کلام امام علی(ع) در نهج‌‌البلاغه سرچشمه فصاحت و خاستگاه بلاغت است
کد خبر: 2625554
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۶
نویسنده لرستانی:

کلام امام علی(ع) در نهج‌‌البلاغه سرچشمه فصاحت و خاستگاه بلاغت است

گروه اندیشه: سخنان برگزیده امام علی(ع) سرچشمه فصاحت و خاستگاه بلاغت است که روش آن سرمشق هر خطیب ادیب و هر سخنور نام‌داری است. با این همه هیچ‌کس و هیچ‌ نویسنده‌ و سخنوری در جهان اسلام و در فراخنای بلاغت و قلمروی ادب به پای آن نرسیده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از لرستان، خطبه شقشقیه سومین سخنرانی علی بن‌ابی‌طالب(ع) است که در کتاب نهج‌البلاغه ذکر شده‌ است. این خطبه از مشهورترین خطبه‌های امام نخست شیعیان به‌شمار می‌رود.

خطبه شقشقیه شامل شکوائیه‌هایی است که علی بن‌ابی‌طالب(ع) در مورد ماجرای سقیفه و خلافت ابوبکر، عمر و عثمان ذکر کرده‌ است. این خطبه را بدین نام خوانده‌‏اند زیرا وقتى على(ع) به انتهاى این خطبه رسیده بود مردى از اهل دهات برخاست و نامه‏‌اى به دست آن حضرت داد. وى به خواندن آن نامه مشغول شد. ابن‌عباس به او گفت اى امیرالمؤمنین! اى کاش سخنان خود را از آنجایى که قطع کرده بودى ادامه مى‏‌دادى. فرمود «هیهات اى پسر عباس! این شقشقه‏‌اى بود که صدا کرد و سپس آرام گرفت». همچنین، نخستین امام شیعیان در این خطبه انتخاب گزینه «صبر» را در برابر قیام و جنگ با دیگر خلفا بازگو کرده‌ است.

علی بن‌ابی‌طالب در مورد خلافت در این خطبه چنین می‌گوید: «شگفتا! او در روزگار خود از مردم درخواست فسخ بیعت مى‏‌کرد ولى در پایان زندگیش این منصب را به دیگرى سپرد.این دو خلافت را مانند دو پستان شتر در بین خود تقسیم کردند... گویا آنان فرموده الهى را نشنیده‌‏اند که گفت: «این خانه آخرت است که آن‌را براى کسانى قرار مى‏‌دهیم که در زمین برترى و فساد نجسته‏‌اند و فرجام کار براى پرهیزکاران است».اما به خدا قسم آنان این آیه را شنیده‏‌اند و به‌خاطر سپرده‏‌اند. ولى دنیا خود را در چشم ایشان آراسته و زیورهایش آنان را فریب داده است».

در این گزارش بنا داریم که به بررسی صور خیال و آرایه‌های ادبی در خطبه شقشقیه علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) بپردازیم.

ایرج کاظمی، از نویسندگان استان لرستان در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا در این رابطه، گفت: مرحوم سیدرضی، مؤلف کتاب تلخیص‌البیان‌عن‌مجازات‌القرآن معتقد است که کلمه نهج‌البلاغه برای عنوان سخنان امام همام  به‌نوعی به او الهام و ابلاغ شده است؛ کلمه «نهج» در زبان عرب به‌معنی راه گشاده و طریق روشن است.

وی بیان کرد: سخنان برگزیده سرور آزادگان و رادمرد جهان، حضرت امیرالمرمنین(ع)، سرچشمه فصاحت و خواستگاه بلاغت است که روش آن سرمشق هر خطیب ادیب و هر سخنور نامداری است. با این همه هیچ‌کس و هیچ‌نویسنده‌ و سخنوری در جهان اسلام و در فراخنای بلاغت و قلمروی ادب به پای آن نرسیده است.

کاظمی با اشاره به این‌که نهج‌البلاغه کلامی است که پشتوانه‌اش علم الهی و بوی سخن پیامبر گرامی اسلام را به مشام می‌رساند، بیان کرد: آن‌چه که نهج‌البلاغه را از دیگر نمونه‌های سخنان بلیغ جدا کرده و خواننده آن را با تمام وجود حس و بلکه لمس می‌کند، تنها مطابقت سخن با مقتضایات حال نیست بلکه کمال اشراف گویده به فن سخنوری است.

این نوسنده لرستانی اذعان کرد: هر گوینده‌ای که در فن گویندگی به کمال رسیده و هر نویسنده‌ای که پیشتاز بوده، سال‌ها در محضر استادان زانو زده که هنر نویسندگی یا گویندگی را آموخته، درحالی‌که امام بزرگوار، جز محضر رسول‌اکرم(ص)  دبستانی ندیده و جز از اورنده قرآن  درس بلاغت نشنیده است.

کاظمی اظهار کرد: الفاظ به‌هم تافته نهج‌البلاغه ممکن است حکمتی، تعلیمی، ارشادی، تهدید، موعظه یا کرامتی باشد که گاه در صلابت همچون صخره‌های سخت است که از ستیغ کوهی بلند فرود آید و به ژرفای دریایی خروشان فرو ریزد و گاه در نرمی چون شبنم بهاری که بر برگ گل نشیند، یا نسیم سحرگاهی که چهره خفته‌ای را نوازش می‌دهد؛ در بیم چون صاعقه‌ای که زمین را بلرزاند و در امید چون آبشاری که که از فاصله‌ای نزدیک آهنگ موزون خود را  به گوش جگر تافته‌ای رساند. 

شقشقیه؛ نغمه وجدان بیدار انسانی

وی بیان کرد: خطبه شقشقیه در حقیقت صدا و نغمه‌های وجدان انسان بیدار و بی‌نظیری است که از بالاترین عنصر تکامل‌ یافته روان و اعتماد به‌ نفس همه قرون و اعصار انسانی برخوردار است. صداها و نغمه‌های وجدان انسان‌هایی را که از روان معتدل برخوردارند را نمی‌توان نادیده گرفت، هیچ مغالطه و سفسطه‌ای قدرت خاموش کردن یا تغییرغلط این صداها و نغمه‌ها را ندارد.

کاظمی اظهار کرد: در خطبه جاوانه شقشقیه گروهی هستند که فرازهایی از بیان مولای متقیان را اوج اغراق و مبالغه  که در کتب بلاغت از آن صحبت شده است به حساب می‌آورند، در حالی‌که در قلمرو علم بلیغ کلام اغراق و مبالغه از اساس و پایه‌ای استوار و هنرمند مآبانه شاعر یا نویسنده است و مبالغه از بزرگ‌ترین مقاصد بلاغت است، به‌خطر این‌که رونق و زیبایی و روشنی نوشته را آشکار می‌کند.

این نویسنده لرستانی افزود: اصولاً مبالغه به‌علت آمیختگی با تشبیه و و استعاره در حوزه صور خیال قرار می‌گیرد کمااینکه در ادب فارسی هم  صورت مبالغه گاه آن‌قدر بالاست که غیرممکن بودنش فرع قضیه تلقی می‌شود.

کاظمی عنوان کرد: در بسیاری از خطبه‌های مولای اندیشمندان  و متفکران، عناصر تشبیه مانند؛ مشبه، مشبه‌به، وجه شبه و ادات تشبیه ملموس و عینی است، به‌طور مثال در تشبیهی ماهیت خود را به‌سان قطب یا میله‌ای تشبیه کرده  که قوام و دوام سنگی آسیا  که در حقیقت محور حرکت بنیادی سنگ آسیا به آن وابسطه است تسبیه کرده است که برگردان آن به فارسی نیز واجد تمام خصوصیات صنعت تشبیه، مراعات نظیر، و سجع‌های موزون و اهنگین می‌شود.

وی اذعان کرد: در عبارت «حق شمشیری است که کند نمی‌شود»؛ تیزی و کندی صفات مثبت و منفی یک شمشیر با صنعت تضاد و طباق بیان شده و یا در عبارت «دانش و بینش همانند درختی است که در دل می‌روید و از زبان میوه‌ می‌دهد»، چهار رکن تشبیه دیده می‌شود.

کاظمی بیان کرد: از دیگر تشبیهات زیبا در کلام امام علی(ع) می‌توان به جملاتی مانند کسی که پند دهد و خود عمل نکند مانند کمان بی‌زه است، دنیا مانند زهر است و کسی که آن را می‌خورد نمی‌داند چیست و یا این‌که فرصت‌ها مانند ابر در گذزندف پس آن‌ها را غنیمت شمارید، اشاره کرد.

این نویسنده لرستانی در پایان بیان کرد: نهج‌البلاغه عظمتی دارد  به وسعت همه قرون و اعصار داستان و حکایت دل‌انگیزش قصه‌ای است که مکرر بر زبان می‌شنویم.

captcha