دامون ششبلوکی، پژوهشگر حوزه موسیقی قشقایی، در گفتوگو با ایکنا، گفت: ایل قشقایی شامل پنج طایفه بزرگ و نیز مکان جغرافیایی ییلاق و قشلاق هر طایفه متفاوت است. هر طایفه به تیرههای مختلف و هر تیره هم به بُنکوهها، که یک جامعه کوچکتر است، تقسیم میشوند.
وی ادامه داد: قالب زندگی جوامع ایلی به دلیل کوچرو بودن با دیگر جوامع شهری متفاوت است. اقوامی که در کوچ هستند گاهی حتی آئینهای دینی متفاوتی دارند. ما در ایل قشقایی شاهد تقید و اعتقاد عمیق و خالص به اسلام خصوصاً به مذهب تشیع هستیم. اگر بخواهیم در بخش موسیقی بررسی کنیم، یک کارگان مهمی به نام آشیقها را داریم که در گذشته از ایلخوانها مواجب میگرفتند تا به درون ایل بروند و منظومههای موسیقایی را اجرا کنند.
ششبلوکی در رابطه با آشیقها بیان کرد: آشیقها از چین تا سرتاسر آسیای میانه، آناتولی و حوزه بالکان و همچنین در حوزه جنوبیتر در ایران، افغانستان و عراق نیز حضور دارند. بسیاری از منظومههای آنها در بین اقوام مختلف مشترک است، اما در محتوا با توجه به فرهنگ، اقلیم و اعتقادات با تغییراتی مواجه هستیم.
این پژوهشگر اضافه کرد: در بررسی محتوایی روایتهای منظومههای قشقایی میبینیم که شیعه دوازده امامی بودن از ویژگیهای خاص آن است و در بخشهایی از روایت منظومهها از حضرت علی(ع) مددخواهی میشود تا حضرت مهدی (عج). این تفاوت ویژهای است که در منظومههای قشقایی در قیاس با دیگر منظومهها وجود دارد.
وی اظهار کرد: طبق بررسیای که با آشیقهای قشقایی داشتم، آنها در تعریفی از خودشان میگویند که آشیق دو ریشه لغوی دارد؛ یکی کلمه ایشیق به معنای روشنایی است، چون در گذشته آشیقها به نام اوزانها معروف بودند و شخصیتهای روحانی و قدسی داشتند که محترم بودند. دیگر اینکه آشیقهای قشقایی معتقدند ریشه آشیق از کلمه عشق است و آنها نسلاندرنسل کمربسته مولی علی(ع) هستند و این مسیر موسیقایی آنها برای رسیدن به کمال عرفانی و اخلاقی است. در واقع موسیقی ابزاری است تا مسیر کمال را طی کنند.
ششبلوکی در رابطه با نقش معنوی آشیقها گفت: چون جامعه عشایری مسجد و مکان مذهبی ندارد تا شخصیتهای دینی مسائل دینی را بیان کنند، آشیقها مروج مبانی مذهبی، دینی و اخلاقی هستند و آنها با حمایت ایلخانها برای ساز زدن مواجب میگرفتند تا فرهنگ شیعی را در بین ایلات، که کوچنده هستند، ترویج دهند.
وی ادامه داد: بسیاری از آیینها به دلیل تقید شدید ایلخانی به مبانی شیعه و التزام خوانین به مجتهدهای وقت در بین ایل قشقایی عمیقاً شکل میگیرد، ولی به واسطه نوع زندگی قالبهای آن فرق دارد و این اعتقادات هم خیلی خالص است. به طور مثال قشقاییها چند سنگ را در بیابان در کنار داراییهای با ارزش خود روی هم میگذارند و اصطلاحاً به آن کَرّه حضرت عباس میگویند. در فیلم مستندی که درباره همین موضوع کار کردم گفته میشود که وقتی این سنگها را میگذارند حتی دزد به سراغ مالی نمیرود که کَرّه حضرت عباس نام دارد.
ششبلوکی در رابطه با سنتها و فرهنگهای ایل قشقایی در ماه مبارک رمضان گفت: طبق تحقیقات، در ایل قشقایی مقامی که دقیقاً با ماه رمضان مرتبط باشد مقام سحر آغازی است که کارکرد آن بیدارباش است. این مقام با کرنا و نقاره در سحرگاه شادیانهها و عروسیها اجرا میشده تا مردم بیدار شوند و کارهای مربوط به مراسم جشن و شادی را انجام دهند که مربوط به آثار اجرایی چنگیهای قشقایی است. من از بسیاری از چنگیها سؤال کردم و آنها میگفتند که در گذشته هنگام ماه رمضان اگر چنگی و کرنانوازی در ایل حضور داشت، سحرگاهان این مقام سحرآغازی را برای بیدارباش مردم مینواخت.
وی افزود: در گذشته ساعت به شکل امروزی وجود نداشت. برای همین معمولاً در هر تیره یا طایفه شخصی حضور داشت که اوقات شرعی را بر اساس فنون نجوم، که مربوط به طلوع و غروب آفتاب است، ماهرانه بلد بود و زمان را مشخص میکرد.
این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که آیا مناجاتخوانی در بین ایل قشقایی وجود دارد؟ گفت: به آن شکل که در جوامع شهری و روستایی وجود دارد مناجاتخوانی نداریم. استاد محمدحسین کیانی، که از خوانندههایی بزرگ موسیقی نواحی و ایل قشقایی است، روایت میکردند در مناطقی که طوایف به هم نزدیکتر بودند فردی برای مناجاتخوانی حضور مییافت. آقای کیانی هم به سبب اینکه به مکتبخانههای قدیم مراجعه کرده و علوم قرآنی را یاد گرفته بود، مناجاتخوانی میکرد. همچنین غلامرضاخان بهمنی، که از افراد صاحبسبک در موسیقی قشقایی هستند و آوازی به نام خود دارند، طبق تحقیقات گفتهاند که در ایام مذهبی از مناجاتخوانهای سرشناس چند منطقه دعوت میکردند تا در مراسم مذهبی حضور یابند.