رنگ‌باختگی عدالت به سبب تأخیر و تعلل ۱۰ ساله در ارائه گزارش سازمان ملل
کد خبر: 4186789
تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۶
هشت سال از تاریخ/ سالروز معرفی عراق به عنوان آغازگر جنگ

رنگ‌باختگی عدالت به سبب تأخیر و تعلل ۱۰ ساله در ارائه گزارش سازمان ملل

شناسایی متجاوز و پرداخت غرامت، یکی از مهم‌ترین شروطی بود که همواره ایران در طول جنگ و به‌ویژه در زمان‌هایی که بحث آتش‌بس و اتمام جنگ مطرح می‌شد، بر آن پافشاری می‌کرد اما منافع قدرت‌های بزرگ که حامی صدام در این جنگ بودند، مانع از پذیرش این خواسته و شرط به‌حق جمهوری اسلامی می‌شد.

به گزارش ایکنا؛ تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، دو سال پس از حمله عراق به کویت، «خاویر پرزدکوئیار»؛ دبیر کل سازمان ملل متحد به‌منظور اجرای بندهای ۶ و ۷ قطعنامه ۵۹۸ (شناسایی متجاوز و تعیین خسارات جنگ)، در روز ۲۳ مرداد ۱۳۷۰ برابر با ۱۴ اوت ۱۹۹۱، نامه‌ای به کشورهای ایران و عراق نوشت و از آنها خواست ادله خود را برای معرفی کشور آغازکننده جنگ، اعلام کنند.

این درخواست با تمسخر دولت عراق مواجه شد و این کشور در چهارم شهریور ۱۳۷۰ برابر با ۲۶ اوت ۱۹۹۱، پاسخی شکلی و غیرمحتوایی به همراه مدارک خود به دبیر کل سازمان ملل ارائه داد. اما ایران مدارک مستند و مستدلی در حد یک کتاب در روز ۲۴ شهریور ۱۳۷۰(۱۵ سپتامبر ۱۹۹۱) به دبیر کل سازمان ملل ارائه کرد. مستندات ایران بر ماده ۵۱ منشور ملل متحد، مبنی بر دفاع مشروع تکیه داشت.

بیان بازتاب موارد نقض حقوق و مقررات بین‌المللی توسط عراق

دبیر کل سازمان ملل متحد پس از مشاوره با گروهی از کارشناسان خبره منتخب خود و نیز مطالعه سندهای ایران و عراق، آن‌ها را در اختیار یک گروه بی‌طرف قرارداد و پس از اظهار نظر آن گروه، نهایتاً در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ برابر با ۹ دسامبر ۱۹۹۱ نظر خود را مبنی بر اینکه عراق آغازگر جنگ بوده است، طی یک گزارش رسمی در ۹ بند اعلام کرد.

دبیر کل سازمان ملل دربند ششم این گزارش آورده است: رویداد برجسته‌ای که تحت عنوان موارد نقض حقوق و مقررات بین‌المللی دربند ۵ این گزارش به آن اشاره کردم، همانا حمله ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ علیه ایران است که بر اساس منشور سازمان ملل متحد، اصول و قوانین شناخته‌شده بین‌المللی یا اصول اخلاقی بین‌المللی قابل توجیه نیست و موجب مسئولیت مخاصمه است.

وی همچنین دربند ۷ این گزارش آورده است: حتی اگر پیش از شروع مخاصمه، برخی تعرضات از جانب ایران به خاک عراق صورت گرفته باشد، چنین تعرضاتی نمی‌تواند، توجیه‌کننده تجاوز عراق به ایران باشد که اشغال مستمر خاک ایران را در طول مخاصمه در پی داشت؛ تجاوزی که ناقض ممنوعیت کاربرد زور است که یکی از اصول آمره حقوق بین‌الملل است.

البته دبیر کل در پایان گزارش خود یعنی دربند ۹ به این نکته هم که خواست عراق بود، اشاره‌ کرده است: از دید من به نظر نمی‌رسد، تعقیب بند ۶ قطعنامه ۵۹۸، هدف مفیدی را برای صلح در برداشته باشد.

رنگ‌باختگی عدالت به سبب تأخیر و تعلل ۱۰ ساله در ارائه گزارش سازمان ملل

اعلام متجاوز بودن عراق به ایران بعد از تجاوز به کویت!

به‌هرحال شورای امنیت باید گزارش دبیر کل را تصویب و به‌طور رسمی عراق را به‌عنوان متجاوز اعلام می‌کرد که چنین اقدامی صورت نگرفت.

اعلام متجاوز بودن عراق در وضعیتی انجام شد که این کشور به سبب تجاوز به کویت، در انزوای کامل بین‌المللی قرارداشت. به هر صورت، پس از تعیین مسئول آغاز جنگ، راه برای ادعای جبران خسارات جنگ برای ایران باز شد.

به‌این‌ترتیب، به‌منظور اجرای بند ۷ قطعنامه ۵۹۸، گروه کارشناسی شورای امنیت به سرپرستی عبدالحلیم فرح، معاون وقت دبیر کل سازمان ملل، تشکیل و به ایران اعزام شد. این هیئت پس از بررسی‌های خود در سال ۱۳۷۰، غرامت‌های جنگ را صد میلیارد دلار محاسبه و اعلام کرد.

عدم پرداخت غرامت به ایران تاکنون

هرچند که ایران این رقم را نپذیرفت اما این تنها گزارش و سند بین‌المللی از برآورد خسارات جنگ ایران و عراق است. با وجود این گزارش، ایران تاکنون نتوانسته غرامت جنگ را از عراق دریافت کند و همچنان این موضوع به‌ عنوان یکی از بندهای قطعنامه از سوی طرفین، به‌ویژه ایران مسکوت باقی‌مانده است.

درنتیجه‌گیری کلی می‌توان گفت که معرفی عراق به‌ عنوان مسئول و آغازگر جنگ ایران و عراق، مهر تأییدی بر سند حقانیت و مظلومیت جمهوری اسلامی ایران در این نبرد هشت‌ساله نابرابر بود.

شناسایی و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت در این جنگ تحمیلی، یکی از منویات و شروطی بود که همواره ایران در طول جنگ و به‌ویژه در زمان‌هایی که بحث آتش‌بس و اتمام جنگ مطرح می‌شد، بر آن پافشاری می‌کرد اما منافع قدرت‌های بزرگ که حامی صدام در این جنگ بودند، مانع از پذیرش این خواسته و شرط به‌حق جمهوری اسلامی می‌شد.

رنگ‌باختگی عدالت!

درواقع جلوگیری از پیروزی جمهوری اسلامی در این جنگ، مهمترین عاملی بود که کشورها و نهادهای بین‌المللی و در رأس آن سازمان ملل را از صدور قطعنامه‌ای عادلانه که در آن حقوق مشروع طرف محق جنگ که مورد تجاوز قرارگرفته بود، بر حذر می‌داشت و این خود از دلایل اصلی طولانی شدن این جنگ فرسایشی به مدت هشت سال بود.

بررسی بندهای قطعنامه ۴۷۹ سازمان ملل در سال ۱۳۵۹، قطعنامه‌های ۵۱۴ و ۵۲۲ در سال ۱۳۶۱ و بالاخره ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶ آن‌هم در شرایطی که ایران دست برتر در جنگ را داشت؛ همگی نشان از بی‌توجهی سازمان ملل متحد و قدرت‌های بزرگ به‌حق بدیهی و مسلم جمهوری اسلامی در شناسایی و معرفی متجاوز و پرداخت غرامت به ایران بود.

در پایان این جنگ هشت‌ساله، ملت و دولت ایران با دفاع و حفظ و حراست از تمامیت ارضی کشور خویش، هیچ‌گونه سازش و کرنشی را در برابر مطامع و زورگویی‌های قدرت‌های بزرگ و در رأس آن آمریکایی‌ها از خود نشان نداده و از آرمان‌ها و اهداف مقدس و آزادیخواهانه خود عدول نکرده بودند و این باعث شد که اعضای شورای امنیت سازمان ملل که خود از حامیان رژیم بعث و از مسببان شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بودند؛ حتی در پایان جنگ و بعد از اعلام رسمی رئیس سازمان ملل متحد مبنی بر متجاوز بودن رژیم بعثی، حاضر به تائید و تصویب این نظر و گزارش نشوند.

منابع:

۱-علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد ۲)، تهران، نشر: مرزوبوم، چاپ اول، ۱۳۹۵، صفحات ۴۹۵، ۴۹۶

۲-زهرانی، مصطفی، جنگ ایران و عراق و نظریه جنگ عادلانه، تهران، نشر: صفحه جدید، چاپ اول، ۱۳۹۳، صفحات ۳۹۱، ۳۹۲

انتهای پیام
captcha