در دانشگاههای ما به دلیل نداشتن فستیوالهایی شبیه به این جشنواره و نیز عدم تلاش برای پژوهش در این زمینه، کار به جایی رسیده که تنها فعالیت جانبی دانشجویان هنر، این است که در حیاط دانشگاه بنشینند و چایی بخورند و سیگار بکشند، گویی هیچ هدف دیگری ندارند. البته ناگفته نماند،
برخی هم گویا دوست دارند این صحنه در دانشگاهها وجود داشته باشد. بارها پیش آمده که مسئولان وزارت علوم و حتی دانشگاه، آمدند و در حیاط دانشگاه نشستند و چایی خوردند و رفتند، هیچگاه نیامدند با یکی از دانشجویان حرفی بزنند و از مشکلات آنها بپرسند. رئیس دانشگاه کیفش را دستش میگیرد، میآید و میرود، بدون اینکه بداند در دانشگاه چه خبر است.
حدود سه ماه پیش جلسهای در دانشگاه برگزار شد تحت عنوان صحبت دوستانه رئیس دانشگاه با دانشجویان، شاید در حدود ۸۰ درصد صحبتهای دانشجویان حول این محور بود که چرا جشنواره عروسکی برگزار نمیشود؟ همه آنهایی که معترض بودند، کمیته انضباطی احضار شدند، مطالبه فرهنگی، کمیته انضباطی دارد؟ خود بنده به دفتر پیگیری کمیته انضباطی دانشگاه احضار شدم و مورد بازجویی قرار گرفتم. در حالی که خطایی مرتکب نشده بودم. به من گفتند چرا سروصدا میکنید!، پرسیدم سروصدای ما سیاسی است؟، گفتند نه هیاهوی صنفی است! دغدغه اصلی دانشجویان در جلسه با رئیس دانشگاه، برگزاری جشنواره عروسکی بود، اما اگر صحبتهای دوستانه به این احضارها ختم شود، استقبالی از جشنواره خواهد شد؟ همچنان که دانشجویان به ما میگویند که اگر با شما در جشنواره تئاتر عروسکی همکاری کنیم، بعداً به عنوان مجرم بازخواست نمیشویم؟
هنوز نتوانستهایم سایت و پوستر جشنواره را رونمایی کنیم، چون پول نداریم. تا به حال هم با سرمایه شخصی کارهای جشنواره را پیش بردهایم. هنوز نتوانستهایم خط تلفن همراهی برای ارتباط با دبیرخانه جشنواره داشته باشیم. از طرفی بسیاری از دانشگاهها و افراد به دلیل عدم تبلیغات، از جشنواره خبر ندارند. شاید بعد از انتشار حرفهای ما در خبرگزاری ایکنا، بدانند یک جشنواره عروسکی بعد از شش سال قرار است برگزار شود. بعضیها هم تصور میکنند برگزاری این جشنواره اتفاق تازهای است، در حالی که شش سال در برگزاری آن کوتاهی شده است. جالبتر اینکه منِ دبیر جشنواره، دستم را به سمت مسئولان دانشگاه دراز کردم و گفتم ما پول نمیخواهیم، سالن و اتاقهای خوابگاه را در اختیار ما بگذارید، اما اینها را هم از ما دریغ کردند.
وقتی با مسئولان دانشگاه درباره اهمیت کارِ جشنواره تئاتر عروسکی صحبت میکنیم،میگویند: شما فکر میکنید جشنوارهتان بزرگ است!
تا همین امروز، آقای محمد اعلمی که ۷۰ درصد عروسکهای تلویزیون به دست ایشان ساخته و حرکت داده شده، پذیرفتهاند بدون دریافت هیچ هزینهای داوری جشنواره را به عهده بگیرند، این فرد به اعتبار دانشگاه نمیآید، بلکه به خاطر دانشجویان تئاتر عروسکی با ما همکاری میکنند. شادی پورمهدی، خانم بهروزینیا، خانم صبری، بهرام بهبهانی، همه این بزرگواران قبول کردهاند به صورت رایگان در جشنواره تئاتر عروسکی داوری کنند. ما دانشجویان هنر، از اینها مهربانتر کجا پیدا کنیم؟ در حالی که وقتی با مسئولان دانشگاه درباره اهمیت کارِ جشنواره تئاتر عروسکی صحبت میکنیم، به ما میگویند: شما فکر میکنید جشنوارهتان بزرگ است!
ایکنا ــ آیا با این کمبود بودجه، جوایزی هم برای جشنواره چهاردهم تئاتر عروسکی توانستهاید در نظر بگیرید؟
تلاش کردهایم بتوانیم از طریق هماهنگی و جذب اسپانسر، جوایزی را تعریف کنیم، اما هیچ رقم و مبلغی در این زمینه تعیین نکردهایم. گفته میشود وزارت علوم ۳۵۰ میلیون تومان، بودجه فرهنگی را به تئاتر دانشگاهی اختصاص میدهد، اما آیا نباید حدود نیمی از آن به تئاتر عروسکی تعلق بگیرد؟ مگر از همین دانشگاه و همین گروهها حاتمیکیا، هوتن شکیبا، احسان عبدیپور، حسن معجونی و ... بیرون نیامدند!
ایکنا – جشنواره تئاتر عروسکی بعد از شش سال وقفه، چگونه خواهد بود؟
مانند این است که میخواهیم آدمی در حال احتضار را زنده کنیم، حاضریم بودجه نداشته باشیم، اما تئاتر عروسکی برگزار شود. تا همین امروز هم حمایتهای افراد از بیرون، دلگرممان کرده است، یک وقتهایی همهچیز پول نیست. امیدواریم با این حمایتها اتفاقهای خوبی بیفتد. اگر مشکلی پیش نیاید، این دوره از جشنواره پیش از امتحانات پایانترم پاییز ۹۸ حتماً برگزار خواهد شد.
به رئیس دانشگاه گفتیم ۳۰ آذرماه اختتامیه جشنواره با جشن شب یلدا مصادف میشود، خوب است اختتامیه جشنواره تئاتر عروسکی با جشن این شب یکی باشد، گفتند: نه! داستان میشود. در حالی که جشن شب یلدا این ظرفیت را دارد که اتفاقاً از تئاتر عروسکی در گرامیداشت این شب بهره گرفته شود. میخواهیم به فرهنگ مملکتمان کمک کنیم.
ایکنا – دلایلی که برای مخالفت با انجام فعالیت کانون نمایش و حتی برگزاری جشنواره تئاتر عروسکی میآورند، چه مواردی است؟
دانشجوی ما با لباس و گریم نمایشی به خارج از سالن رفتوآمد میکند، میگویند: وای! این چه ظاهری است؟ آخر اینها چه دلایلی است! ما در جمع همین دانشجویان هنر، همکلاسی داشتیم که چهار سال غذای رزروشده خود را برای نیازمندی بیرون از دانشگاه میبرد. همه ما میدانیم که به همان اندازه که ممکن است در سایر گروههای دانشجویی زمینه فساد هست، اینجا هم وجود دارد. دانشجویان هنر هم مثل سایر دانشجویان خانواده دارند و این گونه دلیل آوردن که این دانشجویان ظاهر موجهی ندارند پس سالم نیستند، رسم مسلمانی نیست.
ایکنا – جناب ماروسی ضمن معرفی خودتان، توضیح دهید آیا شما هم فکر میکنید مهمترین دلیل منع فعالیت دانشجویان هنری و کانونهای نمایش در دانشگاه، ظاهر و پوشش دانشجویان است؟
آخرین سلاح مسئولان دانشگاه، ایراد وارد کردن و تخطئه ظاهر و پوشش دانشجویان هنر، برای جلوگیری از کار آنهاست.
من مهران ماروسی، متولد سال ۱۳۷۵، دانشجوی کارشناسی بازیگری-کارگردانی در دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر تهران و دبیر کانون نمایش این دانشگاه هستم. تصور میکنم آخرین سلاح مسئولان دانشگاه، ایراد وارد کردن و تخطئه ظاهر و پوشش دانشجویان هنر، برای جلوگیری از کار آنهاست. وقتی حرفی برای گفتن ندارند، مشکلات ظاهری و پوشش را در بوق و کرنا میکنند.
پیش از دانشگاه هنر، حدوداً یک سالی، در دانشگاه آزاد برق میخواندم و خاطرم هست فضای فرهنگی آن واحد قابل قیاس با دانشگاه هنر نبود. در میان دانشگاهها و دانشکدههای هنری، حداقل آنچه که دیدهام نشان میدهد که دانشگاه هنر تهران، سالمترین فضای فکری و روحی را دارد.
ایکنا – بودجهای که به کانون شما و ایضاً جشنواره تئاتر عروسکی تعلق میگیرد، چقدر است؟
بودجه اختصاصیافته به کانون نمایش دانشگاه سه میلیون تومان است.
جشنواره تئاتر عروسکی، ذیل کانون نمایش دانشگاه فعالیت میکند، کانونی که بودجه اختصاصیافته به آن سه میلیون تومان است. مسئولان دانشگاه مدعی شدهاند که دانشگاه با کمبود بودجه مواجه است. متوجه اوضاع فعلی مملکت خودمان هستیم، ولی معتقدیم در نشان دادن مشکلات دانشگاه و ناتوانی مدیریت بودجه، بزرگنمایی میشود. مشخص هم نیست این موضوع از کجا آب میخورد. مسئله این است که برگزاری این جشنواره برای مسئولان دانشگاه اهمیتی ندارد. این جشنواره برای دانشگاه هنر است. دانشگاهی که سال تأسیس آن به ۱۲۹۷ برمیگردد و همین سال گذشته این دانشگاه ۱۰۰ ساله شد. درست است که خلأهایی وجود دارد و مشکلات پیشآمده باعث شده گریبان این جشنواره هم گرفته شود، اما مشکلات متوجه کادر و مسئولان دانشگاه است. چرا دانشگاهی با این قدمت، ترم تابستانی برگزار نکرده و نمیکند؟
کانون نمایش و تئاتر دانشگاه هنر، اولین کانون فرهنگی، هنری دانشجویی در کشور است. زمانی که در وزارت علوم، چیزی به عنوان کانون وجود نداشته، اساسنامه کانون نمایش دانشگاه هنر در سال ۷۶ نوشته میشود و خودِ دانشجویان این کانون را تأسیس میکنند. نام کانون نمایش دانشگاه هنر در آن سالها، کانون تئاتر دانشگاهی کشور بوده است. این در حالی است که بودجه سالانه این کانون، سه میلیون تومان است، کانونی که برگزارکننده جشنوارههایی مانند بینالمللی عروسکی و مونولوگ است.
اساسنامههای متعدد و بروکراسیهای حاکم در فعالیتهای فرهنگی، دست و پای ما را بسته است و ما نمیتوانیم مستقیماً با مسئولان دانشگاهی مراوده داشته باشیم. همهچیز ذیل معاونت فرهنگی است.
مسئلهای که وجود دارد این است که در کنار ابلاغ اساسنامه کانونها و انجمنها از سوی وزارت علوم به دانشگاهها، خودِ معاونت فرهنگی دانشگاهها نیز اساسنامه مجزایی تنظیم و به گروهها و کانونهای ذیل دانشگاه ابلاغ میکنند. هر کانونی هم برای خود یک اساسنامه داخلی دارد. این بروکراسیهای حاکم در حوزه فعالیتهای فرهنگی، دست و پای ما را بسته است.
کانون نمایش دانشکده باید بتواند با مدیرگروه نمایش و تئاتر و حتی با رئیس دانشکده مستقیماً مراوده داشته باشد، اما همزمان با شکلگیری کانونها در دانشگاهها و قرارگیری این کانونها ذیل معاونت فرهنگی دانشگاه، دست ما برای مراوده مستقیم با مسئولان دانشکده بسته شد. در هر فعالیتی، اگر بخواهیم مسئله را با یک مسئول در میان بگذاریم، باید حتماً نامهای از معاونت فرهنگی نزد او ببریم، این کار ما را سخت میکند. بودجه هم که در اختیار معاونت فرهنگی است و برای دریافت بودجه باید طرحی ارائه داد و حال اینکه این میزان بودجه را برای چه طرحی میتوان استفاده کرد، خودمان هم نمیدانیم!
ایکنا - اگر به شما بودجه نمیدهند پس طرحها را چطور و به چه دلیل اجرایی میکنید؟
با چنگ و دندان. اگر انجام ندهیم، کسی انجام نمیدهد و دل نمیسوزاند. معمولاً کارها را از طریق روابط دوستانه پیگیری میکنیم و آنها با حداقل هزینه کار را برای ما انجام میدهند و خود ما نیز با هزینه شخصی کار را پیش میبریم. تا آنجا که مطلع هستیم، هر ساله ردیف بودجهای از طرف وزارت علوم به دانشگاهها اختصاص پیدا میکند و دانشگاهها این بودجه را اولویتبندی میکنند و آنچه در پایان سال باقی میماند، به وزارت علوم برمیگردد و اگر بودجه بازگشتدادهشده بیشتر باشد، نشان از آن است که مدیریت مالی رئیس دانشگاه بهتر بوده و برای ماندن در آن پست لایقتر است.
بنده دانشجوی ترم ۹ هستم و میتوانستم درسم را در هشتترم تمام کنم، اما پس از گذشت سه سال، تازه فهمیدم دور و برم چه خبر است و اینکه کسی برای ما کاری نمیکند، برای همین تصمیم گرفتم تعدادی از واحدهای درسیام را نگه دارم تا در دانشگاه بمانم، در همین فاصله در انتخابات کانون شرکت کردم. البته پیش از اینکه به عنوان دبیر کانون نمایش انتخاب بشوم، شورای صنفی دانشگاه منحل شد، شورایی که تا دوره قبل، آنقدر عملکرد قوی داشت که هر روز به دلایلی از جمله پک صبحانه و کیفیت غذا، با مسئولان دعوا داشت. اعضای شورای صنفی هر هفته غذای دانشجویان را تست میکردند و اگر مطلوب نبود برگشت داده میشد.
ایکنا – در انجام فعالیتهای کانون نمایش از جمله برگزاری جشنواره تئاتر عروسکی، اساتید دانشگاه تا چه سطحی از شما حمایت میکنند؟
تعدادی از اساتید که با این مسائل کاری ندارند، اما هستند اساتیدی که به خاطر حمایتهایشان عاشقانه دوستشان داریم، چرا که اینها از جنبههای علمی و اخلاقی ما را یاری کرده و میکنند و انصافاً کرسی استادی حقشان است. تعدادی استاد مدعو هم داریم که اغلب نمیتوانند کاری بکنند.
دانیال اسماعیل زاده: مهمتر از هر حمایتی، نیازمند حمایت رئیس دانشگاه و رئیس دانشکده هستیم. گروهی دانشجویی، جشنوارهای راه میاندازد و برای غنای فرهنگ کشورش کار میکند، اما قدمی برای آنها برداشته نمیشود. توقع ما فقط مالی نیست، مشکلی که ما داریم این است که عده کثیری از دانشجویان همکار در دبیرخانه جشنواره، شهرستانی هستند. از مسئولان دانشگاه تقاضا کردیم که یکماهونیم به این دانشجویان خوابگاه اختصاص دهند و هزینه این مدت طبق تعرفه صندوق رفاه از سوی خود دانشجویان پرداخت شود، اما حاضر نشدند به ما خوابگاه بدهند. گفتیم اگر این گروه از بچهها نباشند، جشنواره برگزار نمیشود، گفتند خوب نشود!
نمیخواهند حرکت فرهنگی در میان قشر دانشگاهی شکل بگیرد و نمیخواهند برای آموزش فرهنگ هزینه کنند. پس دانشگاه برای چه باز است؟
احساس میکنم در این میان مشکلی وجود دارد و نمیخواهند حرکت فرهنگی در میان قشر دانشگاهی شکل بگیرد، نمیخواهند برای آموزش هزینه کنند. پرسشی از ریاست دانشگاه داریم و آن اینکه اگر کار فرهنگی و آموزشی در دانشگاه نشود،
دانشگاه برای چه باز است؟ هنوز به پاسخی برای این پرسش نرسیدهایم. همه چیز را سیاسی نگاه میکنند. اصلاً کاری به سیاست نداریم. ما از محیط زیست، از فرهنگ مملکت خودمان حرف میزنیم. میخواهیم فرداها و در آینده، شاهد این اتفاقات خوبی باشیم.
بنده در حوزه نمایش عروسکی کودک و نوجوان فعالیت میکنم. میبینم اساتید خوبی را که بدون دریافت هزینهای به بچهها آموزش میدهند. اما با این برخوردها در دانشگاه، یکوقتهایی از خودم میپرسم که آیا اشتباه میکنیم کار فرهنگی کنیم؟ یکبار به رئیس دانشگاه با همین ادبیات گفتم که: آمریکا و انگلیسی که چشم دیدن مملکت من را برای ثانیهای ندارد و هر لحظه در تلاش است تا خاک این مملکت، آدمهای آن، نفت و ... آن را مصادره کند، اگر ببیند ما با خودمان چه میکنیم، از ما حمایت میکند نه مقابله!
ما وطنفروش نیستیم. من برای این مملکت میخواهم کار کنم. متأسفم که در کشور خودم برای انجام کار فرهنگی با ما اینگونه رفتار میشود. نه جا و پول میدهند، نه برخورد درست میکنند. اولِ همه حرفهایشان «نون» دارد: نمیشود، نکنید و ...، عجیب است.
در این چندماه اخیر، برای پیگیری امور برگزاری جشنواره به دانشگاه هنر رفتوآمد داشتم. یک ماه دانشگاه تعطیل بود و هر بار مراجعه میکردم و به در بسته میخوردم، یک سؤال عجیب در ذهن من شکل میگرفت؛ کتابخانه دانشگاهی که محل تجربهاندوزی علمی است، میتواند تعطیلپذیر باشد؟ در تمام دنیا دانشگاه، کتابخانه و سالن تئاتر باز است. مگر درِ فرهنگ را میتوان بست؟ دانشگاه هنر این کار را میکند و یک دلیل عجیب میآورد و اینکه در هزینهها صرفهجویی شود و عدهای از کارمندان به تعطیلات تابستانی بروند. نمیگوییم کارمندان تعطیلات نروند، ولی در وضعیتی نباشد که تمام دانشگاه تعطیل شود. یکماه پشتِ درِ دانشگاه، در جوار باغ ملی رفتم و آمدم، تا مسئولی را ببینم و بتوانم با او حرف بزنم. متأسفانه میز و صندلیهایی که مسئولان به آن تکیه میزنند، باعث شده عدالت، شفافیت و صداقت زیر سؤال برود.
گفتوگو از مریم روزبهانی
انتهای پیام