مطالعه کیفیت حیات آخرت با استفاده از آیات قرآن
کد خبر: 3967424
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۳
یادداشت /

مطالعه کیفیت حیات آخرت با استفاده از آیات قرآن

شباهت‌های خواب و مرگ و مطالعه کیفیت حیات آخرت با استفاده از آیات قرآن، موضوعی است که سیدکامران علوی، متخصص روانشناسی در یادداشت خود به آن پرداخته است.

سیدکامران علوی، دانش‌آموخته دکتری تخصصی روانشناسی از دانشگاه تربیت مدرس، مدرس دانشگاه‌ تهران و دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و همچنین مؤلف کتاب «هوش هیجانی و مدیریت خود با مطالعه تطبیقی با برخی از آیات قرآنی» در یادداشتی اختصاصی در دو قسمت به موضوع «چرایی مرگ» پرداخته است. در ادامه بخش دوم این یادداشت را می‌خوانیم:

یکی از شباهت‌های بین خواب و مرگ این است که خواب انعکاس بیداری است، بیداری هر طور بگذرد خواب هم همان طور می‌گذرد. اگر ما بیداری شاد، آرام و موفقی داشته باشیم به‌گونه‌ای که به اهدافمان رسیده باشیم و احساس رضایت از خودمان داشته باشیم در این صورت خواب ما هم خوابی آرام و انرژی‌بخش خواهد بود، اگر بیداری آشفته و پر اضطرابی داشته باشیم خواب آشفته‌ای هم خواهیم داشت به همین دلیل است که ریشه اختلالات خواب را در جلسات روان درمانی باید در دل مشکلات بیداری جست‌وجو کرد. یکی از صاحب‌نظران به اسم هافمن یا هوفمن سال 1975 به این موضوع اشاره کرد که مسائل حل‌نشده زندگی روزمره حرفه‌ای، شخصی، خانوادگی، مشکلات اجتماعی و یا تعارض‌های درون روانی فرد می‌تواند سطح تحریک‌پذیری و یا تنش روانی او را بالا ببرد و شرایط نامساعدی را در او ایجاد کند که این شرایط نامساعد هم به خواب رفتن را دچار مشکل می‌کند و هم خود خواب را دچار اختلال می‌کند؛ بنابراین ایشان اعتقاد داشت که مشکلات خواب را باید در بیداری جست‌وجو کرد.

به هر حال نمی‌شود روز بد و ناامیدکننده‌ای و خواب خوب و انرژی‌بخشی داشته باشیم. این دو با هم جور در نمی‌آید چون خواب ادامه و انعکاس بیداری است مشکلات زندگی روزانه به خواب سرایت می‌کند، حالا ممکن است خود مشکل وارد خواب نشود ولی به شکل مبدل وارد خواب شود و خواب شخص را دچار اختلال کند به همین دلیل است که با حل مشکلات عالم بیداری اختلالات عالم خواب هم حل می‌شود.


بیشتر بخوانید:


 

پس خواب ما انعکاس بیماری ما است، خواب گاهی ادامه بیداری است؛ مرگ هم همینطور است، در مورد مرگ وضع به همین ترتیب است هر طور که زندگی می‌کنیم همانطور می‌میریم هر طور که زندگی می‌کنیم عالم بعد از مرگ ما هم همانطور خواهد بود، مرگ آدم‌های خوب و آدم‌های بد به هم شبیه نیست عالم بعد از مرگ آن‌ها هم به هم شبیه نیست.

این موضوع در آیه 21 سوره جاثیه به ما نشان داده شده است «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ»  در این آیه می‌فرماید آیا کسانی که مرتکب زشتی‌ها شدند پنداشتند که آن‌ها را مثل کسانی قرار می‌دهیم که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند خیر اینطور نیست حیات و ممات اینها با هم یکسان نیست اینها چه قضاوت بدی می‌کنند که خیال می‌کنند آدم‌های خوب و بد مرگشان شبیه به هم هست. خداوند هم به ما این موضوع را بیان فرموده است که اگر کسی بد زندگی کند بد می‌میرد و عالم بعد از مرگ او هم عالم بدی خواهد بود و اگر کسی خوب زندگی کند خوب می‌میرد و عالم بعد از مرگ هم برای او عالم خوبی خواهد بود.

قرآن این موضوع را بیشتر برای ما شکافته، مثلاً در آیه 50 سوره انفال «وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ؛ کاش می‌دیدی آن دم که فرشتگان جان کافران را می‌ستانند چگونه بر صورت‌ها و پشت‌هایشان می‌زنند و می‌گویند بچشید عذاب سوزان را»، کسانی که بد زندگی کردند وقتی جان می‌دهند و می‌خواهند از این دنیا بروند جان‌کندنشان خیلی سخت است، فرشتگان هم به صورتشان و هم بر پشتشان می‌زنند البته در مورد توضیح این آیه آمده است که آدم‌هایی که بد زندگی کردند وقتی از دنیا می‌روند فرشتگان این دنیا، با ضربه به پشتشان می‌زنند و از این دنیا به طرف آخرت می‌روند و فرشتگان آخرت هم جلوی آن‌ها می‌آیند در واقع با سیلی از آن‌ها استقبال می‌کنند یعنی اینکه از این دنیا با درد بیرون می‌روند به آن دنیا هم با درد وارد می‌شوند.

از آیت‌الله شاه‌آبادی نقل شده است که «قصه از این قرار است که اینها وقتی از این دنیا می‌روند پشت سرشان را نگاه می‌کنند و می‌بینند که هیچ عمل صالحی با خودشان نیاوردند که دلشان به آن عمل خوش باشد روبه‌رویشان را هم که نگاه می‌کنند می‌بینند در آن دنیا هیچ چیزی در انتظار آن‌ها نیست چون در این دنیا خوب زندگی نکردند پس آن دنیا هم نتیجه همین عملشان در این دنیا را می‌بینند»، پس یعنی در واقع هر طور که زندگی می‌کنند همان طور می‌میرند و عالم بعد از مرگشان هم به همان شکل خواهد بود درست مثل کسی که در واقع به خواب می‌رود البته انسان‌های پاک، انسان‌های طیب وقتی از دنیا می‌روند مرگ‌ آن‌ها فرق دارد، دنیای بعد از مرگشان هم فرق دارد این موضوع را خداوند در آیه 32 سوره نحل به ما معرفی کرده است که مرگ افراد طیب و طاهر متفاوت از مرگ آدمی است که ناپاک زندگی کرده‌، در این آیه آمده است: «الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛  کسانی که فرشتگان جانشان را می‌گیرند در حالی که پاکیزه‌اند به آن‌ها می‌گویند سلام بر شما به پاداش آن چه که می‌کردید به بهشت درآیید». انسان‌های پاک که خوب در این دنیا زندگی کردند هنگام مرگ به خوبی جان می‌دهند دردی نمی‌کشند و از آن‌ها استقبال می‌شود و کسانی که در این دنیا بد، زشت و ناپاک زندگی کردند هنگام مرگ درد می‌کشند و آنجا هم به آن‌ها سخت می‌گذرد، خواب هم همین طور بود یعنی کسانی که خوب زندگی کردند روزشان را خوب گذراندند خواب خوبی دارند کسانی که روزشان را بد گذراندند خواب بدی دارند.

اگر زندگی آلوده و متعفن باشد و ما با کسانی هم‌نشین باشیم که انسان‌های ناپاک و ناسالمی هستند مرگمان هم بسیار دردناک خواهد بود آن دنیا هم با آن‌ها همنشین خواهیم شد. آخرت انعکاس دنیا و ادامه دنیا است همان طوری که خواب انعکاس بیداری است، نمی‌شود دنیا بد، پست و آلوده‌ای داشته باشیم و انتظار داشته باشیم که آخرت ما آباد و خیلی خوب باشد به هر حال هر چیزی بکاریم همان را درو می‌کنیم. ریشه مشکلات آخرت را باید در همین دنیا پیدا کرد با حل مشکلات این دنیا حساب آخرت ما هم درست می‌شود پس هر طور زندگی کنیم همان طور می‌میریم البته پیامبر(ص) در حدیثی فرمودند: «کما تموتون تبعثون و کما تبعثون تحشرون» همان طوری که زندگی می‌کنید می‌میرید و همان طور که می‌میرید در آن دنیا محشور می‌شوید. این همان چیزی است که در آیه 26 سوره نبأ «جَزَاءً وِفَاقًا؛ كيفرى مناسب [با جرم آنها]» به آن اشاره شده است. در آیه 25 سوره طاها نیز به این موضوع اشاره شده است که بعضی از کفار می‌گویند «لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا؛ چرا من را کور محشور کردی در حالی که من در این دنیا بینا بودم» این چطور با آن آیه که می‌گوید «جَزَاءً وِفَاقًا» جور در می‌آید، جزا منطبق با عملکرد خود انسان است، اینجا انسان بینا بوده آنجا نابینا محشور می‌شود در پاسخ باید گفت که این جزاء هم کاملاً وفاقاً است؛ چرا که اینها در این دنیا هم کور بودند در این دنیا چشمانشان را بر روی حسینیه‌ها، مساجد، جلسات مذهبی، جلسات تفسیر قرآن، جلساتی که مربوط به اهل بیت(ع) است بسته بودند و آن‌ها را نمی‌دیدند.

آگاهانه چشم بسته بودند و در عوض صحنه‌های دیگری را نگاه می‌کردند، در این دنیا نگاه این آدم‌ها یک بُعدی بود، چشم را به ناپاکی عادت داده بودند چشمانشان در دیدن این صحنه‌ها حرفه‌ای شده بود و به دیدن حسینیه‌ها و اماکن مذهبی عادت نداشت، منظور از چشم فقط چشم ظاهر نیست چشم باطن هم هست، به دیدن این صحنه‌ها عادت نداشتند و با همین چشم وارد آن دنیا شدند، آن دنیا پر از معنویت، بهشت، لطف الهی و زیبایی‌های عالم آخرت است؛ اما چشمان این افراد عادت به دیدن اینها ندارد پس چشمانشان نابینا است دیگر این صحنه‌ها را نمی‌بینند، البته در آن دنیا نابینا بودنشان یک بعدی است زیبایی‌های عالم آخرت را نمی‌بینند اما دردها و رنج‌ها، جهنم، آتش و شکنجه‌ها و... را می‌بینند چون نگاه آنها در واقع عادت به دیدن این صحنه‌ها دارد، پس هر طور که در این دنیا خودمان را عادت و پرورش دادیم در آن دنیا هم همانطور هستیم. مثل اینکه فرض کنید یک نفر در کشوری زندگی می‌کند که زبان محاوره‌شان زبان A است تمرین بسیاری انجام داده تا زبان A را یاد بگیرد ولی قرار است به کشور B برود، در حالی که زبان کشور B دیگر زبان A  نیست، مهارتی در زبان کشور B ندارد، در کشور دوم مثل یک انسان لال زندگی می‌کنند، نگاه اینها تمرین‌های بینایی این دنیا بوده، زشتی‌ها را نگاه کردند و زیبایی‌ها و معنویت‌ها را نگاه نکردند.

انتهای پیام
captcha