تحصیلکرده دهههای اول تشکیل دانشگاه تهران است. ادبیات فارسی را خوب میشناسد. با او که سخن میگویی او را بانویی اهل دل و شعر و هنر مییابی. قرآن را خوب میخواند و با خواندن هر آیه، دقایقی روی معنای آن تمرکز میکند. سالیانی است که آموزش قرآن و علوم دینی را برای بانوان، در پیش گرفته است. بانوان قرآندوست محلههای ایران و دروازه شمیران او را خوب میشناسند. بسیاری او را از زمانی که در محضر بانوی قرآنی مرحومه زهرابیگم روستا تلمذ میکرد و دوست و همراهش بود، او را دیده بودند. نه تنها برای فرزندان و نوههایش بلکه برای اهالی محل نیز مادری میکند. اهالی در برابر گرفتاریها، خانه او را محلی برای بیان مشکلاتشان میدانند تا او راهی در مسیر قرآن و عترت در برابرشان بگذارد. با بانو قدسی مَلِک، که در نخستین دوره همایش بانوان جلسهدار و محفلدار نیز تجلیل شد، گفتوگو داشتیم که از نظر میگذرد؛
ایکنا ـ خودتان را معرفی کنید و تا چه مقطعی تحصیل کردهاید؟
قدسی ملک هستم. هفتم مرداد 1316 متولد شدم. پدر و مادر مرحومم، محمدکاظم ملک و کوکب ملک، اصالتاً شهمیرزادی بودند. سال 41 موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته ادبیات از دانشگاه تهران و بعد مشغول تحصیل دروس حوزوی شدم. آن زمان مکان مشخصی برای تحصیل دروس دینی بانوان به معنای امروزی نبود.
ایکنا ـ چه دروس دینی را خواندید و نزد چه افرادی تلمذ کردید؟
از سال 1342 شاگرد مرحومه سیدهزهرابیگم روستا، مفسر قرآن، بودم. همچنین از سال 53 نزد مرحوم سیدعلی گلپایگانی در محله یوسفآباد تهران شاگردی کردم. ایشان سال 85 از دنیا رفتند. نزد حاج آقای مؤمنی نیز شرح لمعه و بعد تحریرالوسیله را خواندم و هرچه را فرامیگرفتم، درس میدادم.
ایکنا ـ درباره خانم روستا، که سالها شاگردشان بودید، بیشتر بگویید.
خانم روستا در خانوادهای متدین و نزد پدری، که از مجتهدان بنام تهران بود، تحصیل کرد و در سال 1312 دیپلم گرفت و به زبان فرانسه مسلط و بسیار اهل مطالعه بود و هیچ چیزی را بدون مدرک قبول نمیکرد. سال 53 با ایشان در حج تمتع همسفر بودم. اغلب اعمال حج را با راهنمایی و دقت نظر ایشان انجام دادم. مکرر با هم به نماز جمعه میرفتیم و در مجالسی مثل دعای کمیل شرکت میکردیم که خاطرات خوش من با این بانوی فرهیخته بود.
مرحوم روستا در مکانی وقفی به نام فاطمیه، واقع در خیابان شهید دیالمه تهران، سالها برای بانوان تدریس میکردند. خاطرم هست در دفتر ثبت اسناد رسمی از من تعهد گرفتند که در نبود ایشان در کنار تدریس قرآن، اداره فاطمیه را به عهده بگیرم. ساختمان فاطمیه موقوفه بانویی خیّر بود و بالای ورودی آن بر روی کتیبهای نوشته شده بود: مخصوص قرآن.
در فاطمیه تفسیر المیزان، تفسیر مجمعالبیان و نهجالبلاغه را درس میدادم. البته بعد از شیوع کرونا دیگر توفیق حضور در فاطمیه را نداشتم و ناتوانی و بیماری مزید بر علت شد.
زندگی استاد روستا وقف قرآن و تربیت شاگردان قرآنی شد. از آثار به جامانده از ایشان میتوان به یک اثر سهجلدی تفسیر قرآن اشاره کرد.
ایکنا ـ درباره تحصیل در دبیرستان و سپس دانشگاه صحبت کنید.
در دبیرستان گوهرشاد از بزرگترین مدارس شهر تهران و واقع در پشت مدرسه سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری فعلی) تحصیل کردم. البته در حال حاضر اثری از آن دبیرستان به جا نمانده است. مدیر آن دبیرستان دکتر افشار بود. با کمک پسرعمویم، که آن موقع نامزد بودیم، سال 1337 رشته ادبیات را انتخاب کردم و برای ادامه تحصیل من هیچ مشکلی نداشتند. همسرم در رشته دامپزشکی تحصیل کردند، البته بعدها کار آزاد داشتند و متأسفانه مدت زیادی هم به بیماری اماس مبتلا بودند.
ایکنا ـ برای خانمی پرورشیافته در خانوادهای مذهبی ورود به دانشگاه سخت نبود؟
خانوادهام اهل فراگیری علم و دانش بودند؛ مثلاً عمه من متولد 1295ش بود و تا کلاس پنجم درس خواند و در آن برهه زمانی این میزان تحصیل برای یک خانم بسیار تعجبآور بود.
ایکنا ـ تحصیل در رشته ادبیات چه کمکی کرد تا بیشتر با قرآن مأنوس شوید؟
بسیار مؤثر بود. تحقیقات دانشگاهی ما بیشتر مرتبط با مباحث قرآنی بود و به مفاهیم آن استناد میکردیم. مشهورترین استادم مرحوم دکتر محمد معین بود. یکی از همکلاسیهای مشهور من مرحوم دکتر سعید نجفی بود که بعدها استاد ادبیات و زبان عربی دانشگاه علامه طباطبایی شد.
ایکنا ـ چند فرزند دارید؟
خداوند به من چهار فرزند داد، اما در حال حاضر دو فرزند دارم. یک پسرم هنگام تولد درگذشت و پسر دیگرم با داشتن دختری نهماهه و همسری جوان در دوران هشت سال دفاع مقدس به جبهه رفت و شربت شهادت را نوشید.
ایکنا ـ توصیه شما به جوانان چیست؟ در فاطمیه معمولاً به آنها چه میگفتید؟
جوانان باید با یکدیگر و بزرگترها رفیق باشند. خاطرم هست که پدر مرحومم در خانه برای اظهار نظر به همه فرزندانش مجال میداد و از آنها در مورد مسائل مختلف راهکار میخواست و به خواستههایمان بها میداد. به بزرگترها توصیه میکنم که به جوانان فرصت آزمون و خطا دهند؛ حتی اگر عملکرد آنها به صلاح ختم نشود. به هر حال آنها قدرت تمییز دارند و خوب و بد را به خوبی میفهمند و باید فرصت تحلیل و بررسی و انتخاب راه درست را برای آنان فراهم کرد.
در حال حاضر اسلام مجدد قدرت گرفته است و باید به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی ایران آن را ارج نهاد تا این سرمایه از بین نرود.
گفتوگو از صدیقه صادقین
تنظیم سجاد دبیریان