هنر امری متعالی است که در آن معنا نمود عینی دارد. اشکال هنر متفاوت است که یکی از بخشهای پرمخاطب آن سینما و تلویزیون است. علاوه بر سرگرمی ترویج معنا یک اصل مهم در تولید نمایشی است که با وجود تلاشهای انجام شده توسط برنامهسازان متاسفانه رسانه ملی در سالهای اخیر کمتر در آن موفق بوده است و به ویژه در عرصه تولیدات مناسبتی ماه رمضان این اتفاق بروز پیدا کرده است.
پیرامون این موضوع خبرنگار ایکنا با حجتالاسلام والمسلمین علی آتشزر؛ کارشناس رسانه و استاد حوزه گفتوگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – همزمانی نوروز با ماه رمضان شرایطی خاصی را برای برنامهسازی در رسانه ملی پیش آورده است. نظر شما چیست؟
با تعریف دینی، انسان دارای یک سیر بزرگ سلوک است. برای همین هم گفته میشود به تعداد آدمها راه برای رسیدن به خدا وجود دارد. در توصیه دینی ما آمده، انسان حتی در اعیاد باید به سمت سلوک معنوی برود. برای همین در اعمال عبادی نوروز توصیه شده، انسان روزه بگیرد زیرا لذت سلوک معنوی بسیار بیشتر از لذتهای مادی است. با ذکر این مقدمه، تلویزیون این ظرفیت را دارد که لذت معنوی را به مخاطب دهد؛ لذتی که بسیار بیشتر و بهتر از لذتهای رایج و مادی است.
در نوروز و رمضان دو نوع ضیافت وجود دارد. ضیافت اول مهمانی خداست و ضیافت دوم مهمانی طبیعت. این تلاقی باعث به وجود آمدن حس جدیدی شده است. در این شرایط هنرمندان دارای سلوک درونی میتوانند از این فرصت استفاده کرده و آثاری به وجود آورند که مانا باشد. برای همین توصیه من این است هنرمندان خود را با تجربیات انسانهای سالک شریک کرده تا بتوانند تجارب مورد نظر را به لحظات خوش تبدیل کنند. این اتفاق اگر رخ دهد آثار خلقشده کارکرد آیینی و عبادتی پیدا خواهند کرد، البته باید هنرمندی که در این مسیر قدم برمیدارد با سلوک مورد نظر بیگانه نباشد.
ایکنا – اشاره کردید رمضان و نوروز هر دو مهمانی هستند برای همین ویژگی شادی در آنها مشترک است اما اینکه این شادی چگونه باشد خود نکتهای مهم است زیرا برخی مواقع ممکن است به بهانه شاد کردن مخاطب لودگی پیش آید. پیرامون این موضوع توضیح دهید.
در انسانها سرور باطنی وجود دارد. وقتی ما از پیله غریزهها بیرون آییم جنس متفاوتی از شادیها را تجربه خواهیم کرد. عرفا غم را دو گونه تفسیر میکنند. غم سیاه و غم سبز. غم سبز در دل خود فضای همانند آن چیزی است که مولانا در فضای نینامه توصیف میکند. درواقع حس شادی عجیبی این نوع غم دارد. در بهشت این وعده دادهشده، شادیهای وجود دارد که تنها در بهشت آن را خواهیم دید. درباره عظمت این شکل از شادی همین اندازه بس که بدانیم اگر این شادیها بهشتی در جهان امروز محقق شود انسانها از شدت شادی خواهند مرد.
منظور اینکه انسانها در ماه رمضان از پیله تن بیرون میآیند و قادرند تا حدی به حس شادی بهشتی نزدیک شوند. هنرمندانی که چنین احساس عمیقی دارند قادرند جهانهای جدید از احساسات را بیدار کنند. همچنین شادی خلقشده از چنین احساس میتواند مناسبت خوبی با تولیدات مناسبتی امسال داشته باشد. برای همین چگونه شاد کردن در تلویزیون نکته حائز اهمیتی است که باید به دقت به آن نگریست. رسیدن به این خواسته نیز امری دور از ذهن نیست چون ما تجربیات خوبی در این راستا داریم که میتوانیم آنها را تکرار کنیم.
ایکنا – آیا توقع جریانسازی از رسانهای که بهذات با هدف سرگرمسازی شکلگرفته است حرف و خواسته درستی است؟
قطعاً چنین توقعی درست است. هنر در جهان مدرن رسالتش جریانسازی است اما از آموزش گرفته تا مدیریت باید با برنامهریزی رخ دهد. این امر اگر رخ دهد دیگر صرفاً تولیدات در جهت پر کردن آنتن نخواهد بود ولی متأسفانه در بسیاری از تولیدات مناسبتی چنین امری وجود دارد. برای جریانساز بودن نیاز به برنامههای بلندمدت است. این برنامهسازی باید از دانشگاههای هنر آغاز شده و به صدا و سیما تعمیم پیدا کند. جریانسازی با کارهای مقطعی رقم نخواهد خورد پس فکر نکنیم با اقداماتی یکی دو ساله قادریم در حوزه برنامهسازی مناسبتی موفقیتی به دست آوریم.
ایکنا – وقتی پیرامون تولیدات رمضانی آسیبشناسی میشود بیشتر نقدها تصویرگری مناسک را مورد خطاب دارند درحالیکه میتوان به مناسک نظر داشت بدون اینکه شعار داد. امسال ما جدا از رمضان، نوروز را هم داریم که مناسک خاص خود را دارد. برای نگاه مناسب به این دو آیین چگونه میتوان به داشتههای مطلوبی دست یافت؟
مناسک یک واژه چندلایه است. در نقدها مطروحه بیشتر اعمال دینی به عنوان مناسک مورد توجه قرار میگیرد. اما معنی مناسک بسیار بیشتر از آن چیزی است که فکر میکنیم. مناسک زمانی کارکرد موفقی دارد که بتواند روح معنوی را در انسان برانگیزد. برای رسیدن به این خواسته باید به اندازهای کافی موضوعات دینی را در بطن قصه مورد توجه قرار داد. این اتفاق زمانی رخ میدهد که بخش اصلی فیلم یا سریال مناسبتی که همان فیلمنامه است دارای عمق و معنای لازم باشد تا زمانیکه کارگردانی خواست برخی اعمال مذهبی را در کارش جا دهد آن تصاویر برای مخاطب باورپذیری لازم را داشته باشد و بر دلوجانش مخاطب بشیند.
ایکنا – وقتی از تولیدات مناسبتی نوروز و رمضان حرف میزنیم عمدتاً تلویزیون را مورد نظر داریم درحالیکه سینما هم میتواند ابزاری در جهت ترویج فرهنگ رمضان و نوروز باشد؟
متأسفانه سینما امروز از مخاطب جدا شده است زیرا در برخی مواقع هنر هفتم تنها در پی جلب رضایت جشنوارههای خارجی بود و در زمان حال نیز تنها رضایت بخشی از مخاطبان که تنها فیلم طنز را طلب میکنند اثر تولید میکند. این امر باعث شده تعداد فیلمهای درجه جیم، رشد محسوسی داشته باشد. این کمکاری در حالی است که اگر سینما به شکل مطلوبی به موضوعات مناسبتی نظر داشته باشد قادر است جریانسازی بیشتری نسبت به تلویزیون ایجاد کند. دلیلم این است سینما به لحاظ موقعیت مکانی به نوعی است که انسان با ورود به آن احساس میکند وارد معبد شده است. این فضا کمک میکند تا تماشاگر به شکل جدیتری تحت تأثیر قرار گیرد.
گفتوگو از؛ داوود کنشلو
انتهای پیام