شهادت سردار بزرگ سپاه، شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهان شهیدشان در ۱۳ دی ماه سال ۱۳۹۸ در فرودگاه بغداد توسط رژیم جنایتکار و تروریستی آمریکا، از اتفاقات بزرگ، معنادار و ضدبشری قرن حاضر به شمار میرود. رخدادی تلخ و غمانگیز که با تأثیر بر احساسات پاک و عواطف انسانی جوامع و ملل حقطلب، آزادیخواه و استکبارستیز جهان، طوفان خیرهکنندهای از حضور میلیونی دلدادگان به سردار مقاومت در آیین تشییع او رقم زد.
ایکنای آذربایجانغربی به مناسبت دومین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی با حجتالاسلام عسکر دیرباز، نماینده مردم آذربایجانغربی در مجلس خبرگان رهبری، گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانیم:
در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن نیروهایی در مکتب انقلاب پرورش یافتند که با ویژگیهای برجستهای از جمله شجاعت، شهامت، دلاوری، ایثار و فداکاری توانستند در برابر دشمن ایستادگی کنند. یکی از این نیروها سردار قاسم سلیمانی بود که به واسطه این ویژگیها همراه با دوراندیشی، دقتنظر، باتجربه بودن، دقت در عمل، پشتکار و تواضع کارهای خود را به بهترین نحو ممکن انجام میداد.
سردار سلیمانی بعد از جنگ تحمیلی در منطقه اهداف بلندی را میدید و تشخیصهای او برای حفظ جبهه مقاومت در عراق و سوریه بسیار مهم بود. پیروزیهای پی در پی جبهه مقاومت و جنگهای ۳۳ روزه با درایت حاج قاسم محقق شد، البته مقام معظم رهبری اولین نقش را در این پیروزیها داشتند و سردار سلیمانی بهعنوان سرباز ولایت به وظیفه خود عمل میکرد و مطیع رهبری بود.
یکی از اصول سیاست خارجی طبق منویات مقام معظم رهبری عزت، حکمت و مصلحت هستند که حاج قاسم کاری به این نداشت که افرادی که با استکبار جهانی مبارزه میکنند پیرو کدام دین هستند و فقط موضوع انسانیت و هدف مقدس و مشترک را مدنظر قرار میداد. وی در صحنههای نبرد حاضر بود و این حضور در صحنهها موجب تعالی، رشد و تقرب میشد.
حاج قاسم بعد از شهادت در دلها زنده است و زمانی که گفته میشود سردار دلها، این بینش به جوامع انسانی فارغ از رنگ دین و مذهب و نژاد موجب میشود که وی تا ابد در دلها جاودان و زنده باقی بماند و اتحاد بین انسانهای آزاده و آزادیخواه تشکیل شود.
مقام معظم رهبری در مورد بصیرت تأکیدات فراوانی داشتند و در قرآن و روایات نیز مطالبی در این موضوع وجود دارد، بصیرت یعنی دیدن عمق مسائل و آیندهنگری و اگر این دو در آدم جمع شود موجب بصیرتافزایی میشود و حاج قاسم سلیمانی هر دو ویژگی را به نحو کامل و شایسته داشت.
سردار سلیمانی خانواده همراهی داشت، وقتی از محسنات و ویژگیهای شاخص و برجسته این شهید بزرگوار صحبت میکنیم باید توجه کنیم که سردار دوران جوانی خود را در جبههها و به دور از خانواده سپری کرد و با اینکه همسر و فرزند داشت، اما همسرش باید به دور از وی و به تنهایی مسئولیت فرزندان را به دوش میکشید این چنین همسری باید در کنار حاج قاسم بماند که سردار بتواند وظایف خود را انجام دهد. این دوریها محدود به دوران جنگ تحمیلی نبود که بعد از آن نیز حاج قاسم در سوریه، محور مقاومت، عراق و لبنان در مقابله با رژیم صهیونیستی فعالیت داشت این خانواده همراه کمک کرد تا سردار بتوانند کارهای خود را پیش ببرد.
زندگی زن و شوهر زیر یک سقف زمانی که هر دو برای رضای خدا با گذشت، فداکاری و صمیمیت باشد موجب میشود یک زن بسیار توانمند شده و همسرش نیز توانمند شود و کارهای عالی و ماندگاری انجام دهد اما اگر خانواده همراه نباشد اهداف مشترک محقق نمیشود و افرادی چون قاسم سلیمانی پرورش پیدا نکرده و نمیتواند کارایی داشته باشد.
سردار دلها در محیط و محل کار خود نیز روحیه کار گروهی را حفظ کرده و با افراد و گروههای مختلف مشورت میکرد و با جمعبندی نظرها و اختلاف نظرها و در نظر گرفتن مصلحت و رضای الهی تصمیمگیری میکرد که در جامعه نیز انسانها باید با الگوپذیری از او اهل مشورت بوده و خود را بالاتر و بزرگتر از آدمهای دیگر ندانند.
سردار سلیمانی در ارتباط خود با تمام افراد به فکر تربیت نفوس بوده و به تمام انسانها نگاه تربیتی داشته و در تلاش بود که افراد رشد پیدا کنند. باید این امر در جامعه رواج پیدا کند که با گرفتن دست یکدیگر به فکر رشد همگان باشیم و به سمت اهداف متعالی حرکت کنیم. حاج قاسم انسان باوفایی نسبت به دوستان بود و به خاطر کدورت، دوستی چندین ساله را به هم نمیزد و همیشه در حال تلاش برای احیا و حفظ عزت انسانی بود و نگاه فراگیری برای حفظ کرامت انسانها داشت.
گفتوگو: الناز نقی زاده
انتهای پیام