به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از لرستان، قرآنکریم، بهمناسبتهای مختلف از «خرافات» با عنوان «اساطیر»، یاد کرده است چنانکه در ایه 25 سوره انعام میفرماید: «...یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِیرُ الْأَوَّلِین؛... و کافران میگویند اینها افسانههای پیشنیان است» و درآیه 83 سوره مؤمنون میفرماید: «لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ؛ این وعدهای است که به ما و پدرانمان از پیش داده شده، اینها همان افسانههای خرافی پیشینیان است».
و نیز در سورهها و آیات دیگر مانند: انفال آیه31، نحل آیه 24، مؤمنون آیه 83، فرقان آیه 5، احقاف آیه17، قلم آیه 15، مطففین آیه 13، کلمه «اساطیر» بهمعنای افسانهها و خرافات آمده است که غالباً از ناحیه کفار و مشرکان به پیامبر اکرم(ص) و کتاب مقدس قرآن نسبت داده میشده است.
قرآن کریم، همواره با پدیده شوم خرافات مبارزه کرده و با سخنان و اعمال، بیهوده مخالف است و در شرایطی برقلب پاک پیامبر گرامی اسلام نازل شد که مسائل خرافی و بیاساس و افسانههای خیالی و بیپایه، جامعه آن روز حجاز را به تسخیر خود در آورده بودند و مردم بهشدت گرفتار خرافات و مسائل بیاساس جاهلیت بودند و زنجیرهای جهل و گرایش به افسانهها و اساطیر بر دست و پای آنها تنیده شده بود.
قرآن کریم، با آیات نورانی خود، بهتدریج پردههای جهل و خرافات را کنار زد و آنها را با واقعیات آشنا نمود؛ چنانکه میفرماید: «آنها که از فرستاده خدا و پیامبر «امی» پیروی میکنند، کسی که صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است مییابند و آنها را به معروف دستور میدهد و از منکر باز میدارد، پاکیزهها را برای آنها حلال میشمرد، ناپاکیها را تحریم میکند و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود (از دست و پایشان) بر میدارد، آنکه به او ایمان آورند و حمایتش کردند و یاریش نمودند و از نوری که با او نازل شده، پیروی کردند، آنان رستگارانند».
در تاریخ اسلام، نمونههای زیادی از گرفتاری مردم در چنگال اساطیر و خرافات نقل شده است بهعنوان مثال علت ننوشیدن آب توسط حیوانات را وجود دیوها در میان شاخ و جسم حیوانات میدیدند و یا اگر کسی را عقرب و مار میگزید، بر گردن مار و عقرب گزیده، زیور آلات طلایی میآویختند.
قرآنکریم، با طرح برخی از عوامل و اسباب خرافات به مبارزه با آن پرداخته؛ از طرفی با راهکارها و راهنماییها در جهت زدودن و برداشتن خرافات در میان مردم تلاش کرده است. در بسیاری از آیات خداوند تبارک و تعالی انسانها را به تعقل و اندیشه در این امور توجه داده است؛ چنانکه در آیه 242 سوره بقره میفرماید: «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ اینچنین خداوند آیات خود را برای شما شرح میدهد، شاید اندیشه کنید!».
خداوند تبارک و تعالی برای از بین بردن خرافات و اوهام و از طرفی نشر و گسترش حقایق و معارف الهی پیامبران فراوانی را مبعوث فرموده و به آنها مأموریت داده که انسانها را با حقایق آشنا سازند.
همچنین یکی دیگر از راههای جلوگیری از ترویج خرافات، امر به معروف و نهی از منکر میباشد، زیرا گرایش به خرافات از منکرات به حساب میآید: چنان که قرآنکریم در ایه 104 آلعمران میفرماید: «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند».
محمدعلی سپهوندی، از اساتید دانشگاههای لرستان در تشریح روانشناسی خرافات گفت: بسیاری از یادگیریهای انسانها و حیوانات از کانال پدیدههای شرطیسازی در کنار یادگیری معنیدار اتفاق میافتد به این معنا که اشخاص و حیوانات از طریق تکرار، تمرین و به صورت تصادفی، برخی از رفتارها را فرا میگیرند.
وی بیان کرد: بهطور مثال زمانی که یک فوتبالیست در وسط زمین فوتبال حرکتی خاص انجام میدهد و نتیجه آن بازی منجر به کسب موفقیت میشود، بنا بر پدیده شرطیسازی، نسبت به آن حرکت و یا لباس خاص خرافیبازی میکند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه لرستان اضافه کرد: رفتار و یا پاسخی که به نتیجه مثبت منتهی گردد باعث افزایش آن رفتار شد و آرام آرام فرد شرطی میشود و به محض آنکه در آن موقعیت قرار گیرد، همان رفتار را از خود نشان میدهد.
این دکترای روانشناسی با بیان اینکه خرافات مبنای علمی و صحیح ندارند و ریشه بسیاری از آنها به عدم آگاهی برمیگردد، اذعان کرد: اعتقاد به خرافات در بین فرهنگهای شرقی و مردمان شرقی به وفور دیده میشود و عدهای از روانشناسان در تئوریهای شخصیتی خود به این قضیه اشاره دارند.
وی با اشاره به اینکه پدیدههای جن و روح مبنای علمی ندارد ولی نمیتوان منکر آنها شد، تصریح کرد: پیامبر اکرم میفرماید «روح از امر پروردگار من است» و قرآنکریم به وجود آنها اشاره داشته اما پدیدههایی چون اعتقاد به فالگیری و رمالی با کمک ارواح، احضار روح و... واقعیت نداشته و از دیدگاه علمای شیعه حرام است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه لرستان در پاسخ به این سؤال که آیا خواب نیز نوعی خرافه است؟ خاطرنشان کرد: خواب پدیدهای است که در روانشناسی نیز جا باز کرده و بهدلیل ارتباط انسان با علم غیب و بهعنوان رویای صادقه اتفاق میافتد و منکر آن نیستیم.
سپهوندی گفت: همچنین مطابق روایت اسلامی عطسه نشان از صبر است و گرچه مبنای علمی ندارد، نباید منکر آن شد.
همچنین، ناصرکاظم خانلو، استادیار دانشگاه همدان در گفتوگو با خبرنگار ایکنا در رابطه با خرافات گفت: فرهنگ عامیانه در حفظ نهادهای اجتماعی یک قوم مؤثر هستند.
وی افزود: نویسندگان و شاعران نقش بزرگی در حفظ و انعکاس باورهای عامیانه داشتهاند؛ امیر خسرو دهلوی این وظیفه ملی خود را بهنحو احسن به انجام رسانیده و خرافات و بهطور کلی فرهنگ عامیانه رایج میان مردم زمان خود را در اشعارش انعکاس داده است.
خانلو بیان کرد: فولکلور، باورها و اعتقادات فولکلوری از گذشتههای بسیار دور و از زمانیکه انسانها در غارها زندگی میکردند، در همه جوامع وجود داشته و دارد.
این استادیار دانشگاه همدان ادامه داد: فرهنگ عامیانه هر قومی خصوصیاتی دارد که موجب تمایز جوامع از یکدیگر میشود و گاهی تا حدودی در میان اقوام و قبایل گوناگون اشتراک دارد؛ فرهنگها در نقاط مختلف جهان با گذشت زمان و بر اثر ارتباط و برخورد با یکدیگر تعادل پیدا میکنند و اشتراکات زیادی بین آنها پدید میآید.
خانلو اضافه کرد: فرهنگ عامیانه در حفظ نهادهای اجتماعی یک قوم و اعتبار بخشیدن به عقاید و آداب و رسوم آنها مؤثّر است و مطالعه و بررسی آن سبب شناخت ویژگیهای هر قوم و پی بردن به خصوصیات روحی و اخلاقی آنان میشود.
وی اظهار کرد: فرهنگ مردم دانشی است که از گذشته به ما رسید و باید در حفظ و نگهداری آن کوشا باشیم تا به بهترین وجه به آیندگان انتقال داد.
این مدرس دانشگاه گفت: علاقه و تمایل بشر به یافتن علّت حوادث و وقایعی که در اطراف او رخ میدهد و گاهی ترس از ابهام و گنگی علّت یک واقعه سبب بهوجود آمدن خرافات و باورهای خرافی میشود.