حضرت فاطمه زهرا(س) در زهد، صبر، ایثار، شجاعت، اخلاص و صداقت و هزاران خصلت انسانی دیگر نمونه و سرمشقی بینظیر است. ایشان اولین بانوی شهید راه ولایت و در جنبههاى فردى و اجتماعى، عبادى و سیاسى، اخلاق و معاشرت، تربیت و خانهدارى، عبادت و بندگى، علم و دینآموزى سرمشق است. رسول خدا(ص) درباره ایشان میفرماید حضرت فاطمه(س) یک زن با تمام خوبیها و الگوی کامل جمیع محاسن است، ایشان علاوه بر زندگی فردی و اجتماعی، زندگی سیاسی و آشنایی با الفبای آن را در كنار پدرش رسول خدا و در خانه نبوّت، از همان دوران خردسالی آغاز کرد و با فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، پدر و سپس همسر انیس و مونس بود.
خبرنگار ایکنای قم، برای آشنایی و اطلاع بیشتر مخاطبان از سیره و حیات سیاسی حضرت زهرا(س) با حجتالاسلام والمسلمین میثم حبیبیکیان، پژوهشگر تاریخ و تمدن اسلامی حوزه علمیه قم به گفتوگو نشسته که در ادامه تقدیم میشود.
ایکنا ـ در ابتدا بفرمایید آیا میتوانیم حضرت زهرا(س) را علاوه بر الگویی اجتماعی و فردی، الگویی سیاسی بدانیم؟
در مقدمه باید اشاره کرد که اگر باور داشته باشیم فاطمه زهرا(س) انسانی کامل و الگوی زنان و مردمان است، تا روز قیامت باید همه ابعاد ایشان نیز کامل و نسبت به دیگران در بالاترین حد باشد، از این رو نمیتوان فقط ابعاد زندگانی و سیره خانوادگی، اجتماعی و یا فرهنگی و دینی ایشان را در نظر گرفت، بلکه بعد سیاسی ایشان هم باید مدنظر قرار بگیرد، چرا که اگر این بُعد از زندگانی ایشان را نادیده بگیریم نقض غرض شده و مطالعه در مورد الگو بودن این بانوی بزرگوار را با کاستی روبرو میکند.
البته باید در نظر داشته باشیم که منظور از سیاست در سیره حضرت زهرا(س)، سیاست به معنای امروزی با مجموعه قوانین و دستورالعملهای حکمرانی و قلمروی گستردهای از تأثیرگذاری بر ابعاد زندگی نوع بشر در جوامع مختلف نیست؛ بلکه سیاست در معنای حداقلی و بسیط آن است؛ همانطور که امیرالمؤمنین(ع) نیز به این نوع سیاست اشاره داشتهاند و آن را همان حکمرانی و مُلک معرفی کردهاند. از اين تعبير میتوان دریافت ميان مُلک (رياست) و مردم رابطه سرپرستی است و اگر کسی سرپرست مردمی شود وارد دنیای سیاست شده است و باید برای سرنوشت و اداره جامعه تدبير کند.
از دیگر سو در زمان حیات رسول گرامی و به ویژه پس از هجرت آن حضرت بر مدینه و پیروزی بر دشمنان و وفود قبایل و اسلام آوردن آنها، رفته رفته نظام حکمرانی در اسلام شکل و پیامبر(ص) ریاست این نظام را بر عهده گرفت. از این رو ایشان در موارد متعددی رفتارهای سیاسی از خود نشان میداند، همانطور که برای خود در مدینه جانشین معین میکردند، سپاه اسلام را فرماندهی کرده و برای سریهها فرمانده منصوب مینمودند، نوشتن عهدنامهها و پیمان بستن با قبایل دورتر از مدینه، همه حاکی از رفتارهای سیاسی حضرت پیامبر(ص) بود که در روز غدیرخم به اوج خود رسید و با معرفی امیرالمؤمنین(ع) به عنوان جانشین، خط مشی این نظام را روشن نمود که باید سرپرست جامعه و نظام اسلامی با معرفی خداوند و انتصاب پیامبر باشد.
به هر حال ما در اواخر عمر شریف پیامبر با یک نظام اعتقادی، سیاسی به نام اسلام مواجه هستیم که در رأس آن پیامبر(ص) قرار دارد. نظامی که پس از رحلت پیامبر(ص) رنگ سیاسی بیشتری گرفت و جریانات پس از رحلت پیامبر(ص) بیشتر برای تصاحب بُعد سیاسی نظام اسلامی بود که این کار انجام شد و با دستاندازی برخی به جایگاه امیرالمؤمنین(ع)، دوگانه امامت و خلافت پیش آمد، البته لازم به ذکر است که ما در مقام بیان اینگونه اتفاقات از منظر تشیع هستیم. یعنی قدرت سیاسی امام علی(ع) از وی گرفته شد و دیگر ایشان در رأس امور جامعه و زمامداری جامعه نبودند، اگرچه به موهبت الهی امامت امت نزد ایشان خدشهای وارد نشد و فقط مردم بودند که از این نعمت به بهره گشتند.
ایکنا ـ به نظر شما علت کمرنگی صحبت از نقش سیاسی حضرت زهرا(س) چیست؟
در مطالعاتی که داشتم، از حیات سیاسی حضرت زهرا(س) کمتر سخن به میان آمده و بیشتر به حیات اجتماعی، خانوادگی و مظلومیت ایشان پرداخته شده است. معمولاً در مورد بررسی خصوصیات سیاسی ائمه(ع) همیشه سخن از زمان امیرالمؤمنین علی(ع) شروع میشود و کمتر به نقش حضرت زهرا(س) میپردازند؛ شاید به دلیل عمر کوتاهی بود که ایشان پس از پیامبر(ص) داشتند. یکی از کتابهای تاریخی خوب در این زمینه کتاب هاشم معروف الحسنی با نام «سیرةُ الائمّة الاثنیعَشَر» است که در بخشهایی به سیره حضرت زهرا(س) اشاره کرده است و میتوان با بررسی آن به نقشهای سیاسی این بانوی بزرگوار دست یافت. البته تأکید میکنم که منظور از نقش سیاسی در اینجا، همان حضور در عرصه اجتماع برای هدایت جامعه و تدبیر امور امت و یا به معنای دیگر مسئولیتپذیری در سرنوشت فردی و اجتماعی است.
ایکنا ـ لطفاً نمونههایی از نقش سیاسی حضرت زهرا(س) در زمان حیات پیامبر(ص) را بیان کنید.
حیات حضرت زهرا(س) به دوران پیامبر(ص) و دوران پس از رحلت پیامبر(ص) قابل تقسیم است و اگر بخواهیم در مورد نقشهای حضرت به سخن بپردازیم باید بین این دو دوره تفکیک قائل شویم.
در زمان حیات رسول گرامی اسلام، نقش حضرت زهرا(س) به عنوان دختر اولین شخصیت جهان اسلام در عرصههای اجتماعی و دینی بسیار مورد توجه است. برای مثال این بانوی بزرگوار در کمک به پیامبر(ص) برای اجرای اهداف تبلیغی دینی اسلام بسیار تأثیرگذار است. ایشان با دیدن مشقتهای جانفرسایی که پیامبر(ص) در مسیر نبوت داشتند، با سن به ظاهر کم خویش همواره قوّت قلبی برای پدر بودند و پس از فوت مادرشان حضرت خدیجه(س) به تنهایی عهدهدار پدر شدند تا جایی که از ایشان به امّابیها تعبیر شد.
این جایگاه حضرت زهرا(س) در کنار پدرش که رأس قله نظام اسلامی بود، سبب میشد که در مواجهه با اتفاقات تاریخ اسلام واکنشهایی نیز داشته باشد که حاکی از رفتارهای کمابیش سیاسی ایشان است. البته این رفتار را باید در کنار مشغلهها و خستگیهای ناشی از کار در خانه و رسیدگی به امور منزل و سرپرستی کودکان خردسالش سنجید و باید دید با این که خود حضرت به کار در خانه تمایل داشتند ولی خود را از سیاست دور نکردند و به وقت لزوم در صحنه اجتماع حاضر میشدند.
برای مثال حضرت زهرا(س) چند روزی پس از هجرت پیامبر(ص) به همراه حضرت علی(ع) به سمت مدینه حرکت کردند که البته این هجرت خود یک حرکت سیاسی محسوب میشود. شتر ایشان در مسیر حرکت توسط یکی از دشمنان پیامبر(ص) مورد حمله قرار گرفت به طوری که آن حضرت بر زمین افتادند و دچار آسیب شدند که سالها بعد در هنگام فتح مکه، آن شخص توسط امیرالمؤمنین(ع) به قتل رسید، ولی به همین مقدار هم حضرت زهرا(س) درگیر مسائل سیاسی شدند و حتی در این مسیر آسیب دیدند.
همچنین این شخصیت بزرگوار در برخی جبههها حاضر شده و در غزوههای متعددی همراه با پیامبر(ص) شرکت میکردند. واقدی نقل میکند که پس از جنگ احد، فاطمه(س) با گروهی از زنان مدینه از خانه خارج شد و چون چهره مجروح پدرش را دید او را در آغوش گرفت و خون از صورت مبارکش پاک کرد؛ سپس آبی فراهم کرد و خونهای چهره رسول خدا(ص) را شست و شمشیر او را پاک کرد. همچنین مینویسد: زنانی که از مدینه آمده بودند چهارده نفر بودند که زهرا(س) یکی از آنان بود و آب و نان با خود به جبهه برده و در کنار رزمندگان از مجروحین پرستاری میکردند و نیز امام علی(ع) نقل میکند که ما به همراه پیامبر(ص) در جریان حفر خندق بودیم که فاطمه(س) با تکه نانی نزد پیامبر(ص) آمد و آن را به خدمت او برد. پیامبر(ص) فرمود: این چیست؟ فاطمه عرض کرد: از نانی است که برای دو فرزندم پختم، این تکه آن را برای شما آوردم؛ پیامبر(ص) فرمود: دخترم! این اولین غذایی است که بعد از سه روز وارد دهان پدرت میشود. در جریان فتح مکه هم نزدیکی حضرت زهرا(س) به پیامبر سبب شد که برخی مانند ابوسفیان ایشان را واسطه قرار داده و درخواست عفو کنند، ولی حضرتش عذر خواست و به او جواب منفی داد.
بنابراین حضرت فاطمه(س) که در زمان حیات پیامبر(ص) قسمت اعظمی از زندگانی خود را سپری کرد و حتیالامکان سعی میکرد به وظایف خانوادگی خود بپردازد، از ظاهر شدن در انظار عمومی اجتناب میکرد اما این بدان معنی نبود که در مواقع حساس و لازم از انجام وظیفه و مسئولیتهای سیاسی اجتماعی خود شانه خالی کند.
ایکنا ـ به گوشههایی از اهمیت نقش و فعالیتهای سیاسی حضرت زهرا(س) بعد از رحلت حضرت رسول(ص) را اشاره کنید.
اگر بخواهیم نقش حضرت فاطمه(س) به عرصه سیاست و مسئولیتشناسی در مقابل جامعه را مورد دقت قرار دهیم، باید از روز رحلت پیامبر اکرم(س) به این موضوع ورود کنیم. در واقع بنابر تأکیدات بزرگان دین، اسلام دینی کاملاً فراگیر برای زندگی فردی و اجتماعی افراد است و از این رو ابعاد سیاسی در آن وجود دارد به این معنا که در اسلام دین و سیاست از هم جدا نیست. همانگونه که پیامبر(ص) یک مقام دینی است، یک حاکم در جامعه هم است. پس از پیامبر(ص) نیز این حکومت اسلامی بود که نیاز به یک امام، راهبر و حاکم داشت. حاکمی که به تمام شئون جامعه و دین آگاه باشد و جامعه را به سمت سعادت و کمال هدایت نماید و این حاکم کسی نبود جز امیرالمؤمنین(ع) که بنا بر نصّ از سوی پیامبر(ص) معرفی شده بود.
به هر حال پس از وفات پیامبر(ص) فصلی جدید از زندگی ایشان آغاز شد و آن حضرت را در برابر جریان سیاسی انصار و مهاجر قرار داد. زمانی که هنوز جنازه مبارک آن حضرت دفن نشده بود، منتظران فرصت، برای به دست گرفتن قدرت سیاسی جامعه نوپای اسلامی دست به یکی کرده و با تمام قدرت و توان به صحنه سیاسی آمدند و قدرت را بین خود تقسیم کردند. حال در این زمان که خیل اعظم مردم در این صحنه نبرد سیاسی سکوت کردند، تنها کسی که برای دفاع از حقوق و ظلمی که به خود و جامعه صورت گرفته بود به پا خواست کسی نبود جز حضرت فاطمه زهرا(س). در واقع هیچکس دیگر لیاقت و قدرت آن را نداشت که در آن شرایط سخت در برابر تهاجمات و فتنههای کور، با بصیرت و آگاهی آغازگر یک مبارزه دینی سیاسی باشد. آنها هر مقاومتی در مقابل خودشان را با برچسب ارتداد از میان برمیداشتند، ولی هرگز نتوانستند در مقابل شجاعت، بصیرت و ظلم ستیزی فاطمه زهرا(س) دوام بیاورند.
گفتوگو از مهنوش بهروز
انتهای پیام