رضا توکلی بازیگر سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره آثار مناسبتی سیما در ماه رمضان اظهار کرد: مردم در ماه رمضان عادت کردهاند، سریالهای تلویزیونی را تماشا کنند. این اتفاق نیز به یک یا چند سال اخیر محدود نمیشود، بلکه طی چند دهه گذشته همیشه در ایام ماه مبارک رمضان بزرگترین سرگرمی مردم بعد از افطار تماشای سریالهای ایرانی است. اما در این میان نکتهای وجود دارد که باید به آن توجه کرد و این مسئله تولید انبوه این دست کارهاست.
وی افزود: من بالا رفتن کمیت تولیدات ماه رمضانی را به خودی خود عاری از اشکال میدانم، چون وقتی تولید بالا میرود حق انتخاب برای تماشاگر نیز افزایش پیدا میکند. در ضمن بالا رفتن کمیت باعث میشود تا مردم تمام وقت خود را پای تلویزیون بگذرانند و دیگر به سمت برنامههای ماهواره نروند؛ برنامههایی که نه تنها دستاورد اخلاقی ندارد، بلکه به نوعی مضرات فراوانی را به جامعه تحمیل میکند.
بازیگر سریال «سفر سبز» با بیان اینکه رشد کمی هیچگاه امتیازی کافی برای تولیدات تلویزیونی محسوب نمیشود، بیان کرد: متاسفانه روند رو به رشد سریالهای ماه رمضان تنها در شکل کمی خود باقی مانده است و ما نشانی از ارتقای کیفی در این کارها نمیبینیم. برای همین وقتی مردم با من حرف میزنند دائماً از دلیل عدم تولید کارهای خوبی چون «او یک فرشته بود»، «اغما» و... از من سوال میکنند. این کارها که مخاطبان فراوانی داشت، تنها یک سرگرمی صرف نبود، بلکه تاثیرگذاری آن نوعی جریانسازی را در کشور به همراه آورد.
توکلی درباره دستاورد آثار ماورایی در تلویزیون گفت: ممکن است عدهای تصور کنند سریالهایی که از آن نام بردیم به واسطه قصهای که داشتند سبب گرایش مخاطبان به آنها شدند، اما مطمئن باشید، اگر کارهای مورد نظر کیفیت نداشته باشند، قطعا با بیمهری مخاطبان مواجه میشوند.
وی متذکر شد: جریانسازی سریالهایی چون او یک فرشته بود یا اغما باعث میشد مخاطب در خلوت و تنهایی خود پیرامون مسائل و کارهایی که انجام میدهد دقت و تفحص کند. چون سریالهایی که از آن نام بردیم به تماشاگر یادآور میشد به تمام موضوعات نمیتوان به دیده عقل نگریست، بلکه قدرتهای دیگری نیز در جهان ایفای نقش میکنند.
این بازیگر سریالهای مناسبتی اعلام کرد: مزیت دیگری که برای کارهای ماورایی میتوان در نظر گرفت این است که انسانها با موضوعاتی روبهرو میشوند که شاید در جهان عادی به خودی خود متوجه آن نشود، اما یک نشانه به او یادآور خواهد شد که امر رخ داده، پیرامون ما نشانههایی هستند که باید به آن توجه کنیم. برای مثال به معجزه اشاره میکنم. شاید هر یک از ما در زندگی روزمره خود اتفاقاتی را تجربه کرده باشیم که به نوعی زندگی ما را از یک خطر حتمی نجات داده است، اما آیا به این مسئله به دید معجزه یا فرصت مجددی که خدا در اختیارمان قرار داده نگریستهایم.
توکلی اضافه کرد: کمکاری ما در حوزه کارهای ماواریی زیاد برای من قابل درک نیست، چون ما در این حوزه منابع بسیار غنی در اسلام داریم، حتی قرآن کریم نیز بارها بر این امر تاکید کرده است، پس چگونه ما از این داشته بهره درستی نمیبریم. برای درک بهتر باید بگویم که هر ساله سریالهای متعددی در آمریکا ساخته میشوند که در آنها موضوعات ماورایی مدنظر قرار میگیرند. این کارها نه تنها در آنجا بلکه در سراسر دنیا به ویژه ایران مخاطبان فراوان دارد.
این بازیگر با بیان اینکه پرکاری سینمای جهان را در حوزه کارهای ماورایی نباید تنها اقدامی حرفهای تصور کرد؛ گفت: وقتی پر کاری سینما و تلویزیون آمریکا را در این زمینه میبینیم باید از خود سوال کنیم توجه آنها صرفاً به دلیل جذابیت این دست موضوعات است یا اینکه آنها در پی دستیابی به موضوعات خاص هستند؟ جواب به این سوال این است که فعالیتها تبشیری بخش مهمی از اتفاقاتی است که در آنها این دست کارها مد نظر قرار میگیرد، اما ما به راحتی از کنار آن میگذریم و اجازه میدهیم مفاهیم مندرج در آن تولیدات در ذهن و قلب تماشاگر جوان ما بنشیند!
وی تاکید کرد: من در برههای به عنوان بازیگر سریالهای ماه رمضان شناخته شده بودم، چون در اکثر کارهایی که تولید میشد، حضور داشتم. این اتفاق را من با دیده اقبال و سعادتی که در اختیارم قرار گرفته، مینگرم. این کارها جدا از نفع مادی دستاوردهای معنوی فراوانی برای من داشته و دارد. چون به هر حال وقتی به عنوان بازیگر در کاری دینی یا ارزشی حضور مییابید به نوعی از آن تاثیر میگیرید. در همین رابطه به یاد دارم در سریال «مسیر سبز» که در آن به نوعی مفهوم عاشورا مد نظر قرار گرفته بود من تصاویری را میدیدم که خود نیز تحت تاثیر آن قرار میگرفتم.
توکلی در پایان این گفتوگو اظهار کرد: وقتی از سریالهای ماه رمضان انتقاد میکنم، منظور این نیست که جلوی تولید این دست کارها گرفته شود، زیرا همانگونه که گفتم این دست تولیدات باید ساخته شود تا به نوعی از گرایش به سمت ماهواره پیشگیری کنیم.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام