رسانه ملی به عنوان خاستگاه مستند بدان بی‌توجه است + صوت
کد خبر: 4189625
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۱
سینمای حقیقت و مطالبه‌گری ملی/ 2

رسانه ملی به عنوان خاستگاه مستند بدان بی‌توجه است + صوت

یک مستندساز گفت: خاستگاه مستند تلویزیون است اما در رسانه ملی به مستند بها داده نمی‌شود، به‌نحوی‌که در شبکه مستند شاید نهایت روزی یک ساعت مستند تولید می‌شود زیرا مدیرانی که در این شبکه کار می‌کنند چندان با این حوزه آشنایی ندارند.

مستندساز

جشنواره سینما حقیقت امسال به کار خود پایان داد اما آثاری که در این دوره به نمایش درآمدند یک ویژگی بارز داشتند که خصیصه مطالبه‌گری و عدالت‌خواهی به ویژه در مستندهای بخش جایزه شهید آوینی بود و از آن‌جمله می‌توان به «قوی‌دل»، «دوئل بوکمال»، آنها»، «پایان جنگ»، «آنها» و «احمد» اشاره کرد.

خبرگزاری بین‌المللی قرآن با برخی از فیلمسازانی که در این جشنواره تولیداتشان ویژگی مطالبه‌گری داشت گفت‌و‌گوهایی انجام داده که در اولین قدم با مصاحبه محمدعلی فارسی کارگردان مستند «بی‌قرار» همراه می‌شویم.

ایکنا - جشنواره سینما حقیقت را باید مهمترین اتفاق در سینمای مستند دانست که در آن فرصت برای دیده شدن کارهای این حوزه فراهم میشود. پیرامون ویژگی حقیقتجویی جشنواره توضیح دهید.

این جشنواره، عنوان و نامِ بامسمایی دارد: حقیقت. ولی الزاماً همه فیلم‌های ارائه شده به این جشنواره، آن‌گونه که باید، با حقیقت، همخوانی ندارد. معمولاً فاصله بعیدی بین واقعیت و حقیقت وجود دارد. به عنوان مثال،  اگر درباره یک واقعیت واحد، پنج فیلمساز، فیلم بسازند، 5 فیلم متفاوت ساخته خواهد شد. چراکه حقیقت یک اتفاق یا حادثه با آنچه که فیلمساز روایت می‌کند، با هم متفاوتند.  باز به‌ عنوان نمونه هم‌اکنون حادثه عظیمی در سرزمین فلسطین در حال وقوع است و قطعاً در سال‌های آتی، فیلم‌های فراوانی پیرامون این حادثه ساخته خواهد شد. ولی آیا همه آن فیلم‌ها، شبیه به هم خواهد بود؟ قطعا نه. هر فیلمی که با محوریت این حادثه ساخته شود، قطعاً جدای از تسلط تکنیکیِ فیلمساز، دارای محتوایی برخاسته از جهان‌بینی فیلمساز خواهد بود. اما چه کسی می‌تواند ادعا کند که من در فیلم خود، توانسته‌ام تمام حقیقت نهفته در دل این واقعیت را روایت کنم؟ البته بر اساس گفته شهید آوینی، هراندازه فیلمساز دیدگاهش با حقیقت هستی همخوانی داشته باشد فیلمش به حقیقت، نزدیک‌تر است. بگذارید از مستندهای جنگ مثال بزنم.

در ایام جنگ فیلمسازانی وجود داشتند که به جنگ رفته و فیلم می‌ساختند اما چرا هیچ‌یک از آن فیلم‌ها همانند روایت فتح و کارهای شهید آوینی تأثیرگذار نمی‌شد؟ دلیل روشن است نگاه آوینی به جنگ نسبت به دیگر مستندسازان ، حقیقی‌تر بود. برای همین بر دل‌وجان مخاطب می‌نشست.

درباره آثار به نمایش درآمده در جشنواره سینما حقیقت و انطباق آن به حقیقت هم باید بگویم به‌هرحال با وجود فیلمسازان دغدغه‌مند کارهایی وجود دارند که در آنها ویژگی حقیقت‌گویی اصلی ویژه و اساسی است اما این خصیصه تنها به لطف فیلمسازش مربوط است و ربطی به جشنواره ندارد.

ایکنا برخی شبهات وجود دارد که کارهای آوینی به دلیل حمایتهای دولتی به‌ویژه تلویزیون بیشتر دیده میشد. درباره این موضوع توضیح دهید.

اصلاً چنین موضوعی صحت ندارد . تلویزیون جز یک ساختمان چیزی دیگر به گروه جهاد نداده بود حتی در مقطعی می‌خواستند آوینی را از تلویزیون اخراج کنند! در آن مقطع آقای هاشمی مدیر تلویزیون بود. به یاد دارم وی به‌شدت با آوینی و به‌طورکلی، با جریان روایت فتح، زاویه داشت.

ایکنا جدا از جشنواره، نگاه به مستند در کشور ما چگونه است؟

در کشور ما آن‌چنان‌که باید، به سینمای مستند بها داده نمی‌شود. خاستگاه مستند تلویزیون است اما در رسانه ملی مستند جایی ندارد. نه اینکه بگویم در تلویزیون هیچ فیلم مستندی تولید نمی‌شود، بلکه تعداد مستندهای تولید شده در صدا و سیما، از لحاظ کمی، بسیار بسیار کمتر از آن چیزی است که باید باشد، از لحاظ مضمون و محتوی هم یا بشدت تبلیغی و شعاری و سطحی است و یا وارونه جلوه دادن حقایق جاری در سطح جامعه است. از لحاظ کمی، در شبکه عریض و طویل مستند شاید درنهایت روزی یک ساعت برنامه تولیدی پخش می‌شود و بقیه، یا آرشیوی است و یا تکرار و تکرار و تکرار. زیرا در سطح کلان مدیریت صدا و سیما، فهم و درک درستی از کارکرد فیلم مستند وجود ندارد. در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که باید محلی برای کشف استعدادها باشد نیز وضعیت مطلوب نیست. این مرکز اکنون سال‌هاست تبدیل به نوانخانه‌ای شده که مدیریت مرکز ناچار است اندک بودجه خود را به بهانه ساخت فیلم، صرف رفع نیازهای اولیه مستندسازانِ باسابقه و آبرومندی کند که توان پرداخت اجاره مسکن و هزینه تحصیل فرزندان خود را ندارند. در چنین شرایطی، مرکز چگونه می‌تواند بر روی اهداف اصلی خود تمرکز کند؟ 

کد

درباره انتخاب سوژه نیز به دلیل شرایط امنیتی حاکم بر فضای کلیِ کشور، کدام فیلمساز توان و جسارت و شجاعت و امکانات لازم را برای پرداخت به موضوعات مهم و مبتلابه جامعه را دارد؟ موضوعاتی از قبیل معضل حجاب، فرزند آوری، ازدواج، طلاق، فقر گسترده و تبعات آن، فساد سیستماتیک، علل دین‌گریزی نسل جوان، حجم عظیم مهاجرت نخبگان و.... ده‌ها مسئله مهم دیگر. معمولاً درباره هرکدام از مسائل مهمی که برشمردم، حاکمیت از طریق نهادهای فرهنگی خود، بودجه‌های فراوانی برای تولید محتوی به‌ویژه تولید فیلم در نظر می‌گیرد. ولی از فیلمساز، توقع دارد موضوع را از دریچة نگاه اشتباه خودش تجزیه و تحلیل کند. ولی هرگز به فیلمساز بودجه و امکاناتی نمی‌دهد که او بتواند مثلاً درباره علل حقیقیِ رواجِ ازدواج سفید فیلم بسازد.

وضعیت نامطلوب حاکم بر سینمای مستند در حالی است که در همه کشورهای جهان پل ارتباطی بین حاکمیت و مردم، مستند است حتی در مواقعی مستند قادر است برخی مشکلات جامعه را حل کند اما این اتفاق در کشور ما رخ نمی‌دهد. دلایلش نیز همان مواردی است که عرض کردم.

 ایکنا میخواهم بحث را به سمت جایزه شهید آوینی ببریم؛ بخشی که در دل جشنواره سینما حقیقت برگزار میشود. پیرامون این جایزه توضیح دهید.

در دوره یکی از مدیران مرکز گسترش، فکر می‌کنم در زمان مدیریت آقای پژمان لشگری پور، وی به دلیل علاقه قلبی که به آوینی داشت جایزه‌ای با عنوان شهید آوینی را رقم زد تا مروج اندیشه‌هایی وی در سینما باشد. در ادامه، مدیران بعدی با جایزه شهید آوینی در دل جشنواره سینما حقیقت مخالف بودند، حتی عده‌ای دیگر مدعی بودند این جایزه باید به جشنواره مقاومت برود! اما با تمام حاشیه‌هایی که پیرامون این جایزه پیش آمد. این رویداد تا به امروز به کار خود ادامه داده است.

بی‌مهری به جایزه شهید آوینی تنها از طرف مسئولان نیست، بلکه برخی مواقع فیلمسازان نیز نسبت به این بخش  بی‌مهر هستند! برای مثال وقتی فیلمسازی از این بخش جایزه دریافت می‌کند هنگام گرفتن جایزه خود انتقاد دارد که چرا جایزه خود را از بخش ملی دریافت نکرده است! در زمان حال نیز این جایز آن‌چنان‌که باید جا نیفتاده است. برای همین نظر شخصی من این است که جایزه آوینی باید در قالب یک رویداد مستقل و مجزا برگزار شود تا هدفی که برای آن در نظر گرفته‌شده به عنوان یک اصل پیش روی فیلمسازان قرار گیرد.

در این حوزه (شهید آوینی) باید به‌شدت از برخی کلیشه‌ها پرهیز کرد چراکه به صرف ساختن فیلم درباره جنگ کاری با اندیشه‌های آوینی تولید نخواهد شد. فیلم آوینی باید تفکر آوینی را در خود جاری و ساری داشته باشد. این اتفاق نیز می‌تواند در قالب‌های مختلف موردتوجه باشد. 

ایکنا اندیشه آوینی چه در خود دارد که ما خود را ملزم میدانیم حتماً در سینما به آن متعهد باشیم؟

نگاه آوینی به مقوله هنر، صرفا تکنیکی نیست. او معتقد بود فیلمساز، به‌جز تسلط تکنیکی، باید متعهد هم باشد. تعهد هم مثل یک بخشنامه و یا یک بند از قرارداد قانونی بین فیلمساز و سرمایه‌گذار نیست که شما بعد از امضا، ملزم به رعایت آن باشید. تعهد، از جهان‌بینی و نوع سلوک زندگی شخصی فیلمساز برمی‌آید. ما بسیار فیلمساز بااستعداد داریم که توان ساخت فیلم‌های تأثیرگذار را دارند. ولی چون از نوع نگاه و جهان‌بینی آنها چیزی جز سیاهی و ناامیدی بیرون نمی‌آید، قطعا آثارشان نیز جز تخریب فکر و اندیشه مخاطب، تاثیر دیگری ندارد. وقتی صحبت از تکثیر تفکر و اندیشه آوینی پیش می‌آید، منظور کشف استعدادهایی است که جدای از تسلط تکنیکی، در زندگی شخصی نیز سلوکی شبیه آوینی داشته باشد. از اندیشه پاک، می‌توان توقع تولید هنر ناب ، همچون خود آوینی داشت. البته در این موضوع، بسیار جا دارد بحث و گفت‌وگو شود که چندان در این مصاحبه جای پرداخت ندارد.

انتهای پیام
captcha