به گزارش ایکنا، در همین روزهای منتهی به سال و ایامی که افراد در کنار مراقبتهای شخصی برای حفظ سلامت، کارهای آخر سالشان را انجام میدهند تا چند روزی در ایام عید در کنار خانواده فراغتی داشته باشند، به دفتر کار پدر معنوی ایتامی رفتیم که خود حامی هزار کودک یتیم است و با حمایت و همراه کردن دوستان و آشنایان و همکاران صنوف مختلف، اکنون 93 هزار یتیم در سراسر کشور زیر چتر حمایتی قرار گرفتهاند.
وقتی وارد دفترش شدیم، با چند نفر دور میز جلسهای داشت، که احتمال دادیم افراد حاضر در اتاق باید از همکارانشان در صنف فرش باشند، اما کمی بعد متوجه شدیم که حاضران از کمیته امداد استان و جلسه نیز درباره پیگیریهای امور یتیمان بود. منتظر ماندیم تا جلسه تمام شود و وارد اتاق شویم.
جهانگیر ابراهیمی که بیش از ۶۰ سال سن دارد و در صنف فرش ماشینی فعالیت میکند، اما گاهی اوقات ۸۰ درصد ساعات طول روز پیگیر امورات بچههاست و در تمام ساعات اداری و غیراداری ادارات کل کمیته امداد استانها پاسخگوی ایشان هستند.
تعریف زونکنهای طبقهبندی شده در اتاق کار آقای ابراهیمی را زیاد شنیده بودیم. همچنین فیلمهایی که ایتام برای او میفرستند و «بابا جهانگیر» خطابش میکنند. در همان بدو ورود توجهمان به این فایلهای خوشرنگ جلب میشود؛ یک طرف اتاق کتابخانهای از شناسنامههای ایتام بود که در فایلهایی به تفکیک هر استان دستهبندی شده قرار داشتند و در طرف دیگر و نزدیک میزشان، زونکنهایی با عنوان دلنوشتهها جا خوش کرده بود. آقای ابراهیمی میگوید که به فراخور زمان همه نامههایی که از طریق کمیتههای امداد استانها به دستش رسیده را خوانده است. از او میخواهیم یکی از نامهها از میان این همه دلنوشته را برایمان بخواند. یک فایل را باز میکند، ورق میزند و نامهای را میخواند:«سلام آقای ابراهیمی. من معصومه هستم. از شما ممنونم که در روز تولد حضرت معصومه(س) به یاد من بودید. من و مادرم خیلی خوشحال شدیم وقتی قالیچه به دستمان رسید. من دختری هستم که در روستا زندگی میکنم و خانه ما را کمیته امداد ساخته است. من یک خواهر دارم که کلاس پیشدانشگاهی است و یک برادر دارم که اول دبیرستان است. مادرم کمر درد دارد. ما در روستا زندگی میکنیم. در فصل تابستان اینجا خیلی گرم است، اما الان هوا خوب شده است و گرم نیست. دلم میخواهد شما را ببینم و از شما تشکر کنم. شما مثل پدری دلسوز هستید. من هر وقت روی این فرش نماز میخوانم برای شما و دختر شما دعا میکنم. کاش میشد شما را ببینم. راستی من در خوابگاه شبانهروزی زندگی میکنم و درس میخوانم و معدل کلاس پنجم من ۲۰ است».
چهره آرام و بیتکلف آقای ابراهیمی، ما را به وجد آورد تا آنجا که درباره چرایی آن از او سؤال میکنیم. او گفت که بیش از ۱۸ سال در کنار کارش، امور یتیمان را دنبال میکند، شاید علت آن همین رسیدگی به یتیمان باشد. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی ما با جهانگیر ابراهیمی، حامی ایتامی است که او را با نام «بابا جهانگیر» صدا میزنند.
ایکنا ـ آقای ابراهیمی، حمایت از ایتام چه فرایندی دارد، آیا کسی که وارد این کار خیر میشود، حضور او مستمر خواهد بود یا ممکن است به دلیل مشکلات اقتصادی عقبنشینی کند؟ شما و دوستانتان اکنون چه تعداد یتیم را تحت پوشش دارید؟
همراه پدرم در حدود ۱۸ سال قبل، با حمایت از تعداد ۱۵۰ یتیم شروع کردیم و بعدتر دوستان خود را در جریان قرار دادم و اکنون تعداد ۹۳ هزار یتیم در ۳۱ استان کشور تحت حمایت هستند. کسی که وارد این کار میشود و طعم شیرین آن را میچشد و خیر و برکتش را در زندگی خود به وضوح میبیند، کمکهای خود را بیشتر هم میکند. ممکن است فردی سرمایهدار باشد، اما حال او به واسطه این همه پول خوب نباشد، وقتی وارد این کار میشود و آثار وضعی آن را حس میکند، بعد از مدتی حتی متوجه برخی تغییرات در خود نیز میشود.
کسی که کار خیر میکند، دنبال اینکه سر دیگران کلاه بگذارد و سود بیشتر به دست آورد، نیست. کسانی که بخشنده هستند، وقتی پول بیشتری در اختیار داشته باشند، بخشندهتر میشوند و افرادی که خست دارند، به هنگام خوب شدن وضع مالیشان، خسیستر میشوند؛ لذا روحیه انفاق باید در فرد نهادینه شود تا او را به رشد فکری و معنوی برساند. این اتفاق شبیه به هرس کردن درختی است که به ظاهر کوچک میشود، اما در فرایند رشد، چند برابر قبل جوانه میزند. خداوند متعال خود فرموده که این کار خیر را جبران میکند و بزرگترین تجارت در دنیا همین است.
وقتی فرد درباره وضعیت یتیمان مورد اطلاع قرار میگیرد و مشکلاتی که گریبان یتیم و خانوادهاش را گرفته، نمیتواند آرام بگیرد. خیلی موارد یتیمان و خانوادهشان درگیر بیماریها و مشکلات جسمی هستند که اگر به موقع به آنها رسیدگی شود، درمان میشوند.
ما یک وظیفه دینی داریم که آن به کنار، اما در عین حال یک وظیفه اجتماعی نیز بر عهده آحاد جامعه است که بعضاً آن را فراموش میکنیم. وقتی در این کشور درس خواندهایم، کاسبی کردهایم و بزرگ شدیم، بالاخره اینها باید یک جایی به درد کسانی بخورد، اما اگر بیتفاوت از کنار مشکلات و مسائل افراد جامعه رد شویم، همه آنچه به دست آوردهایم، ارزشی نخواهد داشت.
فقط در طول این یکسال، و به دلیل بیماری کرونا که مدارس تعطیل شدند و آموزش از طریق فضای مجازی دنبال شد، تعداد زیادی از یتیمان به دلیل نداشتن تبلت و موبایل از مدرسه بازماندند، در حالی که بسیاری از اینها هوش بالایی دارند و ما از علاقه آنها به تحصیل و وضعیت تحصیلیشان باخبریم. اینها استعداد درخشان هستند اگر به آنها رسیدگی نکنیم، مرگ استعدادها اتفاق میافتد.
طی ماه گذشته بین یتیمان آماری گرفتیم، درباره دانشآموزان دارای معدل ۱۸ به بالا، که مشخص شد ۴ هزار نفر از میان این بچهها، معدل بالای ۱۸ دارند و تا کلاس دوازدهم هم معدل ۲۰ داریم. امداد کارهای خوبی کرده است، اما درباره خروجیهای آن تبلیغات کمی صورت گرفته و البته چند سالی است مردم مطلع شدهاند که چتر پوشش و حمایت آن تا چه حدی است. حتی از میان ایتام افرادی را داریم که اکنون در پستهای مختلف و مهم در کشور مانند نماینده مجلس، استاد دانشگاه، پزشک و ... مشغول فعالیتاند.
ایکنا - میزان کمکها به ایتام چگونه و سرانه چقدر است؟ آیا جنس حمایت از این بچهها، صرفاً در حد کمکهای مادی است یا فراتر نیز میروید؟
اول اینکه تأکید میکنم تمام کسانی که وارد این امر خیر شدهاند، برکت آن در زندگی خانوادگی خودشان هم جاری شده است. حتی میگوییم گاهی برای این بچهها نذر کنید، امتحان کنید و اگر جواب گرفتید به این کار ادامه دهید و پای کار باشید. هر چه تعداد بچهها بیشتر شده، به مرور کمکها نیز افزایش پیدا کرده است. تا امروز حدود ۵۰ میلیارد از ابتدای سال کمک به حساب بچهها واریز شده و فقط در همین ماه اسفند حدود ۱۰ میلیارد تومان و ماه گذشته ۷ میلیارد و ۱۰۰ میلیون واریزی حامیان بوده است. تلاش داریم با یاری خدا تا سال آینده کمکها به بالای ۱۰۰ میلیارد تومان برسد. علیرغم مشکلات اقتصادی، اما بحمدالله کمکها بیشتر شده است.
هر ماه حدود ۴۰۰ میلیون تومان هزینههای درمانی برای ایتامی که درگیر بیماری هستند پرداخت میشود. در موضوعات آموزش و تأمین کتابهای کمک درسی نیز حمایتهایی صورت میگیرد. پیش از کرونا و در مناسبتهای مذهبی، بچهها را به سالنها میبردیم و از آنها پذیرایی میکردیم. هر سال همچنین حدود ۶۰۰ نفر از بچهها با اتوبوس درجه یک به مشهد اعزام میشدند و در کنار زیارت آنها را به پارک و شهربازی میبردیم، چراکه بعضی از این بچهها که در نقاط دوردستی زندگی میکنند، بعضاً پارکی را ندیدهاند.
در بعضی شهرستانها فقر زیاد است یا در بعضی مناطق کپر داریم که افراد ساکن در این مناطق با خطرات زیادی روبرو هستند. این بچهها هم لباس زیبا و نو را دوست دارند. در بعضی موارد بچهها دچار بیماریهایی هستند که با پیگیری قابل درمان خواهد بود. اگر احساس مسئولیت وجود داشته باشد شاهد این مسائل نباید باشیم.
از طرفی، سرانه کمک ماهانه به یتیمان در وضعیت حداقلی بود و تا سال گذشته این سرانه ۵۰ هزار تومان بود که امسال به رقم ۱۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده است. در عین حال، تعداد یتیمان در استانهای خوزستان و سیستان بلوچستان بیشتر است و سرانه کمتری هم دارند. در بعضی ایام مانند همین روزها و ماه پایانی سال، برای عید دو ماه واریزی برای بچهها انجام میشود.
ایکنا ـ با توجه به ارتباط مستمر با استانها و مراکز مختلف امداد در کشور، محرومیت در کدام استانها بیشتر به چشم میخورد؟
در بعضی مناطق مانند سیستان و بلوچستان یا جنوب کرمان، گویی فقر امری موروثی شده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. تلاش ما این بوده که این زنجیره به واسطه موفقیت، سواد و تحصیل حداقل یکی از ایتام در آن نسل، قطع شود.
ایکنا ـ آیا این کمکها و حمایتهای مردمی باعث میشود فقر از بین برود؟
ظرفیت کار خیر در کشور، در حد بالایی است. سرمایهداران، تجّار و کشاورزان بزرگی داریم که میتوانند کمکهای خوبی کنند، اما بعضاً کملطفیهایی وجود دارد. شاید فقط در حدود ۱۰ درصد ظرفیت کار خیر در کشور کار شده و ۹۰ درصد این ظرفیت خالی است. البته همواره تأکید میکنیم آنهایی هم که پای کار این امور خیر هستند، باید کمکشان به داراییهایشان بخورد و یک تناسبی برقرار باشد.
ایکنا ـ چشمانداز شما در این کار چیست و ادامه این مسیر را چگونه ترسیم کردهاید؟
خیلیها به بنده میگفتند چرا کمیته امداد را انتخاب کردهاید؟ خودتان خیریه بزنید. در پاسخ گفتیم به جای خیریه زدن بهتر است از امکانات کمیته امداد استفاده کنیم، چرا که شناخته شده است و مورد حمایت دولت است و پولی که پرداخت میشود هم مستقیم به دست یتیم میرسد. برنامهریزی ما این است که کمکها را به سطح استاندارد جهانی برسانیم.
یک میانگین سرانه ۴۵۰ هزار تومانی داریم، که در بعضی استانها مانند یزد، البرز، زنجان و تهران این سرانه در وضعیت بهتری است، اما در بعضی استانهای کشور مانند سیستان و بلوچستان، لرستان، کرمانشاه و گلستان، کهگیلویه و بویراحمد این سرانه خیلی پایینتر است. کافی است یک لحظه خودمان را جای آنها بگذاریم و بیندیشیم که چه وضعی خواهیم داشت. امروز اگر یتیمنوازی کنیم، فردا روزی اگر نسل خودمان به مشکلی بخورد، دیگرانی مراقب آنها خواهند بود.
ایکنا - در این مسیر خیر، انتظاری هم از مسئولان، نهادها و دستگاهها دارید؟
انتظار از هیچ کسی و هیچ مسئولی نداریم. از دوستانم انتظار دارم و دوست دارم کاری کنم تمام کسانی که مرا میشناسند طعم شیرین یتیمنوازی را بچشند. امید این بچهها به ماست. وقتی در این کار هستیم، قطعاً مسئولیت ما بیشتر است. من از این بچهها خجالت میکشم که این قدر مهربان هستند و به من و دوستان حامی لطف دارند.
ایکنا ـ خاطرهای هم در موضوع حمایت از ایتام دارید که قابل ذکر باشد و برایمان بازگو کنید؟
خاطره زیاد است، اما یکی از آنها که به شخص دیگری مربوط است را تعریف میکنم. مسئول اکرام ایتام استان خوزستان نقل میکرد که چهار سال پیش یکی از حامیان دو بچه را از ماهشهر تحت پوشش گرفت. این فرد دو ماهی پول حواله نکرد و چند باری با او تماس گرفتند که دیدند تلفن این فرد خاموش است. یک روز خانم و آقای مسنی به کمیته امداد استان مراجعه میکنند در حالی که شناسنامه دو بچه در دستشان بوده و میگویند اینها را در کیف پسرمان پیدا کردیم.
وقتی اسم پسر خود را میگویند، مسئول کمیته امداد متوجه میشود این فرد همان حامی است که خبری از او نبوده، جریان را که برای پدر و مادر تعریف میکنند که ایشان دو ماهی است حواله برای بچهها نداشتهاند، حالت مضطری به آنها دست میدهد و مادر میگوید پسر ما فوت کرده و چند بار به خواب من آمده و گفته مراقب بچههای من باشید، در حالی که این بچه آدمی نبوده که بخواهد پنهانی ازدواج کند. وقتی وسایل او را جستجو میکنیم این دو شناسنامه را پیدا میکنیم. آن دو یتیم هم پس از آن روز، زیر چتر حمایتی پدر و مادر آن حامی قرار میگیرند.
در ادامه تصاویری از دلنوشتهها و نقاشیهای ارسالی ایتام به آقای ابراهیمی را مشاهده میکنید:
گفتوگو از مریم روزبهانی
عکس از طاهره بابایی
فیلم از حامد عبدلی
انتهای پیام