به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین داود فیرحی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، شامگاه یکشنبه، 9 شهریورماه، در نشست «عاشورا و اصلاح دین» از مجموعه نشستهای چراغی دیگر که به صورت مجازی از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، گفت: تاریخ اسلام در زمینه اصلاح دینی به دو دوره عصر بیداری، یعنی 20 تا 30 سال قبل از مشروطه و کمی قبلتر در برخی کشورهای دیگر مانند مصر و بعد از آن تقسیم میشود.
وی با بیان اینکه قبل از دوره بیداری، تردیدی در بحث فهم دین وجود نداشت و هرچه فهمیده میشد به عنوان برداشت از دین تلقی میشد، افزود: از دوره بیداری به بعد این پرسش ایجاد شد که نکند ما دین را متفاوت از آنچه هست، میفهمیم و محکوم به تفسیر هستیم و به تبع این بحث، تردید در فهم سنتی عاشورا هم ایجاد شد، ولی از دوره بیداری به بعد ما شاهد دو مسئله هستیم؛ یکی اصلاح امر سیاسی و دیگری اصلاح امر دینی.
فیرحی با اشاره به چند نظریه مهم در این باره، گفت: نخست اولویت اصلاح سیاسی و دیگری تکیه بر اصلاح دینی است که در ادبیات «محمدعبده» جرقه آن زده شده و به خصوص در ترکیه با آثار «بدیعالزمان نورچی» گره خورد و اصلاح دموکراتیک در ترکیه را رقم زد. فرض این نظر آن است که ما نیاز به انسان مسلمان قوی داریم تا دولت قوی ایجاد شود.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه تجربه انقلابهای اسلامی، نظریات علوم انسانی و روشنفکران سه تکیهگاه برای فهم بهتر دین است، اضافه کرد: مثلث فرد، جامعه و دولت و نسبت آنان با دین یا به طور کلی نسبت دولت و دین مسئلهای است که دیدگاههای مختلفی در مورد آن مطرح است؛ یعنی ممکن است جامعه و دولت قوی باشد، در این صورت فرد هم قوی است، احساس امنیت کرده و نظر خود را بیان میکند؛ در چنین جوامعی اعم از سکولار و مذهبی، نهاد مذهب بخش بزرگی از جامعه مدنی است و اگر جامعه و دولت قوی باشد، نهاد دین هم قوی است.
وی افزود: امروز در نروژ و آلمان، کلیسا به شدت قوی است، به گونهای که دولت بدون همکاری کلیسا فشل است، ولی کلیسا ترمز دولت هم نیست؛ یعنی مذهب، مقدمه توسعه دولت است؛ البته ما شاهد شیب تند استبداد در دوره معاویه هستیم؛ او اقتدار زیادی داشت و طوری دولت را قوی کرد که دولت، جامعه را خورد؛ در چنین شرایطی عناصر تشکیلدهنده جامعه مدنی، مذهب قوی و رهبران مذهبی قوی افت کردند؛ لذا رهبران مذهبی به جای استقلال مجبورند برای حفظ خود دنبالهرو دولت باشند؛ این اتفاق از زمان امام حسن(ع) تا دوره یزید رخ داد.
وی با بیان اینکه متنی که امام حسین(ع) در خطبه مِنی دارد تابلویی است که این وضعیت را نقاشی میکند و در چنین شرایطی ما با شبکهای از نهادهای دینی وابسته مواجهیم، گفت: امام حسین(ع) مجبور است حرکتی را شروع کند، اما نهاد مذهب یا صحابه و علما توان پشتیبانی او را ندارند و حتی پنهانی نامه به ایشان مینویسند و اکثر نامهها بدون امضاء است که صاحبانش آن را منکر میشوند. در این دوره از صحابی که در دوره عمر جلوی او میایستادند و به رفتارهایش معترض میشدند در دوره امام حسین(ع) خبری نیست.
فیرحی با ذکر اینکه امام حسین(ع) در خطبه مِنی به خطبهای از امام علی(ع) اشاره کرده است، اظهار کرد: امام(ع) در بخشی از این سخنان، تعبیر «فاعتبروا» را به کار برده است؛ یعنی یک حادثه قبلاً به وقوع پیوسته و فاعلان آن از بین رفتهاند، ولی آثار آن باقیمانده است. در دوره معاویه و یزید شرایطی است که امام، مردم را به عبرت از آن دعوت کرده است؛ در این جامعه نماز و روزه و زکات و ظواهر وجود دارد، ولی یک تکان بخورد میشکند و از این مسلمانی نمیتوان استفاده چندانی برای خود و جامعه داشته باشیم.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در دوره امام حسین(ع)، سنزدگی و قحطی ایمان وجود داشت، گفت: در این دوره افراد تأثیرگذار جامعه ضعیف و در نتیجه گفتمان دین تضعیف شده بود؛ به دین استناد میشد تا وضع خراب جامعه، توجیه شود و نهاد صحابه هم تخریب شده بود و صحابه شام برای توجیه و حمایت از قدرت معاویه شکل گرفته بود، البته رگههای این مسئله یعنی مکتب صحابه شام، از دوره خلیفه سوم شروع شد؛ امام حسن(ع) وقتی صلح کردند، فوراً به مدینه رفتند تا هستهای تشکیل دهند که مدینه هم به بلای شام گرفتار نشود و چند نفری باشند تا سنت پیامبر(ص) را حفظ کنند که در رأس آن بعد از دوره امام حسن(ع)، امام حسین(ع) بود؛ لذا وقتی امام حسین(ع) از مدینه به سمت مکه و کربلا رفتند این افراد هم سست شدند.
فیرحی با اشاره به اینکه در دوره امام، شاهد اسلامِ شام در مقابل اسلام مدینه بودیم و اسلام مدینه نحیف بر دوش چند نفر بود، اضافه کرد: امام(ع) در این خطبه خطاب به صحابه فرموده که شما پشت سر کسی که قدرت داشت، ایستادید و آنچه را که فکر میکردید حق خودتان است، آن را گرفتید؛ شما برای حفظ سنت پیامبر(ص) از نفستان و مالتان مایه نگذاشتید و جالب که فکر میکنید، شما بهترین آدمی هستید که کلید بهشت را به شما خواهند داد و چون فکر میکنید که نماز میخوانید و ظواهر را هم حفظ کردهاید بر سر خدا منت میگذارید و تصور دارید که در ملا اعلی همنشین پیامبر(ص) هستید.
وی اظهار کرد: امام حسین(ع) فرمود که اگر شما کمی سختی را تحمل میکردید، نتیجه متفاوتی داشت؛ اگر شما جایگاه خود را از ظلمه نگه میداشتید و تمکین نمیکردید، امروز این وضع جامعه نبود؛ شما باید مفسر امر خدا میشدید، ولی تفسیر آن را به حاکمان دادید و حاکمان هم مجری و هم قاضی و هم مفسر شدند، مسیر عوض شد و شهوات گسترش یافت. حضرت فرمود که من برای نجات سنت پیامبر(ص) و احیای آن حرکتم را شروع کردم و اگر مردم نخواستند، من کسی را مجبور نمیکنم؛ لذا حضرت دو بیعت داشت، یکی مجموعهای و دیگری تک تک.
فیرحی با ذکر اینکه امام حسین(ع) قبل از عاشورا احتجاجاتی دارد، از جمله در مورد مالیاتها و ... و دائما ًمعترض به شرایط هستند، تصریح کرد: نعمان بن بشیر با اینکه منصوب معاویه در کوفه بود، در برابر معاویه که به رفتار او و سستی و ضعف او در مواجهه با امام معترض بود، جواب جالبی دارد و گفته من ترجیح میدهم که متهم به ضعف در برابر حسین(ع) باشم، ولی در معصیت خدا قوی نباشم؛ یعنی یک فردی که مقداری عُرضه دارد چه تأثیری میگذارد؛ نعمان میگوید که کوفه کوفه است و باید از فشار شام حفظ شود؛ لذا کسانی که در حکومت معاویه و تاریخنویسی آن، متهم به ضعف هستند افراد قویای بودند.
وی همچنین با بیان اینکه به تعبیر امام علی(ع)، جامعه قوی جای بازی اراذل نیست، بلکه مزرعه ویرانه جای حشرات است، تأکید کرد: در چنین جوامعی رهبران تضعیف میشوند و هنر امام حسین(ع) بود که شهادتش را به تابلوی همگانی تبدیل و کاری کرد که بر سر زبانها بیفتد.
انتهای پیام