حجتالاسلام یحیی جهانگیری، مدرس حوزه و دانشگاه یادداشتی درباره ویژگیهای منبر آیتالله فاطمینیا برای ایکنا ارسال کرده است که متن آن را در ادامه میخوانید؛
گاه تصور میشود منبر فن خطابه است. به همین جهت برخی میگویند مجهتد نباید به منبر برود چون شأنش پایین میآید. منبری هم لازم نیست مجتهد باشد چون منبر محل ارائه بحثهای عمیق نیست. به این صورت دوگانه منبر یا اجتهاد میسازند ولی آیتالله فاطمینیا با سیره منبری و اجتهادی خودشان ثابت کردند که منبر باید اجتهادی باشد و اجتهاد فقط در قالب کتاب و رساله نیست، بلکه در منبر هم باید خود را تجلی دهد.
منبرهایهای او فقط اجتهاد فقهی نبود بلکه اجتهاد اخلاقی و عرفانی هم بود. منابع و روایاتی که استفاده میکرد کاملا با روش اجتهادی ارزیابی میکرد، سپس در منبر بیان میکرد لذا منبرهایش هم تودهها و هم نخبگان را گرد میآورد.
منبرهای ایشان فقط یک سخنرانی عمومی نبود، یک سخنرانی انگیزشی نبود بلکه یک تحلیل روشمند از منابع دینی و اخلاقی بود، منتها چون در قالب منبر عرضه میشد ما خیال میکنیم پژوهشی نیست. این یک ظلم است که پژوهش را فقط در مکتوبات بدانیم. گفتارها و منبرهای ایشان محصول پژوهشی بود که امیدوارم مجموعههای فرهنگی کشور به حفظ آن اهتمام کنند تا این گنیجنه اخلاقی، برای نسلهای بعد محفوظ بماند.
گاهی یک سخنرانی برای موسم خاصی است، برای نسل خاصی است، برای سرزمین خاصی است، چون گوینده و سخنران، ملاحظات مخاطب را در نظر میگیرد ولی من به عنوان مبلغ در کشورهای دنیا و استاد در دانشگاههای خارجی میگویم منابر و سخنرانیهای آیتالله فاطمینیا حتی برای مخاطب غیر ایرانی هم مفید بود، برای غیر شیعه هم الهام بخش بود و این هنر و عمق دانش دینی ایشان را میرساند که با اینکه برای مخاطب خاص حرف میزد ولی دایره مخاطبان خود را جهانی میدید. ایشان هرگز، بومی سخن نگفت که مصرف زمان و مکان خاص داشته باشد. ذهن فرانگر و بیان فراختر از محدوده نسل و مخاطب خاص، منبرهای او را ماندگار خواهدکرد.
منبرهای کردار او فراتر از منبرهای گفتار او بود. بنان او بیش از بیانش تاثیرگذار بود. مردم فقط فاطمینیای منبری را میشناسند ولی او یک منبر رفتاری هم داشت. او نشان داد منبر فقط هنر گفتن نیست. منبری باید هنر تبلیغ در عمل را هم داشته باشد.
توصیههای فردی ایشان به هر کس نزدش میرفت شفابخش بود. منتظر نمیماند حتما کرسی منبر باشد، دوربین و مکروفون باشد بلکه هر وقت دل مشتاقی را میدید، سخن میگفت.
انتهای پیام