حجتالاسلام علی عدالتجو، مدرس حوزه و دانشگاه در یادداشتی که در اختیار ایکنای لرستان قرار داده است، نوشت: حضرت امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 88 نهجالبلاغه میفرماید: «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ يَقْصِمْ جَبَّارِي دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ تَمْهِيلٍ وَ رَخَاءٍ، وَ لَمْ يَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ أَزْلٍ وَ بَلَاءٍ، وَ فِي دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْبٍ وَ مَا اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْبٍ مُعْتَبَرٌ، وَ مَا كُلُّ ذِي قَلْبٍ بِلَبِيبٍ وَ لَا كُلُّ ذِي سَمْعٍ بِسَمِيعٍ وَ لَا كُلُّ [ذِي] نَاظِرٍ بِبَصِيرٍ؛ اما بعد، خداوند سبحان، جباران روزگار را در هم نشكست، مگر آنگاه كه مهلتشان داد كه روزگارى در آسايش و شادخوارى بگذرانند و استخوان شكسته هيچ ملتى را نبست مگر بعد از بلاها و سختیهايى كه به آنها رسيد. در آن دشواریها كه به آنها روى نهادهايد و آن رنجها و بلاها كه از آنها پشت گردانيدهايد شما را پند و عبرت است. نه هر كه دلى در سينه دارد خردمند است و نه هر كه گوشى براى شنيدن دارد شنوا است و نه هر كه چشمى براى ديدن دارد بيناست.»
اين خطبه درواقع از دو بخش تشكيل شده است که در بخش اول امام علی(ع) به سراغ اين حقيقت مىرود كه عذابهاى الهى ناگهانى نيست، بلكه خداوند به جباران و ستمكاران و امتهاى فاسد و مفسد، مدتها مهلت مىدهد و در مجازات آنها عجله نمىكند، شايد به خود آيند و توبه كنند و بهسوى حق بازگردند.
به تعبير ديگر مجازاتهاى الهى هرگز جنبه انتقامجويى ندارد، بلكه هدف از آن، تعليم و تربيت و عبرت است؛ ولى متأسفانه گوش شنوا و چشم بينا كه حق را بشنود و صحنههاى عبرتآموز را درست بنگرد، تا مايه بيدارى دلها شود، بسيار كم است.
در بخش دوم اشاره به اقوام منحرفى مىکند كه براى حل اختلافات دينى خود به جاى اينكه از منبع وحى و كتب آسمانى و سخنان پيامبر(ص) الهام بگيرند، به افكار ناقص خود و آراى باطله و بىپايه، گمانها و پندارها بسنده كرده و در وادى ظلمات اوهام، پيش مىروند و هلاكت خود را تسريع مىكنند.
امام علی(ع) در این بخش به دو نکته مهم اشاره کردند؛ نخست اینکه خداوند به جباران و ستمگران مهلت تنبه و بیدارى مىبخشد و دوم اینکه پیروزیها جز در سایه تحمل مشکلات، امکانپذیر نیست و مىفرماید: «بعد از حمد و ثناى الهى خداوند هرگز ستمگران دنیا را درهم نشکسته، مگر بعد از آنکه به آنان مهلت داده و نعمت فراوان بخشیده (تا فرصت فکر و اندیشه را داشته باشند و شکر نعمتهاى الهى را بهجا آورند، ولى غالباً به جاى شکر نعمت، مغرور شدند و بر ظلم خود افزودند.»
آرى، خداوند هم حکیم است و هم حلیم، خداوند غفور است و رحیم، و به مقتضاى این صفات حسنه، هرگز در مجازات و کیفر عجله نمىکند بلکه فرصت کافى به همه گمراهان و بدکاران مىدهد تا به شاهراه هدایت بازگردند و از خطاکارى دست بردارند و حتى گاه براى تشویق آنان، سیل نعمتهایش را بهسوى آنان سرازیر مىکند، همانگونه که در تاریخ نوح پیغمبر و موسى و فرعون و قوم بنىاسرائیل و قوم سبا خواندهایم.
سپس مىافزاید: «و همچنین هرگز استخوان شکسته هیچ امتى را ترمیم نکرده، مگر بعد از تحمل مشکلات و آزمونها»، تا قدر و ارزش آن نعمتها را بشناسند و آنها را گرامى دارند و ازآن به خوبى پاسدارى نمایند، به علاوه همانگونه که امام(ع) در ادامه سخن مىفرماید: «در سختىهایى که شما با آن روبرو شدید و مشکلاتى که پشت سر گذاشتید، درسهاى عبرت فراوانى است، ضعفها و قوتهاى شما را نمایان مىکند و راه حل مشکلات را، به شما مىآموزد و تجربهاى براى تمام زندگانى شما خواهد بود.»
گویا امام(ع) با این سخنان مىخواهد به یاران خود دلدارى دهد و به سؤالات ناخواستهاى که در ذهن آنان از پیروزىهاى بنىامیه و ناراحتىهاى یارانش پیدا میشود، جواب گوید که عجله نکنید، ظلم این ظالمان باقى نمىماند، مهلت الهى پایان مىگیرد و تازیانههاى عذاب بر پیکر آنان نواخته مىشود. از مشکلات خود نیز ناراحت نباشید! چرا که این یک سنت الهى است که جبران خسارات امتها، بعد از تحمل شداید و بلاها بوده، حتى در عصر پیامبر اسلام(ص) در جنگهایى همچون جنگ احزاب زمانى نصرت الهى فرا رسید که لشکر اسلام در شدیدترین فشارها قرار داشت و تا به آن مرحله رسیده بود که قرآن در آیات 10 و 11 سوره مبارکه احزاب مىفرماید: «از شدت ترس و ناراحتى جانها به لب رسیده بود... و مؤمنان در آزمون سختى قرار گرفته بودند و شدیداً به لرزه در آمده بودند.»
درباره قوم بنىاسرائیل نیز در آیه 129 سوره مبارکه اعراف مىخوانیم که آنها هنگامى که در فشارهاى شدید از سوى دشمن قرار گرفتند به موسى(ع) گفتند: «أُوذِینَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِیَنَا وَ مِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا؛ پیش از آن که به سوى ما بیایى آزار دیدیم و پس از آمدنت نیز آزار مىبینیم کى اذیت و آزار دشمن، تمام خواهد شد؟» موسى در پاسخ گفت: «عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَ یَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الاَْرْضِ فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ؛ عجله نکنید امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را در زمین جانشین آنها کند، سپس بنگرد چگونه عمل مىکنید.»
بنابراین، هم در امت اسلامى و هم در امتهاى پیشین، این سنت الهى جارى بوده و یاران امام(ع) نیز از این سنت مستثنى نیستند.
همه اینها درس عبرت است، ولى براى آنها که چشم باز و گوش شنوا و قلب دانا دارند، لذا امام(ع) در ادامه سخن مىفرماید: «ولى نه هر کس که مغز دارد اندیشمند است، و نه هر صاحب گوشى شنوا، و نه هر صاحب چشمى بینا.» صفحات تاریخ بشر پر از درسهاى عبرت است، دوران کوتاه عمر ما نیز اگر درست بنگریم مملو از این درسهاست، بلکه در و دیوار عالم هستى را عبرتها پوشانده است ولى افسوس، آنان که باید ببینند و بشنوند و بخوانند و عبرت بگیرند کم هستند و به همین دلیل در همان راههاى خطا گام مىنهند و به همان سرنوشتهاى شوم مبتلا مىشوند.
تمام کسانى که به ذات پاک پروردگار و عدالت او ایمان دارند، معتقدند که اساس این عالم بر عدل و داد بنا شده و ظلم و ستم بر خلاف طبیعت جهان آفرینش است، لذا هنگامى که مىبینیم گروهى از جباران بر صحنه جهان ظاهر شده و مدتها به حکومت خود ادامه مىدهند، این سؤال پیدا مىشود که با توجه به عدل پروردگار و اساس جهان آفرینش، چرا به این گروه امکان فعالیت داده شده است؟
ولى نباید فراموش کرد که این امر علل مختلفى مىتواند داشته باشد، نخست اینکه مردم فاسد شوند و کیفر دنیوى آنها چنین حکومتهایى باشد، همانگونه که امام على(ع) در وصیتنامه خود درباره کسانى که نهى از منکر را ترک مىکنند فرمود: «فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلاَ یُسْتَجَابُ لَکُمْ؛ اگر چنین کنید بدان بر شما مسلط مىشوند، سپس هر قدر دعا مىکنید، مستجاب نمىشود.»
انتهای پیام