به گزارش ایکنا از کرمان و به نقل از روابط عمومی جهاددانشگاهی استان، همزمان با ولادت حضرت ابوالفضل(ع) و روز جانباز رئیس جهاددانشگاهی استان کرمان با همراهی معاونان، مدیران و جمعی از پرسنل این مجموعه با خانواده جانباز شهید ذونژند دیدار و گفتوگو کرد.
مهدی بازمانده، رئیس جهاددانشگاهی استان کرمان در این دیدار ضمن گرامیداشت اعیاد شعبانیه و تبریک روز جانباز و با بیان اینکه دیدار با خانواده شهدا را وظیفه خود میدانیم، گفت: دیدار با خانواده معظم شهدا باعث ایجاد انگیزه برای خدمت به مردم و تجدید روحیه میشود. آنها اسوههای استقامت، صبر و مقاومت هستند و دیدار با خانواده شهدا و بازخوانی زندگینامه و وصیتنامه شهدا همواره چراغ راه روشنی برای ما محسوب میشود.
وی ادای دین، ارتباط و پیوند بیشتر با خانواده شهدا، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و آشنایی با حماسه و خاطرات شهدا را از جمله اهداف دیدار با خانواده برشمرد و گفت: همه ما وظیفه داریم آرمانهای والای شهیدان را حفظ کرده با عزت و سربلندی، راه پر افتخار آنها را ادامه دهیم.
رئیس جهاددانشگاهی استان کرمان، خطاب به همسر جانباز شهید ذونژند، گفت: شما کار با ارزش و بزرگی را انجام دادهاید و این توفیقی بوده که نصیب شما شده است. همسران جانبازان، زینب گونه از جانبازان پرستاری کرده و میکنند؛ رشادت و پرستاری همسران جانباز کمتر از رشادت و ایثارگری جانبازان نیست و امیدواریم ما بتوانیم قدردان ایثار، فداکاری و تلاشهای شما و همسر گرامیتان باشیم و با خدمتگزاری، شرمنده شهدا و خانواده آنها نباشیم.
بازمانده همچنین ضمن برشمردن خدمات جهاددانشگاهی استان کرمان، گفت: خانواده معظم شهدا، جانبازان و ایثارگران میتوانند از این خدمات با تخفیفهای ویژه برخوردار شوند و این اندک خدمتی است که ما میتوانیم به این عزیزان ارائه دهیم.
فاطمه ذونژند، همسر شهید ضمن ابراز خرسندی از این دیدار، گفت: حضور مسئولان در منزل شهدا پشتوانه و دلگرمی خوبی برای ما محسوب میشود. همسرم، پسر عموی من بود زمانی که با او ازدواج کردم در جنگ تحمیلی چشمانش را از دست داده و نابینا بود. خودم به او پیشنهاد دادم و گفتم بهعنوان یک پرستار از شما پرستاری میکنم. ده سال نابینا بود و بعد از آن هم به شهادت رسید.
این همسر شهید با بیان اینکه دو دختر و یک پسر از شهید ذونژند برای من به یادگار مانده است، گفت: سال ۱۳۷۵ وقتی که همسرم شهید شد ۳۵ ساله بودم و بچهها سن کمی داشتند، سختی زیادی را تحمل کردم چرا که بچهها خیلی بهانه پدرشان را میگرفتند؛ امیدوارم این زحماتی را که کشیدهام خداوند از من قبول کند.
انتهای پیام