به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده حوزه علمیه خواهران، شامگاه 21 آبان در نشست علمی «موضوعشناسی فقهی پدیده سلبریتیها» که از سوی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد با بیان اینکه پدیده سلبریتیها را باید با اضلاع دیگر آن مورد تحلیل قرار داد، گفت: یکی از این اضلاع نسل جدید و مخاطبان جدید هستند که سلبریتی را سلبریتی میکنند و این تعبیر که سلبریتی، راهبر و پیشگام است معلوم نیست درست هم باشد. ضلع دیگر فضای تخاطب است و دیگری هم اقتصاد سلبریتی است که ذیل اقتصاد رسانه قابل تحلیل است.
وی افزود: زمانی که مرحوم مرتضی پاشایی از دنیا رفت، رئیس انجمن جامعهشناسی کشور گفته بود ما جامعهشناسان از فهم جامعه عقب افتادهایم، ایشان میگفت جلوی بیمارستان رفتم و دیدم به خاطر بیماری او شلوغ شده و بعد از وفاتش هم گفته شده تا 50 هزار نفر در تشییع او شرکت کردند و برای او گریه میکردند بنابراین نسل جدید را باید از نو بشناسیم.
وی ادامه داد: یا وقتی صدا و سیما در جریان مناظرات انتخاباتی سال 88 گفت که من 65 درصد مردم را پای تلویزیون کشاندم تا انتخاب اصلح داشته باشند برخی در نقد او گفتند رسانه نبود که زمینه انتخاب مردم را فراهم کرد بلکه بازنمایی فضای رسانهای در فضای مجازی در قالب تحلیلها و اینکه چه کسی بیشتر محجوب بود و چه کسی کم آورد، اثرگذار بود.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: این فضای رسانهای اینقدر مهم است که جنبشهای می تو؛ me too در جهان هم با آن گره خورده است زیرا این جنبش در جهان از سوی هنرپیشههای منزوی و بالای 50 سال شروع شد چون اینها به حاشیه رفته بودند و برای اینکه بتوانند به فضای رسانه برگردند و مجددا فالور زیاد کنند و درآمد اقتصادی داشته باشند این موضوع را راه انداختند و از تجاوزات جنسی به خودشان اعم از راست و دروغ حرف زدند.
زیبایینژاد با اشاره به ویژگی انسان جدید با بیان اینکه بخشی از تحولات حجاب را میتوانیم به صورت ناخوادآگاه تلقی کنیم ولی بیشتر آن خودآگاه است، تصریح کرد: نسل جدید میداند دنبال چه میگردد؛ با چه چیزی مخالف است و با انتخاب پوشش خودش با جامعه و نسل قبل و حکمرانی جامعه حرف میزند.
وی با بیان اینکه ویژگی دیگر این نسل هم سیالیت است، افزود: سیالیت یعنی اینکه یک فردی امروز حزباللهی است و فردا ضد حزباللهی، شنبه عاشق و یکشنبه فارغ و دوشنبه طرفدار فلسفه است و روز بعد به ضد فلسفه تبدیل میشود و از این تضادها هم اظهار تنفر ندارد.
زیبایینژاد تصریح کرد: این انسان به لحظهشده است؛ در گذشته اگر کسی عاشق دیگری میشد پیشفرض آن دوام بود و پسری حاضر بود به خاطر دختری خودش را به زحمت بیندازد، ولی در انسان جدید در فضای پستمدرن، عشق ثابتی وجود ندارد و در لحظه زندگی کردن برای او مهم است و آرمان او خوشی در لحظه است که به شهوات و شکم او توجه شود.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده اضافه کرد: این نسل ارزش خاصی را به رسمیت نمیشناسد و دائما ارزشهای او متناسب با زمان و مکانش در حال تغییر است؛ مثلا وقتی با یک دختر دبیرستانی مصاحبه میکنیم که نظرش در مورد ازدواج چیست میگوید؛ گزینهای مانند گزینههای دیگر یا اینکه چرا ازدواج گزینه بهتری از همزیستی آزادانه است یا چرا باید تناسب سنی حفظ شود؟ چرا وقتی ازدواج کردیم باید با هر شرایطی بسازیم و نباید طلاق بگیریم؟ بنابراین فهم انسان جدید پدیده خیلی مهمی است.
وی افزود: یکی از افرادی که در زمره اصلاحطلبان است در جایی گفته بود، نسل دهه هشتادی با لحظهای بودن و بیتفاوتی معنا میشود و شجاعت آنها هم ناشی از بیتفاوتی است و جمهوری اسلامی تا سال 1404 فرصت دارد و اگر حواس ما نباشد خطرات بزرگی به همراه دارد.
زیبایینژاد با بیان اینکه سلبریتی به وساطت رسانههای مدرن چهره شده وگرنه اختراع و علم و ویژگی برجسته اخلاقی ندارد که به واسطه آن چهره شود، تصریح کرد: اگر رسانه مدرن از وساطت انداخته شود دیگر آن فرد، سلبریتی نخواهد بود و یک سلبریتی حتی ممکن است با رسوایی جنسی، شایعهپراکنی و گندهگویی سلبریتی شده باشد، همچنین سلبریتی با ذوق شخصی افراد منطبق است؛ مثلا مرتضی پاشایی فرد مهمی در موسیقی نبود و اتفاقا آن سالی که او از دنیا رفت جلال ذوالفنون، استاد موسیقی هم از دنیا رفت ولی در غربت تشییع شد ولی پاشایی توانسته بود با مخاطب ارتباط برقرار کند.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه پشت صحنه زندگی سلبریتیها گاهی جذابتر از جلوی صحنه است، گفت: همچنین گاهی برخی از این سلبریتیها، تفتن لازم برای شهرت زیاد را ندارند بلکه سفارش به کارشناسان میدهند که ژست و سبک حرفزدن آنها را مدیریت کنند. نکته دیگر اینکه سلبریتی، لازمه زندگی جدید است؛ یعنی سبک زندگی انسان رسانهای و مصرفی شده، بدون سلبریتی چیزی کم دارد. مثلا گاهی در کنسرتهای امیر تتلو چندهزار نفر با او همخوانی و گریه میکنند و بعد حتی مادری حاضر میشود به او بگوید دختر مرا در آغوش بگیر تا عکس یادگاری داشته باشد.
وی با بیان اینکه مرجعیت سلبریتیها نتیجه تحولات ارزشی است، اضافه کرد: همواره این سلبریتیها نیستند که تحولات ارزشی ایجاد میکنند بلکه تابع و محصول تحولات ارزشی هستند و آن را یک قدم جلوتر میبرند، اینکه در نسل جدید دانشجویان دانشگاه شریف، شاهد فحشهای رکیک از سوی چند دختر باشیم، این پدیده عجیبی است و نشان میدهد تحولات منفی ارزشی رخ داده است؛ بنده بررسی کردم و دیدم خیلی از این شعارهای زشت برگرفته از هتاکیهای کسی مانند تتلو است. البته درست است که این فرد مرز هتاکی را جابجا کرده و فرد بسیار بیحیایی است ولی اگر از زاویه دیگری نگاه کنیم خواهیم دید او شعر انقلاب صلح را در فضای تحول یافته جامعه خوانده است و مخاطب هم با او همراهی دارد وگرنه حداقل ماجرا این بود که بخش زیادی از فالوورهای او باید از او جدا میشدند چون مرزهای اخلاقی را دریده بود ولی اینطور نیست.
وی با بیان اینکه نان سلبریتی در ژستهایی است که لحظه به لحظه میگیرد و اگر نگیرد از گردونه رقابت بیرون خواهد رفت، اظهار کرد: بنابراین خیلی نباید ژستهای سیاسی سلبریتیها را مانند آنچه در مرگ مهسا امینی رخ داد جدی گرفت زیرا هویت و زندگی اقتصادی و اجتماعی آنها با دیدهشدن و چهره بودن است؛ حتی در پدیده me too هم این مسئله را شاهد هستیم بنابراین در کشور ما هم احتمال این موضوعات وجود دارد. سلبریتیها معمولا مخاطب انقلابی ندارند و اگر بخش غیرانقلابی را هم از دست بدهند ضررهای اقتصادی زیادی خواهند کرد و بازار خود را از دست میدهند البته برخی از آنها هم واقعا موضع سیاسی و اجتماعی دارند.
استاد و پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده با بیان اینکه سلبریتیها برخلاف یک عالم و مخترع که مرید و پیرو دارند، هوادار دارند یعنی با فضای هیاهو تعریف میشوند، گفت: برخی دوستان تصور میکنند ما میتوانیم گوش سلبریتیها را ببُریم و آنها را یک تهدید میدانند؛ بنده معتقدم سلبریتیها ذاتا اقتضای تهدید دارند زیرا در فضای سالم و عقلانی چهره نشدهاند بنابراین تربیت سلبریتی در فضای انقلابی هم ممکن است این مشکلات را داشته باشد و گاهی این افراد در مقابل ما بایستند.
وی با بیان اینکه ما میتوانیم به این افراد به عنوان فرصت هم بنگریم، افزود: آنها تحولات اجتماعی را برای ما منعکس میکنند که ممکن است خود ما آن را نفهمیم، اینها از دهه 70 به ما هشدار دادند که جامعه در حال پوستاندازی است ولی ما حواسمان نبوده است؛ امروز یک جوانی با موی گیسکرده و بلند در نماز جماعت شرکت میکند و از آن طرف در خانه پای ماهواره مینشیند و شاید با دوست غیر همجنس به راهپیمایی اربعین میرود و اصلا احساس تنافر هم از این کارها ندارند.
زیبایی نژاد افزود: یکی از آسیبهایی که ما در طول انقلاب با آن مواجه بودهایم تعریفی است که از حکومت اسلامی داشتیم یعنی دین را به احکام فقهی تقلیل دادیم، اگر حاکمیتی برنامه برای بسط متوازن بینشها، گرایشات و رفتارها نداشته باشد دیگران نسل ما را تحت نظام ارزشی خودشان مدیریت خواهند کرد؛ در این صورت ما به دنبال مطالبه حجاب هستیم ولی برنامههای اجتماعی ما بینش و گرایش به سمت حجاب را رواج نمیدهد، تمایلات جامعه، اباحهگری و بیبندوباری جنسی را بسط میدهد.
وی در ادامه اضافه کرد: در دهه هشتاد، ایران قرار بود به کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان بپیوندد و مجلس هم مصوب کرد ولی ما با شورای نگهبان رایزنی کردیم که مصوب نشود و آنها هم 40 خلاف شرع مانند قصاص و دیه و ... را پیدا کردند و تصویب نشد ولی موارد زیادی هم بود که اصلا شورای نگهبان متوجه آن نشده بود و از قضا مهمتر هم بودند زیرا شورای نگهبان به احکام تکلیفی فردی حساس است ولی به نظام ارزشی تغییریافته حساسیت نداشته است.
این استاد حوزه ادامه داد: یکی از بندهای کنوانسیون این بود که تمامی کلیشههای جنسیتی باید از نظام تحصیلی حذف شوند یعنی هر چه بابا نان داد در کتب درسی هست باید حذف شود، اگر در جایی گفته است ثریا بیمار شد و مادرش از او پرستاری کرد باید حذف شود زیرا چه کسی گفته وظیفه تیمارداری فرزند بر عهده مادر است؟ معالاسف شورای نگهبان به این موارد اعتراضی نکرده بود در صورتی که این تغییرات، ریشه همه تغییرات ارزشی است چون اگر دختر ما از کوچکی یاد گرفت که جنسیت، کلیشه است فردا نخواهیم توانست به او بگوییم حجاب و ارث و دیه زن و مرد با هم فرق دارد.
زیبایینژاد با تاکید بر اینکه حجاب از مهمترین موارد مدنظر حاکمیت از دوره بعد از انقلاب بوده است ولی متونی که بتواند با کودکان و نوجوانان ما در بحث حجاب حرف بزند و آنها را متقاعد کند نداریم، گفت: آخر خط حجاب ایستادهایم و میگوییم بدحجابی ممنوع در حالی که ذهنیت بچههای ما را دیگران شکل دادهاند.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده تاکید کرد: یک مشکل نرمافزاری بزرگی که ما داریم و از حوزه هم ناشی میشود این است که فقه در حوزه، راهبردی نیست. در ابتدای انقلاب برخی رساله عملیه به دست میگرفتند و میگفتند ما میخواهیم با این جامعه را اداره کنیم، فقه راهبردی و حکومتی آیا همین فقه رساله عملیه و فردی است؟ به نظر بنده فقه راهبردی لازم داریم، البته مهمتر اینکه راهبران همواره باید موقعیت خودشان را به درستی فهم کنند یعنی بدانند الان موقعیت تهدید است یا قدرت؟ اگر در موقعیت تهدید باشیم و ژست قدرت بگیریم فاجعه ایجاد میشود.
وی در ادامه توضیح داد: ما اگر 50 سال پیش به بچههایمان میگفتیم قناعت کنید ساختارهای فرهنگی و اقتصادی ما هم با آن همراه و هماهنگ بود ولی الان ساختارهای اقتصادی و فرهنگی ما دائما مصرفگرایی را ترویج میکنند؛ الان اگر یک بچه، تلفن همراهی را ماه قبل خریده باشد میخواهد این ماه مدل جدیدتری بگیرد و پز مصرفگرایی بدهد. وقتی پپسی کولا میخرد روی آن نوشته در لحظه زندگی کن، وقتی پای صدا و سیما مینشیند دائما تبلیغ مصرفگرایی و کالاهای جدید است. از همه طرف میگویند مصرف و آن وقت ما قرار است قناعت را ترویج کنیم.
وی گفت: اگر بدانیم که موقعیت امروز ما تهدید است یعنی یک موج سهمگینی آمده ما را با جایمان بکند و ببرد، دیگر ژست قدرت نخواهیم گرفت بلکه ژست مقاومت میگیریم و به سبک دیگری از تربیت فرزند رو میآوریم تا تاثیرپذیری فرزندان ما به حداقل برسد و او بتواند در مسیر خلاف رودخانه حرکت و از آن کسب قدرت کند؛ مثلا همین سال گذشته چقدر از دختران ده سال و یازده ساله ما مدرسه رفتند در حالی که فقط چند نفر روزه بودهاند و بقیه همه روزه میخوردند و اینها به زعم خودشان تحقیر شدهاند و به مادرشان گفتهاند ما نمیخواهیم روزه بگیریم، بنابراین اگر ژست قدرت گرفتیم اینطور میشود ولی اگر به دخترمان بگوییم تو از این که در کلاس تک و اقلیت هستی افتخار کن زیرا همه یک مسیر را از هم تقلید میکنند ولی تو فرق میکنی، ماجرا به شکل دیگری خواهد بود.
زیبایینژاد اظهار کرد: ما در عرصه نظامی فهمیدیم که در حال تهدید هستیم و حواسمان را جمع کردیم و الان قدرت نظامی هستیم ولی در عرصه فرهنگ از ابتدا شعار دادیم ما میخواهیم انقلاب را به همه جهانیان صادر کنیم، در صورتی که نفهمیدیم قدرت دست ما نیست و ما در حال تهدید هستیم زیرا فلسفه هنر ما بومی نبود و اصحاب هنر ما خیلی فهم انقلابی ندارند و اگر این تهدید را فهمیده بودیم از ابتدای انقلاب شبکه هنرمندان انقلابی را پرورش میدادیم تا طوری نشود که 90 درصد هنرمندان ما اپوزیسیون شوند.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: حوادث اخیر باید عبرتی برای ما باشد، ما از دهه 70 و حوادث دهه هشتاد به این طرف حواسمان جمع نشده است و فکر میکنیم توطئه دشمنان خنثی شده اما هر بار بخشی از سرمایههای اجتماعی از بین رفته است. اصحاب انقلاب در موقعیت تهدید، ژست قدرت گرفتهاند به همین دلیل زمین خوردهاند.
وی افزود: ما در موضوع امر جنسی تحقیق کردهایم که هرقدر میزان تحصیلات بالا رفته اعتقاد به عدم لزوم بکارت، جواز روابط دختر و پسر قبل از ازدواج، بیشتر شده است زیرا جمهوری اسلامی بر سرشاخ نشسته و بن بریده است چون ما خواستهایم با علم سکولاری که خاستگاه آن غرب است جوانان مؤمن و انقلابی تربیت کنیم. الگوهای توسعه در کشور، نئولیبرالیستی است و زیرآب ارزشهای خانوادگی و اخلاقی را میزند و این نسل ما را همین الگوهای توسعه پرورش داده است و الگوهای نئولیبرالیستی، نفی دین میکند.
زیبایینژاد تاکید کرد: متاسفانه کشور ما الگویی برای مدیریت تحولات نسل جوان خود ندارد و این هم ناشی از ضعف نرمافزاری است که بخشی از آن متوجه حوزه است؛ روزی در حوزه ما یک الگویی تعریف کرده بودیم که در راس آن مراجع و جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه بودند و هر چه آنها میگفتند ملاک بود و رعایت میشد ولی در نسل جدید حوزه گفته میشود چرا تفکر من در شورای عالی و جامعه مدرسین حوزه نماینده ندارد زیرا ما آنها را به بازی نگرفتهایم و صدای تحقیر آنها را نمیشنویم. ما با نسل جدید الگوی گفتمانی تعریف نکرده و احساس مسئولیت به آنها ندادهایم.
انتهای پیام