به گزارش ایکنا، نشست تخصصی «همکاری علمی حوزه و دانشگاه در راستای بازسازی و تحول علوم انسانی»، امروز 27 آذر با سخنرانی آیتالله سیدمحمد غروی، رئیس پژوهشکده علوم رفتاری، آیتالله علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه کشور، حجتالاسلام علیمحمد حکیمیان، رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، محمد فتحعلیخانی، رئیس پژوهشکده علوم اسلامی و غلامحسین رحیمی شعرباف، معاون پژوهشی و فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به صورت مجازی برگزار شد.
در ادامه متن صحبتهای آیتالله علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه کشور را میخوانید که با موضوع «ضرورت تحول و بازسازی علوم انسانی» ایراد شده است؛
مقوله علم و دانش و تولید علم، اساسیترین شاخص در رتبهبندی کشورها محسوب میشود و هر چقدر یک جامعه در مسیر توسعه علمی و گسترش مرزهای دانش و ژرفسازی و تعمیق اندیشهورزی و تولید علم تلاش کند، از جایگاه برتری برخوردار است. در همه قلمروهای مورد نیاز یک جامعه، خردورزی و تولید دانش و علم مفید برای سعادت دنیا و آخرت بشر یک راهبرد کلان است که اسلام نیز بر آن تأکید دارد و ما برای پیشرفتهای معنوی، اخلاقی و ... خود نیازمند پیشرفتهای علمی و توسعه علم و دانش هستیم. چه در قلمرو علوم خاص اسلامی و یا علوم به معنای عام، نیاز به سرمایهگذاریهای کلان در قلمرو علم و دانش داریم.
به یاری خدا و با همت عالمان و اندیشمندان، در دهههای اخیر در حوزه و دانشگاه گامهای بزرگی در ساحتهای مختلف دانشی برداشته شده است و رشد علمی ما در جایگاههای ممتاز و برتر در منطقه و جهان قرار دارد. شاخصهای توسعه علمی ما شاخصهای قابل قبولی است و کارنامه ارزشمندی را در دانشگاهها و حوزههای علمیه شاهد هستیم. ضمن اینکه جای نقد، بازنگری، تجدیدنظر و ارتقای بیشتر نیز وجود دارد، اما نمرههای خوبی گرفتهایم.
باید توجه کنیم که یکی از مسائل مهم در توسعه علم و دانش به ویژه با آن مفهوم و منطقی که در نگرش اسلامی داریم، مقوله حوزه و دانشگاه است. برای اینکه فرهیختگان جامعه ما در این دو نهاد جمع هستند و این دو نهاد دو بال علم و اندیشه جامعه محسوب میشوند و برای توسعه علمی و پیشرفت اجتماعی، فرهنگی، روحی، اخلاقی و شکوفایی معنوی و دینی و برای تحقق آرمانهای بزرگ پیشگامان انقلاب و شهدای سرافراز و دستیابی به تمدن نوین اسلامی و استقلال و آزادی و عظمت، مقوله پژوهش و تولید فکری یک راهبرد کلان است. همچنین برای دستیابی و تحقق این هدف و راهبرد کلان، تعامل و همافزایی این دو نهاد سرنوشتساز که قلب تپنده جامعه هستند، بسیار حیاتی است.
علیرغم نقدهای که وجود دارد، در زمینه تولید علم و و فراوردههای دانشی و معرفتی، گامهای بلندی را برداشتهایم و روند قابل قبولی داشتهایم که در پیشبرد همگرایی و همافزایی حوزویان و دانشگاهیان بوده است. امروز اگر خود را با پنج دهه قبل مقایسه کنیم، پرونده دانشی رویکرد اسلامی و معرفتی در میان دانشمندان و استادان و دانشجویان ما، پرونده قطورتری است. همانطور که پرونده توجه به قلمروهای جدید در حوزه علوم انسانی و جدید نیز قابل قبول است. در حوزه و پیرامون حوزه و نهادهای حوزوی بیش از یکصد رشته و گرایش در قلمروهای جدید و نوین شاهد هستیم، بیش از 50 مجله به عرصههای نوین میپردازد و دستکم پنج هزار اثر در موضوعات جدید در حوزههای علمیه تولید شده است. همچنین شاهد چاپ هزاران مقاله هستیم و چندهزار استاد حوزوی در قلمروهای جدی تربیت شدهاند. از آنسو تطوراتی در دانشگاه رخ داده و رویکردهایی که به سمت دانشهای میانرشتهای شاهد هستیم، همه یک گنج فاخری است که در پرتو پژوهشورزی تولید گفتمان علمی و اندیشههای علمی و رهاورد تعامل و همگرایی حوزویان و دانشگاهیان است.
یک نمونه آن را در میان نهادهای حوزوی به عنوان یک قله مطرح میکنم که به عبارت از پژوهشگاه حوزه و دانشگاه است که بیش از 500 اثر و چند مجله و صدها مقاله در قلمرو مباحث نوین و میانرشتهای علوم انسانی و علوم اسلامی تولید کرده است. همین طور جمع بیش از یکصد نفره از محققانی که در ارتباط با این نهاد هستند حائز اهمیت است و این یک پرونده ارزشمندی است.
باید علوم انسانی و اجتماعی خود را معطوف به نیازهای جامعه کنیم و گرهگشای مسائل خود قرار دهیم و جامعه ما باید از آنها بهرهمند باشد و زمینه فرهنگهای دیگر را به زمینه فرهنگ بومی و اجتماعی خود منتقل کنیم که از یکسو اهمیت دارد، اما از سوی دیگر، بدون تردید مطالعات تطبیقی و قلمروهای مرتبط و میانرشتهای علوم انسانی و علوم اجتماعی، قابل انکار نیست و با دلایل روشن معتقدیم که بافت علوم انسانی و علوم اجتماعی یک ساختاری است که در آن مبانی و مبادی فلسفی و پیشفرضهای اسلامی تأثیرگذار است و در تحلیل و تفسیر تجربهها، نظریات فلسفی موثر هستند.
همچنین در بسیاری از نظریات و مسائل موجود در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، دیدگاههای متناظر در قلمروهای فقهی و اخلاقی اسلام را شاهد هستیم و اینها اقتضا میکند که با نگاه به مسائل جامعه خود و نیازهای درونی و بومی خودمان به بومیسازی و مناسبسازی حوزههای علوم انسانی و علوم اجتماعی بپردازیم. همچنین باید از منظر فلسفی و علوم اسلامی به قلمرو علوم انسانی بپردازیم و به سمت علوم انسانی مبتنی بر اسلام حرکت کنیم.
ورود در این قلمرو میانرشتهای و تولید گفتمانهای جدید هم به تطور در علوم انسانی و اجتماعی کمک میکند که به این بازسازی نیاز داریم و باید در پرتو گفتوگو میان این دو حوزه دانشی، علوم اسلامی و دانشهای حوزوی رشد و ارتقا یابند تا اینکه بتوانند پاسخگوی دنیای جدید باشند. این مباحث میانرشتهای اختصاص به علوم انسانی و اجتماعی نیز ندارد و قلمروهای دیگری هم داریم که لازم است رویکردهای اسلامی و عقلی خود را دخالت دهیم و آنجا نیز جای یک گفتوگوی مشترک و همفکری حوزویان و دانشگاهیان است.
برای تحول در حوزه علوم اجتماعی و انسانی و برخی از قلمروهای دیگر از علوم پایه و علومی مانند پزشکی نیز حوزه باید اقداماتی را انجام دهد؛ یکی از آنها عبارت از توسعه مرزهای علوم عقلی و فلسفه اسلامی است. حوزههای ما قطب اصلی و محور بنیادین در اندیشه عقلی و تفکر فلسفی اسلامی به شمار میآیند و پایههای این تفکر عقلی در قالب فلسفه، کلام و منطق بسیار استوار است. البته این سرمایه تاریخی و این تراث عظیم عقلی که در ایران و حوزههای علمیه وجود دارد، برای پاسخگویی به نیازهای امروز قلمرو علوم انسانی و اجتماعی و برخی دیگر از محورها در علوم پایه کافی نیست و ما نیازمند تعمیق و توسعه هستیم.
تفکر عقلی و فلسفه اسلامی ما نیازمند امتداد در قلمروهای اجتماعی و حوزههای مختلف فکری علوم اجتماعی، علوم پایه و ... است. فلسفه ما از جمله فلسفه صدرایی و اندیشههای توصیفی - کلامی ما میتواند در قلمروهای جدید سایه بیفکند و ما را باید به سمت پایهریزی فلسفههای مضاف ببرد که بسیار هم مهم است. از فلسفه علم تا فلسفه علوم طبیعی و همین طور فلسفههای خاص مانند فلسفه اقتصاد و فلسفه مدیریت حوزههایی هستند که باید مورد توجه باشند و وظیفه نهادهای علم دینی و حوزوی نیز اهتمام به این قلمرو فلسفی با رویکرد اختصاصی و مضاف است.
انتهای پیام