زینب مشهودی، مدرس حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، با بیان اینکه علت جدایی امروز نسل جوان با قرآن در دو مؤلفه خانوادگی و آموزشی باید مورد بررسی قرار داد، اظهار کرد: یکی از مهمترین دلایل زدگی جوانان از واجبات دینی، دلزدگی آنهاست، اینکه مباحثی مثل حجاب و... پررنگ مطرح میشوند، خیلی کار مفیدی است، اما باید توجه کرد که قبل از پرداختن به این مصادیق دین، باید اصول دین را در جامعه و به خصوص جوانان نهادینه کرد.
پژوهشگر حوزه زن و خانواده افزود: دیدگاه توحیدی، توجه به معاد، نبوت، امامت و ... اول باید با تبیین دقیق این امور، جوان را مشتاق و تشنه کرد و بعد به سراغ بیان مصادیق و واجبات دین رفت. اینکه مصادیقی، چون حجاب را قبل از اینکه نگاه توحیدی برای یک جوان تبیین شده باشد، بیان شده و در اولویت قرار گیرد به نوعی کجسلیقگی در بیان احکام و تعالیم دین است که امروزه میان قشر جوان و نوجوان بعضا شاهد دینزدگی به این دلیل هستیم.
مشهودی ادامه داد: به طور مثال واژه «احد» در سوره مبارکه توحید، در راستای وحدانیت و بیان دیدگاه توحیدی دین اسلام است. در امور آموزشی ابتدا باید کلیت قضیه را روشن و تبیین کرد، وقتی عطش آموختن ایجاد شود، میل به دانستن قوانین و زیرمجموعههای آن کل، در افراد نهادینه میشود و مشتاقانه سراغ فهم و درک قوانین آن دین میروند. وقتی احدیت، وحدانیت و دیدگاه توحیدی که پذیرش آن مطابق با فطرت است، به خوبی تبیین شود، بطور سیستماتیک اشتیاق به پذیرش مصادیق قوانین دین از جمله حجاب، روزه و... هم مهیا میشود.
وی به بعد خانوادگی این چالش جدایی جوانان از قرآن اشاره و بیان کرد: اگر خانواده مطالبهگری هوشمندانه و نه از سر لجاجت را به فرزندان بیاموزد، این مطالبهگری اگر خوب نهادینه شود، فرزندی که مطالبهگر، پرسشگر و استدلال طلب بار بیاید، قطعا برای دستیابی به ابهامات اعتقادی خود وارد وادیهای آموزش مبانی دینی خواهد شد که به دنبال آن مسیر دستیابی به پرسشهای خود را طی خواهد کرد.
مدرس حوزه علمیه اظهار کرد: وظیفه آموزش مبانی و اصول دینی در نظام اسلامی را نباید منحصر به حوزههای علمیه دانست، هر چند که وظیفه و مسئولیت اصلی به حوزههای علمیه برمیگردد، ولی دانشگاهها و سایر مراکز علمی و آموزشی هم در نهادینه کردن این اصول نقش دارند. رفتارهای دینگریزانهای که در جامعه میبینیم نوک پیکان آن به مراکز علمی و آموزشی اعم از حوزوی و غیر حوزوی برمیگردد، اینکه قواعد و چینش متون اصلی در سیستم آموزشی ما در بسیاری از موارد کاملا کپیبرداری از غرب است، غربی که دغدغه تربیت دینی در آن وجود ندارد، لذا در سن کلیدی آموزشی، جوان و نوجوان ما پرسشگری و عطش و تشنگی به اصل دین را ندارد، چون چینش آموزشهای مختص به او، به گونهای است که ابعاد دینی و اعتقادی در آن بسیار کمرنگ است، اگر برنامهریزی سیستماتیک آموزش اعم از حوزه و دانشگاه به سمت تبیین و نهادینه کردن اصول دین در جوان و نوجوان باشد، نتیجه آن ایجاد ولع و عطش درونی جوان و نوجوان به آموختن قوانین دین(روزه، حجاب و ...) بوده و در این اندازه شاهد دینزدگی و دینگریزی نخواهیم بود.
مشهودی ادامه داد: در مرحله بعد، ابعاد متنوع تبلیغی دین است که بالاخص در حوزههای علمیه باید رویه جدید و جذابی ایجاد شود که در این رویه، نسل جوان با تبلیغ اصول دین با بیان دقیق و بهروز مواجه شود تا بعد از اینکه اصول دین در او نهادینه شد، آنگاه عطش آموختن و رعایت قوانین دین را هم خواهد داشت. در آیه ۱۲۹ سوره مبارکه بقره در دعای حضرت ابراهیم(ع) میخوانیم: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِم رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِم آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»؛ و این نشان مىدهد که این دو هدف یعنی تعلیم و تربیت، از اهداف شناخته شده در تبلیغ است. قابل توجه اینکه در این آیه، هم از تعلیم کتاب و تزکیه و هم آموزش حکمت سخن به میان آمده، به عبارتی این آیه مؤیدی بر لزوم توجه دقیق به بعد تعلیم و تربیتی توام با حکمت و آموزش مبانی و اصول است.
انتهای پیام