درنظر گرفتن شیوههای متعدد تأمین مالی میتواند به تحقق عنوان مهار تورم و رشد تولید در سال جاری و سالهای آینده کمک کند. در واقع نهتنها نباید نگاههای کوتاهمدت و مقطعی نسبت به تحقق این عنوان مهم داشت، بلکه سیاستگذاریهای کلان با افق بلندمدت و پیگیری آن امری مهم و ضروری به حساب میآید که نیازمند اهتمام یکایک مسئولان و سیاستگذاران نظام حکمرانی کشور است.
بورس به عنوان یکی از ابزارهای مهم تأمین مالی محسوب شده و همواره مورد تأکید کارشناسان و تحلیلگران علم اقتصاد قرار دارد. هرچند فرازونشیبهای بورس بسیار زیاد و ریسک سرمایهگذاری در آن دو چندان است اما باید پذیرفت مهمترین حلقه زنجیره تأمین مالی به شمار میرود.
از اواخر سال گذشته بود که بعد از سالها افت و رکود در بازار سهام دوباره شاهد جهش در بورس بودیم، طوریکه تاریخ تکرار و شاخص کل بورس توانست از سقف تاریخی خود عبور و اعداد و ارقام جدیدی را تجربه کند. قطعاً این اتفاق خوب موجب امیدواری سهامداران بوده ولی مهتر از آن دوباره میتوان مشاهده که بازار سهام همانند گذشته به صدر نظام تأمین مالی کشور بازگردد.
برای اینکه بورس در چرخه تأمین مالی به ماندگاری و استواری خود ادامه دهد باید چندین اقدام مدنظر قرار گیرد.
1- رشد متعادل و منطقی
ذات بورس با افت و خیز همراه بوده و هست ولی رشد و ریزشی که با منطق و تعادل همراه باشد مطلوب سهامداران و شرکتهای بورسی است. رشد متعادل در بازار سرمایه نیازمند ثبات اقتصادی و عدم دخالت دولت در بازار سهام است. دولت باید اجازه دهد بورس سیر طبیعی خود را طی کند و مدنظر داشته باشد دستکاری در قیمتها رشد حبابگونه و ریزش شدید و به تبع آن بیاعتمادی سهامداران خرد و بزرگ را به همراه دارد.
یکی دیگر از اقداماتی که میتوان از طریق آن رشد متعادل را رقم زد، کاهش وابستگی بورس به دلار و اخبار سیاسی است که تحقق این مهم خیلی سخت و گاهی اوقات در اقتصادی مانند اقتصاد ایران که به شدت از قیمت دلار تبعیت میکند، تا حدودی ناممکن است ولی با انجام یک سری اقدامات میتوان این تأثیرپذیری را حداقل کاهش داد.
2- افزایش عرضههای اولیه
از گذشته تا به امروز عرضههای اولیه جذاب و پرمخاطب بودهاند. عرضههای اولیه به بورس عمق میبخشند، ورود پولهای خرد و سرگردان را به همراه دارد و اینکه دست شرکتها را در فرآیند تأمین مالی بازتر میکند. از سوی دیگر اگر میخواهیم رشد متعادل را در بورس شاهد باشیم، میتوان با افزایش عرضههای اولیه این مهم را رقم زد.
3- بیمه سهام
سال گذشته بود که بیمه سهام با عنوان «سهامیار» از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار در دسترس سهامداران قرار گرفت. در اصل با تقویت و توسعه این نوع بیمه میتوان اطمینان سهامداران را افزایش و ریسک سرمایهگذاری را کاهش داد تا از این طریق صاحبان سهام به ویژه کسانی که از دانش کافی برای فعالیت در بازارهای مالی برخوردار نیستند، بتوانند با اطمینان بیشتر و حس بهتری پولهایشان را وارد بورس کنند.
4- افزایش تعداد و فعالیت صندوقهای سهامی
در بورسهای جهانی، صندوقهای سهامی میان سهامداران خرد از جذابیت بسیاری برخوردار هستند. در اصل سهامدارانی که از دانش کافی برای فعالیت در بورس برخوردار نیستند ولی کمی نسبت به افراد محتاط، ریسکپذیری بیشتری دارند و برای اینکه به سود بیشتری دست پیدا کنند و ارزش پولشان در برابر تورم محفوظ بماند، نیمنگاهی به صندوقهای سهامی دارند. سرمایهگذاری در صندوقهای سهامی به نوعی سرمایهگذاری غیرمستقیم محسوب شده و تمرکز اصلی این صندوق بر سهام است و قسمت بسیار کمی از سبد داراییهای آن به اوراق درآمد ثابت مانند سپرده بانکی و اوراق مشارکت و اوراق دولتی مانند اخزا تعلق میگیرد.
صندوقهای سهامی وجوه نقد سرمایهگذاران را جمعآوری کرده و با سرمایه به دستآمده به سرمایهگذاری و تشکیل سبدی از سهام متنوع از سهمهای شرکتهای پذیرفتهشده در بورس و سایر اوراق بهادار اقدام میکند. با رشد و توسعه صندوقهای سهامی، شاهد نگهداشت سرمایههای خرد در بورس خواهیم بود ولی به شرط اینکه عملکرد صندوقها شفاف باشد و درباره فعالیتش به خریداران و سرمایهگذاران گزارش دهد.
5- دو طرفه شدن بازار سرمایه
دو طرفه شدن بازار یعنی اینکه فعالان بازار سهام هم از رشد بازار سود ببرند و هم ریزش آن که البته این قابلیت پرریسک بوده و فعالان بازار سرمایه باید پیش از استفاده از این ابزار آموزشهای کافی و لازم را ببینند. قابلیت مذکور بیشتر مناسب حرفهایها و کسانی است که میخواهند با تحلیل و پیشبینی بازار و روند قیمت، از ریزش قیمتها هم سود قابل توجهی به دست آورند. اما چرا بازار دوطرفه مفید و مؤثر است؟ در اصل طی سالهای گذشته به دلیل نبود این قابلیت در بازار سرمایه ایران، شاهد خروج پول از بورس و ورود آن به بازارهایی مانند فارکس و رمزارزها بودهایم اما اگر این قابلیت برای بورس ایران فراهم شود و در دسترس همه قرار گیرد پولهای خارجشده از سوی حرفهایها دوباره به بورس بازخواهد گشت و نقدینگی را در بورس افزایش میدهد.
6- افزایش ساعت کاری بورس
یکی از ویژگیهای فارکس و رمزارزها این است که ساعت کاریشان مناسب با فعالیت هر قشر و صنفی است. این دو بازار 24 ساعته هستند و فعالان حرفهای بازار سهام میتوانند در هر ساعت از شبانهروز براساس موقعیت شغلی و کاری خود در آن فعالیت داشته باشند.
کارمندان، دانشجویان و اساتید دانشگاه بخش قابل توجهی از سهامداران را تشکیل میدهند که اغلب امکان فعالیت در بورس ایران را در ساعات کاری ندارند و به همین دلیل ترجیح میدهند در بازارهای جهانی مانند فارکس و رمزارزها فعالیت داشته باشند و ضمن اینکه فعالیت در این دو بازار پرریسک و پرمخاطره بوده، حتی میتواند به خروج سرمایه از کشور دامن بزند. پس اگر ساعت کاری بورس ایران افزایش پیدا کند قطعاً برای اقشار مختلف جذابتر خواهد بود.
7- آموزش دانش سهامداری و فعالیت در بورس
یکی از نقدهای وارده به دولت قبل این است که بدون ارائه آموزشهای لازم، به تشویق مردم برای ورود به بورس اقدام کرد. اینکه رئیس دولت قبل گفت که «مردم همه سرمایههایشان را به بورس بسپارند» سخنی هر چند از سر دلسوزی ولی غیرمنطقی و غیرعلمی بود. دولت قبل باید بسترهای لازم برای افزایش دانش سهامداری و فعالیت در بورس را فراهم میکرد و لذا بهتر است دولت فعلی پیش از اینکه مردم را به فعالیت در بورس تشویق کند، آنها را آموزش دهد. در این راستا میتوان راهاندازی دورههای آموزشی مرتبط با فعالیت در بازار سرمایه در دانشگاهها، مدارس، ادارات و حتی ورود صداوسیما و رسانهها به این عرصه را مدنظر و در اولویت قرار داد.
نتیجهگیری
به یاد داشته باشیم اگر میخواهیم بازارهای غیرمولد اقتصادی رنگ ببازند و از بین بروند و مهار تورم و رشد تولید رقم بخورد، باید بورس را تقویت کرد. وقتی نقش بورس در تأمین مالی پروژهها کمرنگ شود قطعاً تولید از جذابیت میافتد و پولهای سرگردان به جای اینکه روانه بازار سرمایه شود به سمت بازار ارز و سکه راهی خواهد شد و در نهایت حبابهای قیمتی هرروز شدت مییابد.
یادداشت از سعید امینی
انتهای پیام