قرائت اهل بیت(ع) از قرآن عامل وحدت است نه تفرقه + فیلم
کد خبر: 4203425
تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۵
حجت‌الاسلام یوسفی مقدم در گفت‌وگو با ایکنا تبیین کرد:

قرائت اهل بیت(ع) از قرآن عامل وحدت است نه تفرقه + فیلم

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف قرآن کریم اظهار کرد: نظر امام معصوم در قرائت قرآن بر همه قرائات تقدم دارد، ولی هیچ تعارضی با وحدت امت اسلامی ندارد، چون اهل بیت(ع) مورد اتفاق همه مسلمین هستند و قرائتشان از قرآن می‌تواند محور وحدت امت اسلامی باشد.

محمد صادق یوسفی مقدمکتاب «علم قرائت» اثر حجت‌الاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف قرآن کریم، به همت پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در 600 صفحه به چاپ رسیده است. این کتاب امسال در جشنواره کتاب‌ سال جمهوری اسلامی شایسته تقدیر شناخته شد.

به همین منظور خبرنگار ایکنا با مؤلف این اثر قرآنی گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانیم؛

 

ایکنا ـ در ابتدا درباره بخش‌ها و فصول کتاب «علم قرائت» که مورد تقدیر قرار گرفت، توضیح دهید.

کتاب علم قرائت در موضوع قرائت قرآن کریم تهیه شده است. قرائت به عنوان نصی از نصوص و احتمالی از احتمالات نص قرآن کریم است. کتاب 4 بخش دارد؛ بخش اول شامل مفاهیم و کلیات است که در 3 فصل تدوین شده است. در فصل اول به بررسی برخی موضوعات پرداخته شده است. از جمله علم قرائت به چه معناست؟ فرق قرائت و تلاوت چیست؟ قرائات با قرائت چه فرقی دارد؟ موضوع علم قرائت چیست؟ و تفاوت علم قرائت و قرائت چیست؟ در فصل دوم اختلاف قرائات با نگاهی نقادانه و در فصل سوم اصل حاکم بر اختلاف قرائات مورد بحث قرار گرفته است.

بخش دوم کتاب شامل 5 فصل است و در آن شکل‌گیری قرآن و قرائات، حفظ و کتابت قرآن، قاریان شهرهای مختلف، پیدایش قراء سبعه، پیدایش مرجعیت قرائت در بین صحابه، قراء سبعه و عشره و جمع قرآن و نیز فرایندهای توحید مصاحف، حمایت ائمه(ع) از توحید مصاحف مورد توجه بوده است. در فصل چهارم بخش دوم درباره عوامل اختلاف قرائات و پیشینه و تطور قرائت بحث شده است و تاکنون به این سبک پیشینه قرائت بررسی نشده بود. درباره بررسی تطبیقی استناد اختلاف قرائات به اجتهاد یا سنت هم در فصل پنجم این بخش بحث شده است. بخش سوم این کتاب به بررسی حدیث سبعه احرف و بخش چهارم به ملاک و شرایط قرائت صحیح اختصاص دارد.

ایکنا ـ در یکی از فصل‌ها به منشأ اختلاف قرائات اشاره کردید. در افواه عمومی گفته می‌شود که قرآن واحدی از سوی خدا نازل شد و پیامبر(ص) آن را به مردم آموختند، ولی چرا بعدها اختلاف در قرائت واژگان ایجاد شد؟

موارد اختلاف قرائات فراوان نیست، بلکه بسیاری از آن‌ها به اختلاف لهجه برمی‌گردد که امری مرسوم در زبان و لغت عرب بوده است. البته اختلاف لهجه و قرائت خلط شده و در مواردی قرائت نبوده بلکه بیان است؛ مثلا ابی بن کعب یا ابن مسعود موردی را به عنوان تبیین گفته است، ولی بعدها تصور کرده‌اند که قرائت است و این موارد باید از هم تفکیک می‌شد که این کار را در کتاب کرده‌ایم.

قرائت از موضوعات بسیار مهم در جامعه اسلامی است که مستمسکی برای مستشرقان شده و از آن سوء استفاده کرده و گفته‌اند در قرآن تحریف وجود دارد، کمااینکه در اناجیل این تحریف وجود دارد. براساس بررسی در تاریخ، دو مطلب یعنی دیدگاه اهل سنت و شیعه وجود دارد. از منظر شیعه یک قرائت بیشتر وجود ندارد و قرآن از سوی خدا بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شد و ایشان آنچه را خدا نازل کرده بود بر زبانشان جاری کردند و پیامبر(ص) مقید بودند به محض اینکه آیه‌ای بر ایشان نازل شود برای مردم قرائت کنند و مردم این قرائت را دریافت می‌کردند و به صورت قطع این قرائت تواتر داشته و طوری نبود که فقط دو یا چند نفر آن را بشنوند، بلکه تمام کسانی که در مدینه و مکه بودند آن را می‌شنیدند و به همدیگر منتقل می‌کردند. لذا تواتر قرائات امری مسلم است.

از منظر علم قرآنی، قرائات متعدد مرتبط با اهل بیت(ع) پذیرفتنی نیست. قرائت صحیح از دیدگاه اهل سنت 3 شرط دارد؛ اول اینکه قرائت منطبق بر مصحف باشد، مصحفی که در دوره عثمان جمع‌آوری شد که جمع‌آوری توحید مصاحف بود و مصاحف مختلفی در دست صحابه بود، ولی در این دوره یکی شدند. امت اسلام بر این مصحف اجماع کردند. چنانچه امام معصوم(ع) چون بوده است اجماع تحقق پیدا کرد، زیرا امام معصوم(ع) نمی‌تواند نسبت به مهمترین و مقدس‌ترین سند اسلامی بی‌تفاوت باشد و دخالت نکند. اگر تحریفی در کار بود حساسیت امام را شاهد بودیم. 

نکته بعدی اینکه قرائت باید منطبق بر سنت و معنعن باشد و سلسله سند مشخص داشته باشد و به پیامبر(ص) ختم شود. وقتی این سند درست باشد، باید انطباق قرائت با قواعد عربی صورت بگیرد. بنابراین قرائات منطبق بر مصحف و دو شرط دیگر در بین اهل سنت قابل قبول است. طبق استدلال روایی و عقلی ثابت شده است که قرآن در زمان پیامبر(ص) جمع شد یعنی سور با همین آیات در زمان پیامبر(ص) وجود داشت، ولی ترتیب سور با سبک کنونی وجود نداشت و بعد در توحید مصاحف به شکل کنونی تدوین شد. لذا جمع آیات در سور، توقیفی است و بشر در آن نقش ندارد و کاری الهی است و خدا فرموده که جای فلان آیه در فلان جای قرآن است. برخی اوقات آیاتی نازل شد و خدا به پیامبر(ص) فرمود که این آیه در اینجا قرار بگیرد.

ایکنا ـ آیا در بین اهل سنت نظری مبنی بر جابه‌جایی آیات وجود دارد؟

نظرات شاذی هست، ولی مهم این است که قرآن به صورت اجماعی و قاطع در دوره پیامبر(ص) جمع‌آوری شد. بنابراین دیدگاه ضعیف این است که قرآن بعدها جمع‌آوری شده و دیدگاه دیگر این است که هم آیات و هم ترتیب سور در زمان پیامبر(ص) بود. هر دو توقیفی است ولی عمده علما معتقدند که جمع آیات و محل آن در سور توقیفی است، ولی ترتیب سور خیر.

برخی تصور می‌کنند که وقتی ترتیب آیات براساس نزول قرار داده شد آیات جابه‌جا شد و حتی آیاتی که پیامبر(ص) بعدها در سور قرار داد در مصحف علی(ع) هم وجود داشت. بنابراین ترتیب آیات در سور به معنای جابه‌جایی نیست. با استدلال عقلی به این نتیجه می‌رسیم که قرآن در دوره پیامبر(ص) جمع‌آوری شد و عثمان مصاحف مختلف صحابه را گردآوری کرد و یکسان‌سازی مصاحف انجام شد.

ایکنا ـ آیات قرآن در طول 23 سال نازل شده است. اگر این آیات و سوره‌ها فارغ از تدبیر الهی به همان شکلی که بر پیامبر(ص) نازل شده بود در قرآن قرار داده می‌شد برای الگوگیری نسل‌های بعد و کاربردی‌تر بودن بهتر نبود؟

مسئله‌ مهندسی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه جدا از بحث قرائات است. امروزه این بحث مطرح است که آیا می‌توان جامعه امروز را براساس ترتیب نزول آیات مدیریت کنیم؟ حجت‌الاسلام بهجت‌پور این بحث را در قالب تفسیر به ترتیب نزول یعنی همگام با وحی دنبال کرده‌اند. ترتیب نزول برای یک محقق مفید است، ولی لزوما شرایط جامعه امروز با شرایط دوران پیامبر(ص) قابل قیاس نیست که بخواهیم عیناً به آن سبک عمل کنیم. مهم این است که سرچشمه و منبع تصمیم‌گیری شما قرآن کریم باشد. لذا چگونگی استفاده از قرآن براساس نوع استنطاق از مصحف شریف است.

ایکنا ـ در بحث توحید مصاحف که مورد قبول همه قرار گرفت این وحدت نظر براساس قرائت مکتوب بود یا در بُعد شفاهی هم این‌گونه بود؟

قرآن کریم با چند ویژگی مورد صیانت قرار گرفته است؛ اول قرائت بود یعنی وقتی آیه‌ای نازل می‌شد، پیامبر آن را بر مردم قرائت می‌کرد و طبق روایات، برخی از لحن پیامبر(ص) تبعیت می‌کردند و به مسئله قرائت تقید داشتند. بحث دیگر کتابت وحی بود و وقتی که قرائت می‌شد همزمان امر به کتابت داشتند و کاتبان ویژه داشتند. دستور دیگر ایشان حفظ قرآن کریم بود. لذا در مورد حفظ، ثواب‌های بسیاری ذکر شده است تا جایی که اگر کسی قصد داشت یک واو را در قرآن جابه‌جا کند با اعتراض شدید مواجه می‌شد و برخی شمشیر اعتراض به دست گرفتند. پیامبر حفظ قرآن کریم، قرائت، کتابت و تعلیم و تعلم را انجام دادند و این 4 ویژگی منتقل شد و مردم هم از آن تبعیت کردند. 

نکته‌ قابل توجه برخی اغلاط املایی است که در مصاحف عثمانی نوشته شد؛ مثلا «لاذبحنه»، «لااذبحنه» نوشته شد، ولی اجازه تحریف در آن داده نشد. البته آنچه قرائت درست این کلمه را پشتیبانی کرد قرائت شفاهی مسلمین بود. به تعبیر دیگر قرائت امت اسلام پشتوانه کتابت غلط برخی واژگان بود. لذا هیچ کسی لااذبحنه را قرائت نکرده است. از این رو اجازه دست‌ بردن برای اصلاح خطاها داده نشد، زیرا به روال تبدیل نشود که بخواهد امکان تحریف را فراهم کند. 

ایکنا ـ موارد اختلاف قرائات چقدر است؟

موارد اختلاف قرائت آنقدر زیاد نیست که به هویت قرآن کریم لطمه وارد کند. تمام موارد باید منطبق بر مصحف اصلی باشد؛ مثلاً در کلمه مالک «م ل ک» قطعا نازل شده، ولی اختلاف قرائت در نوشتن آن است، زیرا خط کوفی طوری بود که تحمل ملک و مالک را داشت. 

اختلاف قرائات مشکلاتی را برای جامعه اسلامی ایجاد کرده، اما این اختلافات به یکپارچگی قرآن صدمه وارد نمی‌کند که بخواهیم تحریف را به آن نسبت دهیم. 

ایکنا ـ چرا اختلاف قرائات به 14 عدد رسید و در شعر حافظ هم به این موضوع اشاره شده است؟

ابن مجاهد قرائات را جمع‌آوری کرد تا سدی پیش‌روی توسعه آن بگذارد، ولی از 7 قرائت به 10 و 14 و بیشتر رسید و حتی قرآنی 20 قرائت دارد، ولی این به معنای عدم انطباق با نص قرآن کریم نیست؛ هر قرائتی که از قاری نقل شود و با متن قرآن هماهنگ نباشد، اگر بتوانیم آن را به عنوان تفسیر و تبیین و توجیه کنیم، در دایره وحی تبیینی خواهد بود، وگرنه آن را باید کنار بگذاریم. به تعبیر دیگر دو وحی داریم؛ وحی تنزیلی و تبیینی که وحی تبیینی فرمایش پیامبر و ائمه(ع) برای تفسیر و رساندن آموزه‌های قرآن کریم به مردم است.

اگر معصومان(ع) فرمایشی را برای تبیین قرآن فرموده‌اند متن قرآن کریم نیست. لذا بنده در بحث قرائت، نظریه‌ای را در باب ارکان قرائت صحیح دارم که در کتاب منعکس شده و آن محوریت قرائت اهل  البیت(ع) است. این قرائت چند رکن دارد؛ اول اینکه باید منطبق بر مصحف باشد. لذا تمام قرائات خارج از مصحف از قرائت‌ بودن خارج هستند. براساس این نظریه، در آیه شریفه منسوب به وضو «ارجلَکم» به صورت ارجِلکم صحیح است، زیرا اگر اجماعی صورت نگرفت، ما به سراغ قرائت اهل بیت(ع) می‌رویم. البته اگر ثابت باشد.

بنده روش قرائت اهل بیت(ع) و نحوه و سامانه استخراج را بیان کرده‌ام. اگر قرائت مورد اختلاف قراء سبعه بود، باید سراغ سند قطعی قرائت اهل بیت(ع) برویم و با وجود اینکه الان قرائت جاری در جهان اسلام است، این قرائت بر قرائت حفص از عاصم برتری دارد؛ در مثال آیه وضو، قرائت رایج اَرجُلَکم است و علما هم گفته‌اند چون عطف برؤسکم و منصوب به محل وضو است اشکالی ندارد، ولی لام باید مکسور باشد. از ائمه سؤال شد فرمود با جر لام قرائت شود. اینجا قرائت امام صادق(ع) بر سایر قرائات تقدم دارد. مشروط به اینکه این قرائت طبق روایت محکم و متقن باشد که چنین روایتی داریم.

همچنین فرمایش امام به قاعده عربی منطبق‌تر است، چون فرمود چرا ارجلکم به فاغسلوا وجوهکم عطف شود؟ در حالی که خود آن ظاهر است. علاوه بر این از امام سؤال شد که چرا مسح باید به تمام سر باشد و حضرت فرمودند: «بمکان الباء»؛ با برای تبعیض است و بخشی از سر و پا باید مسح شود. از این رو مسح تمام سر و پا لازم نیست.

نظر امام معصوم در قرائت بر سایر قرائات آثار فقهی، کلامی و سیاسی تقدم دارد، ولی تعارضی با وحدت امت اسلامی ندارد و چون اهل بیت(ع) مورد اتفاق همه مسلمین هستند قرائت ایشان از قرآن می‌تواند محور وحدت امت اسلامی باشد. اگر از اهل بیت(ع) قرائتی نیافتیم، می‌توانیم به حفص از  عاصم رو بیاوریم، زیرا عاصم گفته است که من قرائاتی داشتم، ولی یک قرائت از علی(ع) داشتم و قرائت علی(ع) را ملاک قرار دارم و به حفص منتقل کردم. ما این کلیت را می‌پذیریم مگر اینکه از اهل بیت(ع) قرائت خاصی داشته باشیم.

گفت‌وگو از علی فرج‌زاده  

انتهای پیام
captcha