چرایی توجه پیاپی به جلال و جمال الهی در دعای سحر
کد خبر: 3967460
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۳
حجت‌الاسلام سروش محلاتی بیان کرد:

چرایی توجه پیاپی به جلال و جمال الهی در دعای سحر

سروش محلاتی ضمن اشاره به شرح دعای سحر به بیان دو علت توجه پیاپی به جمال و جلال الهی در دعای سحر پرداخت.

به گزارش ایکنا؛ جلسه شرح دعای سحر حجت‌الاسلام سروش محلاتی، شب گذشته 6 اردیبهشت‌ماه برگزار شد. وی در این جلسه به شرح عبارت «اللهمّ إنّي أسألك من جلالك بأجلّه» پرداخت. خلاصه بحث این جلسه از نظر می‌گذرد؛

بحث درباره دعای شریف سحر به این جمله رسید «اللهم انی اسئلک من جلالک باجله». این فراز سوم از دعای سحر است. درباره این فراز که بر محور جلال الهی است چند مسئله مطرح است. مسئله اول این بود که جلال به چه معناست و با جمال چه تفاوتی دارد. اجمالا اشاره کردیم که اسمایی که نشان‌دهنده لطف و رحمت الهی است اسمای جمال نامیده می‌شود و اسمایی که بر قهر و غضب دلالت می‌کند اسمای جلال نامیده میشود. این نکته اول بود. نکته دوم این بود که اساسا اسمای جمالیه بر اسمای جلالیه تقدم و پیشی دارند. رحمت بر غضب، لطف بر قهر تقدم پیدا می‌کند. این نکته را هم در جلسه گذشته مطرح کردیم و عرض کردیم این مطلب یک قاعده‌ای است که در تحلیل نظام آفرینش، چه نظام دنیوی و چه نظام اخروی نقش بسیار موثری دارد و نمونه آن تاثیر این مبنا بر مسئله خلود بود که اشاره کردیم.

نکته سوم که در ذیل این فراز باید مورد توجه قرار بگیرد این است که چرا در حالی که شخص به مناجات با حق تعالی می‌پردازد گاهی اوقات دلش متوجه اسمای جمال می‌شود و گاهی از اوقات دل، متوجه اسمای جلال می‌گردد. شروع مطلب «اللهم انی اسئلک من بهائک و من جمالک» است ولی بعد می‌گوید: «اللهم انی اسئلک من جلالک»، در ادامه هم نوسان و رفت و برگشت در دعا دیده می‌شود. گاه به اسم جمال و گاه به اسم جلال توسط پیدا می‌کند. یک اسم انسان را در آغوش میگیرد و حالت معاشقه به انسان دست میدهد و نهایت نزدیکی را با خدا احساس می‌کند مانند طفلی که به دامن مادر و به آغوش مادر پناه می‌برد؛ اسم دیگر ابهت و شکوهی را در منظر قلب انسان قرار میدهد که انسان حریم نگه می‌دارد و آن ابهت او را در حیرت فرو می‌برد و مانع از انس و تقرب می‌شود. این چه حالتی است که در سیر و توجه به حق تعالی برای انسان رخ میدهد. گاه در نهایت انبساط خاطر و شعف قرار می‌گیرد و گاه به عکس، دل او معکوس می‌شود؛ می‌گیرد، احساس تالم، نگرانی نسبت به آینده به او دست می‌دهد. همه اینها ناشی از همان تجلیاتی است که در درون انسان اتفاق می‌افتد و قلب انسان لحظه به لحظه گاه به این سو و گاه به آن سو توجه پیدا میکند.

حضرت امام خمینی در سر تفاوت این دعا نکته ای را بیان فرمودند. دو تفسیر برای این تفاوت در لسان دعا می‌توان ارائه کرد. تفسیر اول را حضرت امام مطرح کردند و آن این است که دعای هر شخصی به اقتضای حال او است، به اقتضای توجهاتی است که در قلب به وجود می‌آید. اگر در قلب و درون انسان حالت انسباط و انس وجود داشته باشد دعایی میکند متناسب با آن است. سوال از جمال برای کسی است که تجلی جمالی در او اتفاق افتاده است و توجه به لطف و رحمت دارد و گاهی به عکس، انسان در شرایطی است که تجلی جلالی برایش پیش می‌آید و دل انسان مقهور و مبهوت می‌ماند و متوجه سلطنت بیکران الهی میشود. اینجاست که چون تجلی جلالی در قلب رخ داده است دعا هم متناسب با همان بر زبان و بر قلب او می‌گذرد. چون در انسان کامل دائما این تجلیات اتفاق می‌افتد و لحظه به لحظه توجه به اسمی پیدا میکند لذا گاه سوال از جمال است و گاه سوال از جلال است و هر کس به اقتضای حال خود خدا را صدا میزند و میخواند. این فرمایشی است که حضرت امام دارند: «فإذا تجلّى على قلب السالك باللطف و المؤانسة تذكّر الجمال ويقول: «اللهمّ إنّي أسألك من جمالك بأجمله» إلى آخره. و إذا تجلّى عليه بالقهر و العظمة والكبرياء و السلطنة تذكّر الجلال بقوله: «اللهمّ إنّي أسألك من جلالك بأجلّه».

احتمال دومی را هم درباره این تفاوت‌ها وجود دارد که سر این تفاوت جهت دیگری است و آن این است که اگر کسی توجه به جمال حق پیدا کرد، از خدا می‌خواهد که در این جمال متوقف نشود و جلال را هم ببیند. قبلا اشاره کرده بودیم یک زیبایی در این تجلیات خود را نشان میدهد و یک عظمتی پشت سر این زیبایی‌ها وجود دارد. ظاهر، جمال است و باطن، جلال است. خوشه گندم زیبایی دارد. وقتی در خوشه گندم تامل کردید به باطنش می‌رسید که باطن این جمال، جلال است و مبهوت عظمت الهی میشوید. در همه این زیبایی ها چنین حسی به انسان دست میدهد. کسی که در مرحله جمال توجه به جمال و زیبایی پیدا کرد میخواهد در جمال متوقف نشود. این خواسته بر خلاف تجلی است که برای او اتفاق افتاده است، نه بر وفاق. برای کسی که تجلی جلالی اتفاق افتاده است و توجه به عذاب و قهر الهی پیدا کرده است، دلش لرزیده است، این انسان از دعا جمال الهی را تقاضا میکند.

انتهای پیام
captcha