به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «تحلیل سرمایه اجتماعی در ایران» امروز سهشنبه 20 دی از سوی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد.
سالار کاشانی، پژوهشگر مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید؛
بنده چندان وارد تئوریها، تکثر تئوریها و رویکردهای مختلف در زمینه سرمایه اجتماعی نمیشوم، چراکه چارچوبهای مفهومی زیادی درباره سرمایه اجتماعی وجود دارد، اما به دو تلقی در اینباره و تأثیرات آنها بر پژوهش در زمینه سرمایه اجتماعی میپردازم. در یک نگاه ساده و کلی بر اساس دو سنت نظری جامعهشناسی یعنی نظم و تضاد، دو رویکرد هم به سرمایه اجتماعی وجود دارد. یک رویکرد این است که جامعه در حال حرکت به سمت نظم است، اما سنت تضاد، جامعه را در حال حرکت به سمت بحران میبیند.
طبق یک دیدگاه، سرمایه اجتماعی چیزی است که امکان زندگی اجتماعی مدرن را فراهم میکند. در تئوری رابرت پاتنام، سرمایه اجتماعی پدیدهای برای به وجود آوردن امکان حیات اجتماعی در جامعه مدرن است و اگر بخواهیم مؤلفههای سرمایه اجتماعی را از نظر پاتنام در نظر بگیریم، شامل اعتماد، شبکههای اجتماعی و تعهد اخلاقی هستند. وی اعتماد را از جنس اعتماد تعمیم یافته میداند. در جوامع پیشامدرن، اجتماعات محلی وجود دارند و در این اجتماعات آدمها همدیگر را میشناسند و بر اساس وابستگیهای خونی و محلی، یک جامعه را تشکیل میدهند. لذا باید اعتماد داشته باشند تا بتوانند همکاری کنند، اما وقتی مشکل به وجود میآید که با پدیدهای به نام جامعه مدرن مواجه میشویم و تکثر اقوام و زبانها و سبکهای زندگی و سلایق مختلف به وجود میآید و مجبوریم به هم اعتماد کنیم و این ضرورت وجود سرمایه اجتماعی را در جامعه افزایش میدهد.
این اعتماد در تعاملات متقابل و از طریق عضویت افراد در شبکههای اجتماعی به وجود میآید و به بازتولید ارزشها و هنجارهای مشترک کمک میکند. نکته مهم در این ایده، تعهد اخلاقی است، چراکه این شکل نگاه به سرمایه اجتماعی مستلزم درک خیر عمومی از سوی مردم است. در این نگاه آدمها کارهایی انجام میدهند که ممکن است در نگاه کوتاه مدت خیری برای آنها نداشته باشد، اما باعث کمک به افزایش سرمایه اجتماعی میشود.
در دیدگاه پیر بوردیو که به سنت تضاد نزدیک است سرمایه اجتماعی یکی از ابزارهای تولید و بازتولید نابرابری اجتماعی است. بوردیو میگوید نظریه مارکس برای شناخت جایگاه طبقاتی آدمها کافی نیست. بنابراین به سرمایههای دیگر برای فهم جایگاه طبقاتی افراد و گروهها نیازمندیم و یکی از این موارد سرمایه اجتماعی است و باید مشخص شود آدمها چقدر نفوذ اجتماعی دارند ،چون بر جایگاه آنها در سلسلهمراتب اجتماعی تأثیر میگذارد.
نکته جالب در مورد پژوهش در زمینه سرمایه اجتماعی در ایران این است که به طرز جالبی تقریباً همه برنامههای پژوهشی بزرگی که در مورد سرمایه اجتماعی انجام شده و مخصوصاً پیمایشهای ملی، مبتنی بر رویکرد اول یعنی پاتنامی یا رویکردهای شبیه به آن بودهاند و کاری گسترده برای اینکه سرمایه اجتماعی در ایران را با رویکرد متفاوتی ببینیم انجام نشده است؛ در حالی که شرایط اجتماعی ایران موضوع مناسبی است تا ببینیم افراد برای بازتولید قدرتشان چه اقداماتی را انجام میدهند.
در حدود پانزده سال اخیر تمرکز نهادهای رسمی بر سنجش سرمایه اجتماعی بوده است و بنده که مقداری با سفارشدهندگان این طرحها در ارتباط بودهام به این نتیجه رسیدهام که خیلی از آنها نمیدانند که دقیقاً دنبال چه چیزی هستند، چراکه اگر اهداف آنها مشخص بود، باید تأثیر این پژوهشها را در زمینه سیاستگذاری مشاهده میکردیم.
همچنین محمد حسین ظریفیان، مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
سرمایه اجتماعی از معدود موضوعاتی است که تعاریف متفاوت و از هم گسیختهای ندارد و ما را به آشفتگی ذهنی نمیرساند، اما در یک تعریف کلی میتوان گفت مجموعه معیّنی از ارزشها و هنجارهایی را که غیررسمی هستند و مرجعیت خاصی را در جامعه پیدا میکنند سرمایه اجتماعی تلقی کردهاند. وقتی به مطالعه نظریهپردازان پرداخته میشود انتفاع اقتصادی محوریت زیادی در غایت آنها در زمینه سرمایه اجتماعی داشته و مخصوصاً در دیدگاه فوکویاما این موضوع بسیار برجسته است و پیر بوردیو هم به این موضوع پرداخته است و میتوانیم خروجی سرمایه اجتماعی را بیشتر مشاهده کنیم.
نکته مهم اینکه مخصوصا در یک دهه اخیر در زمینه سرمایه اجتماعی بیشتر پژوهشها ناظر به کنشها و واکنشهای سیاسی و با تمرکز بر موضوع مشارکت در زمینه سرمایه اجتماعی بوده است، در حالی که به نظر میرسد در سرمایه اجتماعی، نگرش به مسئله اجتماع هم موضوعیت دارد و باید مورد توجه خاصی قرار گیرد، هرچند امر اجتماعی ناظر به امر سیاسی و اقتصادی است و کسی نمیتواند آن را انکار و از آن غفلت کند.
با توجه به عدم برنامه منسجم و سیاست دقیق نسبت به حوزه خانواده و به طور خاص مدرنیته شهری و طیفبندی بین زندگی شهری و روستایی، پیوندهای زندگی خانوادگی ما در سالهای گذشته دچار آسیبهایی شده است، اما در زمینه پیوستگی قومی حساسیت قابل اعتنایی در کشور وجود دارد که نمیتوان به سادگی از این مسئله عبور کرد، چراکه مردم ایران در این مورد کاملاً از خودشان واکنش نشان میدهند و آن را مسئلهای وطنی میدانند.
بخشی از سرمایه اجتماعی نیز بینگروهی است و لازم است اقشار مختلف جامعه این نسبت را فهم کنند تا گسلهای اجتماعی به وجود نیاید و عمق پیدا نکند و زمینه آسیب به سرمایه اجتماعی نشود. مسئله دیگر در حوزه ارتباط با پیوند میان نخبگان و بخشهای مختلف جامعه است. پس نیازمند تأمل بیشتر هستیم، مخصوصاً ارتباط نخبگان اجتماعی با بخشهای جامعه نیازمند توجه بیشتر است، چون در مقاطعی به این امر کم توجهی کردهایم. چون در مواردی که جامعه ایرانی و حتی دنیای اسلام به پیشرفتهایی رسیده است گسست میان حوزه نخبگانی و توده مردم باعث ایجاد برخی خسارتهای جبرانناپذیر شده و امروزه با همه وجود تبعات آن را میبینیم. بنابراین اگر ارتباط فراگیری رخ ندهد، تبعات آن بسیار بیشتر از چیزی خواهد بود که مشاهده میکنیم.
همچنین محمدجواد ادبی، دبیر علمی این نشست، گفت: گفتوگوهای ما در این مؤسسه مترتب به نگاهی شفاف، منتقدانه و همراه با صداقت و انصاف درباره موضوعات مختلف فرهنگی و اجتماعی است. امروز به موضوعی میپردازیم که در زمانه ما مسئلهای جدی به حساب میآید و نیازمند مداقه نظری و عملی عمیقی است. مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی تلاش میکند در مسیر جدیدی که در پیش گرفته به زمینههایی توجه کند تا بتواند نسبت دقیقتری را با شرایط کنونی جامعه داشته باشد.
وی بیان کرد: در سالهای اخیر مسئله سرمایه اجتماعی مورد توجه جامعه شناسان و افرادی بوده که در زمینه حکمرانی به تحقیق میپردازند و تحلیلهای مختلفی انجام شده و نمیتوان گفت که به سرمایه اجتماعی هیچ توجهی نشده است. بنده در چند سال اخیر که در سازمان اجتماعی کشور عضو بودهام شاهدم که اقدامات مناسبی انجام شده است، اما امروز بنا داریم تحلیل سرمایه اجتماعی را هم در عرصه نظر و هم عمل دقیقتر بررسی کنیم.
انتهای پیام