روز ۱۲ اردیبهشت در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز معلم نامگذاری شده است. مشابه چنین روزی در سال 1358، گروه فرقان، استاد مرتضی مطهری را به شهادت رساند و این روز به منظور پاسداشت مقام معلم و تبیین نقش وی در انسانسازی نسل آینده، به عنوان روز معلم گرامی داشته شد.
همزمان با هفته معلم به سراغ فخرالسادات دهقانی که حافظ کل قرآن است رفتهایم. او متولد سال 58 و کارشناس حسابداری است و در هنرستان شهید محلاتی منطقه 14 مشغول به تدریس همین درس (حسابداری) است.
وی به دلیل علاقه به قرآن توانسته طی 4 سال کل قرآن را حفظ کند و سابقه 19 سال معلمی قرآن را نیز در کارنامه خود دارد. در ادامه گفتوگوی خبرنگار ایکنا با این معلم قرآن را میخوانید؛
ایکنا ـ از کجا متوجه استعدادتان در حفظ قرآن شدید؟
از هنگامی که با نوارهای کاست استاد پرهیزکار آشنا شدم، آنها را خریداری کردم و در خانه گوش میدادم و همزمان با آن، قرآن را باز میکردم و به معنای آیات توجه میکردم. این در ایجاد علاقهام برای حفظ قرآن بیتأثیر نبوده است. این تقریبا به زمان دانشآموزیام باز میگردد. البته خیلی اعتقاد دارم که دعای پدر و مادرم به ویژه مادرم برای قرار گرفتن در این مسیر مؤثر بوده است.
ایکنا ـ یعنی حفظ را از آن موقع شروع کردید؟
نه اما بیشتر به فهمیدن و درک معنای آیات علاقهمند بودم. پس از ازدواجم به دلیل اوقات فراغت بیشتری که داشتم به این امر علاقهمند شدم و هنگامی که اولین پسرم متولد شد، دوست داشتم از مقطعی در کلاسهای مهد قرآن حضور پیدا کند، همین کار را نیز کردم، هنگامی که دیدم در این مهدها کلاسهای حفظ دارند، علاقهمند شدم و همین شد جرقه حضورم در کلاسهای حفظ.
ایکنا ـ اولین حضور در کلاس حفظ را از کجا شروع کردید و درباره روش حفظتان بگویید.
از طریق کانون 14 معصوم وابسته به مهد قرآن، حفظم را شروع کردم یعنی مهد قرآن مشوق حفظم بود اما چون شاغل بودم، خودم حفظم را انجام دادم. به عبارت دیگر پاسخدهی برنامه حفظم و تحویل محفوظات جدیدم را با هفتهای یک روز حضور در کانون 14 معصوم انجام میدادم.
روش حفظم هم اینگونه بود؛ در زمانهایی که اوقات فراغت داشتم مثل تابستان و ایام نوروز، برنامه حفظ را بیشتر میکردم اما زمانی که مشغول به کار بودم، کمتر. به عبارت دیگر از حفظ نیم صفحه تا یک صفحه در روز شروع کردم و بعضا در ایام فراغت تعداد صفحات بیشتری را حفظ میکردم. بعد هم یک وقفهای افتاد در هنگامی که پسرم متولد شد. بنابراین حفظم متوالی و پشت سرهم نبود اما آخرین حفظم مهر و آبان 91 بود که حفظم به اتمام رسید و سپس به دنبال تثبیت رفتم. فکر میکنم سه تا چهار سال برنامه حفظم طول کشید.
ایکنا ـ پسرتان هم به حفظ قرآن علاقهمند است؟
بله، شایان، 19 ساله و دانشجوی رشته بهداشت دانشگاه شهید بهشتی است و 12 جزء را حفظ کرده است اما به دلیل کنکور و پس از آن قبولی در دانشگاه و درسهای دانشگاهی، برنامه حفظش متوقف شده است.
ایکنا ـ با هم مباحثه قرآنی هم دارید؟
بله، پیش از این وقفه سه، چهارساله، برنامه حفظ و محفوظات جدیدمان را باهم انجام میدادیم و برنامه مرور محفوظاتمان نیز با یکدیگر بود اما پس از آن خودم با حفظ تلفنی مهد قرآن ادامه دادم تا به درجه حفظ کل رسیدم.
ایکنا ـ با توجه به اینکه رشته تدریستان با حفظ قرآن مغایرت دارد اما میخواهم از بهکارگیری آموزههای قرآنی در نحوه تدریس، انتقال مفاهیم قرآنی به دانشآموزان و تأثیر این آموزهها در منش، رفتار و کردارتان بگویید.
این را باید دیگران بگویند که قرآن چه میزان در کار، زندگی، رفتار و منشم اثرگذار بوده است اما خودم احساس میکنم که بسیار تأثیرگذار بوده است. معتقدم زندگی من به دو بخش، پیش از حفظ و پس از حفظ قرآن تقسیم شد. همین که فرد با قرآن همراه است، بزرگترین دلگرمی است.
در مدرسه خیلی کم پیش آمده که دانشآموزان به دلیل اینکه من حافظ قرآن هستم به سراغم بیایند و به حفظ قرآن علاقهای نشان دهند و به دنبال روش آن باشند. البته سالهای پیشتر مدرسه محل خدمتم در شهر ری بود که دانشآموزان بیشتر به این امر علاقه نشان میدادند و خودم هم سعی میکردم که آنها را به حفظ آیههای کوچک کاربردی تشویق کنم که استقبال هم میکردند.
در سالهای اخیر لوحهای فشردهای دربردارنده آیات قرآن در کلاسهای آموزشی قرار داده میشد و به دلیل اینکه زبان عربی دانشآموزان تا حدودی ضعیف است، امتیاز ویژه برای دانشآموزانی قرار میدادم که آیه را به درستی بخوانند و معنا و مفاهیم آن را حفظ کنند و بگویند.
ایکنا ـ در کانون 14 معصوم نیز تدریس دارید؟
پیشنهاد شد، اما چون وقت خالی ندارم، فعلا قبول نکردم. از طرف دیگر یک پسر کوچک بنام محمدطاها، حدود 8 ساله دارم که باید با او همراه باشم.
ایکنا ـ فرزند دومتان هم به حفظ قرآن میپردازد؟
بله، اما خیلی آهستهتر از پسر بزرگترم به امر حفظ میپردازد. به دلیل اینکه علاقهمندیاش حفظ شود، سورههای جزء سی را با وی کار میکنم و به مرور حفظ میکند. در ابتدا فکر میکردم باید برنامه حفظ با شتاب پیش برود اما بعدها، عقیدهام تغییر کرد و معتقدم آهسته و پیوسته رفتن در این مسیر، مهم است تا اینکه بخواهد فرد با شتاب امر حفظ را به پایان برساند، چون تأثیر آن بر جان و روح آدمی بیشتر است.
ایکنا ـ درباره برنامه روزانه حفظتان میگویید.
خوشبختانه مسیر تثبیت محفوظاتم با طی کردن حدود 3 تا 4 ساعت در روز انجام شد اما در حال حاضر روزانه یک ساعت برای مرور دو تا سه جزء از محفوظاتم زمان میگذارم اگر روزی هم نتوانم زمان بگذارم، روز بعد حتما جبران میکنم.
ایکنا ـ درباره همراهی همسرتان در این زمینه بگویید.
همسرم همراه خوبی بود. در مقطعی همسرم مرورها و محفوظات جدید را از من تحویل میگرفت و سؤال میکرد. انسان در هر کاری اگر همسرش همراهش نباشد، قطعا نمیتواند شاهد موفقیت باشد و همسرم بهترین مشوقم بود.
ایکنا ـ از محضر چه اساتیدی بهرهمند شدهاید؟
حفظم را با خانم اسما اشگنانی در همان کانون 14 معصوم(ع) آغاز کردم و ایشان بسیار مشوقم بودند و به صورت تلفنی و مجازی محفوظاتم را دنبال میکردند. مدتی هم در کلاسهای خانم غصون مسلمی شرکت کردم. همچنین نیز مدتی از محضر خانم سلطانی در کانون 14 معصوم(ع) استفاده کردم.
ایکنا ـ در مسابقات شرکت کردهاید؟ رتبهای دارید؟
بله، در مسابقات به صورت جدی، طی یکی دو سال اخیر شرکت میکنم. سال گذشته در مسابقات اوقاف شرکت کردم اما رتبه نیاوردم. در چندین نوبت در مسابقات قرآن، عترت و نماز فرهنگیان شرکت کردم و در سطح منطقه حائز رتبه اول شدم. همچنین در آزمون ترنم وحی سال 1401 توانستند موفق شوم. امسال هم در آزمون اعطای مدرک تخصصی به حافظان قرآن نیز شرکت کردم که امیدوارم بتوانم موفق شوم.
ایکنا ـ به عنوان سؤال پایانی درباره ضرورت نگاه ترکیبی معلمان بگویید، اینکه امروزه چقدر ضروریست تا معلمان در کنار علم به بحث تربیت دینی و دینداری نسل نوجوان و جوان توجه کنند؟
هنگامی که به آموزش و پرورش نگاه میکنید، همکاران فرهنگی از بهترینها هستند. معتقدم معلمی یعنی صبوری، شکیبایی، گویا فرهنگیان و معلمان با یک انوار الهی همراه هستند و شغل و کار آنها با شاغلین سایر مشاغل قابل مقایسه نیست. اما آنچه که به نظرم میآید این است که حس میکنم آن ارزش، مقام و احترام معلم در زمان گذشته، امروزه وجود ندارد. نمیدانم چه اتفاقی افتاده است. از خانواده شروع شده و یا در بستر جامعه این امر رخ داده است اما معتقدم بیش از حد از حقوق معلمان در فضای رسانهای صحبت کردن، ارزش معلمان را پایین آورده است.
تمام ارگانهای دولتی افزایش حقوق و مزایا دارند اما اینقدر در رسانهها به آن پرداخته نمیشود اما ببیند درباره رتبهبندی معلمان، افزایش حقوق و ... معلمان بسیار صحبت شده است بطوری که بچهای خردسال نیز این را میداند، این امر ارزش معلم را پایین میآورد.
معلمی بُعد معنوی دارد که اگر دانشآموزان بُعد معنوی آن را ببینند و به آن توجه شود، قطعا میتواننند به معلمی به عنوان الگویی برازنده نگاه کنند اما نباید بُعد مالی این شغل، این همه بزرگ نمایی شود. امیدارم از اینجا صدای من به مسئولان برسد، خیلی مهم است که به مقام معلم ارزش داده شود.
اینقدر درباره حقوق معلمان حرف زدن، موجب پایین آمدن ارزش آنها میشود. هنگامی که دانشآموزی از من سؤال میکند که چطور میتوانم معلم شوم؟ خوشحال میشوم به دلیل اینکه توانستهام به عنوان الگویی تأثیرگذار باشم و این برایم ارزشمند است.
رسانهها باید ارزش معلم را بالا ببرند و معلمان را به عنوان الگوهای مؤثر به جامعه معرفی کنند اما اگر شاهد بیلطفیهای مقامهای بالاتر و مسئولان و رسانهها به مقام معلم نبودیم، امروزه ارزش معلم پایین آورده نشده بود و تأثیرگاری معلمان کم نبود.
انتهای پیام