به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد شجاعیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، امروز، اول آبان ماه، در کنفرانس بینالمللی «نقش معرفت دینی در علم انسانی؛ از گفتوگو تا تأسیس» که به صورت مجازی برگزار شد، در سخنانی با موضوع «سعادت بشر و تاثیر آن در نظریهپردازی سیاسی»، با طرح این سؤال که آیا انسان به صورت مستقل می تواند به نظریه ای با عنوان سعادت به معنای بنیانی برای نظریه سیاست بپردازد؟، گفت: برخی اندیشمندان غربی بیان کردهاند که ما در شناخت انسان امروز، نسبت به آنچه که در یونان باستان رخ داد پیشرفتی نداشتهایم و مباحث دیروز و امروز یکی است یعنی موفق نشدهایم که نزاع فلاسفه و اندیشمندان را برای شناخت انسان به پیش ببریم و حل کنیم.
وی افزود: دو رویکرد یعنی روانشناختی و ارزششناختی نسبت به سعادت انسان وجود دارد؛ ظاهراً رویکرد نخست طرفداران بیشتری دارد، ولی بنده رویکرد دوم را مدنظر دارم. همچنین نظریه سیاست را تأمل در باره سیاست برای نیل به زندگی مطلوب تعریف میکنم.
شجاعیان تصریح کرد: بسیاری از فلاسفه بزرگ سیاسی، نظریه سیاسی خود را مبتنی بر ماهیت انسان و سعادت او قرار دادهاند؛ افلاطون و ارسطو درگذشته و اندیشمندان مدرن مانند جان لاک و ... در دوره معاصر.
وی در مورد مرجع تعریف سعادت، افزود: اگر این رویکرد را داشته باشیم که انسان مستقل از خدا میتواند برای خود سعادت را تعریف و مؤلفههای آن را بیان کند در این صورت نباید از متون مقدس انتظاری در این زمینه داشته باشیم، ولی اگر رویکرد متفاوت باشد ما را به سمت رفتن به سمت قرآن و احادیث دلالت میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه وحی را میتوانیم به عنوان منبع معرفت ارائه دهیم، اضافه کرد: براساس روش شهید صدر یعنی تفسیر موضوعی به توضیح درباره سعادت پرداختهام و این کار از طریق مفهومشناسی و لغتشناسی واژه بشر مورد تحقیق قرار گرفته است.
وی افزود: معنای لغوی بشر به معنای بعد جسمی و مادی انسان است که دارای زیبایی و حسن است؛ در قرآن کریم این واژه و مشتقات آن بیش از صد بار و خود واژه بشر بیش از 30 بار به کار رفته است؛ یکی به معنای ویژگی جسمی و ظاهری انسان است، یکی در معنای آن که وقتی منکران رسالت انبیاء، بشر بودن رسول را منکر شدند و دیگری واژه بشر در مورد مراتب روحانی و معنوی انسان به کار رفته است.
شجاعیان با بیان اینکه مرحوم مصطفوی در التحقیق فی کلمات القرآن، دیدگاه متفاوتی از راغب دارد و بنده دیدگاه راغب را پذیرفتهام و آن اینکه بشر اشاره به ویژگیهای جسمی انسان دارد؛ تصریح کرد: آیات 94 و 95 اسراء«وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلَّا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولًا ﴿۹۴﴾؛ قُلْ لَوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولًا ﴿۹۵﴾»؛ در واقع به مواردی پرداخته که ناظر به انکار رسالت انبیاء است؛ مفسران از آیه 95 برداشت کردهاند که پیامبر باید از جنس خود بنی بشر و انسان باشد؛ علامه طباطبایی در تفسیر آیه 95 فرموده است که اهمیت این آیه در این است که تعبیر لَنَزَّلْنَا را به کار برده است یعنی معیشت انسان در این جهان خصلت و خصوصیتی دارد و آن نیاز انسان به هدایت از طرف خداست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: به تعبیر علامه طباطبایی، اگر ملائکه هم در زمین بودند برای آنان از آسمان مدد الهی به شکل وحی ارسال میشد، برخی فلاسفه مانند فارابی هم این دیدگاه را بیان کرده و فرموده است که ویژگی حیات در زمین طوری است که انسان برای فهم سعادت و درک آن، نیازمند وحی است و او عقل فعال و ... را به عنوان مکانیسم دریافت این وحی مورد تبیین قرار داده است.
وی با بیان اینکه نیاز به وحی ویژگی جهانشمول بشر است، اضافه کرد: بنابراین مرجع و منبع تعریفکننده و تبیینکننده سعادت، وحی و قرآن کریم است؛ غایت نهایی و خیر اعلای انسان چیزی است که انسان نمیتواند مستقلاً آن را تعیین کند. نظریهپردازانی مانند اسپرینگز تصریح میکند که نظریات سیاسی، موهبتهایی از طرف خدا نیست که بر زمین نازل شود، بلکه حاصل تعمقات و تأملات انسان است ولی نظریه سیاسی با توجه به نیاز انسان به ماوراء الطبیعه و خدا، باید برای رفع نیاز جهانشمول انسان، خصلت دینی و الهی داشته باشد در غیر این صورت موضوع ماهیت بشر و سعادت او همان طور که در طول تاریخ مورد اختلاف بشر بوده در آینده هم تداوم خواهد یافت.
شجاعیان بیان کرد: به همین دلیل در طول سه هزار سال یعنی از دوره یونان باستان در شناخت انسان و سعادت او پیشرفتی نداشته است، بنابراین نظریه سیاست و بحث سعادت باید تعریف و خصلت الهی داشته باشد.
انتهای پیام