از کوچه پس کوچه‌های انقلاب تا پای رحل قرآن / خاطره‌ای شیرین از رهبر انقلاب
کد خبر: 3952733
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۰
پدر قاریان فارس را بیشتر بشناسیم

از کوچه پس کوچه‌های انقلاب تا پای رحل قرآن / خاطره‌ای شیرین از رهبر انقلاب

در زمان نوجوانی و در شرایط قبل از انقلاب که فعالیت‌های قرآنی هیچ رونقی نداشت و هیچ نوای آیات وحی از رادیو و تلویزیون آن زمان به گوش نمی‌رسید، با نوارهای کاست استاد عبدالباسط با قرائت قرآن آشنا شد. انس با قرآن چنان بر ذهن و جانش تأثیر گذاشته بود که در همان سنین نوجوانی، در تظاهرات‌های علیه رژیم ستم‌شاهی در شیراز حضور پرشوری داشت.

بسیاری از اساتید و پیشکسوتان قرآنی کشورمان او را می‌شناسند و به تعبیری نخستین نامی که از قرائت استان فارس طی سال‌ها به ذهنشان متبادر شده است، نام اوست. خداوند به جای نور چشم، نور رحمت خویش را بر دلش تابیده و او را روشندلی آفریده است که با نور قرآن زندگی خویش را سراسر از نور و رحمت الهی کرده است.

در زمان کودکی و نوجوانی و در آن شرایط قبل از انقلاب که فعالیت‌های قرآنی هیچ رونقی نداشت و هیچ نوای آیات وحی از رادیو و تلویزیون آن زمان به گوش نمی‌رسید، با نوارهای کاست استاد عبدالباسط با قرائت قرآن آشنا شد و با آن خو گرفت. انس با قرآن چنان بر ذهن و جانش تأثیر گذاشته بود که در همان سنین علی‌رغم شرایط جسمیش، در تظاهرات‌های علیه رژیم ستم‌شاهی در شیراز حضور پرشوری داشت و به گفته خودش، شعارهایی می‌ساخت و با صدای رسا در آن بحبوحه‌ها و شلوغی‌ها سر می‌داد.

مسجد تاریخی آقاباباخان، مسجد حسینی خیابان آستانه و غیره از جمله پایگاه‌هایی بودند که طی دهه‌های 60، 70 و برخی از سال‌های دهه 80 میزبان جلسات هفتگی قرآن او بودند و بسیاری از قاریان برجسته استان فارس در محضر او تلمذ کردند به‌طوری که امروز او را پدر قاریان استان فارس می‌نامند و در فروردین سال 98 هم برای تجلیل از مقام ایشان، مراسم بزرگداشتی برگزار شد.

محمدعلی ذاکری، قاری پیشکسوت و روشندل استان فارس با سابقه 43 ساله در فعالیت‌های قرآنی که به پدر قاریان استان فارس شهرت دارد، به‌نوعی تاج افتخار قرآنی این استان محسوب می‌شود. در این مجال دقایقی پای سخنان او می‌نشینیم تا آشنایی بیشتری با این پیشکسوت قرآنی داشته باشیم.

ایکنا ـ خودتان را کامل معرفی کنید.

محمد علی ذاكری هستم متولد سال 1340 در شیراز که به‌صورت مادرزاد، روشندل هستم. دوران تحصیل ابتدایی را در مدرسه شوریده شیراز واقع در کلبه سعدی گذراندم. دوران راهنمایی را در تهران و 4 سال دبیرستان هم در مدارس مختلف شیراز اعم از نظام‌الملک، شهید خدری، خیام بودم.

از مهرماه سال 65 وارد دانشگاه شیراز شدم و در رشته علوم اجتماعی تحصیل کردم. آن زمان به دلیل شرایط جنگ و تعطیلی دو ترم از دانشگاه، در سال 1370 از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم.

حدود 30 سال یعنی طی سال‌های 61 تا 91 در سپاه فجر شاغل بودم و در بخش‌های مختلف آن اعم از دارالقرآن بسیج، بیمارستان مسلمین و غیره خدمت کردم و از سال 91 تاکنون هم بازنشسته هستم. در سال 65 هم ازدواج كردم و یك دختر متولد 81 دارم که هم‌اکنون دانشجوی رشته حقوق است.

ایکنا ـ آیا از پیروزی انقلاب خاطره‌ای دارید؟

بله. من هم در آن زمان به واسطه علاقه‌ای که به آموزه‌های امام خمینی(ره) داشتم، در تظاهرات‌ها علیه رژیم ستم‌شاهی شرکت می‌کردم و گاهی اوقات هم شعارهایی می‌ساختم و با شور خاصی در این راهپیمایی‌ها سر می‌دادم. ضمن اینکه در مساجد هم حضور یافته و فعالیت‌هایی در آن دوران داشتم.

ایکنا ـ چگونه با قرآن آشنا شدید و با آن انس گرفتید.

من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده بودم و علت اینکه نام خانوادگیم ذاکری است این است که پدربزرگم تعزیه‌خوان و مداح بود و او این فامیل را برای خود انتخاب کرد.

در سال 56 موقعیتی در دوران راهنمایی تحصیلم در تهران پیش آمد که با نوارهای تلاوت استاد عبدالباسط آشنا شدم و از شنیدن آن لذت بردم و تصمیم گرفتم من هم به قرائت قرآن روی آورم. آن زمان مثل اکنون نبود و رادیو و تلویزیون هیچ برنامه قرآنی نداشت تا بتوانیم دقایقی را به قرآن گوش دادن اختصاص دهیم لذا تنها از طریق نوار کاست با قرآن خو گرفتم و قرائت را از استاد عبدالباسط تقلید کردم.

ایکنا ـ آیا استاد خاصی هم داشتید که بتوانید فن تخصصی قرائت را از ایشان فرابگیرید.

خیر. در آن زمان، حتی کتاب قرآن به خط بریل هم وجود نداشت و من هم هیچ استاد خاصی نداشتم و با همین نوارهای کاست آموزش قرآن را فراگرفتم و شاید همین هم علت ضعف و عدم پیشرفت ما باشد.

البته بعد از مدتی که در مسابقات قرآن شرکت کردم، با اساتید تهران نظیر مرحوم استاد حاج علی اربابی، استاد سادات فاطمی از مشهد مقدس و غیره آشنا شدیم و گاهی اوقات از این اساتید سئوالاتی می‌پرسیدم و آموزش‌های فرا می‌گرفتم، اما این آموزش‌ها دائمی نبود بلکه به صورت موردی و موقتی بودند.

ایکنا ـ از افتخارات قرآنی که کسب کرده‌اید، بگویید.

در سال 66 به‌عنوان قاری منتخب جمهوری اسلامی همراه با بعثه حضرت امام(ره) اولین سفر حج خود را با هیئت قاریان کشورمان داشتم و در مسجد الحرام و مسجد النبی تلاوت داشتم و در سال 70 باز هم به همین منوال به‌عنوان قاری جمهوری اسلامی به حج مشرف شده و در سرزمین وحی تلاوت داشتم.

همچنین طی سال‌های دهه 60 و دهه 70 در 15 دوره مسابقات قرآن اوقاف در استان فارس رتبه‌های اول و دوم را کسب کردم و در مسابقات مختلف کشوری اعم از اوقاف و نیروهای مسلح و سپاه هم شرکت کرده و رتبه‌هایی کسب کردم.

ایکنا ـ شیرین‌ترین خاطره قرآنی که دارید، چیست؟

در روز اول خرداد سال 79 و هنگامی که در مسابقات قرآن سپاه رتبه برگزیده را کسب کرده بودم، با من تماس گرفتند و از من خواستند تا در مراسم روز سوم خرداد در محضر رهبر معظم انقلاب تلاوت قرآن داشته باشم و من هم پذیرفتم و با سختی‌های فراوان صبح روز سوم خرداد خودم را به حسینیه امام(ره) در تهران رساندم.

در آنجا به تلاوت قرآن پرداختم اما زمانی که تلاوت می‌کردم، رهبر معظم انقلاب در صحنه نبودند و بعد از تلاوت من وارد صحنه شدند و این مسئله برای من بسیار سئوال برانگیز بود که چرا ایشان هنگامی که تلاوت قرآن می‌کردم حضور نداشتند و در تمام طول مراسم فکرم را مشغول کرده بود.

بعد از اینکه فرمانده کل سپاه گزارشی ارائه داد و مداحی معروف کویتی‌پور هم انجام شد و رهبر معظم انقلاب هم سخنرانی کردند، مراسم تمام شد، من همچنان بسیار ناراحت بودم که چرا رهبر معظم انقلاب که مروج و مفسر قرآن است برای تلاوت من حضور نداشت و با این حال از حسینیه خارج شدم اما یک نفر به سراغم آمد و خود را مسئول روابط عمومی دفتر رهبر معظم انقلاب معرفی کرد و گفت: معظم‌له پیام دادند و گفتند من در طول مراسم دیدم که شما در ردیف جلو نشسته بودید و بسیار ناراحت بودید و حدس هم زدم که علت این ناراحتی چیست و آن اینکه چرا در زمان قرائت قرآن در صحنه حاضر نبودم، من از پشت پرده قرائت شما را می‌شنیدم اما چون جایگاه سخنرانی من به لحاظ فیزیکی بالاتر از جایگاه قاری قرآنی که در حال تلاوت بود، نیامدم و می‌خواستم به قرآن و قاری قرآن احترام کرده باشیم و به‌همین دلیل در صحنه حاضر نشدم.

این مسئله برای من خیلی جالب و آموزنده بود كه چقدر ایشان با ظرافت مسائل مختلف را درک کرده بودند و چون جایگاه تلاوت پایین‌تر از جایگاه ایشان بوده است، خواسته بودند که احترام قرآن و قاری قرآن حفظ شود و بعد همچنین پیامی داده بودند که در یک مراسم در دورهمی‌های ماه رمضان که همه قرآنیان دو هم هستند، بیایید و آنجا قرائت کنید البته چنین موقعیتی برای من پیش نیامد.

ایکنا ـ چند بار در محضر رهبر معظم انقلاب تلاوت قرآن داشته‌اید؟

یك بار در سال 66 و در زمان دانشجویی كه ایشان رئیس جمهور بودند در محضرشان قرائت داشتم و یك بار هم در سال 79 كه مراسم سوم خرداد بود البته در چند ماه رمضان سال‌های مختلف یكی دو بار در دورهمی قرآنیان در محضر رهبر معظم انقلاب حضور داشتم اما تلاوتی در آنجا نداشتم.

ایکنا ـ مهم‌ترین سختی و مشکلی که روشندلان برای آموزش قرآن دارند، چیست؟

مهم‌ترین سختی و مشکل، نداشتن انگیزه است. برای دستیابی به هر چیزی و طی طریق و مسیر آن باید پشتکار و اراده و البته علاقه داشت تا بتوان آن مسیر را طی کرد. من خودم در آن شرایطی که هیچ نوای قرآنی از رادیو و تلویزیون به گوش نمی‌رسید و کتاب قرآن به خط بریل وجود نداشت، با وجود تمام این سختی‌ها به تلاوت قرآن روی آوردم.

حتی امروز هم بعد از 59 سال سن و با وجود این همه امکانات پیشرفته، امکان اینکه بتوانم تلاوت‌های خود را ضبط کنم، ندارم. در بسیاری از مراسم‌ها و مکان‌ها تلاوت کرده‌ام اما امکان اینکه بتواند تلاوت خود را داشته باشم، نیست. حتی رادیو مناسبی هم که بتوانیم رادیو قرآن گوش را کنم ندارم. البته مسائل مالی یک طرف قضیه است اما طرف دیگر این قضیه آن است که چه کسی این کار ضبط تلاوت‌ها را برایم انجام دهد، طرف دیگر است.

امروز بحمد الهی و به برکت انقلاب اسلامی، کلاس‌های قرآن و کتاب‌های قرآن به خط بریل برای نابینایان وجود دارد ولی در آن زمان چنین امکاناتی وجود نداشت.

ایکنا ـ شما ملقب به پدر قاریان فارس هستید، چه شاگردانی را در این راه تربیت کرده‌اید.

من هم مثل بقیه اساتید، کلاس‌های آموزشی را برای عامه مردم برگزار می‌کردم ولی ادعایی ندارم و کار خاصی برای کسی انجام نداده‌ام. اما خاطرات شیرینی از شهید محسن فرح‌بخش دارم که طی سال‌های 64 و 65 در مسجد سیاحتگر با کمک یکدیگر کارهای قرآنی انجام می‌دادیم.

ایکنا ـ توصیه شما به جوانان چیست؟

هر توصیه‌ای که بخواهم بگویم کلیشه‌ای شده است و علاقه‌ای ندارم که سخنان کلیشه‌ای بگویم اما دلم می‌خواهد همه مسلمانان به این جمله معروف رهبر معظم انقلاب توجه ویژه‌ای داشته باشند که فرمودند «مشکل بزرگ مسلمانان دنیا، دوری از قرآن است».
در روایت‌ها آمده است که زمانی فرا می‌رسد که از آیات قرآن غیر از خط و نامش چیزی باقی نمی‌ماند و مردم عمل به قرآن را فراموش کرده‌اند و پیامبر(ص) هم در روز قیامت از قومی که قرآن را مهجور کرده‌اند، شکایت خواهد کرد.

به نظرم بهترین درسی که می‌توانیم در رابطه با قرآن فرابگیریم، تأسی به سیره اهل بیت(ع) در این رابطه است. به‌عنوان مثال تمام سخنان حضرت زهرا(س) از آیات قرآن بود.

سخنان بسیاری می‌شنویم که قرآن تنها برای روی طاقچه گذاشتن، مراسم ختم، سر سفره عقد، هنگام مسافرت و یا حتی تنها برای با صدای خوش خواندن نیست، اما اینکه دقیقاً بگوییم برای چیست، هنوز نتوانستیم پاسخ دقیقی به آن دهیم. بهترین پاسخ‌ها را می‌توانیم در این رابطه از خود قرآن دریافت کنیم آنجا که فرمود این قرآن انذارکننده برای زنده‌هاست و باید ببینیم واقعاً به این نقطه رسیده‌ایم یا خیر.

البته این را هم باید بگوییم تا همین اندازه که آشنایی با آموزه‌های قرآن به حدی رسید که به انقلاب اسلامی منتهی شد، کار بسیار بزرگی است و باید از این بابت شاکر خدا بود ولی باید قرآن را از حاشیه زندگی‌ها به متن بیاید و ساز و کارش هم فراموش شود که این کار نیاز به تحقیق دارد.

دوران صدر اسلام، دورانی بود که اوج تمدن اسلامی وجود داشت و مردم قرآن و اهل بیت(ع) را با هم داشتند چرا که این دو جدایی‌ناپذیرند. حداکثر هنر علاقه به قرآن بدون اهل بیت(ع) به وجود آمدن امثال ابوموسی اشعری است و حداکثر هنر علاقه به اهل بیت(ع) بدون قرآن این می‌شود که تا نیمه شب در سوگ اهل بیت(ع) سینه‌زنی کنیم اما نماز صبحمان قضا شود، بنابراین قرآن زمانی کامل می‌شود که همراه با اهل بیت(ع) باشد.

انتهای پیام
captcha