به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «نظریه جنگ عادلانه در دین اسلام» امروز چهارشنبه 5 مهرماه از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
مهدی کریمی؛ عضو هیئت علمی مرکز اسناد فرهنگی آسیا، در این نشست سخنرانی کرد. در ادامه متن سخنان وی را میخوانید:
درباره سابقه تلاش برای تحقق جنگ عادلانه لازم به اشاره است که کنوانسیون ژنو در سال 1864 در مورد بهبود وضعیت نیروهای مسلح در میدان نبرد تصویب و سال 1868 هم اعلامیه سن پترزبورگ صادر شد که محدودیتهایی را در زمینه استفاده از سلاحهای جنگی که باعث درد و رنج غیرضروری میشدند ایجاد کرد. این اسناد باعث به وجود آمدن دو شاخه از معاهدات بینالمللی شامل حقوق لاهه و حقوق ژنو شد که از مجموع آنها حقوق مخاصمات مسلحانه شکل گرفت. به مرور زمان و با تحولاتی که صورت گرفت چون حقوق لاهه و ژنو نتوانستند چندان پاسخگو باشند در سال 1977 کنفرانسی دیگر در ژنو تشکیل و دو پروتکل الحاقی به حقوق سال 1949 افزوده و تصویب شد. پروتکل اول درباره حمایت از قربانیان مخاصمات بینالمللی و دیگری درباره حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه غیر بینالمللی بود.
هدف همه این تلاشها این بود که جنگ، از طریق ایجاد ضوابطی، انسانی شود اگرچه به نظر میرسد دستاوردهایی هم حاصل نشده است. مبحث بعدی این است که نظریه جنگ عادلانه از کجا پیدا شده و چه شروط و ساحتهایی دارد؟ خود مفهوم جنگ عادلانه هم جای بحث زیادی دارد. سه سنت فکری درباره جنگ عادلانه وجود دارد. برخی جنگ عادلانه را راهی برای رسیدن به صلح میدانند از جمله سنت آگوستین، پدر سنت جنگ عادلانه است و معتقد است جنگ عادلانه، تلافی صدمات تحمیل شده و راهی برای صلح است.
سنت فکری دیگر، جنگ عادلانه منهای نگاه ایدئولوژیک است. گروسیوس پیشگام این نگاه است و تلاش کرد که آن را در چهارچوب حقوقی تعریف کند. سومین سنت، جنگ عادلانه به مثابه جنگ دفاعی است. بعد از پیمان وستفالی، مسئله جنگ عادلانه از حقوق بینالمللی حذف شد اما بعد از جنگ جهانی اول مجددا مورد توجه قرار گرفت و در نتیجه از جنگ عادلانه با عنوان دفاع مشروع یاد شد. این نظریه حاصل تلاش روشنفکران علوم انسانی برای تبیین رابطه اخلاق و جنگ است و ادعای آنها این است که جنگ فی نفسه بد و غیر اخلاقی نیست بلکه در مواردی میتواند از نظر اخلاقی توجیه شود.
شرایط عادلانه بودن جنگ را میتوانیم در سه ساحت بررسی کنیم که یکی عادلانه بودن در آغاز جنگ است و در این ساحت باید شش شرط برای عادلانه بودن جنگ وجود داشته باشد که یکی هدف عادلانه است یعنی دولتها با داشتن دلیل معقول اقدام به جنگ کنند، دومین شرط، نیت صحیح است یعنی هدف عادلانه باشد و از نظر اخلاقی نیز درست باشد و اهدافی همانند توسعه طلبی ارضی در میان نباشد، سومین شرط از ساحتِ اول، حاکمیت قانونی دولت و اعلان عمومی جنگ است یعنی فقط دولت میتواند جنگ را اعلام کند. شرط دیگر این است که جنگ آخرین گزینهای باشد که ما به آن متوسل میشویم، شرط بعدی احتمال موفقیت است یعنی جنگ تنها زمانی باید شروع شود که احتمال رسیدن به هدف وجود داشته باشد. شرط ششم هم تناسب است یعنی قبل از شروع جنگ، دولت باید اقدام به بررسی هزینه و فواید شروع جنگ را کرده باشد.
ساحت دوم، عادلانه بودن در حین جنگ است که در اینجا نیز شروطی برای عادلانه بودن جنگ وجود دارد که شامل پیروی از قوانین بینالمللی، عدم تعرض به غیر نظامیان، تناسب بین هدف تعیین شده و سلاح استفاده شده، خوش رفتاری با اسیران جنگی، عدم استفاده از روشهای ممنوعه همانند عدم استفاده از سم و در نهایت عدم انتقام جویی و مقابله به مثل است. ساحت سوم جنگ عادلانه نیز عدالت پس از جنگ است. در اینجا هم باید شروطی رعایت شود که شامل نحوه اعلام صلح به شکل عمومی، دفاع از حقوق همه افرادی که در نتیجه جنگ نقض شده است، تفاوت در مجازات رهبران و افراد عادی، جبران خسارت افراد خسارت دیده از جنگ و بازسازی و اصلاح زیرساختهای کشور شکست خورده هستند.
بنده برای انطباق این ساحات با جنگ عادلانه در اسلام، آیاتی را از قرآن کریم پیدا کرده و مورد بررسی قرار دادهام. پس از ظهور اسلام در شبه جزیره، مفهوم جنگ متحول و مفهوم جهاد جایگزین آن شد. اسلام تأکید دارد که جنگ با هدف توسعهطلبی و خشونت انجام میشود اما جهاد از این اقدامات مبراست لذا اسلام تلاش کرده عادلانه بودن جهاد را نشان دهد. اولین شرط عادلانه بودن جنگ، عدالت پیش از شروع جنگ و عادلانه بودن هدف جنگ است و اسلام توجه ویژهای به این مسئله دارد و جنگ را فی سبیل الله میداند که موضوع آیه 74 سوره نساء است که خداوند فرموده است.: «فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۚ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا؛ پس کسانی باید در راه خدا جهاد کنند که (دست از جان شستهاند و) زندگی این جهان را به آن جهان میفروشند. و هر کس در راه خدا جهاد کند و کشته شود یا فاتح گردد، زود باشد که او را اجری عظیم دهیم»
شرط دیگر برای عادلانه بودن جنگ، حاکمیت دولت و اعلان عمومی آن است که این مورد در اسلام بر عهده شخص پیامبر(ص) گذاشته شده است مثلا آیه 73 و 41 سوره توبه در این زمینه است. شرط دیگر این است که جنگ آخرین گزینه ما باشد که آیه 90 سوره نساء و 61 انفال به این مسئله به خوبی اشاره کردهاند. احتمال موفقیت، شرط دیگر است که در قرآن نیز نیل به موفقیت در جنگ تنها با اراده و حمایت خداوند است و در آیه 160 سوره آل عمران به این موضوع اشاره شده و آمده است: إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ؛ اگر خدا شما را یاری کند محال است کسی بر شما غالب آید، و اگر به خواری واگذارد آن کیست که بتواند بعد از آن شما را یاری کند؟ و اهل ایمان تنها به خدا باید اعتماد کنند» شرط دیگر در عادلانه بودن جنگ، تناسب است که آیه 61 عنکبوت و 11 سوره توبه در این زمینه است.
شرط دیگر عدم استفاده از سلاح کشتار جنگی است که درآیه 190 بقره و 25 فتح به آنها اشاره شده است. در آیه 190 سوره بقره و 19 سوره مائده نیز به محدود سازی صدمات و ضایعات حاصل از جنگ اشاره شده است. خوش رفتاری با اسیران جنگی نیز در آیات 8 و 9 سوره انسان و 70 انفال مورد تأکید قرار گرفته است. برای بقیه شروط جنگ عادلانه نیز آیات زیادی در قرآن کریم وجود دارد. به عنوان نتیجه گیری باید گفت که دین اسلام اصولی را بریا جنگ عادلانه ارائه داده که در حقوق بین الملل معاصر نیز به آنها اشاره شده است. امیدواریم این اصول که خواست تمام ادیان و مخصوصا دین مبین اسلام است صلح و امنیت را برای همه بشریت به ارمغان بیاورد.
انتهای پیام