معرفت‌‌شناسی راه دستیابی به علم توحیدی است
کد خبر: 3904641
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۳

معرفت‌‌شناسی راه دستیابی به علم توحیدی است

یک معلم و پیشکسوت قرآنی راه دستیابی به علم توحیدی را معرفت‌شناسی دانست و گفت: انسان باید ابتدا خود را بشناسد تا بتواند در مرحله بعد خالقش را بشناسد و در نهایت به علم توحیدی دست یابد.

علم از منظر قرآن کریم باید ناجی انسان باشدحسین دهقانی، معلم و پیشکسوت قرآنی، در گفت‌و‌گو با ایکنا از همدان ضمن اشاره به جایگاه علم از منظر قرآن، اظهار کرد: شرافت انسان به علم اوست، چرا که انسان بدون علم و عقل همانند یک حیوان ناطق محسوب می‌شود و علت برتری و فضیلت علما نسبت به انسان‌های عادی نیز به دلیل همان علم آنان است.

وی با بیان اینکه خداوند نخستین مطلبی که به انسان آموخت، اسماء حسنی بود، گفت: طبق آیه «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ و خدا همه اسماء را به آدم یاد داد...» (بقره/ آیه 31) خداوند علم اسما حسنی را به انسان آموخت. در آیه مذکور، نكات بسيار مهمی در زمينه جايگاه علم و علم‌آموزی و مقام معلم و متعلم وجود دارد که جای بسی توضیح مفصل دارد.

پیشکسوت قرآنی ادامه داد: در آیه «...َقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا؛ دائم بگو: پروردگارا بر علم من بیفزا»(طه/ آیه 141)، خداوند از رسول اکرم که چیزی در علم و فضیلت کم نداشت می‌خواهد که از خالق خویش افزایش علمش را درخواست کند. هدف خداوند در افزایش علم با آن همه کمالات و عبودیت حضرت رسول(ص) چیزی جز افزایش ظرف علم ایشان نیست، به عبارتی رسول اکرم(ص) از خداوند می‌خواهد تا ظرفیت وجودی‌اش را در کسب علم و دانش افزایش دهد. طبق آیه « ...وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا؛ ... خدا به تو این کتاب و حکمت را عطا کرده و آنچه را که نمی‌دانستی به تو بیاموخت، و خدا را با تو لطف عظیم و عنایت بی‌اندازه است» (نسا/آیه 113) انسان هر آنچه آموخته از خدای خویش بوده به عبارتی خداوند اول استاد و معلم انسان است.

خداوند خود معلم انسان باتقوا خواهد بود

دهقانی با بیان اینکه فضیلت پیامبر اکرم(ص) نسبت به دیگر پیامبران به دلیل علم ایشان است، افزود: آیه 282 بقره نیز به این مهم اشاره دارد که اگر کسی تقوا پیش کند خداوند خود معلم و استاد او خواهد بود. خداوند طبق آیات ابتدایی سوره الرحمن، «اَلرَّحْمنُ؛ عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنسَانَ؛ بنام خداوند الرحمن، که قرآن را تعلیم داد و انسان را خلق کرد»، علم را مقدم بر خلقت انسان عنوان می‌کند. طبق آیات مذکور اگر انسانی علم و عقل نداشته باشد نمی‌توان او را انسان نامید بلکه او تنها یک حیوان ناطق است. آیه «وَکَذَلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ وَیُعَلِّمُکَ مِن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَیُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَعَلى‏ ءَالِ یَعْقُوبَ کَمَآ أَتَمَّهَا عَلَى‏ أَبَوَیْکَ مِن قَبْلُ إِبْرَهِیمَ وَ إِسْحَقَ إِنَّ رَبَّکَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ؛ و اینگونه پروردگارت تو را برمى گزیند و از تعبیر خواب‌ها به تو مى‏‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام مى‏‌کند همانگونه که پیش از این بر دو پدرت ابراهیم و اسحاق تمام کرد همانا پرودگارت داناى حکیم است» (یوسف/ آیه 6) نشان از علم تأویل خواب دارد که خداوند به پیامبر خود اعطا کرده است.

پیشکسوت قرآنی با اشاره به اینکه انبیا، شاگردان بلاواسطه خداوند هستند، تصریح کرد: علم تأویل خواب و همچنین خزانه داری(اقتصاد) از علومی است که خداوند خود بدون واسطه به حضرت یوسف اعطا کرده بود. طبق آیات قرآن، خداوند علم منطق‌الطیر یا سخن با پرندگان را به حضرت سلیمان آموخت، علم ساخت زره را نیز پروردگار خود به حضرت داوود آموخت. طبق آیه «وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ؛ و خدا به او تعلیم کتاب و حکمت کند و تورات و انجیل آموزد»(آل عمران/ آیه 48) خداوند سبحان معلّم، حضرت عیسی است که به او تورات موسی و انجیل را آموخت.

علم، عالم را در قیامت شفاعت می‌کند

دهقانی با ذکر اینکه شرافت انسان نسبت به دیگر موجودات به دلیل علم و عقل اوست، گفت: آنچه از سخنان بیان شده می‌توان نتیجه گرفت آنکه پیامبران با تقوای خویش زمینه را برای آموزش و یادگیری علوم مختلف از سوی خدا فراهم کردند و در نهایت بزرگ و ارجمند شدند، بنابراین فضیلت و بزرگی انبیا به دلیل علمی است که از سوی خداوند به آنان آموخته شده و خداوند در انجیل نیز در آیه‌ای در خصوص علم خطاب به حضرت عیسی می‌فرماید که به تعلیم علم، اهتمام بورز چرا که اگر انسان را به سعادت نرساند به شقاوت نیز نمی‌رساند و اگر شما را بالا نبرد، پایین نیز نمی‌آورد و اگر نفع ندهد ضرر نیز نمی‌رساند...بگویید امیدواریم بدانیم و عمل کنیم.

وی ابراز کرد: علم، عالم را در قیامت شفاعت می‌کند و در آن روز، علم عالم است که او را نجات می‌دهد، علمی که در قرآن از یاد شده است علمی که منجی انسان در دنیا و آخرت باشد. فیزیک، شیمی، زمین شناسی و ... همگی از علوم هستند اما سرآمد همه علوم؛ علومی است که توحیدی و متصل به سرچشمه لایزال الهی باشد و موجب نجات انسان در دنیا و آخرت شود. علم فیزیک، ریاضی، شیمی و ... علومی است که در ظاهر می تواند برای این دنیای انسان مفید و مثمر به ثمر باشد و به عبارتی نجات دهنده انسان نیست، اما علم توحیدی علمی که متصل به مبدا تمام علوم یعنی خداوند باشد علمی نجات‌دهنده و سعادت‌بخش برای انسان است.

پیشکسوت قرآنی با اشاره به اینکه علم خدایی و توحیدی منتهی به زندگی پاک خواهد شد، اظهار کرد: عالمانی که به علم توحیدی دست یافته‌اند در حقیقت، به زندگی و حیات طیبه دست یافته‌اند به عبارتی علمی مفید و مثمر به ثمر خواهد بود که برای رضای خدا باشد. علم باید برای رضای خدا و وصل به خداوند باشد و هرگاه علم و دانش در مسیر الله قرارگرفت، در دو نیا مثمر به ثمر خواهد بود.

راه دستیابی به علم توحیدی

دهقانی گفت: راه دستیابی به علم توحیدی، معرفت‌شناسی است، انسان باید ابتدا خود را بشناسد تا بتواند در مرحله بعد، خالق خویش را شناخته و در نهایت به علم توحیدی دست یابد. علم پایه و لایه‌هایی دارد که نوع اول آن علم اکتسابی است، انسان‌های عادی هر آنچه که آموخته‌اند از استاد خویش بوده است بنابراین اصل آن علم برای استاد و قبل از آن از آن خدا است. اثر علم در فرد عالِم طبق فرمایش قرآن «خشیت» است، چنانچه می‌فرماید: «إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ ؛همانا از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او می‏‌ترسند، خداوند عزیز و غفور است»(فاطر/ آیه 28). خشیت به عنوان یک لغت قرآنی از جنس ترس و جهل نیست بلکه از سر علمی است که به عظمت امری الهی حاصل می‌شود، به عبارتی این تواضع و خشیت فرد عالم، از سر معرفت اوست نه از سر ترس و جهل.

وی با بیان اینکه انسان عالم در برابر استاد خویش همواره فروتن و خاشع است، ادامه داد: طبق احادیثی از معصومین، اگر انسانی در برابر معلم و استاد خویش که او را علم آموخته، فروتن نباشد خداوند حافظه او را ضعیف می‌کند. قرآن کریم داستان حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) را در سـوره کهف بیان کرده است، حضرت موسی(ع) با آنکه که یکی از پیامبران اولوالعزم بود، حتی پس از رسیدن به مقام نبوت، خداوند بـرای ارتقا مـقام علمی و معنوی او زمینه حضور در جوار استادی والا همچون شعیب و خضر را برایش فراهم می‌کند. در رابطه با جایگاه علمی حضرت موسی(ع) باید این نکته را مد نظر داشت که طبق احادیث به جا مانده از معصومین، حضرت خضر(ع) خود یکی از گواهان مقام والای حضرت موسی(ع) است.

دهقانی ابراز کرد: در حدیث دیگری از امام صادق(ع)، حضرت خضر از دانشی بهره‌مند بود که برای موسی مقدر نشده بود تا در الواح به وی داده شود؛ اما موسی گمان داشت هر آن چیزی که نیازش شود نزد اوست و در الواح ثبت شده است. حضرت خضر(ع) به اذن پروردگار و به وسیله اطلاعات غیبی، به ابوابى از علوم احاطه داشته كه مربوط به اسرار باطن و عمق حوادث و پديده‌ها بود در حالى كه موسى(ع) نه به علم باطن احاطه و نه از آن آگاهى چندانى داشت. به همین دلیل وقتی حضرت موسی(ع) رفتار حضرت خضر(ع) را که در آیات 65 تا 82 سوره کهف به آن اشاره شده است مشاهده می‌کند آن اعمال را خارج از ضوابط شرعی ظاهری می‌بیند و به همین جهت به حضرت خضر(ع) اعتراض می‌کند. بنابراین باید چنین همراهی‌ای میان این دو پیامبر روی می‌داد تا که خداوند متعال موسی(ع) را به وسیله حضرت خضر(ع) که از حکمت و علم باطنی و غیبی برخوردار بود آگاه و زمینه بهره‌مندی از علوم این پیامبر عظیم‌الشأن را برای حضرت موسی(ع) فراهم می‌کرد.

انتهای پیام
captcha