پیوستن به قانون کپی‌رایت و پایان ماجراهای ترجمه/ ادبیات محملی برای تجربه کودکان و نوجوانان است
کد خبر: 3890907
تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۳
به نام فرهنگ به کام تجارت/۲۴

پیوستن به قانون کپی‌رایت و پایان ماجراهای ترجمه/ ادبیات محملی برای تجربه کودکان و نوجوانان است

پیوستن به قانون کپی‌رایت می‌تواند از بسیاری آشفتگی‌های بازار نشر کتاب کودک و نوجوان بکاهد و به مترجمان و نویسندگان در خلق آثاری که بتوانند جهان‌بینی کودک را شکل دهند یاری رساند، زیرا ادبیات محملی برای کسب تجربه و آشنایی با جهان‌بینی‌ها و فرهنگ‌های گوناگون است.

پیوستن به قانون کپی رایت و پایان ماجراهای ترجمه/ ادبیات محملی برای تجربه کودکان و نوجوانانبه گزارش ایکنا، ترجمه کتاب کودک و نوجوان در ایران به دهه‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد و از حدود دهه ۳۰ بود که نخستین ترجمه‌ها وارد بازار نشر ایران شد و به تدریج با استقبال مخاطبان و توجه مترجمان و ناشران به آثار خارجی بر تعداد آن‌ها افزوده شد، به طوری که اکنون تعداد آثار ترجمه‌‌شده بر تألیفی پیشی گرفته است و این می‌تواند آسیب‌هایی را به فرهنگ کشورمان وارد کند. هر چند شکی نیست که ترجمه یکی از راه‌های شناخت و ایجاد ارتباط میان کودکان جهان است و می‌تواند باعث تبادل فرهنگی میان جوامع شود، اما آیا همه آثار ترجمه‌ای برای کودکان و نوجوانان سرزمین‌مان مناسب‌اند یا مترجمان باید معیار‌هایی را در انتخاب اثر و ناشران نیز مؤلفه‌هایی را در نشر آن‌ها مورد توجه قرار دهند و آیا نهاد‌های نظارتی می‌توانند یا توانسته‌اند مؤثر باشند و آشفتگی وضعیت ترجمه در کشورمان ناشی از چیست؟ پاسخ این سؤال‌ها را در گفت‌وگو با ناشران و مترجمان بررسی کرده‌ایم در ادامه با این گزارش همراه شوید.
 

لازمه ترجمه کتاب کودک و نوجوان

 
کودکان سراسر دنیا ارزش‌ها، روحیات و ویژگی‌های منحصر و مشترکی دارند، اما ویژگی‌های فرهنگی و زبانی در آن‌ها متفاوت است و کتاب می‌تواند بین این فرهنگ و زبان ارتباط ایجاد کند و آن‌ها را به یکدیگر نزدیک کند. فرمهر منجزی، مترجم و عضو هیئت مدیره شورای کتاب کودک و کانون توسعه فرهنگی کودکان، ترجمه را تبادل فرهنگی دانسته و معتقد است: ترجمه مانند پل ارتباطی بین فرهنگ، زبان و ملل گوناگون است نه یک دیوار و همین پل ارتباطی می‌تواند باعث جهان‌بینی گسترده شود و قرار نیست با خواندن آثار ترجمه‌ای شبیه مردمان آن سرزمین‌ها شویم و فرهنگ آن‌ها را بپذیریم؛ از این رو این شناخت در آینده کودکان و نوجوانان آثار مثبتی به همراه خواهد داشت و نمی‌توان از ترجمه ادبیات دیگر کشور‌ها ممانعت کرد.
 
آتوسا صالحی، شاعر، نویسنده و مترجم، که بیش از ۸۰ عنوان کتاب از وی منتشر شده است، می‌گوید: این بهترین موقعیتی است که ادبیات در اختیار کودکان قرار می‌دهد و آن‌ها می‌توانند با فرهنگ کشور‌های گوناگون آشنا شوند و بسیاری از تجربه‌هایی که شاید برای آن‌ها خطرناک و یا همراه با درد باشد یا فرصت تجربه کردن شرایط گوناگون را نداشته باشند، می‌توانند با خواندن این آثار تجربه‌های خوبی را به دست آورند. اگر بخواهیم مخاطبان را محدود کنیم. در واقع آن‌ها را از منبع بزرگی از تخیل، الهام، خلاقیت و شناخت جهان محروم کرده‌ایم.
 

هدف و معیار‌های مترجم در انتخاب اثر

 
با درک اینکه ترجمه کتاب امری ضروری است و شاید ناگزیر از ترجمه هستیم، اما نکته مهم‌تر این است که در انتخاب یک اثر برای ترجمه دقت لازم شود، زیرا همانطور که دو مترجم بیان کردند، ترجمه‌ها در انتقال فرهنگ مؤثرند، پس مترجمان باید اثر مناسبی را برای ترجمه انتخاب کنند. شقایق قندهاری، مترجم ادبیات کودک و نوجوان با بیان اینکه انتخاب کتاب بخش مهمی از فرآیند ترجمه کتاب کودک و نوجوان است و باید در این حوزه وسواس زیادی داشته باشیم، می‌افزاید: ذائقه مخاطب کودک و نوجوان در همین سن پرورش می‌یابد و در وضعیت کنونی بازار که شاهد حضور برخی ناشران و ترجمه‌های بازاری هستیم، این امر بر عهده نویسنده‌هاست که خوراک فکری مناسبی را برای این گروه سنی تهیه کنند تا ادبیات خوب در دسترسشان قرار بگیرد، زیرا وقتی کودکان و نوجوانان چند اثر خوب بخوانند، به معیار‌هایی خواهند رسید و مترجم یا ناشر حرفه‌ای اطمینان پیدا خواهد کرد که مخاطب وقتش را صرف مطالعه هر کتابی نمی‌کند.
 
شیوا رنجبر، مترجم، نظر متفاوتی دارد. وی کتابی را انتخاب می‌کند که با جهان او یعنی زاویه نگرشش به دنیا هماهنگی داشته باشد و پیامی که نویسنده می‌خواهد به مخاطب انتقال دهد، مورد پذیرش او باشد و بتواند آن را به همان صورت به مخاطب انتقال دهد، در واقع هم به متن و هم به مضمون آن وفادار باشد. البته او تأکید می‌کند که به‌عنوان یک ایرانی هم، کتاب را مورد توجه قرار می‌دهد که با فرهنگ کشور متناسب باشد و مخاطبان بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
 
محبوبه نجف‌خانی، مترجم و عضو شورای کتاب کودک، هم دیدگاه دیگری دارد و می‌گوید: کتاب باید نکاتی را به صورت غیرمستقیم به کودک آموزش دهد و ذهن مخاطب را درگیر کند و به طور کلی باید درون‌مایه و جهان‌بینی قوی‌ای داشته باشد.
 
وی می‌افزاید: با توجه به اینکه جامعه ما خوشحال نیست؛ از این رو علاقه زیادی به ترجمه کتاب‌های طنز دارم و در میان آثار فراوان طنز، آثار واقع‌گرا، فانتزی، علمی، تخیلی و ... نیز وجود دارد؛ بنابراین هر کتابی که اثر ارزشمندی بوده و دوست داشتم کودکان سرزمینم از تجربیات یک نویسنده خارجی استفاده کنند، آن را ترجمه کرده‌ام.
 

ترجمه مناسب

 
با توجه به اینکه ادبیات کودک و نوجوان ارتباط‌گرایانه است؛ یعنی زمانی محتوای اثر به کودک مخاطب منتقل می‌شود که ارتباط میان اثر و مخاطب برقرار شود. ذهن خلاق کودک، متن گویا و جذاب را دریافت و با کمک نیروی تخیل بازسازی و در آن زندگی می‌کند، بنابراین باید اثر مناسبی انتخاب شود. 
 
محمود حکیمی که عمر خود را در راه ترجمه و تألیف آثار کودک و نوجوان صرف کرده است، می‌گوید: چندین سال است که موجی از ترجمه‌های داستان و رمان از کشور‌های اروپایی و آمریکایی در ایران رایج شده است. برخی از این کتاب‌ها جالب و مفیدند، اما بیشتر آن‌ها با فرهنگ اجتماعی و دینی ایرانیان سازگار نیستند و هر انسان اندیشمندی وقتی به کتابفروشی‌ها مراجعه می‌کند، از دیدن این میزان ترجمه دچار حیرت می‌شود. از آن گذشته برخی از مترجمان به شیوه‌های درست ترجمه و نگارش آگاهی و آشنایی ندارند و تصور می‌کنند دانستن زبانی غیر از فارسی می‌تواند به آن‌ها در ترجمه کمک کند، در حالی که تسلط به مقتضیات زبان مبدأ و مقصد امری ضروری است تا اثری خواندنی به مخاطب ارائه شود.
 
ناهید معتمدی نیز بر ترجمه مناسب تأکید داشته و می‌گوید: مترجم برای ترجمه بهتر آثار باید فرهنگ‌ها را بشناسد و بتواند اثر مناسبی را برای کودک و نوجوان کشورمان انتخاب کند. همچنین در ترجمه نیز وسواس کافی داشته باشد تا بتواند مقصود نویسنده را انتقال دهد؛ بنابراین همه آثاری که ترجمه می‌شود در زمره آثار خوب قرار نمی‌گیرند، زیرا اغلب تکراری‌اند و بیشتر در قالب مجموعه چاپ می‌شوند.
 
وی ادامه می‌دهد: هر جامعه‌ای از نظر فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی، اقتصادی و ... متفاوت است و مترجم باید با توجه به آن‌ها اثری را برای ترجمه انتخاب کند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن اینکه باید توجه زیادی به معیار‌های اخلاقی و فرهنگی داشته باشد، کتاب‌های خوب را از دور خارج نکند و اجازه دهد آثار خوب منتشر شوند، زیرا ما نیاز به آثار ترجمه شده داریم.
 

نبود توازن در ترجمه

 
به دلیل اهمیت آشنا کردن کودکان با جهان‌بینی‌ها و فرهنگ‌های گوناگون، ترجمه ادبیات کودک، همواره رونق داشته و ادبیات، فرهنگ، تاریخ و جهان‌بینی ملل دیگر، در قالب ترجمه به کودکان معرفی شده است؛ بنابراین، پُرواضح است که ترجمه ادبیات کودک با توجه به جایگاه خود، در تعامل با اقوام و زبان‌های مختلف نقش مهم و تأثیرگذاری داشته است؛ هرچند توازنی در این بده بستان مشاهده نمی‌شود.
 
حجت‌الاسلام علیرضا سبحانی‌نسب، مدیرعامل نشر جمال که ناشر تخصصی کودک و نوجوان، می‌گوید: بیش از ۶۰ درصد کتاب‌های کودک و نوجوان ترجمه‌‌شده و عمده ترجمه‌ها نیز مروج فرهنگ غربی است و گونه‌ای از تهاجم فرهنگی به شمار می‌آید. این عملکرد سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی را مورد تهدید و تهاجم قرار می‌دهد و با هیچ منطق و فرهنگی قابل قبول نیست.
 
وی می‌افزاید: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در راستای ممیزی جدی رسالتی برای خود قائل نیست و با چند خط قرمز کلی به این آثار اجازه نشر می‌دهد و این آثار نه تنها منتشر می‌شوند، بلکه به سرعت در فهرست حمایت‌های ارشاد هم قرار می‌گیرند، چه برسد به فهرست نمایشگاهی، زیرا ناشران به دلیل تعدد کتاب، تبدیل به برند‌های معروفی شده‌اند که در نمایشگاه‌های گوناگون هم مکان خوبی را برای غرفه خود اجاره می‌کنند.
 
مجید عمیق، مترجم پیشکسوت، به رشد ناشران در دهه ۸۰ اشاره کرده و می‌گوید: در این برهه، وزارت ارشاد بدون سیاست‌گذاری درست، به هر ناشری پروانه نشر می‌دهد و به همین دلیل ناشران غیرفرهنگی هم وارد این عرصه شده‌اند که غیر از سودآوری مسئله دیگری برای آن‌ها حائز اهمیت نیست. در این میان نظارت بر آثار نیز ضعیف‌تر و آثار مبتذل هم وارد بازار نشر شده است، منظور از نظارت سانسور نیست، بلکه وزارت ارشاد نباید اجازه انتشار آثار ضعیف را به ناشر بدهد یا اثری که درون‌مایه ادبی و علمی ندارد منتشر شود. 
 

ترجیح ناشر به آثار ترجمه‌ای

 
طبق گزارش‌ها و آمار، تعداد آثار ترجمه‌ای در سال‌های اخیر بر آثار تألیفی پیشی گرفته، اما سؤال کلیدی در این زمینه دلیل این مسئله است؛ چرا ناشران به نشر آثار ترجمه‌ای روی آورده‌اند؟ پاسخ حجت‌الاسلام غلامرضا حیدری ابهری، نویسنده کودک و نوجوان، این است که چاپ کتاب‌های ترجمه‌ای بدون رعایت کپی‌رایت ارزان‌تر از کتاب‌های تألیفی است و حق تألیف برای این آثار پرداخت نمی‌شود. از این رو اغلب این آثار به دلیل کم‌هزینه بودن چاپشان و نه امتیاز‌های ویژه کتاب ترجمه می‌شوند و این نگاه تجاری باعث می‌شود که تناسب لازم بین آثار تألیفی و ترجمه‌ای رعایت نشود و از طرفی هم دقت لازم برای ترجمه اثر وجود نداشته باشد. مثلاً درباره بخش‌هایی از کتاب «پدر و مادرم دیوانه‌ام کرده‌اند» جملات بسیار زشتی درباره والدین یا معلم بیان شده که نشان می‌دهد توجهی به ترجمه‌ها نمی‌شود. وقتی با انتشارات «هوپا» درباره این مسئله صحبت کردم، گفتند مخاطبان این کتاب را خریداری می‌کنند و اذعان به این مسئله فاجعه است. ناشر باید متعهد باشد که یک اثر مناسب در دسترس کودکان قرار دهد.
 
وی تصریح می‌کند: وزارت ارشاد چگونه می‌تواند به همه این کتاب‌ها نظارت کند و اگر نظارتی هم باشد کلی است، یعنی کتابی که خلاف امنیت ملی و خلاف عفت عمومی نباشد چاپ می‌شود. اما اینکه یک اثر با فرهنگ کشورمان تناسب داشته باشد و برای کودکان آموزنده باشد نظارت جدی صورت نمی‌گیرد اما خود ناشران و مترجمان باید مسئولیت‌ شناس باشند. 
 
شقایق قندهاری نیز با این نویسنده هم‌نظر است و می‌گوید: مترجم و ناشر باید نیاز‌های کودکان و نوجوانان را شناسایی کنند و براساس نیاز و فرهنگ کشور، اثر مورد نظر را یافته و ترجمه کنند. اگر من مترجم این تعهد اخلاقی را داشته باشم و از خود سؤال کنم که آیا این اثر ارزش ترجمه و نشر را دارد؟ این اثر ارزش مطالعه را دارد؟ پاسخ مثبت این سؤال‌ها ما را به انتشار آثار مناسب هدایت خواهد کرد.
 
مسعود ملک‌یاری، مترجم ادبیات کودک و نوجوان، دیدگاهش قدری متفاوت است. وی می‌گوید: اوضاع آشفته ترجمه با سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های مشخص دولت امکان‌پذیر است. هر سال در نمایشگاه کتاب تهران می‌بینیم که بسیاری از ناشران بی‌هویت شرکت می‌کنند. حضور ۹ هزار ناشر در مقابل تعداد کم نویسندگان متناسب نیست و این نشان می‌دهد که بسیاری از کتاب‌ها از سوی ناشران گوناگون چاپ می‌شود.
 
وی تأکید می‌کند: بحث امروز ترجمه و تألیف و پیشی گرفتن ترجمه بر تألیف نیست، بلکه نظارت بر ادبیات کودک و نوجوان دست کسانی است که تخصصی ندارند و گزینش شده‌اند تا از طریق جست‌وجوی برخی واژه‌ها کتاب‌ها را از روی ظواهر آن داوری کنند. در حالی که در تمام دنیا نویسنده و تصویرگر موظف است که متناسب با نیاز‌های جسمی و روحی کودکان و نوجوانان کتاب را تنظیم کند.
 
از آنچه مترجمان و نویسندگان بیان کردند معلوم می‌شود که یکی از مسائل کلیدی درباره ترجمه‌ها نبود کپی‌رایت است که بیش از همه به ادبیات کودک و نوجوان آسیب زده است، حتی این مسئله را می‌توان درباره انتشار آثار مناسب نیز بیان کرد، زیرا اگر قرار باشد ناشر برای یک اثر خارجی، حق تألیف و تصویرگری پرداخت کند، دقت لازم را در انتخاب و نشر یک اثر خواهد داشت و همه جوانب آن را خواهد سنجید. در شرایطی فعلی دستمزد ترجمه به ویژه برای مترجمان تازه‌کار در مقایسه با دستمزد تألیف و تصویرگری بسیار ناچیز است. ناشران نیز به دنبال چاپ آثار برگزیده جهانی هستند؛ زیرا معتقدند این آثار را افراد صاحب نبوغ تولید و گروه حرفه‌ای در ادبیات کودک و نوجوان آن‌ها را شناسایی و به عنوان اثر برگزیده جهانی معرفی کرده‌اند و طبیعی است که در کشور ما نیز مورد استقبال قرار می‌گیرد. 
 
مسئله کلیدی دیگر ضعف در تولید است که باعث شده آثار ترجمه‌ای فزونی یابند، زیرا تنوع ژانر و موضوع در آثار تألیفی اندک است و محدودیت‌های اقتصادی و فرهنگی، ممیزی و نبود برنامه‌ریزی منسجم دولت در تربیت مؤلفان جوان و حمایت از مؤلفان پیشکسوت نیز بر این مسائل افزوده است.
 
بیان این نکته نیز ضروری است که جدا از قانون کپی‌رایت، در کشورمان ساز و کار مناسبی نداریم تا اثری به صورت موازی ترجمه و منتشر نشود. یک مترجم از کار مترجم دیگر مطلع نیست و به همین دلیل چندین ترجمه از یک اثر در بازار نشر ایران به وفور دیده می‌شود و این مسئله باعث شده ناشر در نشر یک اثر ترجمه‌ای شتاب‌زده عمل کند و مترجم از ترس و اضطراب اینکه اثر در دست ترجمه‌اش توسط ناشر دیگری منتشر نشود، باید اثر ترجمه‌ای را هر چه سریع‌تر تحویل ناشر دهد و این ترجمه‌های شتاب‌زده به زبان و ادبیات فارسی در طولانی مدت لطمه خواهند زد.
 
با وجود همه این مسائل، یکی از اقدامات خوبی که در سال‌های اخیر انجام شده، جایزه لاک‌پشت پرنده در ایران است که هر سال به آثار برگزیده ترجمه برای کودک به زبان فارسی اختصاص می‌یابد یا شورای کتاب کودک همه آثار تألیفی و ترجمه‌ای را بررسی کرده و به این کتاب‌ها از نظر محتوا، تصویرگری و ... امتیاز می‌دهد. این دو اقدام می‌تواند مخاطبان کودک و نوجوان یا والدینی را که در انتخاب اثر برای فرزندان خود دچار سردرگمی هستند هدایت‌ کند.
انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha